به گزارش خبرگزاري فارس، موسسه مطالعات امنيت ملي اسرائيل در مقاله اي به قلم يورام سويتزر و ايناو يوگو درباره “ترور هدفمند ” با توجيه بكار گيري ترور براي حذف مخالفان آمريكا و اسراييل آن را يكي از ابزارهاي موجود در زرادخانه كشورهاي دموكراتيك و استفاده از آن را كاملا مشرع مي داند.
متن اين مقاله بدون دخل و تصرف به شرح زير است:

* سياست ترور هدفمند آمريكا در جنگ با تروريسم از كجا آغاز شد

سياست ترور هدفمند آمريكا در جنگ با تروريسم در ماه مي‌2011 با حمله واحد “سيل ” (SEAL) نيروي دريايي ارتش آمريكا در قلب پاكستان كه به مرگ اسامه بن لادن رهبر القاعده انجاميد، خبرساز شد.
اين گروه پيشتر در عمليات كماندويي مشابهي عليه ساير چهره‌هاي ارشد القاعده نيز شركت كرده بود. در سپتامبر 2009، يكي از واحدهاي سيل، “صالح علي صالح نبهان ” رهبر القاعده در سومالي را در يك عمليات زميني كه در سومالي اجرا شد، به قتل رساند. نبهان شريك “فاضل عبدا… محمد ” بود كه دو هفته پيش توسط نيروهاي امنيتي سومالي كشته شده بود. فاضل به خاطر مشاركتش در حملات انتحاري 1998 القاعده به سفارت‌خانه‌هاي آمريكا در كنيا و تانزانيا به عنوان رهبر عمليات زميني، و همچنين به خاطر همكاري‌اش با نبهان به عنوان فرمانده در حمله تروريستي هماهنگ القاعده در كنيا در سال 2002 تحت پيگرد آمريكا بود.
اين مشاركت‌ها شامل استفاده ناموفق از يك موشك ضد هواپيما عليه هواپيماي مسافربري “آريكا ” (Arkia) كه از كنيا عازم اسرائيل بود، همزمان با حمله تروريستي به “هتل پارادايس مامباسا ” كه در آن 15 نفر، ازجمله 3 اسرائيلي، كشته شدند، مي‌شود. يكي ديگر از هدف‌هاي مهم ترورهاي آمريكا، “الياس كشميري ” است كه در اوايل ماه جون در يك عمليات هوايي كشته شد. كشميري نيز رهبر واحد خارجي القاعده و فرمانده عملياتي ارشد سازمان جهاد پاكستان بود. نام وي با عمليات تروريستي مرگباري كه در هند، پاكستان و اروپا طراحي و اجرا شده، گره خورده است.

* ترور هدفمند بلافاصله پس از حوادث 11 سپتامبر آن را آغاز كرد

ترور هدفمند، جزئي از يك كمپين متمركز در جنگ با تروريسم جهاني است كه آمريكا بلافاصله پس از حوادث 11 سپتامبر آن را آغاز كرد. آمريكا در جريان اين كمپين در جنگي متعارف و همچنين در مبارزه‌هايي پرهزينه، خونبار و تقريباً متعارف در برخي كشورها گرفتار شد. با توجه به پيچيدگي و ماهيت طولاني‌مدت جنگ با القاعده و سازمان‌هاي وابسته به آن، افكار عمومي به اين باور رسيده كه تروريست‌ها توانسته‌اند بزرگ‌ترين ابرقدرت جهان و متحدانش را به سخره بگيرند.

* “ترور هدفمند ” در كشورهايي اعمال مي‌شود كه عمليات زميني در آنها دشوار است

با اين حال، بررسي دقيق استراتژي مبارزه با تروريسم و به ويژه شيوه خاص رهبري آمريكا در اين زمينه نشان مي‌دهد كه تركيب فناوري و منابع انساني، در كنار عمليات هواپيماهاي فاقد سرنشين، به آمريكا امكان اجراي ترورهاي هدفمند موفق را در خاك كشورهايي كه آزادي حركت نيروهاي زميني آمريكا در آنجا محدود است، داده است. بدين ترتيب، آمريكا و متحدانش توانسته‌اند با موفقيت فرماندهان واحدهاي خاص القاعده را كه مسئول حملات تروريستي در خارج بوده‌اند، دستگير كرده يا به قتل برسانند. آنها همچنين توانسته‌اند بسياري از فرماندهان نظامي ارشد و بسياري از فعالان ارشد القاعده و وابسته‌هاي اصلي آن در طالبان و ساير سازمان‌ها و شبكه‌هاي تروريستي كه در بخش افغانستان-پاكستان فعاليت مي‌كنند، حذف كنند. در عين حال، آمريكا و متحدانش توانسته‌اند بسياري از حملات تروريستي نافرجام القاعده و فعالان جهادگراي جهان را خنثي كنند.

* ترور هدفمند، سياست جديد آمريكا در سراسر جهان

با وجود اعتراض‌هاي اخير به ويژه در افغانستان و پاكستان نسبت به كشتار هوايي كه به مرگ غيرنظاميان بي‌طرف مي‌انجامد، كه مرگ اين افراد هم نتيجه عمل عامدانه تروريست‌ها در پناه گرفتن در ميان غيرنظاميان و هم بر اثر خطاي انساني است، آمريكا كه رهبري مبارزه با القاعده و وابسته‌هاي آن را به عهده دارد، به درستي و آشكارا اين الگوي عمل را اتخاذ كرده و به ويژه از آن در مبارزه‌هاي تقريباً متعارف پيش رو در اين مناطق استفاده مي‌كند. علاوه بر اين، آمريكايي‌ها به تازگي خود را براي استفاده از كشتار هوايي هدفمند در كشور از نظر سياسي بي‌ثبات يمن آماده مي‌كنند كه با وجود آشكار شدن افزايش فعاليت‌هاي القاعده در اين شبه‌جزيره عربي، به صحنه مركزي مناقشه ديگري تبديل شده است. آمريكا، كه نزديك به يك دهه پيش از ترور هدفمند در يمن استفاده كرده، به تازگي در ترور هوايي “انوار الاولاكي ” روحاني مسلمان افراطي و از مقام‌هاي رسمي القاعده در اين شبه‌جزيره عربي بود، استفاده كرد.

* فايده ترور هدفمند به نقل از موسسه مطالعات امنيت ملي اسرائيل

انتقادهاي ضعيف از كمپين متمركز ترور هدفمند از سوي آمريكا، كه به ندرت در سراسر جهان شنيده مي‌شود، از اين نظر قابل توجه است كه اسرائيل با انتقادهايي جدي به خاطر همين اقدام روبرو شده است. چندين دهه است كه اسرائيل با تروريسمي كه شهروندانش را تهديد مي‌كند، مبارزه مي‌كند و در اين دوره، از ابزار ترور هدفمند عليه رهبران برجسته مقابل به طور محدود استفاده كرده است. تروريسم مرگبار مقياس بزرگي كه عليه شهروندان اسرائيلي در زمان انتفاضه دوم صورت گرفت و عمدتاً به صورت حملات انتحاري نمايان مي‌شد، منجر به اين شد كه دولت اسرائيل استفاده از اين ابزار عملياتي را گسترش داده و آن را به سمت برخي از طراحان و عاملان برجسته و خطرناك تروريسم نشانه گيرد. ترور هدفمند نقشي عمده و نه انحصاري در موفقيت اسرائيل در ريشه‌كن كردن تروريسم انتحاري و تضعيف خشونت سال‌هاي اوليه انتفاضه دوم ايفا كرده است. جالب آن كه، دادگاه عالي اسرائيل، استفاده از تروريسم هدفمند را قانوني كرد و البته تنها در مورد كساني مجاز كرد كه بدون هيچ شكي فعالانه در اقدام‌هاي تروريستي عليه غيرنظاميان مشاركت دارند.

* “ترور هدفمند ” يكي از ابزارهاي موجود در زرادخانه كشورهاي دموكراتيك است

فعاليت هماهنگ بسياري از آژانس‌هاي امنيتي جهان، ازجمله سازمان‌هاي كشورهاي رقيبي كه بي هيچ چشمداشتي با يكديگر همكاري مي‌كنند، حكايت از آن دارد كه با وجود دوراهي‌هاي اخلاقي و محدوديت‌هاي قانوني، استفاده گزينشي و دقيق از ترور هدفمند گزينه‌اي موثر و ضروري است و به علاوه، تصميم‌گيرندگان و افكار عمومي در كشورهاي دموكراتيك بايد بفهمند كه نمي‌توان مشكل تروريسم جهاني را، به خاطر آسيب‌هاي جانبي احتمالي آن، هر چند هم كه غير عمدي باشند، با تنها يك ابزار عملياتي، هر چقدر هم كه موثر باشد، حل كرد. در نتيجه، اتخاذ ابزار ترور هدفمند همواره نيازمند به كارگيري محتاطانه و معقولانه از آن است و بايد مورد بررسي دقيق و تجديد نظر هميشگي كشور حمله‌كننده قرار گيرد. اين موشكافي بايد ميزان حقيقي بودن تهديدي را كه اهداف ترور هدفمند بروز مي‌دهند، و همچنين شرايطي را كه اين افراد در آن فعاليت مي‌كنند، درنظر گيرد و توجهي جدي به زيرمجموعه‌هاي كوتاه مدت و طولاني‌مدت سياست كلي جنگ با تروريسم مبذول دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *