امام زمان

ای یار ای همیشه ترین خاطره ، ای مفهوم انتظار

وبهار منتظر ترانه ای از لبهای توست که شکفتنش را باور کند و رستن را پرپرتنهاییم دیرسالی است آغوش گشوده انتظار آمدنت را 

من از همیشه بیزارم

ار بهت دردناک چشمانم

به سوت وکوری راه و از ماندن دراین سراچه ی بی تو

این روزها تمام حرف زمین نام تو بود

تمام تفتیده کویر حدیث آمدنت را با امید زمزمه می کند

بی تو کسی مولا با تشنه ها حتی موسیقی باران نمی سراید

و گلوی ترک خورده خستگان آزادی را باجرعی از عدالت تر نمی کند

بی تو شهر نه

جهان تنگ است مولا

بی تو بهار به سرزنش خزان و تموز دچار است

ای یار ای همیشه ترین خاطره ، ای مفهوم انتظار

ای بهار ای بهار

باور کن به خاطر زنده ماندن نمانده ایمهنوز به امید آمدنت زنده مانده ایم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *