بازخوانی ۵ ویدئوی پربحث و جنجالی در فضای مجازی

image.png

اولش آنقدرها هم عاشق خشونت نبودیم. خلاف‌سنگین مجرمان مجازی، پخش‌کردن فیلم عروسی‌ آدم‌معروف‌ها بود. البته قبل‌تر از آن، ته فیلم‌های VHS حتی تصاویری از فیلم عروسی آدم‌های معمولی هم به چشم می‌خورد. به هر حال گذشت و گذشت؛ فیلم‌های خصوصی تولدها و عروسی‌ها جای خودش را داد به فیلم‌هایی از فحاشی، کتک‌کاری، خودکشی و هرآنچه که راوی خشونت باشد؛ خشونت محض!

آن زمان که می‌نشستیم با شوق وذوق سی‌دی خصوصی‌ترین لحظات زندگی آدم‌های مشهور را نگاه می‌کردیم با خودمان فکر نمی‌کردیم که چه آسیب بزرگی به آن شخص وارد می‌کنیم. مثلا اینکه مهم نبود محمود شهریاری و جواد آتش‌افروز را از زندگی ساقط کردیم، زیبا بروفه را چند سال ممنوع‌الکار کردیم یا زهرا امیرابراهیمی را برای همیشه از کشورش فراری دادیم. آنچه مهم بود، ارضای حس کنجکاوی ما بود و بس!

حالا اما چند وقتی است که قصه عوض شده و دیگر این فیلم‌ها راضی‌مان نمی‌کند. حالا فیلم‌هایی را پخش می‌کنیم که حتی به روح خودمان هم صدمه می‌زنند. شاهدش؟ شاهدش انتشار فیلم کتک‌خوردن دختری در سیرجان است که تعداد فالوورهای آن پسر ضارب سیرجانی را در اینستاگرام ۱۲ برابر کرد. چرا؟ چون ما از دیدن خشونت لذت می‌بریم. به همین راحتی.

بیایید رودربایستی را کنار بگذاریم و چند ویدئوی جنجال‌برانگیز که به دست خود ما در فضای مجازی دست‌به دست شد را با هم مرور کنیم؛ فیلم‌هایی که سوژه همه‌شان خشونت است:

«امیر» نزن!

یک پسر جوان ۲۱ ساله دختری ۱۶ ساله را که در اینستاگرام به او فحاشی می‌کرده با ترفندی به یک خانه‌باغ در سیرجان دعوت می‌کند و پس از ورود دختر به خانه‌باغ به بدترین‌شکل او را مورد ضرب ‌و شتم قرار می‌دهد. به دختر لگد می‌زند و او را مجبور می‌کند در بوته خار بغلتد. دوست ضارب نیز از این صحنه فیلم می‌گیرد و به صورت زنده در صفحه اینستاگرامش پخش می‌کند. اما آنچه عجیب است واکنش کاربران مجازی به اقدام آن پسر جوان است. میزان استقبال از این ویدئو آنقدر زیاد بود که تعداد فالوورهای پسر ضارب در اینستاگرام ۱۲ برابر شد!

بله، خاک بر سرش!

همه‌چیز از انتشار یک ویدئوی ۶۰ ثانیه‌ای شروع شد. محمدباسط درازهی نماینده سراوان در مجلس می‌خواهد کارش در گمرک راه بیفتد اما کارمند گمرک اهمیت چندانی به او نمی‌دهد. کارمند گمرک در پاسخ به اصرار نماینده مجلس که «گیتو باز کن من برم داخل» می‌گوید که من باید اجازه بگیرم و سپس گیت را باز کنم. نماینده اصرار می‌کند و کارمند با کلمات «نمی‌تونم عزیز من، برادر من، ما که از شما دستور نمی‌گیریم» پاسخ می‌دهد. اینجاست که نماینده می‌گوید «تو گُه می‌خوری از من دستور نمی‌گیری. تو غلط می‌کنی از من دستور نمی‌گیری. مرتیکه عوضی.» کارمند مورد توهین قرار گرفته خطاب به سایرین  می‌گوید: «ایشون نماینده مجلسه که این‌طوری صحبت می‌کنه.» یک مراجعه‌کننده می‌گوید: «خاک بر سر مملکتی که تو نماینده مجلسش هستی.» نماینده مجلس هم می‌گوید: «خاک بر سرش بشه؛ بله!» بعد هم یک آقای کاپشن‌مشکی از راه می‌رسد و نماینده را بیرون می‌اندازد.

در واقع، میزان خشم آدم‌ها در این ویدئو به قدری بالاست که هیچکدام حتی برای دقایقی کوتاه هم که شده خویشتن‌داری نمی‌کنند و در این میان گناه نماینده به عنوان کسی که از قدرت عمومی برخوردار است، بیشتر به نظر می‌رسد.

نمی‌شینم؛ ۲۶۰ تومن پول شلوارمه!

معلمی در یک مدرسه پسرانه در حال تنبیه‌کردن شاگردش و فریادکشیدن بر سر اوست و مداوم از او می‌خواهد روی زمین بنشیند. چندباری داد می‌زند: «می‌گم بشین!» و دانش‌آموز جواب می‌دهد: «۲۶۰ تومن پول شلوارمه، نمی‌شینم.» معلم جواب می‌دهد: «تو غلط می‌کنی» و بعد با برخوردی فیزیکی به به زور دانش‌آموز را روی زمین می‌نشاند و این در حالی است که دانش‌آموز دیگری در کلاس در حال فیلم‌گرفتن از معلمش است.

برید بمیرید!

«اگه نمیتونید پول دربیارید، برید بمیرید!» این پیام ساشا سبحانی پسر سفیر سابق ایران در ونزوئلا به مردم بود که اگر مردم نمی‌توانند پول در بیاورند، بهتر است بمیرند. این پسر جوان که در اینستاگرام فعال بود، تصاویری را از زندگی شخصی‌اش که در رفاه کامل بود، منتشر می‌کرد و وقتی مردم به او کامنت منفی دادند، او هم این پیام را برایشان فرستاد. اما موضوع به اینجا ختم نشد. تعدادی از بازیگران معروف در صفحات مجازی‌شان به سخن او واکنش نشان دادند و او نیز با تمام توان به تهدیدکردن آنها بویژه بازیگران زن پرداخت و آنها را به بدترین شکل ممکن تهدید کرد. نتیجه‌اش؟ تعداد فالوورهای او در صفحه اینستاگرامش به بیش از ۱۰۰ هزار نفر رسید!

برامون گریه و زاری نکنید!

دو دختر نوجوان شاد و خندان روی پلی در یکی از خیابان‌های اصفهان در حال قدم‌زدن، گفتن و خندیدن هستند و از خودشان فیلم می‌گیرند. اما این قدم‌زدن و خندیدن قرار است به یک اتفاق مرگبار منجر شود؛ یعنی خودکشی از روی پل. آنها شاد و خوشحال وصیت می‌کنند و از دوستانشان می‌خواهند که بعد از مرگشان کسی برایشان گریه و زاری نکند. در نهایت خودشان را از روی پل پرت می‌کنند و یکی از آنها در دم جان می‌بازد اما دیگری به بیمارستان منتقل می‌شود. این فیلم سرشار از خشونت بارها و بارها در فضای مجازی دست به دست شد و حتی خیلی‌ها پیام‌های طنزآمیز برای این ویدئو نوشته‌اند.

این ۵ ویدئو که همگی در فضای مجازی پربحث شدند دارای سوژه‌ای مشترک بودند: خشونت! و خیلی وقت‌ها ما مخاطبان فضای مجازی خواسته یا ناخواسته به بازنشر خشونت پرداخته‌ایم؛ کاری که می‌توانیم اسم آن را «خشونت‌بازی» بگذاریم. درست است که در گذشته نیز دست به دست کردن ویدئوهای جنجالی به شکلی دیگر برای مردم یک‌جور سرگرمی محسوب می‌شد اما در گذشته سوژه‌های جذاب مردم بسیار متفاوت بود: «حریم خصوصی».

محمود شهریاری یکی از اولین قربانیان انتشار فیلم خانوادگی و خصوصی بود. سال‌ها پیش از او در مراسم عروسی برادرش فیلمی منتشر شد که منجر به دو سال ممنوع‌الکاری او شد. جواد آتش‌افروز نیز در آن مراسم حضور داشت و از قضا او نیز ممنوع‌الکار شد. این دو نفر، دیگر آن آدم‌های سابق نشدند.

فیلم عروسی زیبا بروفه را یادتان می‌آید؟ همان فیلمی که به سرعت از مجلس خصوصی او در میان مردم پخش شد. ما آن فیلم را منتشر کردیم تا آتش کنجکاوی‌مان خاموش شود اما بهایش برای زیبا بروفه حدود ۸ سال ممنوع‌الکاری بود. همسرش هم اتفاقا همین چند هفته پیش فوت کرد و با فیلم تشییع پیکرش هم همان کار را کردیم.

انتشار فیلمی منتسب به زهرا امیرابراهیمی را چطور؟ همان هنرپیشه معروف سریال «نرگس» که در اوج شهرت، این فیلم طولانی از او منتشر شد و نهایتا بهای آن فیلم خصوصی مهاجرت اجباری امیرابراهیمی از کشور بود.

فیلم قلیان کشیدن عبدالرضا هلالی مداح معروف و ده‌ها فیلم دیگر از حریم خصوصی آدم‌های مشهور، مصداق همین موضوع هستند.

اما سوال اینجاست که چرا ما این‌طوری هستیم؟

دکتر محمد رحیمی – جامعه‌شناس و استاد دانشگاه – می‌گوید که دلیلش بی‌تفاوتی است؛ یک بی‌تفاوتی اجتماعی.

این جامعه‌شناس درباره انتشار فیلم پسر سیرجانی و کتک‌خوردن آن دختر جوان می‌گوید: «این موضوع را باید ابتدا از جنبه عمومی بررسی کرد. متاسفانه یک بی‌تفاوتی اجتماعی در جامعه ما در حال رواج است. یعنی یک اتفاق ناهنجار اجتماعی رخ می‌دهد و مردم از آن استقبال می‌کنند. مردم ما دنبال سوژه‌های نامتعارف هستند. یک‌ زمانی مردم، سوژه‌ها و آدم‌های ناهنجار را طرد می‌کردند اما امروز ناهنجاری اجتماعی میان خیلی‌ها مقبول است. این نشان می‌دهد که جامعه ما نسبت به ناهنجاری بی‌تفاوت شده است. بی‌تفاوتی اجتماعی نشان‌دهنده این است که آموزش‌های لازم اجتماعی به مردم داده نشده است.»

او معتقد است: «در حال حاضر فضای مجازی برای مردم بیشتر یک فضای آسیب‌زاست. برای اینکه مردم نسبت به این فضا آگاهی لازم را ندارند. مردم به گونه‌ای در این فضا غریبه هستند اما می‌آیند تمام آنچه در حریم خصوصی‌شان وجود دارد را در اختیار دیگران قرار می‌دهند. این نشان‌ می‌دهد که فضای مجازی چقدر برای مردم ناشناخته است. وقتی غریبگی در فضایی زیاد باشد، حس اعتماد بالا می‌رود و ما می‌بینیم که مثلا یک خانم جوان چگونه اعتماد می‌کند و تمام اطلاعاتش را به راحتی به اشتراک می‌گذارد.»

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: «این بی‌تفاوتی اجتماعی یک معضل اخلاقی است. جامعه دیگر خودش را پایبند اخلاقیات نمی‌داند. در چنین جامعه‌ای مردم دیگر تفکر اجتماعی ندارند و فقط به فردیت فکر می‌کنند. هر کسی می‌خواهد فقط گلیم خودش را از میان معضلات اجتماعی بیرون بکشد و این موضوع پیامدهای خاص خودش را دارد.»

رحیمی با بیان اینکه بسیاری از مردم به خشونت گرایش مثبت دارند، توضیح می‌دهد: «مردم خودشان خشونت را بازتولید می‌کنند. صحنه‌های خشن را دوست دارند. این یعنی شاخصه نشاط اجتماعی چقدر در کشور ما پایین است. شما ببینید مردم برای تماشای صحنه اعدام چه صفی می‌کشند؟ ما در زمینه مدیریت شادی مشکل داریم. شادی در بسیاری از کشورها مدیریت می‌شود. متاسفانه در ویدئوی کتک‌خوردن آن خانم از آن پسر سیرجانی من دیدم که مردم کامنت‌های مثبت گذاشته‌اند و نوشته‌اند که آن دختر حقش بود! نوشته بودند که اگر من هم بودم همین کار را می‌کردم! شما برخورد مردم را ببینید. چرا هیچ‌کس نمی‌گوید که آستانه تحمل آن پسر جوان خیلی پایین بوده و چرا از اشتباه آن خانم نگذشته است؟ زیر پوست شهر ما آسیب‌های اجتماعی زیادی است که باید به آن پرداخته شود.»

شما در این‌باره چگونه فکر می‌کنید؟

ایسنا – سهیلا صدیقی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *