، زمستان که میشود همه تصور میکنند طبیعت زیبای مازندران به پایان رسیده است.فصل سرد و بارانی مازندران به تصور همه، دیگر رمق و حوصلهای برای دیدن طبیعت زیبای این خطه از شمال کشور باقی نمیگذارد.
اگر شکوفههای بهار نارنج و شکفتن گلها در دامان طبیعت مازندران در فصل بهار و خنکای دریا و جنگل در فصل تابستان از دوستداشتنیترین تصاویر در خاطرات مسافران و اهالی مازندران است، باید بگویم که زمستان زیبایی نیز به دور از برف و باران همیشگی مازندران در این استان وجود دارد.
فریدونکنار در استان مازندران را شاید بیشتر به نام ماهی و برنج بشناسیم اما موهبت زیبا و میهمانانی دوست داشتنی هر ساله زیباییهای طبیعت این منطقه را جان میبخشند.
پرندگان مهاجر، تالاب فریدونکنار را به زیباترین و متحیرکنندهترین زیبایی طبیعت مازندران در فصل زمستان تبدیل کرده است.
آنچه باعث شد در صبح یک روز زیبای زمستانی در حالی که هوا نم و بارانی اندک داشت به سمت فریدونکنار حرکت کنیم، دیدن سلطان بیچون و چرا و سوسن منحصربه فرد روزهای زمستانی مازندران، تک درنای سیبری بود.
پرندهای که تنها همین یکی از هزاران درنای سیبری در جهان باقی مانده است.
به نظر میرسید هوای ابری موجب میشود که درنا و سایر پرندگان مهاجر در یک مکان مشخص قابل رویت نباشند بنابراین روزهای زیادی منتظر ماندیم تا روزی برسد و اجازه سفر به فریدونکنار را پیدا کنیم.
یک روز زمستانی در دی ماه با وجود اینکه هنوز هوا سرما داشت و نوید یک روز بارانی و ابری را میداد راهی فریدونکنار شدیم.
تقریبا در یک کیلومتری شهر فریدونکنار، در کمربندی این شهر منظرهای وصف نشدنی دل هر بینندهای را میبرد.
نمیدانم آفتاب به چشمم میتابید یا به آب تالاب فریدونکنار که نمیشد واقعا نگاهی به این منظره زیبای طبیعی انداخت.
در کمربندی فریدونکنار در دو سوی این مسیر، پر بود از پرندگانی که آرام و آسوده در درون آب و بیشههای اطراف آن آرمیده بودند.
زمین و آسمان این منطقه به یک شکل بود و همه پر بود از پرنده، وقتی به آسمان نگاه میکردی دستههای بزرگ پرندههای مهاجر را میدیدی که به سمت دریا حرکت میکردند.
در آفتاب زیبای زمستانی در منطقه اوجاکله فریدونکنار، نور خورشید به آب که میتابید و به چشم که بازتاب میکرد این منطقه مانند الماسی میدرخشید.
شوق دیدن این همه پرنده زمانی برای فکر کردن باقی نمیگذاشت و فقط باید سکوت میکردی و چشم به این طبیعت زیبا میدوختی.
برای دیدن تک درنای سیبری اما باید به دامگاههایی میرفتیم که محیطبانان این منطقه میگفتند درنا را در آنجا دیدهاند.
یکی از محیطبانان راهنمای ما شد تا ما را به دامگاهی ببرد که روزهای گذشته درنا را در آنجا دیده بود.
* فریدونکنار دنیایی از پرندگان مهاجر
کمربندی فریدونکنار انگار منحصرا در اختیار پرندهها بود، عابران و خودروهای بسیار کمی از این منطقه عبور میکردند و محیط پر از سکوت بود و آرامشی وصفنشدنی و فضا پر بود از صدای آواز پرندههای وحشی.
در حال حرکت به سمت دامگاهها، دستههای بزرگ پرندگانی به رنگ سیاه که تمام آسمان منطقه را پوشانده بودند توجه ما را جلب کرد.
محیطبان همراه ما میگفت اینها “باکلان” نوعی مرغابی هستند که حوالی 10 صبح به سمت دریا که در سمت شمال کمربندی فریدونکنار قرار داشت حرکت میکنند و حوالی غروب با دهانهایی پر از ماهی باز میگردند.
بیشتر این پرندهها روزها طول مسیر دریا و تالاب بینالمللی فریدونکنار را طی و اینگونه زمستان گذرانی میکنند.
در طول کمربندی فریدونکنار کومههایی از جنس درختان و برگهای جنگلی مستقر و در هر یک از آنها یک محیطبان حضور داشت.
اینها همان هشت محیط بانی هستند که به صورت شبانهروزی برای حفاظت از شکار غیرمجاز پرندگان مهاجر و جلوگیری از تیراندازی نگهبانی میدهند.
در دو سمت این کمربندی در شالیزارهایی که حالا دیگر در زمستان برنجی در آن کشت نمیشود، دامگاههایی برای صید پرندگان مهاجر درست کرده بودند.
روش صید پرندگان مهاجر در این منطقه منطبق بر یک رابطه زیستی مسالمتآمیز است.
رئیس اداره محیط زیست بابلسر و فریدونکنار زندگی مسالمتآمیز اهالی منطقه و پرندگان مهاجر را یکی از نقاط قوت این مجموعه میداند و میگوید: به خوبی مشخص است که هشت نفر محیطبان از عهده یک منطقه بر نمیآیند اما این اهالی منطقه هستند که با این پرندگان به صورت مسالمتآمیز زندگی میکنند.
عبدالرضا صادقی تاکید میکند که روش صیادی سنتی یا همان دوما برای پرندگان مهاجر و درنای سیبری خطری ندارد اما این شکار با تفنگ و اسلحه گرم است که موجب ترس و فرار این پرندگان میشود.
به نظر میرسد کوچ این پرندگان از زیستگاه خود در اثر خطرات انسانی است که آنها را در معرض خر نابودی بیشتر قرار میدهد.
صادقی به دلیل اینکه شالیزارهای و زمینهای زراعی این منطقه بسیار زودتر آبتخت میشوند را دلیل اصلی حضور درنا و پرندههای وحشی در این منطقه میداند و میافزاید: این تالابها فواید و خاصیتهای زیادی برای منطقه دارند و ضمن اینکه تامین کننده آب شرب و تصفیه کننده آبهای جاری هستند در زمان کمبود آب بهترین منبع تامین آب اهالی به شمار میروند.
وی میگوید: این تالابها کنترلکننده هوا هستند و هم وضعیت بیولوژیکی منطقه در اثر حضور پرندگان بسیار متفاوت از مناطق دیگر است.
صادقی معتقد است نوکهایی که این پرندهها به تالابها میزنند مانند سموم کشاورزی عمل میکند و زمین را از وجود آفات حفاظت میکند به همین دلیل است که برنج فریدونکنار مرغوبترین برنج کشور به شمار میرود.
* اوجاکله، جایی که از تفنگ خبری نیست
در این منطقه که شکار ممنوع است، خبری از تیر و تفنگ نیست بلکه دوما تنها روشی است که به وسیله آن پرندگان مهاجر توسط دامداران که اغلب بومی این منطقهاند صید میشوند.
در میان 12 هکتار فضای حفاظت شده در منطقه اوجیکله فریدونکنار و در هر زمین شالیزاری کومههایی را اهالی و دوماداران ساختهاند.
کشاورزان و دامداران چوبهایی بزرگ حداقل به طول چهار متر در زمین میکارند و فاصله میان آنها را تورهایی محکم میپوشانند.
روش صید به اینگونه است که وقتی پرندهها برای استراحت و یا تغذیه از زمینهای شالیزاری بر روی زمین مینشینند، تورهایی که از قبل در زمین کاشته شده با طنابهایی که به آنها متصل است رها میشود و پرندگان بینوا اسیر دامی میشوند که برایشان گذاشته شده است.
در سمت شمالی این کمربندی مرکز شهر فریدونکنار و بعد دریای خزر قرار دارد و ما برای دیدن درنای سیبری که میهمان ویژه فریدونکناریها در فصل زمستان است به سمت جنوب این مسیر حرکت میکنیم.
از یک مسیر فرعی به درون شالیزارها میرویم، نکته جالبی که در این مسیر وجود دارد تابلوهایی است که به مسافران و اهالی هشدار میدهد در صورت تیراندازی عواقب سختی در انتظار آنها است و حتی محیطبانان حق تیر دارند.
از میان راههای باریک میان شالیزارها میگذریم و در امتداد کمربندی حرکت میکنیم تا به یکی از این دامگاهها برسیم.
حالا تقریبا به پشت همان تالابی رسیدیم که در ابتدای ورود به این منطقه از کمربندی در حال سیاحت آن بودیم.
بارندگی شب گذشته مسیر را واقعا سخت و لغزنده کرده است.
جنگل اوجاکله که در منطقه تیراندازی ممنوع فریدونکنار قرار دارد باقیماندهای از جنگلهای جلگهای خزری است و ارزش زیادی برای حفاظت دارد.
این منطقه زیستگاههایی امن برای پرندگان مهاجر به ویژه درنای سیبری به شمار میرود و البته این جنگل دارای ارزش فرهنگی و اجتماعی زیادی برای اهالی این منطقه است.
درنای سیبری در این منطقه به دلیل جلوگیری از صید و شکار پرنده از طریق تیراندازی زنده مانده و دامگاههای صید اردک خطری برای این پرنده محسوب نمیشود.
در منطقه اوجاکله تعداد زیادی از پرندههای در معرض خطر جهان زمستانگذرانی میکنند.
به پشت دامگاهها که میرسیم، خودرو توقف میکند، اینجا قوانین خاص خود را دارد و به ما تذکر میدهند که باید تابع قوانین دوماداران و محیطبانان باشیم.
مردان گروه چکمه و بادگیر میپوشند و با گلایه محیطبان که به ما تذکر میدهد نباید از عطر و ادکلن استفاده میکردیم، من هم با اشتیاق چکمه و بادگیر میپوشم.
کارشناس حیات وحش محیط زیست مازندران که همراه ماست نیز به اینکه ما قوانین منطقه را رعایت کنیم حساسیت زیادی دارد.
روی زمین مسطح و کمی گلی در حالی که منتظریم تا رئیس اداره محیط زیست بابلسر و فریدونکنار به ما ملحق شود، نقشه منطقه را با چوب برایمان میکشد.
محمدرضا بطحایی میگوید: اینجا تقریبا منطقهای به شکل دایره است که در چهار سوی آن دامگاههای پرندگان وجود دارد.
محیطبانان به صورت مداوم در اطراف این دامگاهها در رفتوآمد هستند.
بطحایی میافزای: ما از دامگاه جنوبی وارد تالاب میشویم و اینجا باید سکوت محض برقرار باشد.
به نظر میرسد پرندههای وحشی به کوچکترین تحرکات انسانی در این منطقه حساساند به طوری که بطحایی و محیطبانان میگویند این پرندههای باهوش حتی به تغییر رنگ لباسها و نوع پوشش افرادی که در منطقه هستند نیز توجه دارند و با تغییر آن به زودی منطقه را ترک کرده و دیگر باز نمیگردند.
برای همین است که اینجا قوانین ویژه خود را دارد تا برای همیشه به عنوان مکانی امن برای پرندگان مهاجر به شمار رود.
هر دامگاه و اتاقکی که در این منطقه ساخته شده با برگها و شاخههایی از جنس همان درختان منطقه پوشانده شده است.
رئیس اداره محیط زیست که میرسد به سمت دامگاهها میرویم، اینجا همه چیز طبیعی و دست نخورده است و سکوتی دارد که باور کردنش سخت است.
وارد دامگاه میشویم، باریکهای ایجاد کردهاند با نی و برگ و شاخههای درختان، درون دامگاه هم تالاب کوچکی است که راه به تالاب اصلی دارد و این همان جریانی است که دوماداران به وسیله آن مرغابیهای وحشی را شکار میکنند.
پنج شش متر جلوتر به سمت تالاب و مقر اصلی پرندهها میرویم، تمام مسیر پوشیده و محفوظ است تا مبادا پرندهها ما را ببینند.
قدمها باید آهسته باشد و نفسها در سینه حبس، به آخرین قسمت دامگاه که میرسیم دیگر نزدیک پرندهها هستیم… اینجا یک دنیا پرنده هست.
پرندههای کوچکتر به دامگاه نزدیکترند و پرندههای بزرگتر و البته باهوشتر دورتر.
یک دسته مرغابی بزرگ و زیبا آن سوتر در سمت چپ دامگاه ایستادهاند و ساعتی که میگذرد متوجه حضور افراد غریبه میشوند، مدام به سمت دامگاه نگاه میکنند و در هر لحظه منتظرند تا پرواز کنند.
دو پرنده قهوهای رنگ، درشت و چاق نیز در سمت راست دامگاه هستند، واقعا زیبایی منحصربه فردی دارند، بطحایی میگوید: نام این پرنده “آنقوت” است و از گونههای نادر و در حال انقراض در طبیعت به شمار میرود.
از شانس بد ما هنوز خبری از درنای سیبری نیست.
درون دامگاه باید منتظر بمانیم، دامگاهدار میگوید حوالی ساعت یک بعدازظهر پرندهی تنها سر میرسد ما ساعت 10 صبح رسیده بودیم و این به این معنا است که ما باید منتظر بمانیم.
اینجا صدای هر نوع پرندهای که بخواهی را میتوانی بشنوی اما به دلیل رعایت فاصله به خوبی نمیشود دوردستها را دید ولی تا چشم کار میکند پرنده است و پرنده؛ بالای سرت هم هی این پرندههای زیبا جولان میدهد.
حالا واقعا پرندهها به وجود ما پی بردهاند و فهمیدهاند که غریبهای در منطقه است، پس از یک ساعت تمامی پرندههای مقابل دامگاه ما پرواز میکنند و مرغابیها هم دستهای میپرند اما پروازشان نیز زیبا است.
* درنای سیبری، تنها بازمانده از هزاران
کارشناس حیات وحش محیط زیست مازندران درباره تک درنای سیبری میگوید: درنا در ابتدای ورود بسیار جابهجا میشود و جایگاه مشخصی ندارد اما پس از یکی دو ماه محدوده تغذیهای خود را انتخاب میکند.
بطحایی درباره این پرندهها میگوید: این پرنده نر تنها درنای سیبری وحشی موجود در جهان است اما مرکز تکثیر این گونه از پرندهها در ایالت ویسکانسین امریکا است ولی جوجههایی که تکثیر میشوند قابلیت پرواز طولانی و چندین هزار کیلومتری که ویژگی اصلی درنای سیبری است را ندارد.
وی میافزاید: در این مرکز درنای مولد وجود دارد که از آن تخمکشی میکنند و جوجهها را به دنیا میآورند اما درنای وحشی توسط والدینش تربیت و آماده جابهجایی میشود و یاد میگیرد چگونه روزهای طولانی پرواز کند.
وی ادامه میدهد: جوجههایی که توسط مراکز تکثیر به وجود میآیند امکان قویتر کردن سیستم پروازی و بالهای آنها وجود ندارد، اینها توسط هواپیماهای کوچکی آموزش میبینند اما باز هم آموزش و قدرت آنها محدود است.
بطحایی میگوید: پرنده بالغ وحشی در زمان مهاجرت 4 هزار کیلومتر را در طی دو هفته طی میکند اما پرندههای تکثیری به هیچ عنوان چنین قابلیتی را ندارند.
وی درباره ردهبندی درناها اطلاعات خوبی دارد، بطحایی میافزاید: درناها از خانواده یلواها هستند و کل درنا در پنج جنس قرار میگیرد که شامل 15 گونه هستند که به 23 زیرگونه تقسیم میشوند.
وی میگوید: درنای سیبری که امروز میهمان مازندرانیها است یکی از 15 گونه درنای موجود در جهان است و از نظر جمعیتی درنای فریادکش آمریکایی کمترین جمعیت را در دنیا دارد و بعد درنای سیبری است که در زمره پرندگان در معرض خطر است.
کارشناس حیاتوحش محیط زیست مازندران تاکید میکند که گونه درنای سیبری سه جمعیت دارد که با هم ارتباطی ندارند و به همین دلیل امکان زاد و ولد اینگونهها با هم وجود ندارند.
وی ادامه میدهد: جمعیتی از درناها از کوههای اورال میآمدند و یک جمعیت مرکزی در هند زندگی میکردند و یک جمعیتی نیز در چین زندگی میکنند.
بطحایی میگوید: جمعیتی که در هند زندگی میکرد منقرض شده است اما در یک مقطع از درنای سیبری جوجه گرفتند و در پارکی در هند از آن نگهداری میکنند.
وی اما میگوید یک قطعه درنای سیبری که هر ساله به ایران مهاجرت میکند تقریبا منقرض شده و امیدی به احیای نسل این درنای نادر نیست.
بطحایی با بیان اینکه 15 سالی هست که منطقه فریدونکنار به عنوان زیستگاه این درنا شناسایی شده است، تصریح میکند از سال 74 مطالعات بر روی این درنا آغاز شده است.
وی دیرزیستی به این پرنده را 30سال عنوان میکند اما معتقد است این پرندهها در اسارت تا 70 سال عمر میکند.
بطحایی میگوید: از سال 85 که احتمالا جفت این درنا شکار شده این پرنده در معرض انقراض قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه برنامه سرشماری زمستانی پرندگانی پرندگانی معمولا از 15 دی ماه در همه کشورها آغاز میشود اظهار میدارد: این پرندگان در زیستگاههایی به نام سایت سرشماری آمارگیری میشوند.
کارشناس محیط زیست مازندران ادامه میدهد: به طور متوسط در 10 سال اخیر در حدود 350هزار قطعه پرنده در فریدونکنار زمستانگذرانی میکنند.
وی میگوید: در این منطقه بیش از 100 نوع پرنده حضور دارند که همگی آبزی و کنارآبزی هستند.
بطحایی با تاکید بر اینکه در طبقهبندی گونههای پرندگان در معرض انقراض به دو دسته حمایت شده و غیر حمایت شده تقسیم بندی میشوند، تصریح میکند: در این منطقه پلیکان خاکستری، غازپیشانی سفید، عقاب دریایی دم سفید، آنقوت، خروس گلی دم سفید و آکراس به عنوان پرندگان کمیاب محسوب میشوند.
از وی درباره پروژه بینالمللی حفاظت از درنای سیبری میپرسم که میگوید: این پروژه از سال 76 آغاز شده و به مدت شش سال در دو فاز سه ساله اجرا شد و یک سال هم این پروژه را تمدید کردند.
بطحایی ادامه دهد: پشتیبانی این طرح توسط صندوق کوچ تسهیلات بینالمللی و بنیاد بینالمللی درنا صورت گرفته است اما برخی کمکهای داخلی نیز به این طرح انجام شد و این طرح شامل یک سری برنامههای آموزشی برای اهالی و تقریبا یک طرح مشارکتی برای حفاظت از این پرنده به شمار میرفت.
* ماجرای ما و درنا
اما همه زندگی این تک درنای وحشی به این زیبایی نیست، کارشناس محیط زیست مازندران درباه طول عمر این پرنده چیزی میگوید که دل آدمی به درد میآید، وی معتقد است کسی سن واقعی این پرنده را نمیداند و به همین دلیل این احتمال نیز داده نمیشود که درنای سیبری تا چه زمانی زنده است.
از سوی دیگر بطحایی میگوید هنوز خطرات انسانی مهمترین تهدید برای زندگی این پرنده است و شاید در راه مهاجرت مانند آخرین جفتش گرفتار تیر یا دام یک انسان شود.
برای همین است که ساعتها منتظریم اما هنوز نه تنها خبری از درنا نیست بلکه پرندگان دیگر نیز در اذحام گروه ما کم کم این دامگاه را ترک میکنند.
حوالی ظهر که میشود هوا گرم شده است و محیط از پرنده خالی، دامگاهدار نیز عصبی و ناراحت است.
محیطبان میگوید: روزهای قبل گروههای تصویربرداری به منطقه آمده بودند با وجود اینکه ساعتها موفق به تصویر گرفتن از پرنده شدند اما بعد از مدتی پرنده را پرواز دادند تا تصویری متفاوت بگیرند حالا نه تنها درنا رفته بلکه پرندگان وحشی دیگر نیز تا روزهای دیگر به منطقه سری نخواهند زد و این به این معنا است که امروز برای دامگاهدار خبری از شکار و کسب روزی نیست.
گروه ما تقریبا 10 نفری است در جایی که باید یکی دو نفر بیشتر نباشند و ما ناآشنا به قوانین و شاید سهلانگار برای رعایت آنها.
کاملا مشخص است که حضور تعداد زیادی جمعیت غریبه در مکانی که درنای سیبری عموما روز خود را در آنجا سپری میکند، راهی برای حضور وی در اینجا باقی نمی گذارد.
امروز تنها یک نمونه کوچک از خطرات انسانی که پرندگان نادر تالاب فریدونکنار را تهدید میکند را ما ایجاد کردیم اما هزاران انسان در مسیر مهاجرت و زندگی این درنای نادر برای وی محیط ناامنی را ایجاد کردهاند.
رییس اداره محیط زیست بابلسر توصیف جالبی از درنای سیبری داشت، میگفت این پرنده وقتی در منطقه پرواز میکند ابهتی دارد که وصفنشدنی است، انگار پادشاهی است که وارد قلمرو خود شده است.
بالهای بزرگ این پرنده و آوازی که در آرامش منطقه میخواند، اوجاکله را مقر و قلمرو زندگی این پرنده نادر تبدیل کرده است.
اگرچه ما موفق به دیدن این درنای نادر نشدیم، اما دوستداران “امید” که اهالی فریدونکنار این نام را به تک درنای سیبری دادهاند؛ هر بار که وی را میبینند با این تنهای وحشی خداحافظی میکنند چون میدانند که بشر چگونه به دست خود زیباترین زیباییها را نابود میکند.
منبع :فارس
عالی بود ولی حیف که همین 1 دونه است انشالله که تا سال های دیگه تعداشون بیشتر شه.سپاس