یا رب الحسین علیه السلام
«إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً»
«السلام علی اسیر الکربات و قتیل العبرات. سلام بر اسیر اندوهها و کشته آب چشمان…»
از روز تیغ تا امروز، چهل بار آفتاب داغ بر کربلا تابیده و صحرا غمین شده است. رخ به سوی محبوب داری و از جان سلام میدهی:
«سلام بر تو ای ولی خدا… سلام بر تو ای دوستدار و محبوب و برگزیده خدا، سلام بر بنده خالص و فرزند بنده خاص خدا، سلام بر حسین علیه السلام….»
فرزند ولی خدا، فرزند امیرالمؤمنین (علیه السلام) اینک در کنار یاران مدفون است و علی اکبر نزدیکترین فرد به اوست. پیکر مطهر قمر بنی هاشم، حضرت اباالفضل العباس آن دورتر به خاک شده است. هرکدام همانجا که موقع شهادت بر خاک افتادند. کاروان از شام برمیگردد. زینب خودش را به گودال قتلگاه میرساند. زنان و کودکان مثل همه چهل روز گذشته زجه میزنند. اشکهای فرزندان امام حسین (ع) سرازیر شده است.
چهل روز گذشت.. .. در آن غروب خون آلود، هنگامی که خنجر شقاوت ها و نامردی ها، گلوی آخرین مبارز را درید، آن گاه که زنان و فرزندان داغدیده در میان رقص شعله های آتش خیمه هایشان، به سوگ مردان در خون غلتیده خود نشسته بودند، دشمن به جشن و سرور ایستاد، خیابان ها و کاخ ها را برای جشن ها مهیا ساخت و به انتظار ماند تا در میان دل های چون لاله پرخون اسیران، به برپایی جشنی تمسخرآمیز بپردازد.
اما زینب، این ستون پابرجای کاروان اسرا، همه چیز را به گونه ای دیگر رقم زد. به راستی چه کسی می داند چگونه زینب با وجود سنگینی کوهی از مصیبت ها بر شانه هایش، بغض غم ها را فرو داد و قدم بر قله رفیع عزت و آزادگی گذاشت.
با سخنان زینب، کربلا به بلوغ رسید و خون شهدا جوشید، و جوشید تا آن جویبار خونی که در غریبانه ترین حالت ممکن بر زمین جاری شده بود، در اربعین حسینی، رودی خروشان شد.
چهل روز بود که یزیدیان جز رسوایی و بدنامی چیزی ندیده بودند و بزم و شادی شان آلوده به شرم و ندامت شده بود. چهل روز بود که درخت اسلام ریشه در خون شهدا، استوارتر و راسخ تر از همیشه، به سوی فلک قد می کشید. چهل روز بود.
کدامین برگ دفتر عشق خونین کربلای حسینی را ورق زنیم تا تجلی حماسه ها، روح و روانمان را حیاتی تازه بخشد؟ کدامین صفحه از کتاب سرخ عاشورا و تاریخ کربلا را از نظر بگذرانیم تا تلألؤ معجزه ها، دیدگان جانمان را نور و صفا دهد؟
اربعین حسینی، آینه باز تابنده آن حماسه ها و باورهاست.
مگر می توان در جای جای این دفتر خونین و تاریخ زرّین، جز حماسه و کرامت یافت؟ هر قدم و هر عمل حسین بن علی و یاران او و وارثان راهش و پیام رسانان خونش، حماسه ای ماندگار است. حسین علیه السلام معلم حماسه و آموزگار سروری و اسوه خداجویی و شهادت طلبی است.
کربلای او جلوه گاه حقیقت است و اربعین او، بازگشایی همان کتاب جاوید، که سطر سطرش بیدارگر و الهام بخش است.
یا ابا عبدالله’ای سالار شهیدان ع فرزندان عاشورایی ات و همچنین آزادمردان جهان از ادیان و قومیتهای مختلف بعد از زیارت بارگاه ملکوتی پدرت مولای متقیان علی ع ‘به عشق وصال تو پای پیاده مسافت طولانی را طی طریق نموده تا به زیارت حرم منور تو و علمدار و سایر شهدای کربلا نائل گردند . این اجتماع عظیم معنوی ”اعتقادی و سیاسی هر ساله لرزه بر اندام نحس دشمنان قسم خورده مکتب عاشورایی(استکبار جهانی به ویژه آمریکای جنایت پیشه ”سگ زنجیری اش صهیونیزم خون آشام و اذناب داخلی و خارجی شان) انداخته”زوالشان را در پهنه گیتی نزدیکتر و نقشه های شومشان را نقش بر آب’و بر همدلی ”وفاق و اتحاد مسلمانان و آزادگان جهان در جهت محو کامل استبداد و استکبار خواهد افزود.
بیستم ماه صفر المظفر برابر با ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ شمسی سالروز اربعین سومین اختر آسمان امامت و ولایت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام بر فرزند و سلاله پاکش رهبر مسلمین جهان ‘فرمانده معزز و حکیم امام خامنه ای ”مسلمانان عالم ”آزادمردان جهان ‘خاصه امت همیشه بیدار ایران اسلامی به ویژه مردم نجیب ‘شریف ‘ولایی ‘ بصیر شهرستان آمل تسلیت و تعزیت باد
اِن تنصر اله ینصرکم و یثبت اقدامکم
جبهه ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی شهرستان آمل