وقتی جنتی لبخندی زد و رفت

هرازنو: علی‌اکبر دهبان: موسیقی هنری است که جهان قدرتمند خود را دارد، آنقدر که با حضورش در یک فیلم سینمایی می‌تواند تمام فیلم را تحت تاثیر خود قرار دهد. موسیقی هنری است که حتی می‌تواند حیات خودش را به طور جداگانه‌ای از یک اثر سینمایی داشته باشد. برای همین می‌گویند حواستان باشد که در فیلم موسیقی میدان را به دست نگیرد و آن طوری که دوست دارد تاخت و تاز کند. همچنان موسیقی‌ فیلم‌هایی چون «بوی پیراهن یوسف»، «ازکرخه تا راین»، «خواهران غریب»، «سفر به چزابه» و…به حیات جداگانه خود بعد از اثر ادامه دادند و ماندگار شدند. البته موسیقی تنها در سینما قدرت خود را به نمایش نگذاشته و در تئاتر هم قدرت‌نمایی کرده است.

موسیقی در تئاتر مهجورتر از خود آن، طی این سال‌‌ها به کار و حیاتش در این عرصه ادامه داده است. بسیاری از آهنگسازان شناخته شده در تئاتر از ثبت و ضبط نشدن و حتی قضاوت غیر کارشناسانه آثارشان در تئاتر رنج می‌برند. چه بسیار موسیقی‌هایی که برایش زحمت  کشیده شده و در پایان سی‌امین اجرا برای همیشه مرده است. کمرنگ شدن هنر موسیقی در نمایش‌ها و استفاده از آرشیو‌های آماده امروزه در بسیاری از نمایش ها دیده و شنیده می‌شود مشکلاتی از این دست و بسیاری دیگر که بازگو کردن‌شان در این مجال نمی‌گنجد باعث شد گفت‌وگوهایی با آهنگسازان عرصه تئاتر داشته باشیم که در این مصاحبه به سراغ سعید ذهنی آهنگساز و فعال در این عرصه رفتیم.

*خانه تئاتر درگیر موارد سطحی چون بلیت استخر و بُن است

_بهتر است بدون حاشیه برویم سراغ موسیقی و آهنگسازی در تئاتر و کم توجهی‌هایی که به آن می‌شود.

موسیقی تنها بخشی از فرآیند تئاتر است. زمانی که به کلیت تئاتر نگاه می‌کنیم، متوجه اتفاقات خوشایندی نمی‌شویم. البته این آشفتگی در تئاتر در شرایطی است که به تازگی شاهد به وجود آمدن سالن‌های خصوصی برای نمایش تئاتر در سطح شهر هستیم و تعداد نمایش‌های بیشتری اجرا می‌شود. متأسفانه به دلایل مختلفی در طی چند سال اخیر برای کلیت تئاتر اتفاق خوب و خوشایندی نیفتاده است. در نتیجه نمی‌توان توقع داشت که برای موسیقی این عرصه که جزئی از آن نیز است، شاهد اتفاق‌های خوشایندی باشیم. در واقع تنها شاهد آشفتگی و پراکندگی هستیم. در واقع باید گفت برنامه درست و اصولی برای تئاتر کشور وجود ندارد. امیدوارم نهادهایی مانند خانه تئاتر با تغییر مدیریتی که در آن اتفاق افتاده است،‌ بتوانند برنامه‌ریزی درستی را انجام دهند. اما متأسفانه آن قدر درگیر موارد سطحی و جزئی همچون استخر، بن شنا و … هستند که از این بخش غافل مانده‌ایم. بنده هم به این دلایل سال‌هاست که از آنجا بیرون آمده‌ام.

_به نظرم با توجه به این‌که برای آهنگسازی در تئاتر ردیف بودجه‌ای تعیین شده اما همچنان شاهد آشفتگی در این عرصه هستیم.

سال‌ها در عرصه تئاتر آهنگسازی نداشتم تا اینکه در سال گذشته نمایش «ترور»‌به کارگردانی حمیدرضا نعیمی را به روی صحنه داشتم که در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر جزء آثار منتخب نیز بود. آشفتگی که در موردش صحبت می‌کنم هم در بدنه تئاتر وجود دارد هم در بدنه مدیریت این شرایط در همه عناصر تئاتر تأثیرگذار خواهد بود که آهنگسازی از آن مجزا نیست. تقریباً جزء اولین افرادی بودم که به طور جدی برای تئاتر و نمایش‌هایی که پیشنهاد می‌شد، به صورت مجزا آهنگسازی کردم. البته پیش از انقلاب یکی دو مورد بسیار محدود نیز وجود داشت، اما سایر کارها همواره از موسیقی‌های آرشیوی استفاده می‌کردند. در واقع موسیقی اورجینال برای یک اثر نمایشی معنی نداشت. واقعاً طی این سال‌ها زحمت کشیده شد و در شرایط مختلفی کار کردیم تا در نهایت برای آهنگسازی در تئاتر ردیف بودجه‌ای در نظر گرفته شد.

*تئاتر برایم فضای عجیبی دارد/ در تئاتر به دلیل ساز و کار بد به آهنگساز توهین می‌شود

_همچون شما که از فضای تئاتر و شرایط آن دلزده شدید  کمتر کار کردید برخی هم از آهنگسازی در تئاتر به طور کلی کنار رفتند.

در طی این مدت بسیاری از نوازنده‌های مطرح سینما نیز به سمت آهنگسازی در تئاتر آمدند که واقعاً طی این مدت آنقدر دچار بلا و مصیبت و اذیت شدند و همه آنها به سینما برگشتند و دنیای تئاتر را رها کردند؛ بنده نیز به دلایل صنفی و شخصی که برای خودم داشتم، چند سالی را کار نکردم. همواره طی این مدت در سینما و تلویزیون کار کردم اما تئاتر برایم یک فضای عجیبی را به همراه دارد. زمانی که متوجه می‌شویم که به دلیل ساز و کار به شدت بد و نامناسب به شما توهین می‌شود، ترجیح می‌دهید که نباشید و به کناری بروید تا حداقل اعصابتان خرد نشود.

_فکر می‌کنید ریشه اصلی آشفتگی در تئاتر نسبت به موسیقی از کجا نشأت می‌گیرد؟

بحث دیگری که در تئاتر وجود دارد و باید به آن پرداخت، مبحث آموزش است. در واقع کلی باید بگویم تئاتر وضعیت خوبی ندارد و همچنین در درون آن موسیقی و نمایش. اما باید به یک آسیب‌شناسی درست برسیم. بنده 17 سال در دانشگاه‌ها تدریس موسیقی کردم؛ همواره در تمام جلسات شوراهای دانشگاهی گفته‌ام باید واحدهای مناسب موسیقی آن هم در حوزه تئاتر تعریف شود و به هر کدام از آهنگسازی‌ها در مدیوم‌های مختلف به تعریف مشخص و دقیقی برسیم. متأسفانه افراد با سلیقه‌های مختلف تدریس می‌کنند. در دانشگاه‌ها برای دانشجویی که به این تخصص نیاز دارد، دو واحد موسیقی گذاشته‌اند و مثلاً برای بحث کنترل جمعیت 8 واحد در نظر گرفته‌اند. آیا این منطقی است؟ واقعاً اگر در حال حاضر با بسیاری از بازیگران و حتی سوپراستارهای خود صحبت کنید تا چه اندازه نسبت به موسیقی آشنایی دارند، باید گفت کمترین شناخت نسبی از جانب آنها وجود دارد.

*داورانی که انتخاب‌‌های شان برگزیدگان را خوشحال نمی‌کند

– برویم در مورد داوری بهترین و برترین آهنگساز‌ها در جشنواره نمی‌توان تصور کرد که یک کارگردان یا بازیگر بتواند بهترین فرد برای رأی دادن درباره انتخاب بهترین‌ها در آةنگسازی باشد.

در این زمینه سابقه‌هایی دارم و داور جشنواره‌های مختلفی نیز بوده‌ام. نزدیک به دو دهه است که برای تئاتر و نمایش‌هایی که در این عرصه به روی صحنه رفته است،‌ آهنگسازی کرده‌ام. تعداد آثاری نمایشی که برایشان آهنگ ساخته‌ام نزدیک به 60 اثر می‌رسد. همواره گفته‌ایم با نهایت ارزشی که برای کارگردان و بازیگر قائل هستیم باید بگویم به هیچ عنوان افراد مناسبی برای داوری و قضاوت در عرصه موسیقی و آهنگسازی نیستند. باید به این مهم برسیم، برای ارزیابی یک موسیقی حتماً باید از یک فردی که نسبت به این عرصه شناخت، آگاهی و تخصص دارد، استفاده کنیم. آهنگسازی که موسیقی دراماتیک در تئاتر را بشناسد. تفاوت و سختی‌های یک اجرای زنده و ضبط شده را از هم تشخیص دهد. متأسفانه آقایان با نگاه کارگردانی و بازیگری خود شروع به قضاوت در آهنگسازی آثار نمایشی می‌کنند. واقعاً انتخاب‌هایی که می‌کنند خیلی درست نیست. حتی اگر خود من را نیز انتخاب کردند برایم جالب نبوده است. به همان دلیل که خیلی وقت‌ها هم بدون دلیل انتخابم نکردند. متأسفانه داوری‌هایی از این دست به هیچ عنوان قابل قبول نیست. نه جایز‌ه‌ای که می‌دهند، خوشحال کننده است، نه جایزه ندادنشان.

*پارامتر‌های یک کارگردان برای داوری بهترین موسیقی چیست؟!

در یک دوره از جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر بنده داور بودم که تنها در آن سال به عنوان آهنگساز دعوت شدم و حق رأی داشتم. خواهش می‌کنم حتماً این را عنوان کنید تا مطرح شود که پارامترهای دوستان غیرمتخصص برای سنجش و میزان کیفیت یک موسیقی تئاتر چیست. بر مبنای چه اصولی که به آن اشراف و شناخت دارند، رأی می‌دهند. در واقع هیچ وقت معلوم نیست که بر چه اساسی در حوزه موسیقی رأی داده شده است. در پایان الکی یک اسمی را انتخاب می‌کنند، یک نفر را صدا می‌کنند، برایش دست می‌زنند یک میلیون تومان به آن می‌دهند و همه چیز تمام می‌شود.

-شاید با شرایط بد موسیقی توقع نمی‌رود در مورد ظهور حرفه‌ای جدید در تئاتر حرف بزنیم اما مهندسی صدا در تئاتر من را به یاد صداگذاری فیلم ها در سینما می‌اندازد ایا می‌توان توقع داشت انجمنی جدا برای این متخصصین در خانه تئاتر قائل شد؟

به نظرم اولین فردی که بحث مهندسی صدا و یا صداگذاری در تئاتر را مطرح کرد آیدین الفت بود. در نمایش «ترور» برای اولین بار ما از صدای دالبی و باندهای پنج به یک استفاده کردیم. البته باید بگویم نیاز نیست برای هر تئاتری از این نوع صدا استفاده شود. بستگی به شرایط و موقعیت یک اثر نمایشی دارد. فضایی که کارگردان «ترور» به دنبال آن بود،‌ این شرایط را برای استفاده از صدای دالبی مهیا می‌کرد. با چیدمانی که آیدین  الفت انجام داد واقعاً معلوم شد که صدای دالبی و مهندسی صدا در این زمینه تنها این نیست که صدا از یک طرف به طرف دیگری از صحنه برود. به نظرم آنچه که در تئاتر بر اساس مهندسی صدا رخ می‌دهد کمی پیچیده‌تر از صداگذاری است که در سینما شاهد خواهیم بود. مهندسی صدا طراحی که می‌کند، به این صورت است که تعیین می‌کند که صداهای موجود چگونه و به چه صورت و با چه کیفیتی و در چه زمانی به گوش شنونده که مخاطب است، برسد. او برای اینکار نیاز به طراحی دارد نه یک چیز معمولی.

*صحبت‌های بسیاری از کارگردان‌ها را نمی‌فهمم

_طی دو دهه فعالیت‌تان در زمینه آهنگسازی با کارگردان‌های مختلف چقدر از این افراد در جایگاه کارگردان شناخت مکفی نسبت به موسیقی داشته‌اند؟

در مجموع یکی دیگر از مشکلات اصلی ما این است که کارگردان‌های ما اطلاعات زیاد و درست و عمیقی نسبت به موسیقی ندارند. من شخصاً با کارگردان‌های بسیار خوبی کار کردم خدا رحمت کند استاد حمید سمندریان نیز یکی از آنها بود او واقعاً یک استثناء بود. و جزو معدود کارگردان‌هایی که موسیقی را می‌فهمید و نسبت به آن شناخت داشت. محمد رحمانیان هم نیز نسبت به موسیقی شناخت دارد در واقع صحبت‌های این دو کارگردان را می‌فهمیدم و با بسیاری دیگر که صحبت می‌کنم به هیچ عنوان حرف و خواسته‌شان را متوجه نمی‌شوم.متأسفانه کارگردان‌های ما در موارد زیادی وقت ندارند موسیقی گوش دهند.

*رابطه موسیقی و پیاز داغ در تئاتر/ مگر من ارتوپد هستم!

تنها او بیشترین استفاده‌ای که 99 درصد کارگردان‌های ما در تئاتر، تلویزیون و سینما با موسیقی انجام می‌دهند، این است که فقط به سراغ برانگیختن عواطف مخاطب می‌روند تا احساسات را برانگیزند و یا غلو کنند. مثلاً اگر صحنه‌ای غم‌انگیز است غم‌انگیزترش کنند. این در حالی است که موسیقی کارکردهای بسیار زیادی دارد.  در واقع موسیقی برای کارگردان‌ها حکم پیازداغ را دارد. وقتی کارگردانی این را نمی‌خواهد و درکش را ندارد من به عنوان آهنگساز دیگر کاری نمی‌توانم بکنم. در واقع به عنوان پیازداغ و ملات از موسیقی استفاده می‌کنند. اگر خاطره‌ای برایتان تعریف کنم مطمئناً نمی‌توانید جلوی خنده‌تان را بگیرید. در سکانسی از فیلمی بازیگر نقش پلیس نیروی انتظامی کج راه می‌رفت. این نکته را به کارگردان ذکر کردم و از او نیز پرسیدم. او هم به من گفت ایرادی ندارد با موسیقی درستش می‌کنیم و جو ویژه‌ای به این صحنه می‌دهیم. من هم به او گفتم مگر من ارتوپد هستم. من که دیگر نمی‌توانم راه رفتن بازیگر را درست کنم. در زمان قدیم اگر ایرادی در بازیگر بود می‌گفتند با دوبله درستش می‌کنیم و امروز این نکته را در مورد موسیقی و آهنگسازی می‌گویند.

_وقتی جنتی لبخندی زد و رفت

_یکی دیگر از مباحثی که مطرح است جمع‌آوری آهنگ‌هایی است که برای تئاتر ساخته شده است موسیقی‌هایی که در سی و امین شب حیات‌شان تمام می‌شود.

در ارتباط با این موضوعی که به آن اشاره کردید با 4 وزیر از نزدیک صحبت کردم و این نکته را با آنها در میان گذاشتم که در آخرین بار آن با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی فعلی علی جنتی صحبت کردم. رو به وی در اختتامیه جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر که به روی صحنه آمدم به او گفتم شما چهارمین وزیری هستید که این نکته را با آن در میان می‌گذارم. واقعاً خسته شده‌ام همه آنها لبخند می‌زدند، خود شما هم می‌خندید. وزیر هم قول مساعدت داد و لبخندی زد و رفت. شخصاً از طرف خودم 50 موسیقی ارزشمند در حوزه تئاتر دارم که ساخته شده است، که گفتم من حاضرم بدون هیچ چشم‌داشت مالی این موسیقی‌ها در یک پکیجی جمع‌آوری شود. موسیقی تئاتر اگر جمع‌آوری،‌ ثبت و ضبط نشود، دیگر نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد؛ اما این شرایط در سینما وجود ندارد؛ البته تعدادی از این موسیقی‌ها در خانه تئاتر و انجمن موسیقی جمع شده است که در طی این 4، 5 سال که از آنجا بیرون آمده‌ام از روند این جمع‌آوری‌ها اطلاعی ندارم. من همه تلاشم را در این زمینه کردم اما آقایان لبخند می‌زنند و می‌روند.

*از ابزار موسیقی به عنوان دکور استفاده می‌کنند

– در پایان اشاره‌ای کنیم به این که چقدر به اجرای زنده و یا ضبط آهنگ‌ها در نمایش پایبند هستید در واقع بسیاری از اجرا ارکستر در صحنه یک چیز اضافه به نظر می‌رسد.

در واقع استفاده از موسیقی زنده و یا PLAYBACK (موسیقی ضبط شده)‌، بستگی به نوع و شیوه نمایشی دارد که قرار است به روی صحنه برود. مثلاً‌ اگر در نمایشی در صحنه‌ای از آن قرار است وهم را به مخاطب منتقل کنیم، کوچک‌ترین حرکتی ممکن است تمرکز مخاطب و حس ایجاد شده را بر هم بزند. نکات بسیار دقیق و ریزی وجود دارد که باید به آن دقت شود. واقعا بزرگ‌ترین مشکل ما این است که کارگردان‌های ما باید بدانند که نسبت به موسیقی اطلاع و شناخت داشته باشند و بروند و دوره‌های شناخت موسیقی را ببینند و با کارکردهای موسیقی دراماتیک آشنا شوند از ابزارالات موسیقی بر روی صحنه به عنوان دوکر استفاده نکنند.

منبع: فارس

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *