یک روز انتخاب چهار سال تحمل
عقل سليم ايجاب مي كند كه انسان از وقايعي كه اطرافش رخ مي دهد، درس بگيرد و بر آن اساس تصميم گيري كند. مثلاً در قضيه شوراهاي شهر و عملكرد آنها به نظر مي رسد گذشت چند دهه بايد براي نتيجه گيري ما كه چه وظيفه اي در قبال شكل گيري شوراهاي آينده داريم، كافي باشد.
در دوره هاي اول مي گفتند شورا نهاد نوپايي هست كه بايد به آن فرصت داد تا خود را دريابد و دوران آزمون و خطا را پشت سر بگذارند، اما نشان به آن نشاني كه در برخي استان ها کشور، اين نوپاها، هرگز بزرگ نشدند و همچنان كودك و بلكه نوزاد نارس ماندند!‌
در بررسي اين موضوع كه عوامل ناكامي شوراها در برخی از شهرهای استان مازندران كدامند، به نظر می رسد اولين مورد چگونگي احراز صلاحيت ها باشد. يعني كساني كه داوطلب انتخابات شوراي شهر مي شوند بايد افرادي فهيم، تحصيلكرده،خوشنام و متخصص و متعهد باشند نه اينكه هر كس سواد خواندن و نوشتن داشته باشد ویک دست کت وشلوار شیک بپوشد بتواند ثبت نام كند.
ديگر اينكه آنطور كه مسئولان مدعي هستندانتخابات سالم برگزار شود نه اينكه سايه قوميتي بر آن حاكم باشد و سياهي لشكرها راي بدهند. لشكرهايي كه بخاطر سفارش بزرگ خاندانشان يا در جواب شام و ناهار خوردن ها يا دريافت كارت هديه ها، پاي صندوق مي روند و آنقدر هم ناشيانه عمل مي كنند كه عملكردشان در حوزه هاي راي گيري محسوس شود اما عواملشان مانع از برخورد با آنها مي شوند.
و اما نكته اي كه بيش از هر عامل ديگري مي تواند بر كيفيت شوراي بعدي تأثير گذار باشد، راي دادن مردم به كانديداهاست. برخي از شهروندان عقيده دارند اگر قرار باشد افراد واجد شرايط وارد ميدان نشوند،همان بهتر كه اصلاً راي ندهند. اين عزيزان بايد بدانند كه وقتي راي ندادند افرادي بدتر از اعضاي شوراهاي قبلي وارد مي شوند و اگر طالب شكل گيري يك شوراي منسجم و متخصص و متعهد هستيد، خودتان جلو بيایيد و افراد واجد شرايط را تشويق به داوطلب شدن كنيد و كمكشان كنيد كه تا رای بياورند و جدا شدن از مردم و انزوا طلبی دردی را دوا نمي كند.
همه ما بايد عادت كنيم براي راي خود احترام قائل شويم، فرزندانمان را هم به اين مهم واقف كنيم. يعني به ارزش هارای بدهيم نه بخاطر اين و آن و شكل و قيافه.
به ياد داريم در برخي از انتخابات قبلي شوراهاي شهر ، تعداد زيادي از جوانان به صاحب عكس فتوشاپ شده اي راي دادند كه بعد از نتيجه انتخابات دريافتند چه كلاه گشادي بر سرشان رفته است!‌
غرض اينكه هنوز هم دير نشده و از دانشگاهيان، حقوق دانان و صاحبان تخصص هاي مورد استفاده در مديريت شهري دعوت مي كنيم تا در هم آورد مردم سالاری دینی حضور یابند و عرصه را براي نااهلان خالي نگذارند، اگر هم فكر مي كنند راي نخواهند آورد، باز هم دريغ نكنند چون در آن صورت به تكليف خود عمل كرده اند و چنانچه مردم قدردان نباشند (كه چه بسا هستند) خود كرده را تدبير نيست و ثابت مي شود كه اهالی شهرما تصمیمی برای پیشرفت و آبادانی آمل نگرفته اند یا هنوز باور ندارند که می توانند تصمیم ساز باشند !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *