ناگزیری رابطه ایران و عربستان علل روشنی دارد که نیازی به فهرست کردن‌شان نیست. سالانه هزاران زائر ایرانی بدون توجه به مناسبات سیاسی و کشمکش های نفتی و جنگ و… به عربستان سفر می کنند و این مسئله ارتباطی ناگزیر و دائمی میان دو طرف برقرار کرده است. هر دو کشور در مقوله تولید و صادرات نفت جزو ارکان اوپک و مهم ترین کشورهای صادرکننده محسوب می شوند که برای تصمیم گیری و حتی رقابت با یکدیگر چاره ای جز چانه زنی و گفتگو ندارند. همسایگی دو کشور و درهم تنیدگی سرنوشت آنها به لحاظ موقعیت ژئوپلتیکی نیز از دیگر عواملی است که ضرورت رابطه منطقی میان دو طرف را تقویت می کند.

رابطه دو کشور در سال های بعد از انقلاب اسلامی بیش از هر چیز دستخوش تغییرات داخل ایران قرار داشته است. با روی کارآمدن انقلابیون و تشکیل حکومت ایدئولوژیک شیعه در ایران، عربستان و اقمارش احساس خطر کردند و از همان سال های پایانی دهه 50 به این سو رقابتی آشکار و پنهان و توام با بدبینی و خصومت را با تهران در پیش گرفتند. از سوی دیگر ایران نیز کوشیده است چون عربستان به تقویت حامیان خود در خاورمیانه اقدام کند و نگرش حکومتی و منطقه ای خویش را در مناطقی چون لبنان و سوریه و مصر و یمن و… گسترش دهد و از این طریق با هژمونی اعراب مخالف ایران مقابله کند.

بدون اطاله کلام باید گفت که پس از سقوط صدام و نفوذ روزافزون ایران در بافت سیاسی و اجتماعی عراق و نیز کنار رفتن اصلاح طلبان از قدرت و جایگزینی اصول گرایان تندرو در ایران، فشار عربستان و غرب شدت گرفته و ایران هراسی در منطقه و محیط بین الملل نیز وارد مرحله تازه ای شده است. سیاست ایران از دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد به این سو مبتنی بر افزایش قدرت تسلیحاتی و موشکی و نیز پیشبرد برنامه های هسته ای – بدون پذیرش تعلیق غنی سازی – حتی به قیمت تحریم های بین المللی بوده است. فضای موجود تا اندازه زیادی به ورود تسلیحات و احداث پایگاه های نظامی در کشورهایی چون امارات و عربستان انجامیده و علاوه بر رقابت های نفتی و ایدئولوژیک، به رقابت تسلیحاتی در منطقه نیز دامن زده است.

به دنبال تندتر شدن سیاست های جمهوری اسلامی در قبال تصمیمات ضد ایرانی غرب و ترس اعراب از آنچه اتمی شدن تسلیحات نظامی ایران تعبیر می کردند، چتر حمایتی امریکا و فرانسه و انگلیس بر سر کشورهای حاشیه خلیج فارس گسترده تر شده و بر ایران هراسی در منطقه و جهان بیش از پیش دامن زده می شود. اما این روند یکباره به نقطه جوش رسید. شروع اعتراضات در بحرین موجب شد تا ایران موضع گیری های جدی و حرکت فعالی را در پشتیبانی از مخالفان دولت بحرین در پیش بگیرد و بحرین و عربستان نیز سراسیمه و عصبی به اتهام زنی به ایران پرداخته و این کشور را عامل همه خشونت ها و اعتراضات ضد حکومتی در بحرین قلمداد کردند.

وقایع بحرین و اتهام دخالت ایران در امور داخلی این کشور، سرآغاز یک قطع رابطه موقت ولی تاریخی میان تهران با منامه و ریاض شد و بطور کلی رابطه ایران و همسایگان عرب را تحت الشعاع قرار داد. کار به حدی بالا گرفت که تریبون های مختلف مذهبی در ایران نیز به محل اعتراض به سیاستمداران عربستانی تبدیل شد و بار دیگر سخنان احساسی و نسنجیده ای چون “بحرین باید به دست مسلمانان فتح شود” از زبان مقام های عالی رتبه ایران به گوش رسید.

علی اکبر صالحی چمدان هایش را بست تا با سفر به کشورهای عربی، شرایط را به حال عادی برگرداند و ضمنا حمایت هایی را در مورد خروج نیروهای نظامی عربستان از بحرین و تقویت مخالفان شیعه در این کشور جلب کند. حرف و حدیث های زیادی در مورد درخواست سفر او به عربستان مطرح شد و صالحی را مجبور کرد هرگونه تلاشی را در جهت عزیمت به ریاض و میل به گفتگو با مقام های عربستانی تکذیب کند. این چنین عربستان به یک تابوی سیاسی تبدیل شد که دیگر ویزای آن در اختیار وزارت خارجه نیست و سیاست های کلی نظام و مراجع بالادستی تعیین کننده آن هستند.

اکنون که به نظر می رسد اوضاع کمی آرام تر است و زمینه برای بازگشت به نقطه صفر در رابطه تهران – ریاض فراهم شده، برخی سیاسمتداران با علم به ناگزیری ارتباط میان دو کشور، ترجیح می دهند ادبیاتی را در این باره به کار بگیرند که کمی معتدل تر از پیش ولی همچنان با موضع بالادستانه و به قولی عزت مندانه توام باشد. دیروز سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به خبرگزاری ایسنا گفت: عربستان سعودی کارهای بسیار بدی را در منطقه به‌خصوص در یمن و بحرین انجام داده است و امروز به لحاظ افکار عمومی این کشور بدترین وضعیت را در منطقه دارد، بنابراین در چنین شرایطی طبیعی است در درجه‌ اول عربستان باید گام‌های اولیه را برداشته و در همین راستا از بحرین خارج شده و از ملت بحرین عذرخواهی کند.

البته بهانه این گفتار اعتراض آمیز، نزدیک شدن هند (به عنوان خریدار نفت) به عربستان (به عنوان آلترناتیو ایران) پس از بروز مشکلات عدیده مالی هند با ایران بوده است. با این حال کاظم جلالی فرصت را مغتنم شمرده و به عربستان توصیه کرده است که چهره مخدوش خود را اصلاح کند و بیش از این منافع امریکا را در منطقه یدک نکشد زیرا افکار عمومی جهان از این سیاست سعودی ها ناراحت هستند.

او درباره‌ احتمال انجام مذاکرات میان ایران و عربستان نیز گفته است: عربستان سعودی ابتدا باید رفتار خود را اصلاح کند چرا که تنها در این صورت و پس از این مرحله،‌ مذاکرات میان ایران و عربستان می‌تواند مطرح شود.

همین موضع از زبان یک اصولگرای حاضر در مجلس نیز شنیده شد. حمید رضا ترقی از زبان مجلس شورای اسلامی گفت تا زمانی که نیروهای عربستانی عامل سرکوب شیعیان در بحرین هستند نمی‌توان با دولت عربستان مذاکره داشت اما دولت بر این باور است که این موضوع هم در کنار دیگر مسائل چالش برانگیز میان دو کشور می‌تواند از محورهای مذاکره با عربستان باشد.

او گفته تا زمانی که مسائل لبنان، عراق، سوریه و بحرین حل نشود، نمی‌توان شاهد مذاکره میان دو کشور بود؛ به عبارت دیگر ایران و عربستان اگر دیدگاه‌های خود را به یکدیگر نزدیک نکنند در این صورت بحران و معضلات در منطقه استمرار پیدا می‌کند.

منبع :دیپلماسی ایرانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *