براي اينکه جوانان يک ازدواج موفقي داشته باشند بر رعايت اين ده اصل تاکيد شده است .

براي اينکه جوانان يک ازدواج موفقي داشته باشند بر رعايت اين ده اصل تاکيد شده است :

1- درباره کسي که قصد ازدواج با او را داريد ،اطلاعات کافي به دست آوريد ، به قدري تدبير به خرج دهيد تا ازدواج با او برايتان قابل توجيه باشد.

2- با کسي ازدواج کنيد که در برخي از ارزشها يش با شما شباهت داشته باشد .

3- تنها در صورتي ازدواج کنيد که هم شما و هم کسي که با او ازدواج مي کنيد ، از سلامت عاطفي و رواني برخوردار باشيد.

4- با کسي ازدواج کنيد که در نظر شما جذاب باشد ، اما قبل از ازدواج رسمي خويشتن داري کامل داشته باشيد.

5- وقتي ازدواج کنيد که نسبت به همسرتان مهر و علاقه عميق داشته ، او را دوست بداريد ، بدانيد که دوست داشتن و مهر عميق (برخلاف شهوت) پايدار باقي مي ماند.

6- صميميت کلامي را بياموزيد ، اين گونه ،علاقه و عشق شما به همسرتان افزايش مي يابد.

7- قبل از ازدواج ، راه حل و فصل اختلاف و روشهاي ايجاد صميميت را بياموزيد.

8- تنها در صورتي ازدواج کنيد که بتوانيد به ازدواجتان متعهد گرديد ، تعهد براي همه مدت عمر .

9- اگر پدر و مادر و بستگان و دوستان نزديک شما بر ازدواجتان مهر تاييد مي زنند با اتفاق آنها ازدواجتان را جشن بگيريد و اگر مخالف اين ازدواج هستند، قبل از هرگونه تصميم گيري ، به سخنان آنها گوش دهيد

10- از خطا هاي انتخاب همسر ، اجتناب کنيد.

تهيه و تنظيم: محمد کاظمي کارشناس ارشد روانشناسي – مرکز مشاوره آرامش فرماندهي انتظامي استان مازندران

 

بي کس روزگار

گروه استان ها- مازندران- ظاهرا تنهاي تنها بود و کس و کاري نداشت، بي کسي از 8 سالگي به ويژه زماني که پدر و مادرت در قيد حيات باشند از بدترين دردهاست است.

وقتي نيمه هاي شب براي سرکشي از کلانتري مرکزي شهر وارد دايره قضايي شدم با تعجب در گوشه اي از سالن بزرگ که محل رفت و آمد مراجعه کنندگان بود، چشمم به کودک هشت ساله خورد، که کنار بخاري داخل پتويي خوابيده است، از خستگي آن چنان آرام خوابيده بود که گويي چندين شبانه روز نخوابيده است.

وقتي دليل حضور پسرک را پرسيدم، افسر نگهبان در پاسخ گفت که يکي از شهروندان طي تماس با پليس 110 ما را از حضور اين کودک در خيابانهاي شهر در دل تاريکي شب اطلاع داد.

ظاهرا فرد ناشناسي وي را سوار برخودروي خود کرده و از يکي از شهر همجوار به اين نقطه آورده شد، پسرک قبل از خواب مدام گريه مي کرد و با لحني محزون براي حضورش در مدرسه نگران بود.

کودک غصه مدرسه اش را در دل و ذهنش داشت، شايد تنها اميدش را در پيدا کردن ساعاتي خوش و حضورش در کنار معلم و همکلاسي هايش مي دانست، چرا که کسي را نداشت، پدر از مدت هاي دور تاکنون در زندان به سر مي برد و مادرش نيز به دليل ارتکاب جرم به مرجع قضائي معرفي شده بود، کسي هم نمي دانست که فرد ناشناسي که پسرک را در دل تاريکي شب در چهار راه رها کرده است، چه کسي بوده.

کودک از بس که خسته بود از سرما مي لرزيد، کنار بخاري داخل پتو مانند يک فرشته پاک در عمق خواب بسر مي برد و همه مراجعه کنندگان نيز با صبوري سعي داشتند سکوت را رعايت کنند،تا مبادا پسرک…

نظر کارشناس:

وقتي صحبت از حفظ و نگهداري جامعه مي شود و وقتي صحبت از جامعه اي سالم مي شود،همه ما چه مسئول و غير مسئول از تاثير مستقيم خانواده به عنوان اولين و مهمترين نهادي که وظيفه توليد مثل و تربيت نسل هاي آينده اي که بايد کشور را اداره کنند، سخن به ميان مي آوريم و شعار مي دهيم، اما وقت عمل چنين مي شود.

کودکي که داخل پتوي افسر نگهبان کلانتري آرام گرفته بالقوه فردي مهربان در آينده، دلسوز، فعال در عرصه اي از فعاليت هاي اجتماعي، انساني مثمر ثمر، دانشمند و تحصيل کرده و… که مي تواند براي جامعه خدمتگزاري بزرگ و يا کوچک باشد و سراسر وجودش تنها فايده است.

اما همين کودک مي تواند در آينده داخل جامعه بالقوه به صورت فردي خلافکار، جاني، سارق، آدم کش، معتاد و يا …باشد که به نوعي از همه اطرافيانش عملا انتقام گرفته و سرمايه هاي مملکت را به جمع کردن خود و افرادي مثل خود اختصاص دهد.

بنابراين چرا نبايد جلوي چنين اتفاقات خطرناکي را با مداخله هاي به موقع در بحران هاي خانوادگي پيشگيري کرد، مگر بحران فقط بحران هاي طبيعي است، گاهي وقت ها بحران هاي اجتماعي از بسياري از سيل ها و زلزله ها بدتر و فاجعه انگيزتر است.

آيا بايد از کنار بحران هاي اجتماعي به همين سادگي گذشت، گاهي وجود يک نسل آسيب ديده در جامعه سرآغاز توليد نسل هاي متعددي مي شود که در جامعه تنها تاثيرات منفي را به جا خواهند گذاشت.

پيشگيري از چنين حوادثي تنها حمايت از نسل هايي است که در معرض آسيب مي باشند، کودکي که پدر و مادر خود را به علت حبس عملا از دست داده و اطرافيانش وي را کنار خيابانها رها مي کنند، وقتي نزد پليس مهربان سراغ مدرسه خود را مي گيرد و نگران درس و مشق خود است، يقينا از نظر خلق و خو و رفتاري مستعد تبديل شدن به فردي مناسب با پيشرفتهاي تحصيلي عالي خواهد بود.

پس چرا نبايد به چنين افرادي توجه شود،که اگر چنين نشود در آينده همين فرد با به انحراف کشيده شدن عملا انتقام خود را از جامعه خواهد گرفت و اين در صورتي است که خود قبل از هر چيزي قرباني مي شود.

تهيه کننده: سروان”قاسم گرجي” معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي شهرستان “بهشهر”.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *