تاملی سیاسی بر تیم کاله آمل!

نویسنده وبلاگ آمل در مه نوشت :

تردیدی نیست که نمی شود «ورزش» را نادیده انگاشت.در طول تاریخ،غیر از «سلامتی» و «تن درستی» برای ورزش، کارویژه های دیگری نیز وجود داشت.برای نمونه مسابقات اولیه المپیک که در دولت-شهرهای یونان هر چهار سال یک بار برگزار می شد،به جنگ ها داخلی – دستکم از شروع تا پایان مسبقات – خاتمه می داد.

ورزیده شدن این نگاه سبب شد که امروزه ورزش – به طور خاص، قهرمانان ورزش – به عنوان بخشی از سیاست خارجی/جهانی درآیند.سیطره نفوذ برخی قهرمان – چه بسا بی سواد – در میان مردم جهان،توانی می آفریند که گاه یک سیاستمدار بین المللی نمی تواند مثل آنها موثر افتد و به کار آید.

با این وجود، اساسا دیگر ورزش به به مثابه تن درستی و سلامتی یک نگاه حداقلی ست و باید دانست که به همان اندازه، ورزش در سیاست داخلی و جهانی بار فرهنگی،سیاسی و چه بسا اقتصادی دارد.

دیری ست در سپهر رسانه ای شهرستان آمل، یک جریانی – نادانسته یا دانسته – در پی ارائه ضریب فزاینده رسانه ای برای تیم کاله آمل هست.فارغ از تنازعات ورزشی میان استانی و تعصبات قبلیه ای درون شهری – شبیه جامعه ماقبل تاریخ! – به پنداشت راقم این سطور، توجه رو به تزاید رسانه ای و فوکوس ِ مطبوعاتی بر کاله،حواشی و حامیان آن،می تواند مساله ساز باشد.

اهالی رسانه – به طور ویژه درباری نویسان و دربارنگاران – باید متوجه خطر این قهرمان سازی نادانسته باشند.کاله و حواشی آن را به آن اندازه ای که باید باشد،ضریب داد و نه الزما به آن اندازه ای که هست.