فیلم تکان دهنده ای ببینید از لحظات دلهرهآور وقوع تصادف در پیاده رو یکی از خیابانهای چین. راننده یک خودرو شاسی بلند به دلایلی نا معلوم، در یک لحظه کنترل اتومبیل خود را از دست داده و پس از چرخشی شدید به سمت عابرانی که در پیاده رو منتظر اتوبوس بودند تغییر مسیر داده و چند مرد و زن بیچاره را زیر چرخ های خود له می کند.
راننده در بازجویی های اولیه دلیل این اتفاق وحشتناک را اینگونه توصیف می کند؛ من آنروز بدلیل پوشیدن دمپایی تسلط خوبی روی پدال ها نداشتم و در یک لحظه کنترل ماشینم را از دست داده و این حادثه اتفاق افتاد، پلیس اما به موارد دیگری چون مصرف الکل و مواد مخدر مشکوک است.
بیشتر مدیران ایرانی مثل دون کیشوت هستند
عامل بدبختی کشور ما نه برجام است و نه مواضع نظامیان و نه مواضع رییس جمهور بلکه عامل بدبختی کشور ما مدیران ریاکار و فریبکاری هستند که در ظاهر خود را تابع رهبر نشان می دهند اما در عمل دشمن رهبرند.و به نظر می رسد که سازمانهایی همچون سازمان مدیریت و برنامه ریزی و سازمان خصوصی سازی صنایع (ایمیدرو) نه اعتنایی به سخنان رهبر دارند و نه رییس جمهور را در عمل به رسمیت می شناسند و خودشان مستقیما” از کشورهای اروپایی دستور می گیرند.
بنده حدود بیست سال است که در صنعت مشغول به کار هستم و انچه مخصوصا” از مدیران مشاهده کرده ام این است که مدیران مدام از خود انرژی منفی ساطع می کنند که ظاهرا” جایی انها را اموزشهای اینچنینی می دهند تا محیطهای کاری را ازار دهنده کنند و از پژوهش و تحقیقات و همچنین ارتباط بین صنعت و دانشگاه بیزارند و هر کسی که به کاری تحقیقاتی برای پیشرفت صنعت بپردازد چنان با کارشکنی و سنگ اندازی روبرو می شود که از این کارش پشیمان می شود و ان شخص منزوی و بایکوت شده و علاوه بر اینکه از نظر مالی به حقوقش لطمه می زنند در معرض خطر اخراج نیز قرار می گیرد.
اکثر مدیران از دانش مدیریت و تخصص در سیستمی که اداره ان را بر عهده دارند جز مقدمات ناچیز اطلاعی ندارند و فقط خیلی خوب ژست می گیرند و خیلی هم خود بزرگ بین ، بدجنس و حسودند و به بهانه ایجاد نظم و انضباط جو خفقان و سرکوب ایجاد می کنند و با این فضا هرکسی را که بخواهند حذف می کنند و وای به حال کسی که در معرض پرتوهای منفی دید انها قرار گیرد.به همین دلیل صنایع ما رو به پیشرفت نیست و نمی توانند متناسب با رشد جمعیت اشتغال ایجاد کنند و حتی به سمت ورشکستگی میروند و یا عمدا” به سمت ورشکستگی سوق داده می شوند. مدیران در سیستمهایی که کار می کنند فقط به دنبال افزایش اختیاراتشان برای سرکوب و آزار نیروهای زیر مجموعه خود هستند و می خواهند که اختیار حقوق و مزایا و قرارداد کاری نیروها به طور مطلق در اختیارشان باشد تا هر موقع اراده کنند هرکس را که خواستند به راحتی اخراج کنند.
اکثر مدیران ایرانی روحیات و خصوصیاتی مانند دون کیشوت دارند و به هر چیزی که ببینند به چشم یک خطر نگاه می کنند و اگر از یک موضوع و یا یک شخص خوششان نیاید به ان موضوع یا شخص حمله می کنند .
از انجا که خیلی از مدیران از دانش مدیریت و اطلاعات فنی ناچیزی از سیستم تحت مدیریت خود برخوردارند برای پوشاندن این عیب و نقصشان مشاوران و زیردستان ضعیف و حقیر را به کار می گیرند تا نسبت به انها احساس برتری کنند و بکار گیری این روش در نهایت به سقوط و ورشکستگی سیستم می انجامد.
برای اینکه به مدیران بر نخورد یک مثال مستند می زنم:
اپراتوری نیاز به تخصص ندارد مثل صنایع ما که مثلا” در صنعت الومینیوم یک فوق دیپلم دامپروری بدون داشتن هیچ دانشی در باره تولید فلز در خط تولید فلز الومینیوم در کنار یک فوق لیسانس متالورژی کار میکند و حتی یکبار این فوق دیپلم دامپروری در سال 1383 به عنوان پژوهشگر برتر در صنعت الومینیوم به سازمان ایمیدرو معرفی شد و از دست معاون وزیر اقای هراتی نیک لوح تقدیر گرفت. بعدها همین فوق دیپلم دامپروری ادامه تحصیل داد و لیسانس متالورژی گرفت و حالا مدعی متخصص بودن در صنعت الومینیوم هست. در صورتی که جای این فوق دیپلم دامپروری در پرواربندی یا سازمان گوشت، سازمان غله و اینجور جاهاست اما به راحتی وارد یک صنعت مهم فلزی شده و از دست معاون وزیر لوح تقدیر می گیرد. یک فوق دیپلم دامپروری تخصصش در امور گوسفندان است و باید در مواردی مثل کیفیت گوشت و یا نوع پشم گوسفندان اظهار نظر کند.
در بین مدیران اصل بقای مدیریت برقرار است ، بدین صورت که مدیر نه برکنار می شود و نه تنبیه می شود بلکه از سازمانی به سازمان دیگر می رود.
بیشتر مدیران تنها به فکر ثروت اندوزی و ارزوی زندگی در امریکا،کانادا،استرالیا و کشورهای اروپایی هستند و برای رسیدن به این ارزویشان از هیچ ناجوانمردی و حتی خیانت و حق کشی دریغ نمی کنند و بیشتر انها بعد از پایان کارشان در کشورهای ذکر شده زندگی می کنند و دروغ می گویند که تابع رهبر انقلاب هستند و در این مورد خیلی ریاکارانه رفتار می کنند و رفتارهای استکباری و اشرافیگرانه انها دلیلی بر صحت گفته های بنده است و عملا” با رفتارهایشان به دل رهبر انقلاب و مردم
درد می گزارند و شرم و حیایی هم از اعمال و رفتارشان ندارند و متاسفانه از طریق نهادهایی نیز حمایت می شوند.
در کشور ما به معنای واقعی رسالت هیچکدام از نهادهای نظارتی و امنیتی مبارزه با فساد اقتصادی و مبارزه با ظلم و تبعیض نیست و همین موضوع باعث سوء استفاده مدیران می شود .
هیچکدام از قوا ی سه گانه و سازمانهایی نظیر سازمان بازرسی کل کشور در مبارزه با فسادهای مالی و اقتصادی موفق نبوده اند و به نظر می رسد تنها راه ، ورود مستقیم رهبر انقلاب ایت الله خامنه ای به این مسائل می باشد تا با تشکیل سازمان موقت جدیدی که مستقیما” از ایشان دستور بگیرند به فسادهای مالی و اقتصادی خاتمه دهند.