6 thoughts on “یادواره شهدای گمنام آمل و شهدای منطقه پایین بازار (پوستر )”
  1. هديه به شهداي گمنام

    ضرورت خاكسپاري شهداي گمنام در نقاط مختلف كشور…

    مدتي است با تلاش پرسنل كميته جست‌وجوي مفقودان و ديگر

    نهادهاي انقلاب، پيكرهاي مطهر شهداي گمنام در نقاط خاصي

    از كشور به خاك سپرده مي‌شود.

    مناطقي چون ارتفاعات كلكچال تهران ، عظيميه كرج ، گاوازنگ

    زنجان ، عون بن علي تبريز ، تپه شهداي ايذه ، مسجد بلالصدا و

    سيما ، مسجد قدس شهرك غرب ، دانشگاه‌هاي امام علي

    (ع)، امامحسين(ع) و امام هادي (ع) ، دانشكده فارابي ،

    دانشكده علوم انتظامي ، دانشگاه تهران ، دانشگاه اميركبير

    شهرستان آمل و ديگر نقاط كشور اين شرافت راپيدا كرده‌اند تا

    تعدادي از بهترين‌هاي اين امت را در آغوش بگيرند.

    درباره اين حركت كه براي ترويج فرهنگ ايثار وشهادت و تجليل از

    شهيدان انجام مي‌شود. تاكنون سخنان گوناگوني مطرح شده

    ومي‌شود.

    عده‌اي با تدفين شهداي گمنام در نقاط خاص به‌ عنوان يك

    حركت نوين و پر نشاط براي ارتقاي فرهنگ ايثار و شهادت و

    صيانت از آن موافق هستند. گروهي ديگر در مورد علل اين

    حركت و ميزان تأثيرات آن داراي ابهام و خواهان توضيح بيشتر

    مسئولان ذيربط هستند و گروهي ديگر به كلي با آن مخالفت

    مي‌كنند كه در مورد علل مخالفت خود دلايلي دارند.

    سوابق تاريخي نشان مي‌دهد، موضوع تدفين پيامبران و اولياي

    خاص خداوند در اماكن خاص همواره، موضوعي قابل توجه و

    پرجاذبه بوده است. به‌ طوري كه اين اماكن پس از تدفين اگر

    داراي سابقه‌اي از شرافت بودند برشرافت آن افزون شده و اگر

    چنين سابقه‌‌اي را نداشتند از اين راهداراي شرافت و قداست

    شدند.

    سوابق دفن حضرت نوح (ع)، حضرت آدم (ع) و به‌ خاكسپاري

    حضرت علي (ع)در نجف اشرف، تدفين حضرت اسماعيل (ع) و

    مادر او هاجر در كنار خانه خدا،قرار گرفتن قبور حضرت هود،

    شعيب و صالح كه بين زمزم و مقام ابراهيم(ع)،طبق روايتي

    تدفين 300 تن از پيامبران در درون خانه خدا، تدفين 70 پيامبربين

    ركن يماني و حجر‌الأسود و دختران حضرت اسماعيل(ع) در كنار

    ركن سوم حاكي از ارتباط اماكن مقدس با اشخاص مقدس

    است.

    برابر روايات تاريخي، رسول خدا حضرت محمد مصطفي(ص)

    هنگام مهاجرتشان از مكه به مدينه، قبر مادر مكرمه‌اش حضرت

    آمنه(س) رازيارت مي‌كرد و باز در متون روايي آمده است كه

    حضرت موسي(ع) هنگام مهاجرتبه سرزمين مقدس (فلسطين)

    از جانب خداوند تبارك و تعالي مأمور ‌شد. پيكرحضرت يوسف (ع)

    را از مصر به سرزمين مقدس انتقال دهد و هم اكنون قبر

    حضرتيوسف(ع) در شهر خليل الرحمان فلسطين اشغالي است.

    پس در نتيجه موضوع ساختبناي يادبود، براي پيامبران و اولياي

    خدا، همواره مورد اهتمام آحادمسلمانان بوده است.

    برابر اخبار مسلّم در بعضي موارد، موضوع تدفين اولياي الهي به‌

    واسطه مخالفت دشمنان دين با مشكلاتي مواجه شده است.

    شايدمعروفترين آن يعني موضوع جلوگيري از تدفين امام حسن

    مجتبي (ع) در كنار قبررسول خدا (ص) و تخريب‌هاي مكرر قبر

    مطهر حضرت اباعبدالله (ع) توسط هارونالرشيد و متوكل عباسي

    و همچنين تخريب قبور ائمه هدي(ع) در بقيع توسط فرقهوهابي

    نشان دهنده اين است كه اين قبور مطهر به واسطه نقش

    عمده‌اي كه درهدايت آحاد مردم داشتند مورد بغض و كينه

    دشمنان خدا و دين خدا بوده، چراكه با آشكار بودن اين

    علامت‌هاي هدايت عملاً بازار معاندان كساد مي‌شود.

    بدون ترديد مخفي بودن قبر بزرگ مظلوم تاريخ حضرت

    اميرالمؤمنين علي (ع) تا سال‌هاي متمادي و مخفي بودن قبر

    مطهره بزرگ بانوي اسلام حضرت زهرا (س) از تلخترين حوادث

    تاريخي است.

    بنابراين آنچه كه از اين فراز به دست مي‌آيد اين است كه قبور

    انبياءو اولياي الهي همواره به عنوان يك نشانه و علامت براي

    هدايت و تقرب به خداوند تبارك و تعالي و زدودن پرده‌هاي غفلت

    و خودپرستي و خودخواهي مطرح ومورد اقبال مؤمنان بوده است.

    با بررسي اجمالي در تاريخ پرفراز و نشيب كشور ما،به‌خوبي

    آشكار مي‌شود. گستردگي امامزادگان دفن شده در ايران

    اسلامي ضمن اينكه بيانگر گستردگي و شعاع ترويج معارف

    شيعه به‌شمار مي‌رود، در حقيقت نشانه‌اي از ميزان عشق و

    علاقه مردم به ائمه هدي(ع) در طول تاريخ است. علاوه بر آن با

    كمي دقت متوجه مي‌شويم كه نحوه پراكندگي اين امامزادگان

    درسطح كشور با ميزان پيروي مردم آن ديار از مكتب اهل بيت(ع)

    رابطه مستقيم دارد.

    بنابراين مي‌توان اين گونه ادعا كرد كه اين مراقد شريف حركت

    الهامبخشي بوده تا كساني كه مي‌خواهند، راه مبارزه و تعالي

    را بپيمايند در پيچو خم مبارزه هدف را گم نكنند.

    بدون شك از نخستين اقداماتي كه پس از پيروزي انقلاب

    اسلامي اجرا شد، موضوع اقبال و توجه به مراكز و مراقد ائمه

    هدي (ع)، امامزادگان، شهدا، علما و صالحان است كه به ‌طور

    جدي در دستور كارمسئولان و دست‌اندركاران امور قرار گرفته

    است.

    اقدامات، توسعه و تكميل حرم مطهر رضوي، ساخت و ساز و

    توسعه قبورامامزادگان در سراسر كشور، رديابي و احيا قبور

    بزرگاني چون شهيد مدرس،ميرزا كوچك خان جنگلي و همچنين

    توجه نسبي به گلزارهاي شهداي انقلاب اسلاميو دفاع مقدس،

    همگي حاكي از اين معني و نياز معنوي مردم بود كه به‌قدر

    ميسربه آن توجه شده است.

    دامنه اين فعاليت‌ها هيچ گاه منحصر به داخل كشور نشده، بلكه

    با مساعدت مقامات كشور سوريه، ساخت و تكميل بنا و

    ضريحمطهر حضرت زينب (ع) و حضرت رقيه (ع) نيز مورد توجه

    جدي مسئولان كشور ماقرار گرفت.

    پس از 8 سال دفاع مقدس و بازسازي كشور در ابعادگوناگون، با

    رويكردي به نام تهاجم فرهنگي از سوي بيگانگان مواجه شديم

    كه اساس پيوندهاي اعتقادي و تاريخي و هويت اسلامي مردم

    ما به ويژه جوانان رامورد هدف قرار داده است. به ‌موازات

    اقدامات دشمن تلاش‌هايي شد تا جلوياين سيل بنيان كن با

    ترويج معارف دفاع مقدس و فرهنگ ايثار و شهادت گرفته شود.

    به‌منظور صيانت از دستاورد خون شهيدان سرافرازانقلاب

    اسلامي و دفاع مقدس، همه انسان‌هاي دل سوخته و

    علاقه‌مند به انقلاباسلامي بر آن شدند تا در اين معركه جديد از

    همه هستي خود مايه بگذارند تاشايد از آثار مخرب اين هجوم

    همه جانبه فرهنگي كاسته شود.

    در همين رابطه حركت كميته جست‌وجوي مفقودان در راه‌اندازي

    كاروان‌هايسراسري تشييع پيكرهاي طيبه شهداي مفقود

    الجسد، جاني دوباره به كالبدنيروهاي وفادار به انقلاب و ارزش‌ها

    دميد، چرا كه گاهي با پراكنده شدن عطرو شميم خوش

    شهادت، دل‌هاي كساني كه در غبار ماديات و جلوه‌هاي دنيايي

    باغفلت خو گرفته بود، با اين تذكار معنوي متنبه شود.

    شهيدان اين ستاره‌هاي هدايت، دست پرلطف خود را بر سر اين

    امتبه‌خصوص، جواناني كه چيزي از انقلاب و دفاع مقدس درك

    نكرده بودند، كشيدند،تا آنان فراموش نكنند آنچه كه در راه احياي

    نهال انقلاب نثار شده است. بسيسنگين و گران قدر است و

    نبايد از كنار آن به آساني گذشت.

    طبيعي است اين روند نمي‌تواند به طور پيوستهادامه يابد. چرا

    كه دير يا زود با كشف باقيمانده شهدا و تدفين آنها

    درقبرستان‌هاي كشور عملاً امكان راه‌اندازي كاروان تشييع شهدا

    به‌صورتگسترده و سراسري وجود نخواهد داشت.

    لذا اين فرض بر دست اندركاران است تا براي تداوم فرهنگ دفاع

    مقدس ومقاومت چاره‌اي بينديشند و بستري مناسب براي

    ارتزاق معنوي كساني كه درسال‌هاي آتي به اين عالم پاي

    مي‌گذارند فراهم كنند.

    پس از تدفين شهداي گمنام در نقاط خاص كشور نخستين

    پرسشي كه به ذهن خطور مي‌كند اين استكه آيا گلزارهاي

    موجود شهدا الهام‌بخش و حركت آفرين نيستند كه مسئولان

    درصدد ايجاد مراكز جديدي بر آمدند؟

    تاكنون پيرامون ميزان تأثيرگذاري گلزارهاي شهدا، تحقيق جامعي

    صورت نگرفته است ولي اين حقيقت كاملاً بارز و روشن است كه

    شعاع كساني كه ازگلزارهاي شهيدان بهره مي‌گيرند شامل

    همه آحاد مردم نمي‌شود. به عبارت ديگرمراجعه عموم به

    قبرستان خصوصاً در شهرهاي بزرگي چون تهران كه

    بنابرسياست‌هاي گذشته، قبرستان آن در مسافتي دور و خارج

    از شهر تهران در نظرگرفته شده است، همواره با دشواري‌هايي

    روبه روست و از سوي ديگر قشر به‌خصوصي از مردم پايبند به

    معنويات، تمايل خود را به زيارت قبور شهدا نشانمي‌دهند.

    نكته ديگري كه بايد با صراحت و شجاعت به آن اعتراف كرد، اين

    است كه اساساً تدفين شهدا در كنار اموات كار اشتباهي بوده

    است. انتقال هزاران شهيد به قبرستان‌هاي دور افتاده نوعي

    دور ساختن مردم ازستاره‌هاي هدايت است لذا دور ساختن

    مراقد شهدا زمينه را براي ياد پيوستهاين بزرگواران تا حدودي

    كمرنگ مي‌كند.

    به منظور فراهم سازي بسترهاي لازم جهت ترويج فرهنگ

    شهادت و ايثار بايد شرايطي را ايجاد كنيم تا شهادت در

    چشم‌ها شيرين شودلذا ترديدي نداريم كه ايجاد ذوق و رغبت

    بيشتر در مردم براي حضور گسترده‌تردر مراقد شهدا و

    فراهم‌سازي تسهيلات لازم، يكي از مهم‌ترين اموري است كهبايد

    دست‌اندركاران امور مربوط به شهيد و شهادت به آن بپردازند.

