71 thoughts on “خنده دوباره بر لب علی قاسمی نشست (عکس )”
  1. فردی از مردم
    سلام ما که میگیم فقط آقای سلیمان نسب و خنار.
    امیدوارم شما هم به همین شکل فکر کنید وگرنه ماهم میگیم فقط علی خنار

  2. سوسن جون خواهشا تو یکی دهنتو ببند کاری نکن اون روم بالا بیاد و کارایی که میکنی رو فاش کنم.زنده باد علی قاسمی…

  3. در پاسخ بد اخلاقی ها
    و خدایی که در همین نزردیکی هاست .
    حاج علی قاسمی قهرمان کشتی دوران جوانی انسانی که منش و رفتار پهلوانی را همواره حفظ کرده و خدمات ارزنده اش در پستهای ورزشی در یادهاست و فعالیتهای عمرانی وی در دوران شورای اسلامی بصورت کتاب بزودی در دسترس مردم حق گو و حقجو و حتی دشمنان قسم خورده اش که این روزها با دیکته نویسی یکنواخت تخریب وی را پیشه خود کرده ، دم از ایمان میزنندو پیراهن سفید بدون …. دارند و با بد اخلاقی همزمانی روزهای انتخابات با تهمت های ناروا آخرت خود را به تاراج گذاشته اند و در لشکر کشی از پیش تعیین شده از ترس مجدد به میدان آمدن خدمت گزار صدیقی چون حاج علی قاسمی ناجوانمردانه باران هجمه ها دورغین را بسویش شلیک میکنند ، بی خبر از اینکه انسانهای آگاه ، هوشیارند. و میدانند سرچشمه کامنت ها از کجاست. حاج علی قاسمی وقتی مورد پرستش قرار گرفت در جمع علاقمندانش چنین اظهار داشت نگران نباشید حق پیروز است و سپس دست ها را بالا برده و گفت :
    نا امیدم مکن از سابقه لطف ازل تو پس پرده چه دانی که خوب است و که زشت
    و آنگاه ظریفی در جمع حاضر خطاب به آنانیکه از لبخند حاجی قاسمی آزرده خاطر و بیمناک شده اند گفت : با خود کج و با ما کج و با خلق خدا کج آخر قدمی راست بنه ای همه جا کج
    او اگر نیک و بد است تو برو خود را باش
    بار دیگر انتخاب حاج قاسمی شایسته مردم شهرستان آمل است .
    علیرضا دانشجو

  4. در دفاع از خواهر سوسن

    یلدا ویا هر نر خر دیگه ای که اونقدر مرد نیستی که با اسم زنونه نظر میزاری . خیلی جالبه هنوز حاجی جون شما نرفته شورا شما ها این قدر دور برداشتید اگه خدای نکرده رای بیاره حتما همه ما رو …

    این لعن بی ادبی شما نتیجه ای جز تخریب بیشتر علی قاسمی نداره . بعضی از طرفدارها این جا رو با چاله میدون اشتباه گرفتن .

  5. مگه تو شورای شهر چه خبره که علی قاسمی اینقدر مشتاقه دوباره بره .. اگه واقعا تشنه ی خدمت رسانی به مردمه بهتره به حرف زن و به هاش گوش کنه و به فکر سلامتی قلب بیمار خودش باشه

  6. ما نفهمیدیم چطور حرف از کار شدن روی شهر, یا حرفای مثبت دیگه میشه همه اعضا شورا نقش دارن ولی بحث توهین میشه فقط اقای قاسمی بزرگوار!!!!!وقاحت داره

  7. به بیگانه ای که زیاد هم بیگانه نیست

    بگم
    .
    .
    .
    .

    بگم

    .
    .
    .

    بگم

    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    . خودت خواستی

    ” قصه ی علی کوتوله” شماره اول ۱۶ خرداد ۱۳۹۲

    یکی بود یکی نیود

    یه روز یه پیمانکاری بود تو ی شهرداری شهر بووووووووووق

    به نام م ح م و د! ع ل ی ن ژاد

    که یه روز توی ده شلمرود یه قصر خوشگلی برای علی

    کوتوله ی قصه ی ما ساخته بود . راستی بچه های ناز

    نازی اینو تا یادم نرفته بگم هزینه ی این قصر خوشگل

    ۱۶۵۰۰۰۰۰۰۰ اشلوق شده بود که علی کوتوله ی ما از

    موقعیت شورای ده شلمرودیش سوء استفاده کرد و سر

    این پیمانکار بدبخت بینوا رو گول مالید.

    فردای اون روز رولی و خال خالی و موقرمزی رفتند تو حیاط

    قصر زیبای قصه ی ما آب شنگولی خوردند به سلامتی

    بابای تیز گوششون.

    نتیجه ی اخلاقی این قصه:

    بچه های خوب هر وقت بزرگ شدین برین شورای ده

    شلمرود اون قدر کیف میده هی بخوری هی بخوری هیچکی

    هم کارت نداره .

  8. در تایید سخنان دانشجو.باید بگم در توهین عده ای به اقای قاسمی از هیچ کاری فروگذار نمیکنند و از خداوند شرم نمیکنند.افرادی مثل خ قدرت که چند نفر از فامیل درجه یک خود را وارد شهرداری نمود کار درستی کرد؟

  9. ولی خودمونیم امروز که از امل رد میشدم شورای شهر یکی باید مثل حاج علی قاسمی باشه اخه واقعا بهش میاد.

  10. قصه علی کوتوله شماره دوم ۱۷خرداد ۱۳۹۲

    این قصه با حضور افتخاری …

    فلفلی در نقش آقای ف

    شوشکه در نقش آقای ش ه ر د ا ر

    جینگیلی در نقش آقای ج و ش ک ا ر

    یکی بود یکی نبود. توی ده شلمرود علی کوتوله تنها نبود.

    یه روز یه نفر از یه دهات دیگه به اسم ن ا ص ر ! ع ل ی پ

    و ر می خواست یه قصر خوشگل عینهو قصر علی کوتوله

    توی ده شلمرود بسازه . دوید و دوید تا اینکه رسید به آقا

    شوشکه .

    آقا شوشکه ی قصه ی ما دست آقا ن ا ص ر رو گرفت برد

    پیش علی کوتوله .

    به جینگیلی خبر رسید از جا پرید آشفته شد نکنه سرش

    کلاه بره!

    دوید و دوید اومد پیش علی کوتوله.

    گفت کوتوله دلالی ما پس چی شد . ما این وسط چه کاره

    ایم.

    خلاصه قصه ما علی کوتوله با آقا شوشکه با جینگیلی با

    هم یه تصمیم گرفتند
    .
    .
    کسری پارکینگ قصر آقا ن ا ص ر ۳۰ واحد ش توافق.

    فلفلی قصه ی ما یه جورایی تو خواب بود . آخه این توافق

    مغایر با ضوابط شهر سازی شلمرود بود .

    بعد اینکه کارشناسی که یکی مثل آقای جینگیلی که

    خیلی بیسواد بود در حد تیم ملی بر مبنای کارشناسی روز

    نبود و با تبانی (توافق) کارشناسی بر مبنای کارشناسی

    سال ۸۶ شلمرودی محاسبه گردید.

    نتیجه اخلاقی

    اینکه توی هر کاری باید با دوستا مون مشورت کنیم و هوای

    همدیگه رو داشته باشیم.

    تا روز دیگه و یه قصه ی دیگه دو صد بدرود.

  11. آبادی شهر من در خرابی تن توست…….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *