انتخابات دهم و بند انگشتی های کوتوله ی سیاسی

هـراز نـو: تام انگشتی یا تام بندانگشتی یک داستان فلکلور انگلیسی است . داستان عامیانه بند انگشتی ماجراهای پسری است . در زمان شاه آرتور کشاورزی بود که آرزویی نداشت مگر این که پسری داشته باشد حتی اگر این پسر از انگشت شست او بزرگتر نباشد. کشاورز زنش را نزد مرلین فرستاد و با جادوی مرلین آنها ظرف سه ماه صاحب پسری کوچکی شدند.
خلاصه ماجراهای تام که به بزرگی انگشت شست پدرش است از بلعیده شدن توسط گاو شروع شده و با در افتادن با غولها و دوستی با شاه آرتور ادامه می یابد.
تام در تمام ماجراهایش بخاطر کوتوله بودنش مجبور بود داد و فریاد راه بیندازد تا متوجه حضورش شوند و پس از اینکه متوجه شدن صدایش چون دیده نمی شد همیشه دیگران را دچار درد سر های موهوم پنداری می کرد و مجبور بودند یا پرتش کنند یا فرار را بر قرار ترجیح دهند . مثلا روزی تام را گاو در میان علف هایش خورد که با خوراندن مسهل به گاو او را نجات دادند. روز دیگری با پدرش به مزرعه رفت و هنگامی که مشغول باز با مترسک بود کلاغی او را با خود برده و در خانه غولی انداخت. غول تام را می‌خورد اما بالا آورده و تام را به دریا پرت می‌کند. این بار پرنده‌ای که عاقبت خود برای شام شاه آرتور شکار می‌شود او را می‌خورد و ماجراهای تام پس از آن در دربار شاه آرتور ادامه می‌یابد.

زد و بند های سیاسی 
حال ماجرا آفرینی های کوتو له های سیاسی شهرمان در هنگامه انتخابات دهم شبیه افسانه تام بند انگشتی هست . با این که بیش از یک دهه نبض شهر در دست شان می تپیدو گاه به شماره می افتاد  و با شاه آرتورهای شهری دوستی داشتند و هیچ ماجرایی را بدون درد سر به انجام نمی رساندند و هربار که درد سرهای فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی می آفریدند مجبور بودند با مسهل های زد و بندهای سیاسی و غوغا سالاری و یا با بذل و بخشش های  خانسالار شهری و قبیله ایی و منطقه ایی کاری کنند که این تام بند انگشتی کوتوله سیاسی ما دیده بشود .

بند انگشتی دیگر همبازی ندارد 

اما این بار این “تام کوتوله سیاسی” ما در بحبوحه انتخابات دهم می خواهد قاعده رقابت و سلامت انتخابات را بهم بزند و فضای اعتماد مردمی به نامزد هایی  که آمده اند در کنار مردم شهرشان خدمت کند را با نشر اکاذیب و توهمات ناقص خویش از بازی بدر کند تا خودش دیده شود . مانند روزی که تام بند انگشتی ظرف های مادرش را در اشعه خورشید می‌آویزد اما وقتی بقیه پسرها از او تقلید می‌کنند همه ظرفهایشان می‌شکند و آنها دیگر با تام بازی نمی‌کنند.

پرونده سازی برای قطب انتخابات آمل 

ایجاد ابهام و غبار آلود کردن فضا علیه  سید عبدالله حسینی آملی مشاور معاونت حقوقی رییس جمهور  نشان می دهد که چقدر بند انگشتی ها پس از اعلام رسمی کاندیداتوری دکترحسینی برای حوزه انتخابیه آمل احساس خطر کرده اند اگر چه پاسخ به این ابهامات زیاد مشکل نیست و بر چسب های حذف قطب اصلی انتخابات آمل  یا بدنام کردنش در رقابت انتخابات آنقدر ناچسب است که با کوچکترین نسیم رسانه ای  کنده می شود.

 برای اثبات لق و لغو بودن این ماجرا سازی تنها کافی است پرسیده شود ؛

1- در صورت صحت این ادعا پوشالی و سیاسی نبودنش رویداهای مجرمانه در چه زمانی اتفاق افتاده است ؟ آیا این سند سازی و غصب اموال عمومی و منابع طبیعی دور از نگاه حساس و ریز بین جناب یوسفیان ملا با سابقه ی  عضویت در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی و …  به اسناد رسمی تبدیل شده است ؟؟

2- آیا اعلان و نامبردن یک شخصیت حقیقی و حقوقی در سطح یکی از عالی ترین مقامات دیپلماتیک و نهاد ریاست جمهوری به اتهامات کذایی  و زد و بند دولتی از جانب این کوتوله های سیاسی و بند انگشتی جز این است که از ناحیه دکتر عبدالله حسینی احساس خطر می کنند؟

3-  اتهام وارد کنندگان نمی دانند اینبار  به عرصه سیمرغ وارد شده اند و  باید بدانند  دکتر حسینی  مانند برخی از مدیران محلی و استانی ضعیف و کوته قامت نیست که عقبه سیاسی و اجتماعی نداشته باشد، از بد حادثه  کوتوله های سیاسی ، شاید  در حال حاضر  کسی را به قامت و نفوذ  سیاسی و اجتماعی  دکتر حسینی در مازندران نداشته باشیم که بتواند به  این بازی های  کثیف سیاسی برای همیشه  خاتمه بخشد ، بازیی که شروع کنندگانش معلوم اند اما پایانش با کس دیگر و جای دیگری است .

هـراز نـو خود را ملزم می داند به عنوان یک رسانه مستقل رسالت رسانه ایی و الزامات رعایت حقوق شهروندی در آینده بسیار نزدیک با مدرک و مستندات لازم به کالبد شکافی این ادعا بپردازد .