    در حقيقت تدفين شهدا در داخل شهرها يا ارتفاعات مشرف بر

    شهرها، برخاسته از ايمان و اعتقاد انسان‌هاي وارسته و دلسوز

    است.

    همه شهدايي كه در نقاط خاص از جمله مناطق عملياتي يادر

    شهرها به خاك سپرده مي‌شوند، به دليل اينكه قابل شناسايي

    نيستند،اصطلاحاً گمنام تلقي شده و موضوع وصيت‌نامه در مورد

    آنان منتفي است. مسئولان و دست‌اندركاران امر موظفند طبق

    خواسته شهيدان عمل كرده و روح ملكوتي آن عزيزاني كه

    سال‌هاي سال، جسم مطهرشان در بيابان‌هاي جنوب

    وكوهستان‌هاي غرب كشور پراكنده بود، مسرور و شادمان كنند.

    چرا كه ثمره فداكاري‌هاي آنان را ملت پاس نگه داشته و به

    تداوم راه آنان اصرار مي‌شود.

    برابر آنچه كه در معارف اسلامي ما وجود دارد موضوع حرمت و

    تعظيم آن،از شعائر الهي است. كما اينكه خداوند در قرآن كريم

    چنين اشاره مي‌فرمايد «و من يعظم حرمات الله فهو خيرله عند

    ربه ( حج آيه 30)، چرا كه هر كسحرمات الهي را بزرگ بدارد آن

    براي او در نزد پروردگارش خير است.»

    در حقيقت ما بر اين امر معتقديم كه حرم حريم مي‌آورد چرا كه

    مردم ما مسلمان هستند و ما تاكنون نديده‌ايم كسي به

    خوداجازه‌ هتك حرمت دهد. مگر منافقين اين امت كه در حرم

    امام هشتم(ع) فاجعه بمبگذاري را به‌وجود آوردند.

    مشكلي كه ممكن است به ذهن خطور كند اين است كه با

    توجه به اينكه توهين از عناوين قصديه نيست. آيا نمي‌توان ادعا

    كردتدفين شهدا در اماكن غيرمتعارف نوعي توهين اما بدون قصد

    قبلي است؟ پاسخيكه در اينجا بايد داد اين است كه در مقام

    اثبات، قصد بر تجليل و تكريم استنه اهانت و استخفاف. چرا كه

    اگر مراقد شهدا به نحو آبرومندانه‌اي ساختهشود و آن مركز

    همواره مورد اقبال مؤمنان قرار گيرد، در پرتو آن مراكزنوراني،

    معارف بر حق شيعه و فرهنگ دفاع مقدس ترويج مي‌شود و

    جوانان اينمرز و بوم پس از حضور در بر آن مراقد شريف راه

    سعادت و كمال را طيمي‌كنند.

    يكي از مصاديق بارز تدفين شهداي گمنام در مناطق خاص،

    ايستادگي در مقابل تهاجم فرهنگي است و اكنون يكي از

    ضرورت‌هاي فرهنگيو حسن استقبال جوانان و بيانگر نياز به اين

    تجديد نظر در روش‌ها واسلوب‌هاي تبليغ فرهنگ انسان‌ساز

    شهادت است. تدفين شهدا در جايگاه خود نهتنها عملي

    توهين‌آميز تلقي نمي‌شود بلكه عملي سراسر تكريم و تجليل از

    شهيدو مكتب شهيد است.

    تدفين شهدا، امري پسنديده و همسو با ارزش‌هايانقلاب و

    مكتب اسلامي است در نتيجه بين نهي تحريمي و نهي تنزيهي

    (كراهتي) تفاوت جدي وجود دارد و هيچ عاملي كه به نوعي

    نشان دهد كه تدفين شهدا، درنقاطي چون دانشگاه‌ها و مراكز

    حساس به صراحت مورد نهي شارع مقدس قرارگرفته است،

    وجود ندارد.

    تاكنون در ارتفاعات كلكچال تهران، عظيميه كرج،گاوازنگ زنجان،‌

    عون‌بن علي تبريز و ارتفاع مركزي شهر ايذه، تعدادي ازشهداي

    گمنام به خاك سپرده شده‌اند؛ اين ارتفاعات به علت نزديكي به

    شهر وبه نوعي قرار گرفتن در مسير عبور و مرور عمومي مردم از

    موقعيت ممتازيبرخوردار هستند و به عبارت ديگر نه تنها متروكه

    نيستند بلكه پس از تدفينشهدا بيشتر از گذشته مورد اقبال و

    توجه عموم قرار گرفته‌اند؛ اگر در گذشتهتنها به عنوان مراكز

    ورزشي و تفريحي شناخته مي‌شدند، اكنون به يمن و

    بركتپيكرهاي پاك شهدا شرافت ويژ‌ه‌اي پيدا كرده ‌است.

    عمده دلايلي را مي‌توان در مورد تدفين شهدا، دركوهستان و

    ارتفاعات مشرف بر شهرها اشاره كرد. همسو كردن ورزش با

    ارزش،سالم‌سازي فضاي كوهستان، جهت دادن به اين ورزش

    مفرح، جلوگيري از ابتذال درآن مناطق، تشويق بيشتر مؤمنان به

    حضور در كوهستان، ترغيب آنان به اين ورزشمفيد و تقديس

    شهدا از طريق رفعت دادن به موقعيت ظاهري مكان شهدا از

    جملهمقدمه اهداف اسلامي است تا پرچم پيروزي همواره

    برافراشته باشد.

    تدفين شهدا ‌در ارتفاعات، به عنوان يك معناي رمزي،نمادين،

    بالاي سرقرار دادن و به آن افتخار كردن است. ما اكنون با

    ايناقدام مصمم هستيم كه نگذاريم پيكرهاي شهدا با تدفين در

    زير خروارها خاكگورستان‌هاي رسمي در كنار اموات چون مردگان

    به فراموشي سپرده شوند بلكه مابا تدفين شهدا در مناطق

    خاص مي‌خواهيم ياد شهدا همواره در دل‌هاي مؤمنانخداجوي و

    همه انسان‌هاي آزاده‌اي كه به شرف و استقلال اين ملت علاقه

    مندهستند، زنده و جاودانه باشد.

    با نگاهي به سابقه مجموع تشييع شهيدان در طول سال‌هاي

    اخير به ‌خوبي در مي‌يابيد كه تشييع شهيدان توانسته است،

    شور واحساسات پاك و علاقه مندي مردم ايران را در مقاطعي

    نشان دهد اما مهماستمرار و تداوم آن است.

    هنگامي كه تعدادي از شهيدان گمنام بر بلنداي تهران به خاك

    سپردهمي‌شوند راه براي استمرار ياد پيوسته و دايمي آنان

    هموار مي‌شود؛ چرا كه كلكچال تهران همواره يادآور روزي است

    كه يك‌هزار شهيد در ماه صفر 1422 از 5 نقطه مرزي باشكوه

    تمام به‌سوي تهران بزرگ تشييع شده و پس از تجليل مقام

    معظم رهبري و امت اسلامي در مصلاي تهران به‌سوي

    جايگاه‌هاي ابدي رهسپارشدند؛ در نتيجه، كلك چال و ديگر

    ارتفاعات، مرقد و تربت شهيدان ما در هركجا كه قرار گيرد براي

    انسان‌هاي آزاده‌اي كه مي‌خواهند طالب حق و حقيقتباشند،

    الهام بخش و حركت آفرين است و مرهمي بردل‌هاي سوخته

    آنها خواهدبود.

    شهدا ستاره‌هايي هستند كه جايگاه نورافشاني آنهارا خداوند

    متعال تعيين مي‌كند و حركاتي از اين قبيل نمي‌تواند مانع

    تحققاراده الهي در نورافشاني آنها شود. حق در قامت

    حق‌پرستان جلوه مي‌كند و باايثار و فداكاري حق‌جويان ماندگار

    مي‌شود.

    لذا زيارت شهيدان حتي در ارتفاعات و نقاط صعب‌العبور گامي در

    اين راهاست. زيارت شهيدان با زيارت امامان معصوم(ع) و اهل

    بيت پيامبر(ص) پيونديعميق دارد.

    اكنون كه خط علي (ع) و آل علي (ع) مورد هجوم ناجوانمردانه و

    در زير تاخت و تاز امويان، منصورها، حجاج‌ها و

    متوكل‌هايصحنه‌هاي هجوم فرهنگي اين عصر و زمانه قرار گرفته

    است. فلسفه زيارت به‌عنوان يك مبارزه تلقي مي‌شود چرا كه

    عدالت كماكان مظلوم است؛ پس بايدهمچنان زائر بود و زائر شد

    و زيارت خواند و عاشقانه به زيارت مزار اولياي‌الهي رفت.
    ز
    يارت سنتي است كه در بستر زمان جريان پيدا مي‌كندو با

    مسائل جامعه، فضاي حاكم و شرايط محيط مرتبط مي‌شود. پس

    براي دركارزش، عظمت زيارت شهدا و فلسفه سياسي و

    اجتماعي آن بايد با فضاي سياسياجتماعي اين عصر آشنا شد و

    با تأكيد بر سنت زيارت، گامي اساسي در ابطال دسيسه‌هاي

    قدرتمنداني كه مي‌خواهند ارزش‌هاي والا و چهره‌هاي پاك

    بهفراموشي سپرده شوند، برداريم.

    طي بررسي‌هاي انجام شده در اغلب كشورهاي غربي و

    شرقي، قبور قهرمانان ملي همواره موردتوجه مردم قرار گرفته

    است.

    در كشورهاي چين، كره، ژاپن، كشورهاي تجزيه شده از شوروي

    سابق و تمامكشورهاي اروپايي، مرقد سربازان گمنام به عنوان

    بناي نمادين و در بخش مركزيشهر قرار دارد و محل زيارت عموم

    است.

    طي ملاقات مسئولان كشورمان با «كيم ايل سونگ» رهبرفقيد

    كره شمالي، وي اظهار داشت: «شهداي خود را بر بالي ارتفاع

    مشرف برپايتخت دفن كرده‌ايم تا آنان همواره ناظر ما باشند و ما

    فراموش نكنيم كهبايد راه آن‌ها را ادامه دهيم.» اين عبارت به

    خوبي نشان مي‌دهد كه وجودقهرمانان ملي و احساس حضور

    دايمي نسبت به يك روح برتر، نوعي الهام‌بخش وحركت‌آفرين

    است.

    برابر آن‌چه كه نقل شده است در كشورهاي تازهاستقلال يافته

    شوروي و از جمله در‌ مسكو برابر يك رسم ملي، بسياري

    اززوج‌هاي جوان به هنگام شروع ازدواج و تشكيل زندگي

    مشترك، مقيد هستند پس ازخروج از كليسا بر بالاي قبور

    سربازان گمنام حضور يافته، ضمن نثار تاج گلبا آن‌ها ميثاقي

    دوباره ‌ببندند.

    در هيچ يك از كشورها ديده و شنيده نشده است كه تدفين

    سربازان گمنام در داخل شهر به عنوان يك عمل خلاف قانون،

    خلاف شرع،خلاف محيط زيست و مصالح ملي، اقدامي ابزاري و

    سياسي، عملي سليقه‌اي وغير‌اصولي و بر خلاف آداب و رسوم

    يا نشانه‌اي از هتك حرمت به ساحتقهرمانان ملي تلقي شود؛

    چرا كه ضرورت اين امر براي آحاد مردم روشن و مبرهناست.

    در اهايو آمريكا يادبودي به افتخار سربازاني كهاز اين منطقه

    كشته شدند، ساخته شد؛ بر روي آن نام 96 سرباز نوشته

    شده بودكه 55 تن از آنان دانشجويان كالج بوده‌اند.

    همچنين در محوطه دانشگاه مي‌سي‌سي‌پي آمريكا بيش از 700

    تن ازكشته‌شدگان جنگ دفن شده‌اند و نام سربازان شناخته

    شده، بر روي يادبودي كهدر مركز اين گورستان ساخته شده

    نوشته شده است.

    دانشگاه Caen در شهر Caen فرانسه، يادبودي به صورت يك

    ققنوس ساخته شده و لوگوي اين دانشگاه نيز الهام گرفته از

    همين موجود افسانه‌اي است؛ علت انتخاب ققنوس از آن دليل

    است كه يك ققنوس جواناز خاكستر ققنوس پيري كه خود را

    آتش مي‌زند، متولد مي‌شود.

    اين دانشگاه طي بمباران نبرد معروف شهر Caen فرانسه در

    جنگ جهاني دومبه كلي نابود شد ولي اين نبرد بزرگ يكي از

    راه‌هاي پيروزي متفقين در مقابلآلمان نازي ‌شد و اين دانشگاه

    مجدداً پس از جنگ، بازسازي شد.

    در دانشگاه Missouri كلمبيا در ايالت ميسوري آمريكا،ساختماني

    به عنوان يادبود در بزرگداشت 117 كشته اين دانشگاه در جنگ

    جهانياول در دفاع از كشور آمريكا با هزينه بيش از 500 هزار دلار

    ساخته ‌شد كهحدود 238 هزار دلار ازهزينه اين بنا با كمك

    دانشجويان و فارغ‌التحصيلاناين دانشگاه تهيه شد.

    نام اين كشته شدگان بر ديوارهاي داخلي برج اصلي اين بنا حك

    شده است؛پس از جنگ جهاني دوم، لوحي در بخش شمالي

    اين بنا نصب ‌شد كه نام 338 تن ازمردان اين دانشگاه كه طي

    جنگ جهاني دوم كشته شدند، بر آن حك شده است.

    دانشگاه Guelph در انتريو كانادا، يكي از 5 دانشگاهبرتر اين

    كشور است؛ بنايي در سال 1924 در بزرگداشت كشته‌شدگان

    جنگ جهانياول در اين مكان ساخته شد؛ بخشي از اين بنا

    كليساست و داخل آن، دو لوحبرنز مقابل هم قرار دارد كه بر

    يكي از آنها نام 109 نفر از كشته‌شدگان ايندانشگاه در جنگ

    جهاني اول و بر ديگري يادبودي از كشته شدگان جنگ جهاني

    دومحك شده است.

    در برخي از دانشگاه‌ها، عمدتاً به احداث يادبودي كفايت شده و

    كمترشاهد اين هستيم كه مانند دانشگاه Mississippi به تدفين

    كشته‌شدگان هم مبادرت كرده باشند؛ البته اين موضوع با توجه

    به عدم اعتقاد مردم آن سامانبه زيارت و ارزش والايي كه زيارت

    قبور بزرگان در دين اسلام دارد، امري طبيعي است…

  2. حتما براي عرض وادب به ساحت مقدس شهداخصوصا شهداي گمنام خدمت ميرسيم تا اداي ديني كرده باشيم به محضرنوراني شهدا..تعجيل درامرفرج صلوات…درضمن تشكرفراوان از دست اندركاران وپرسنل زحمتكش سايت هرازنيوزبابت انتشاراخبارهاي داغ وپرمحتوااعم ازسياسي/فرهنگي/ورزشي/اقتصادي/اجتماعي/حوادث و………خداخيرتان دهدانشاالله.

  3. چه مبارك سحري بود چه فرخنده شبي
    كه درآن ظلمت شب آب حياتم دادند…
    شرمنده شهدا..

  4. كارجالبي بود.دست همه خادمان شهدادردنكنه…التماس دعا

  5. شهید گمنام سلام،
    خوش اومدی، مسافر من؛
    خسته نباشی پهلون…

    شهید گمنام سلام،
    پرستوی مهاجر من،
    صفا دادی به شهرمون…

    براستی که گمنامید!!!

    باتشکر فروان از این حرکت بسیار زیبا و خدا دوستانه پایگاه مقاومت بسیج علامه جوادی آملی
    براستی که تا بحال هیچ یادواره ایی برای تمامی این 33شهید گمنام شهرستان آمل برگزار نشده بود!
    امیدوارم برنامه ایی پراز معنویت و درخور این 33شهید گمنام و بخصوص شهدای عزیز منطقه پایین بازار برگزار شود.
    ماجور باشید…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *