بازداشت دختر و پدرخوانده به اتهام اخاذی از مردان ثروتمند
هراز نیوز :  زن جوان پس از جدایی از سومین شوهرش، نقشه اخاذی از مردان پولدار را اجرا کرد. این زن طعمه‌هایش را به خانه می‌کشاند و با همدستی ناپدری‌اش و با تهدید اسید از آنها پول میلیونی می‌گرفت.
روز ٢٥ فروردین امسال مرد جوانی با مراجعه به پلیس از یک زن شکایت کرد و به ماموران گفت: «من مغازه طلافروشی دارم. چند وقت پیش زن جوانی به همراه دخترش به مغازه‌ام آمد و یک دستبند سفارش داد. برای این‌که نمونه دستبند را به او نشان دهم شماره‌اش را گرفتم تا عکس آن را در تلگرام برایش بفرستم. همین باعث شد تا با او بیشتر آَشنا شوم و متوجه شدم که تنهاست. پردیس گفت که سه‌بار ازدواج کرده و هر بار شکست خورده است. یک روز او مرا به خانه خواهرش دعوت کرد. هنوز چند دقیقه‌ای از حضورم به داخل خانه نگذشته بود که دو مرد وارد شدند. یکی از آنها گفت که پدرخوانده پردیس است و با یک ظرف اسید مرا تهدید کرد که باید به او پول بدهم. من هم با شاگردم تماس گرفتم و او یک‌میلیون تومان به حسابم واریز کرد و یک‌میلیون تومان هم خودم به همراه داشتم که آنها از من گرفتند؛ اما باز هم با ضرب‌و‌شتم از من یک چک ٥٠‌میلیون تومانی و یک سفته ٥٠‌میلیون تومانی از گرفتند و بعد از فیلمبرداری و عکاسی، مرا تهدید کردند که اگر از این ماجرا حرفی بزنم، تصاویرم را در فضای مجازی منتشر خواهند کرد.»
با اعلام این شکایت، تحقیقات در این رابطه آغاز شد و ماموران پلیس زن جوان و پدرخوانده‌اش را بازداشت کردند. هنگام دستگیری ماموران پلیس با یک خودرو ٤٠٥ در داخل پارکینگ مواجه شدند که مشخص شد این خودرو سرقتی است. بنابراین صاحب آن احضار شد و به ماموران گفت: «سارق همسر صیغه‌ای سابق من است. او سه‌بار ازدواج کرده بود و از هر همسرش یک بچه داشت. وقتی با او به صورت موقت ازدواج کردم، مردی با من تماس گرفت و خودش را دکتر معرفی کرد. این مرد گفت که پردیس به بهانه ازدواج او را به خانه‌اش کشانده و ٢٠‌میلیون تومان از او سفته گرفته است. آن موقع بود که متوجه شدم پردیس به این شیوه از مردم اخاذی می‌کند، برای همین از او جدا شدم؛ اما بعد از جدایی گویا به خانه من آمده و خودرو مرا سرقت کرده است.»
در ادامه زن جوان نیز به ماموران گفت: «من اتهامم را قبول ندارم. مرد طلافروش خواستگارم بود و وقتی فهمید نمی‌خواهم با او ازدواج کنم، از من خواست همدیگر را ببینیم. من هم به او گفتم به خانه ناپدری‌ام بیاد، اما ناپدری‌ام سر رسید و به همراه دوستش مرد طلافروش را کتک زدند. ما فقط یک‌میلیون تومان پول از او گرفتیم.»
پس از اظهارات متهمان، منافی آذر، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران دستور ادامه تحقیقات را صادر کرد.شهروند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *