جنگ ویتنام یکی از سیاه ترین بخش های تاریخ آمریکا است که بسیاری از سران این کشور سعی در فراموش کردن آن را دارند.

 

به گزارش هراز نیوز ، نوشتن از جنگ ویتنام کاری بسیار طولانی است که از حوصله این مطلب و این محیط خارج است. اما به خاطر عبور از تاریخ 20 می که به عنوان یکی از خونین ترین روزها در تاریخ جنگ ویتنام شناخته می شود قصد داریم تا نگاهی کوتاه به این جنگ ویرانگر داشته باشیم.

جنگ ویتنام یا جنگ دوم هندوچین از سال 1959 تا 1975، میان دو جبهه ی ویتنام شمالی و ویتنام جنوبی و البته متحد بی وفای او یعنی ایالات متحده ی آمریکا در گرفت. از سال 1946 تا 1954، ویتنامی ها خواستار استقلالشان از دولت فرانسه در طول جنگ اول هندوچین بودند. در پایان نخستین جنگ ویتنام، این کشور به طور موقت به دو بخش ویتنام شمالی و جنوبی تقسیم شد. ویتنام شمالی به زیر سلطه ی کمونیستی دو آتیشه، هو شی مین (Ho Chi Minh) رفت که هدفش یکپارچگی کشور تحت نظام کمونیسم بود.

در جنوب هم نگو دین دیم (Ngo Dinh Diem) که ضد کمونیست بود بر مسند قدرت نشست. ایالات متحده می ترسید که در صورت کمونیست شدن کشور ویتنام، سرتاسر آسیای جنوب شرقی را خطر کمونیسم تهدید کند و به همین دلیل از دولت دین دیم به شدت طرفداری کرد و به ویتنام جنوبی قول اتحاد و پشتیبانی داد.

پس از نظرسنجی سراسری از مردم ویتنام، تکلیف حکومت در این کشور معلوم شود اما در عمل داستان شکل دیگری داشت. آمریکا از ترس سقوط کل منطقه به دامان شوروی با این موافقت‌نامه مخالف بود و همین موضوع موجب شد تا با تشویق حکومت ویتنام جنوبی به رهبری «نگو دین دیم»، او را وادارند تا از شرکت در مذاکرات مربوط به رای‌گیری شانه خالی کند. این شد که در ۱۹۵۵ جمهوری مستقل ویتنام جنوبی به رهبری دیم رسما اعلام موجودیت کرد.

عدم برگزاری رای‌گیر سراسری موجب شد تا باقیمانده نیروهای ویت مین در جنوب همراه با اوج‌گیری نارضایتی عمومی شدیدا دست به مقاومت بزنند و جبهه آزادی بخش ویتنام که جنوبی‌ها افرادش را ویت‌کنگ صدا می‌کردند با پشتیبانی شمالی‌ها در ۱۹۵۹ شکل بگیرد.

کمک‌هاى پراکنده و پوشش هوایى آمریکا تا ۱۹۶۴ دردى را از ویتنام جنوبى دوا نکرد و تنها باعث شد تا ویت‌کنگ‌ها با حمایت جدى‌تر از سوى شمالى‌ها، چینی‌ها و شوروی قدرت بیشتری پیدا کنند. با جدی شدن خطر سقوط سایگون (مرکز ویتنام جنوبی) از تابستان ۱۹۶۴ آمریکا بار دیگر تصمیم گرفت تا حضور خود را در ویتنام تقویت کند و از این به بعد بود که سیل سربازان آمریکایى به منطقه سرازیر شد. آمریکا از کره جنوبی و استرالیا و چند متحد کوچک دیگر خود نیروی کمکی دریافت کرد؛ درعین‌حال فرماندهی مشترک عملیات‌های نظامی در ویتنام را نیز مستقیما برعهده گرفت.

در تابستان همین سال طی درگیری مختصر در خلیج تونکن، ناوشکن آمریکایى مادوکس برای مدتی کوتاه با ناوچه‌های ویتنام شمالی درگیر شد اما جان سالم به‌در برد. این‌‌ همان اشتباهی بود که آمریکایی‌ها منتظرش بودند. تا آن زمان آمریکا هنوز رسما با ویتنام شمالى درگیر جنگ نبود و صرفا علیه چریک‌هاى ویت‌کنگ مى‌جنگید.

شمالى‌ها نیز در آن زمان علاقه‌اى به درگیر شدن با آمریکایی‌ها نداشتند؛ حتى حمله آن‌ها به ناوشکن آمریکایى نیز عمدی نبود. آن‌ها گمان مى کردند ناوچه هاى جنوبى را هدف قرار مى دهند. کمتر از ۱۲ ساعت بعد جنگنده‌های برخاسته از ناوهای هواپیمابر لنگرگاه‌های ویتنام شمالی را کوبیدند و این تازه آغاز نخستین راند جنگ بود؛ به‌خصوص که با گذشت زمان، هر روز بر شدت امواج بمباران مناطق شمالی افزوده می‌شد. در هفتم اوت، جانسون از سناى آمریکا مجوز ورود به جنگ را گرفت و در ژانویه ۱۹۶۵ پس از آنکه بار دیگربه ریاست‌جمهورى انتخاب شد با اعزام ۱۸۵ هزار سرباز به ویتنام موافقت کرد.

در بهار ۱۹۶۵ نیروی هوایی آمریکا در عملیات رعد خروشان که بیش از ۴۴ ماه به طول انجامید با هزاران سورتی پرواز بمب‌افکن‌های بی۵۲ و اف۱۱۱ و چیزی نزدیک به یک میلیون تن بمب، بارانی از آتش بر سر شهرهای شمالی ریختند.

آمریکایی‌ها گفته بودند که قصد دارند در این عملیات شمالی‌ها را به عصر حجر برگردانند. با این حال جنگ طبق برنامه پیش نمی‌رفت، تلفات نیروی هوایی زیاد بود و سربازان هم تجربه‌ای در جنگ میان جنگل‌ها؛ آن هم با اشباحی که در تاریکی پنهان شده‌ بودند نداشتند.

بیش از ۹۳۸ هواپیما و بالگرد آمریکایی در اثر شدت پدافند هوایی شمالی‌ها در طول این ایام ساقط شد. خطر موشک‌های سام ۲ و ۳ و جنگنده‌های میگ ۱۷ و ۲۱ شوروی هم که توسط خود شوروی و چین در اختیار ویتنامی‌ها قرار می‌گرفت روزبه‌روز در حال افزایش بود.
رشد هراس‌آور قواى نظامى آمریکا رفته‌رفته آن‌ها را در وضعیت بر‌تر قرار‌داد. درپاییز۱۹۶۶ صد‌ها هزار نیروى جنوبى در کنار ۴۵ هزار آمریکایى حملات سنگینى را در پناه آتش هلى‌کوپترهاى آمریکایى آغاز کردند. در این شرایط خلبانان بالگردهای آمریکایی از ‌‌نهایت تلاش خود برای ساخت جهنمی از آتش بر فراز ویتنام فروگذار نکردند؛ اما حتی آتش سنگین بالگردهای هیویی با پشتیبانی جنگنده‌های تهاجمی نیز نتوانست خطوط دفاعی ویت‌کنگ‌ها را بشکند. چیزی حدود ۱۰۰هزار نفر از طرفین کشته شدند اما ویت‌کنگ‌ها اجازه پیشروى به دشمن را ندادند و حملات با شکست روبه‌رو شد.


با این وجود نیروهاى ویت‌کنگ نیز به شدت ضربه خوردند و تعداد نفرات آن‌ها از ۱۰۰ هزار به ۲۰ هزار نفر کاهش پیدا کرد. واقعیت آن است که سربازان آمریکایی هیچ تجربه‌ای در نبردهای پارتیزانی نداشتند؛ آن هم در سرزمینی که هر کسی می‌توانست ویت‌کنگ باشد.
ویتنامی ها در درون جنگلهای انبوه کشور خود به ساخت مجموعه بسیار پیچیده ای از تونلهای زیر زمینی اقدام کرده بودند که امکان انتقال حجم زیادی از نیروها و تجهیزات را به صورت مخفیانه به آن ها می داد. همچنین استفاده از تله های دست ساز در جنگلها این مکان ها را به مرگبارترین نقاط برای سربازان آمریکایی تبدیل کرده بود.

تلفات سربازان آمریکایى در ۱۹۶۷ به بیش از ۱۵هزار نفر رسید و این درحالى بود که آمریکا تنها در‌‌ همان سال ۲۵ میلیارد دلار براى جنگ هزینه کرده بود. افزایش تلفات و عدم پیشرفتی سازنده در روند جنگ کم‌کم اعتراضاتی را در خود آمریکا به دنبال داشت. بسیاری از مردم نگران جان جوانان ۱۹ ساله خود بودند که عمدتا به عنوان وظیفه در جنگ حضور داشتند.

ریس پلیس سایگون در حال اعدام یک ویت کنگ در جریان حمله تت
بى‌فرجام بودن حملات آمریکا سبب شد تا ژنرال جیاپ (فرمانده نیروهای شمالی) در ۳۱ ژانویه ۱۹۶۸ با کمک نیروهاى ویت‌کنگ‌ها در جبهه اى به طول ۱۰۰ شهر در جنوب ویتنام دست به حمله‌ای بزرگ بزند. جیاب برای غافلگیری دشمن چیزی نزدیک به ۲۰۰ هزار سرباز در قالب ۸ هنگ پیاده و ۲۰ گردان با پشتیبانی ۸۱ هزار تن تجهیزات را در طول خط مرزی ۱۷ درجه (خط آتش‌بس) جابه‌جا کرد که در نوع خود بی‌نظیر بود. تا آن زمان نبرد تت، سنگین‌ترین نبرد ویتنام به شمار می‌رفت که در آن بیش از ۵۰۰ هزار نیروى کمونیست، آمریکایى و جنوبى شرکت داشتند.

طبق دستور مستقیم در این حمله برای پیشروی سریع نیرو‌ها کسی به اسارت گرفته نمی‌شد. حملات غافلگیرانه شمالی‌ها در بسیارى از نقاط سبب شد تا سربازان آمریکایى با بی‌نظمى عقب نشینى کنند و این مساله در رسانه‌هاى جهان بازتاب بدی یافت.

اگرچه نیروهای مدافع آمریکایی و جنوبی پس از سه مرحله پدافند خونین در‌‌نهایت موفق به پس زدن نیروهای شمالی شدند. با این وجود این پیروزی برای جانسون یک شکست تلخ بود. آمریکا با وجود تمام سرمایه‌گذاری های انجام شده بیشترین تلفات تمام طول جنگ را متحمل شده بود و اینک پیکان انتقادات ضد‌جنگ شدیدا دولت را زیر فشار خود قرار داده بود.

تپه همبرگر

در سال 1969 میلادی یکی از خونین ترین نبردهای جنگ ویتنام بین نیروهای ویتنام جنوبی و آمریکایی و نیروهای ویتنام شمالی از سوی دیگر درگرفت که در اصطلاح عامیانه آمریکایی ها به نبرد تپه همبرگر مشهور شده است. دو طرف درگیر در این جنگ در استان توآتین ویتنام جنوبی برای کنترل تپه 937 که ارزش آنچنانی نداشت با هم درگیر شدند. این درگیری 10 روزه به قیمت جان 72 سرباز آمریکایی و مجروح شدن 372 نفر دیگر منجر شد پخش اخبار مربوط به تلفات این نبرد خشم عمومی را در جامعه آمریکا برانگیخت. در طول این نبرد نیروی هوایی آمریکا بیش از 450 تن انواع مهمات را بر روی منطقه نبرد فرو ریخت که عمده آنها بمب های ناپالم بود و باعث ایجاد آتش سوزی گسترده در مناطق جنگلی اطراف شد.

پس از پایان این درگیری که ظاهرا با پیروزی آمریکایی ها به پایان یافته بود چندین سناتور آمریکایی به صورت علنی به اعتراض در مورد این عملیات پرداختند و مجله لایف نیز در جدیدترین شماره خود پس از این نبرد اسامی و تصاویر 271 سربازی که در آن هفته در ویتنام کشته شده بودند را چاپ کرد. در حقیقت تنها 3 نفر از آن لیست در نبرد تپه همبرگر کشته شده بودند اما انتشار آن ها به صورت همزمان باعث به وجود آمدن موجی شد که در سالهای بعد به پایان جنگ ویتنام کمک شایانی کرد.

اما سرانجام ایالات متحده به خواسته ی خود نرسید و ویتنام جنوبی در سال 1975، در زیر سلطه ی کمونیست با ویتنام شمالی از نو یکپارچه شد. در سال 1976، ویتنام به جمهوری سوسیالیست ویتنام تغییر یافت. در طول سال های درگیری حدود 3.2 میلیون ویتنامی کشته شدند. 1.5 تا 2 میلیون لائویی و کامبوجی نیز به دلیل داشتن مرز مشترک با ویتنام و حمله های نظامی ایالات متحد درگیر جنگ شدند. در حدود 58000 آمریکایی در این جنگ جان باختند. پروژه “ققنوس” که توسط سازمان جاسوسی آمریکا “CIA” در ویتنام به مرحله اجرا در آمد به دستگیری و شکنجه و قتل هزاران ویت کنگ منجر شد.

نزدیک به 150 هزار نفر زخمی شدند و 74 هزار نفر دیگر نیز معلول و یا قطع عضو شدند. از سال 1965 تا 1972، آمریکا چهار برابر مقدار بمب های به کار رفته در جریان جنگ جهانی دوم را بر سر کشور ویتنام فرو ریخت. جنگ برای ویتنامی ها میراثی جز بمباران های هوایی، وحشت، و تباهی در پی نداشت . قربانیان اصلی این جنگ خانمان سوز روستاییان ویتنامی بودند.

پس از پایان جنگ ویتنام و بازگشت سربازان آمریکایی به خانه ، بسیاری از آنها با آغوش باز استفبال نشدند و بلکه به عنوان عده ای آدم کش که سالهای زیادی را در جنوب شرقی به آدم کشی اشتغال داشتند معرفی شدند. تعداد بی خانمانان سرباز در جنگ ویتنام یکی از بالاترین درصد ها به نسبت سایر جنگها بوده است. همچنین بسیاری از این نظامیان نتوانستند با فشار بزرگی که رو به رو بودند کنار بیایند و خود کشی کردند منبع :باشگاه خبرنگاران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *