سیروس مقدم کارگردان سریال پایتخت 2 گفت: می‌خواهم سریالی بسازم که هرکس آن را می‌بیند آرزو کند که کاش در مازندران بود.

کمتر کسی فکر می‌کرد ساخت یک سریال درباره مازندران این همه حاشیه داشته باشد.

سریال پایتخت که در نوروز 90 از شبکه یک سیما به روی آنتن رفت، تقریباً نخستین مجموعه‌ای بود که بخشی از زبان و لهجه مازندرانی را نشان می‌داد.

این سریال که به گفته کارگردانش جزو سه سریال برتر 10 سال اخیر صدا و سیما معرفی شده اما به مذاق مازندرانی‌ها خوش نیامد.

در این بخش هم موافقان و مخالفان زیادی از مازندرانی‌ها وجود داشتند که عده‌ای آن را توهین به زبان و فرهنگ مازندرانی می‌دانستند و عده‌ای نیز آن را برنامه طنزی می‌نامیدند که ممکن است ناخواسته دست به اغراق زده باشد.

با آغاز ساخت سری دوم این سریال انگار بازهم سر یک زخم قدیمی زبان باز کرد و عده‌ای خواستار تعطیلی این سریال و یا ارائه توضیحاتی در این زمینه شدند در کنار این‌که بیانیه حزب‌الله مازندران شایبه‌های تقدس‌زدایی از نام نقی را نیز بر سر زبان‌ها انداخت.

سریالی با لهجه یک پیرمرد مازندرانی که در خانواده پسرش عزت و احترامی داشت اما لهجه مازندرانی را کشیده و طنزآلود بیان می‌کرد حالا زمینه‌ای برای به چالش کشیدن این سریال تبدیل شده است.

عوامل ساخت این سریال در پایتخت 2، حالا به مازندرانی‌ها نزدیک شده‌اند و شاید کمی نزدیک‌تر، در شهر شیرگاه مازندران حدود 50 نفر از عوامل این سریال به همراه سیروس مقدم کارگردان و محسن تنابنده که بازیگر و نویسنده این داستان است لوکیشن‌های خانواده نقی و باباپنجعلی را جست‌وجو می‌کنند.

وقتی وارد لوکیشن این سریال در شهر شیرگاه می‌شویم به امید این‌که کارگردان پایتخت را ببینیم، دو دختر دوقلوی این خانواده در حیاط یک خانه باصفای مازندرانی بازی می‌کنند.

عوامل در درون اتاق‌های این خانه مشغول فیلمبرداری هستند و در هوای غروب یک روز سرد زمستانی منتظر می‌مانیم تا بتوانیم دقایقی با سیروس مقدم به گفت‌وگو بنشینیم.

هنوز برای سرزمین خودم سریالی نساختم

 

 

 

سیروس مقدم کارگردانی نام آشنا برای سریال دوستان است که می‌گوید جنوبی است اما هنوز برای سرزمین خودش سریالی نساخته است.

در سال‌های اخیر قریب به اتفاق سریال‌های ساخت این هنرمند با اقبال بینندگان مواجه شده و این است که شاید نامش برای بسیاری از سریال‌ها یک قوت و پشتوانه بزرگ به شمار برود.

همین پشتوانه مردمی است که مقدم را مجاب کرده تا از سریال پایتخت دفاع کند چون در گفت‌وگویم با او بارها تکرار می‌کند که نظر عموم مردم برای من اهمیت دارد چون این سریال در رده سه سریال برتر صدا و سیما در 10 سال اخیر شناخته شده است.

در گفت‌وگو با او متوجه شدم که چندان به حاشیه‌هایی که به سریالش وارد است اهمیتی نمی‌دهد و کار خودش را می‌کند و اعتقاد دارد برای مازندران کار می‌کند و به خودش اجازه نمی‌دهد که به قشری، قومی و مردمی توهین کند.

انتقادات به سریال او نیز وارد بود، پیرمرد داستانش اما کمی لهجه‌اش را بد درآورده بود و چیزی از پیرمردهای دوست‌داشتنی در خود نداشت اما کارگردانی مانند سیروس مقدم این را می‌پذیرد و توضیحاتی دارد که در گفت‌وگویم با او می‌خوانید:

فارس: سریال پایتخت 2 از کجا شروع شد و چطور تصمیم گرفتید آن را بسازید؟

مقدم: ما سریال پایتخت 2 را از اینجا شهر شیرگاه شروع می‌کنیم. ماجراهایی داریم که در آن این مأموریت به خانواده مازندرانی محول می‌شود و چون تعطیلات عید است و مدارس تعطیل، خانواده را هم با کامیون ارسطو به این سفر می‌برند.

ماجراهای پایتخت با دید اجتماعی تهیه شد

 

 

 

ماجراهایی در راه رخ می‌دهد که با دید اجتماعی تهیه شده و به دلیل قرارگرفتن در انتخابات شوراها در بخشی از سریال به آن نیز پرداخته شده است. این خانواده اصلاً قصد ورود به تهران را ندارند ولی به ناچار مسائلی رخ می‌دهد که توقفی در تهران بکنند و قصه خانه سالمندان رخ می‌دهد. احتمالاً در یک شهر دیگری مانند شیراز و اصفهان بعد بندرعباس و قشم نیز این سریال ادامه پیدا می‌کند. در پایتخت 2 اتفاقات زیادی برای این خانواده رخ می‌دهد از سرسبزترین نقطه ایران حرکت می‌کنیم تا گرم‌ترین و جنوبی‌ترین نقطه ایران و به نظر ما بردن این محموله تا خلیج فارس معانی زیادی کرد.

یک سوم پایتخت در مازندران ساخته می‌شود

 

 

این سریال در 13 قسمت 45 دقیقه‌ای برای عید امسال تهیه می‌شود که بازیگران اصلی همان خانواده تنابنده، مهران‌فر، ریما رامین‌فر، خمسه و دوقلوها و چند بازیگر مثل خواهر و شوهرخواهر نقی و یکی دو نقش دیگر اضافه می‌شود.

پنج قسمت اول یعنی تقریباً یک سوم کار در مازندران ساخته می‌شود. واقعیت این است که یک لوکیشین در بندر گز پیدا کردیم چون موقعیتی می‌خواستیم که قطار از بین شهر و خانه‌ها بگذرد ولی علت این‌که به مازندران آمدیم این بود که طبیعت زیبایی دارد و می‌خواهیم به شدت مردم سرسبزی و شادابی را ببیند و لذت ببرند. حدود 50 نفر عوامل سریال در این شهر حضور دارند البته از بازیگران مازندرانی هم استفاده شده است و تقریباً حدود 90 نفر انتخاب شدند، تست دادند و به مرور هم وارد سریال می‌شوند.

فارس: با وجود انتقاداتی که به سریال پایتخت وارد بود چرا خواستید درباره مازندران سریال بسازید؟

مقدم: من دو سفر طولانی در پایتخت یک و دو و چندین سفر کوتاه به مازندران داشتم. واقعاً تجربه من در سفر اول تأثیرگذار بود.

درب همه خانه‌ها در سوادکوه به روی ما باز است

 

 

6 صبح به سنگده رسیدیم یک جای برف گرفته که می‌خواستیم به بخشداری برسیم و راهنما بگیریم. مجبور شدیم اولین خانه‌ای را که رسیدیم در بزنیم. آنقدر این خانواده گرم و خوب از ما پذیرایی کردند که برایم خاطره شد. اولین برخورد من با استان مازندران یک چنین خانواده‌ای است و این برخوردها هنوز ادامه دارد. همین الان در شیرگاه که کار می‌کنیم درب همه خانه‌ها به روی ما باز است و  هر جا خواستیم کار کنیم به ما نه نگفتند.

از آنجایی که به جز خاطرات خوش چیزی ندارم تمام تلاشم این است که در پایتخت 2 یک خانواده دوست داشتنی مازندرانی را به تصویر بکشم تا هرکس در هر جای ایران و دنیا آن را می‌بیند آرزو کند که ای کاش ما هم در مازندران زندگی می‌کردیم.

فارس: شما تقریباً اولین سریالی را برای مازندران می‌سازید و تا به‌حال کمتر سریالی با محوریت اصلی مازندران ساخته شده است، فکر می‌کنید چرا این مسائل برای پایتخت رخ می‌دهد؟

مقدم: واقعیت این است که به هر کس می‌گفتیم که می‌خواهیم شمال کار کنیم می‌گفتند گیلان می‌روید؟ می‌گفتیم نه به خدا مازندران استانی مستقل با آداب و لهجه‌‌ای متفاوت است. کاری که ما در این سریال کردیم این بود که موسیقی مازندرانی را که مهجور بوده ارائه کنیم. در تیتراژ، در متن و انتهای سریال آوای آقای حسینی در سکانس آخر امام‌رضا (ع) خدماتی است که سریال انجام داده برای این‌که مازندران مطرح شود. برای این‌که همه کسانی که این سریال را می‌بینند بدانند که حالا موسیقی به این اصالت در مازندران هست و می‌توانند به آن جدی‌تر گوش بدهند. می‌توانیم روی روابط خانوادگی خانواده مازندرانی دقت کنیم. خانواده‌ای که حلال و حرام می‌داند و به بزرگترها احترام می‌گذارد. در بخش تهران می‌بینید که خانواده‌ها پدران خود را در خانه سالمندان می‌گذارند ولی خانواده مازندرانی‌ پدر پیر خود را به دوش می‌کشند و حاضر نیستند پدر پیر خود را به خانه سالمندان بسپارد. این همان فرهنگی است که ما می‌خواستیم نشان دهیم.

فارس: با وجود این، سریال شما خواست مخاطب مازندرانی را برآورده نکرد، چقدر این انتقادات را قبول دارید؟

مقدم: نیت ما این نبود و اگر بخشی از دوستان این برداشت را کردند طبیعی و قابل انتقاد است و من آن را می‌پذیرم. ولی چون نیتی نبوده و چیزی دال بر تحقیر در این خانواده به کار نگرفتیم.

واقعاً وظیفه ما نیست که به بسیاری از این انتقادات پاسخ دهیم ولی در دو جلسه نقد و بررسی در شبکه یک که با حضور دو تن از نمایندگان مازندران صورت گرفت، حضور پیدا کردم. همه این بحث‌ها آنجا مطرح شده بود و اما این بار برای سری دوم مشاور لهجه معرفی شد که در کنار کار هستند. فیلمنامه را می‌خوانند و اگر اشکالی باشد تذکراتی می‌دهند. طبیعی است مشق نانوشته اشکالی ندارد ولی فواید و مسائل مهم پایتخت به مراتب بیشتر از یکی دو انتقادی بود که شما می‌گویید. مطمئناً اگر این سریال در میان مردم بازتاب نداشت و مردم آن را نمی‌پسندیدند قطعاً جز سه سریال برتر 10 سال اخیر صدا و سیما در نظرسنجی‌ها رأی نمی‌آورد. این به این دلیل بود که مردم با این خانواده ارتباط برقرار کردند و آن را دوست داشتند.

فارس: فکر نمی‌کنید مطالعه نکردن بر روی زبان و لهجه مازندرانی و بهره‌گرفتن از بازیگران مازندانی کمی نقش را به سوی تمسخر کشاند؟

مقدم: با زبان و گویش مازندرانی، کار فقط مختص مازندرانی می‌شد چون همین الان وقتی با یک مازندرانی صحبت می‌کنید خیلی از کلمات را متوجه نمی‌شوید و چون کار برای یک شبکه ملی در حال ساخت بود طبیعتاً ما نمی‌توانستیم به آن شکل لهجه اصیل و غلیظ را استفاده کنیم. به همین دلیل آهنگ و لحن را به کار گرفتیم و یک لحن و آهنگ تلطیف شده را استفاده کردیم. به همین خاطر چون عمومیت را در نظر گرفتیم به جای این‌که از گویش و زبان اصیل مازندرانی استفاده کنیم آهنگ و آوای این گفتار را استفاده کردیم.

نقش اغراق‌آمیز پنجعلی را تصحیح کردیم

 

 

اگر برای مرکز مازندران کار کنیم باید به همان شکلی که می‌گویند اجرا می‌کردیم. در سری دوم آن نواقصی که گفته شد را برطرف کردیم کما این‌که بیشتر بازیگران اضافه شده به مجموعه بچه‌های تئاتر این منطقه هستند اما  باز با همان آهنگ و آوای مازندران نه با لهجه محلی، کار می‌کنند. در مورد نقش آقای خمسه آنهایی که اغراق بوده را تصحیح کردیم ولی در مجموع نیت سازنده این نبوده که لهجه‌ای به تمسخر گرفته شود.

من تمام ایران را به خاطر کارم می‌گردم من تا به حال به یک بیننده بی غرض عادی تلویزیون که با این خانواده ارتباط برقرار نکرده باشد، برخورد نکرده‌ام.

فارس: در این مدتی که در شیرگاه هستید هیچ اعتراضی برای این سریال از سوی مردم به شما نشده است؟

مقدم: در کل مخاطب عام سریال راضی هستند چیزی به نام این‌که این انتقاد به عنوان یک مسئله در ذهنشان مطرح باشد وجود ندارد. برخوردی از مردم مازندران به عنوان نارضایتی یا انتقاد ندیدم و تا به حال به جز همان یکی دو نفری که شما می‌فرمایید من با انتقاد دیگری برخورد نداشتم. همین الان اگر صبر کنید یک ساعت دیگر محل فیلمبرداری پر از مردم می‌شود همه سراغ نقی و باباپنجعلی را می‌گیرند.

فارس: در کنار انتقاد از لهجه سریال شما، این روزها به تقدس‌زدایی از نام نقی هم در کار شما انتقاد شده است؛ نمی‌خواهید تغییراتی در این باره در سریال‌ بدهید مثلا نام نقی را تغییر دهید؟

مقدم: هیچکس تا به حال تداعی بدی نداشته است به جز یکی دو مورد که به سایت‌ها کشیده شده و از سوی دیگر نقی آدم بدی نیست که بخواهد از این نام سوءاستفاده کند. باور کنید اصلاً وارد این بحث‌ها نشویم درست‌تر است. وقتی چیزی نیست چه جوابی بدهم. اصلاً بنویسید روحم از این حرف‌ها و جریان‌ها بی‌خبر است. این سریال را ما سه سال پیش نوشتیم، دو سال پیش ساختیم حالا بعد از آن و چهار پنج ماه پیش اتفاقی افتاده واقعاً نمی‌شود به هم مرتبط کرد.

تغییر نام یعنی این‌که ما تأیید می‌کنیم این حرف‌ها و حدیث‌ها درست است ولی وقتی ربطی ندارد و هدف ما این نیست چرا باید تغییر کند.

نقی مردی زحمت‌کش است که برای خرج خانواده‌اش زحمت می‌کشد، احترام به پدر دارد، زنش دانشگاه می‌رود. وقتی یک نفر این همه ویژگی خوب دارد چرا باید نامش را تغییر داد.

فارس: خیلی‌ها معتقدند مقدم در این سریال چیزی از آداب و سنن مازندرانی‌ها را نشان نداد، چقدر این مباحث را قبول دارید؟

مقدم: در بخش اول این سریال واقعاً قصه ما به این سمت نبود. مخاطب به این خانواده نزدیک شده و علاقه‌مند شده بود و دلش می‌خواست این خانواده را در قصه‌های بیشتر ببیند و چون کار برای عید بود ما نمی‌توانستیم بیشتر از 13 قسمت بسازیم. به همین خاطر از همان موقع در فکر ادامه ساخت بودیم؛ آن زمان سفری را برای بازبینی مجدد با اتفاق تنابنده به مازندران داشتیم که به صورت اتفاقی به یک صنعت و هنر زیبایی در مازندران برخورد کردیم که همان گنبد و گلدسته‌سازی بود. این هنر خاص این منطقه است و ما هیچ جای دیگر ندیده بودیم. این امر یک جرقه‌ای شد تا یک قصه پرمعناتر و عمیق‌تر با همین خانواده و همین دغدغه‌ها طراحی کنیم.

همین که در سریال دوم کارگاه‌های گنبد و گلدسته‌سازی را در ابتدای جاده بابل نشان می‌دهیم شاید برای نخستین بار است که به آن توجه شده است. ما هم اتفاقی این صنعت را دیدیم وقتی چشممان به این‌ها افتاد حیرت کردیم که چقدر زیبا است و این یک تلنگر بود. وقتی شیرگاه را انتخاب کردیم به این دلیل بود که واقعاً زیبا است. وقتی مردم تصاویر را می‌بینند خود به خود ذهنشان گرایش پیدا می‌کند که بیننده باشند. فکر کردیم اگر مازندران را به زیبایی نشان دهیم خود به خود باعث جذب توریست و گردشگر می‌شود کاری که برخی استان‌ها آن را انجام می‌دهند. به لحاظ فرهنگی هم گنبد و گلدسته‌سازی صنعت هنر جذابی است و مختص اینجا است. این صنعت حتی به کشورهای خارج صادرات نیز دارند.

فارس: با انتقاداتی که به شما شد به نظر می‌رسید به گونه‌ای بخش‌هایی از سریال را تلطیف کردید: درست است؟

مقدم: هدف ما انتقال پیام‌ها و فرهنگ‌ها است و چون هدفمان این است ذهن‌مان هم به سمت جوانب منفی نمی‌رود چون نگاه منفی نداریم. با نگاه مثبت این سریال را می‌‌سازیم و باشکوه هم می‌سازیم. روابط انسانی بسیار خوبی در این سریال جای دارد و آدم‌های این قصه همدیگر را دوست دارند. این تعریف ما از این قصه است. شاید جوانب منفی هم در سریال باشد که ما باید دقت کنیم و آن جوانب منفی را هم برطرف کنیم. جلسه‌ای با مدیرکل صدا و سیمای مازندران و استاندار مازندران داشتیم، همین دغدغه‌ها و نگرانی‌ها را داشتند و به عنوان دوست، راهنمایی منتقل کردند و من هم گفتم همه را آگاهیم و در جریان هستیم.

گفتم که تلویزیون جمهوری اسلامی ایران سریالی بر علیه قومیت‌ها و منافع ملی نمی‌سازد. استاندار مازندران نیز این دغدغه‌ها و توصیه‌ها را داشتند. درباره لهجه هم این نگرانی‌ها وجود داشت و ما هم هر جا که آهنگ گفتار غلط باشد حتماً اصلاح می‌کنیم.

فارس: به عنوان سئوال آخر مازندرانی‌ها همچنان دوست دارند که سریال شما را ببینند چقدر تلاش کردید برای پایتخت 2 خواسته‌های این مردم را برآورده کنید؟

مقدم: موضوعی که آقای استاندار در دیدار با ما داشتند و این قصه را دوست داشت این بود که یک خانواده مازندرانی حامل یک گنبد و گلدسته که نماد باورها و اعتقادات دینی منطقه است به جنوبی‌ترین نقطه ایران خواهد بود و این خانواده این ارزش‌های دینی را شهر به شهر با خود حمل می‌کند و آخر سر یک کار خیر انجام می‌دهد و در یک روستای دورافتاده یک مسجد بنا می‌کنند. واقعاً چه حرفی زیباتر از این و چه توصیفی بالاتر از این‌که بخواهیم یک خانواده مازندرانی را به صورت عمیق بیان کنیم. مردم مازندران، بسیار مردم دوست داشتنی هستند همانگونه که ما در سریال نشان می‌دهیم. الگوی رفتاری سریال را نیز ما از همین خانواده‌ها گرفتیم و می‌خواهم سریالی بسازم که هر کس آن را می‌بیند آرزو کند که کاش در مازندران بود.

 

===============

گفت‌وگو از الناز پاک‌نیا

16 thoughts on “گفتگوی خواندنی خبرنگار آملی با کارگردان سریال پایتخت 2”
  1. نامه سرگشاده به محسن تنابنده، سیروس مقدم ، الهام غفوری و تمامی عوامل سریال پایتخت
    بارها گفته ایم و اکنون نیز می گوییم ظرفیت ما مازندرانی ها بالا است که شما تاکنون توانسته اید مجموعه سریال های پایتخت را بسازید و این را نیز اعلام می کنیم در صورتی که از مازندران سریال غیر طنز با زبان مازنی نه سبک صحبت عوامل پایتخت برای کل کشور پخش می شد آن وقت نگرانی ما در مورد ساخته های شما کمتر بود اما در این میدان خالی که فقط پایتخت در حال معرفی مازندرانی ها به کل کشور می باشد ما نگران هستیم، نگران اینکه این فرهنگ غنی و این مردمان دوست داشتنی چقدر خوار و سخیف به کل کشور معرفی شوند.
    آنچه برای ما بسیار عجیب است اصرار شما برای ادامه این سریال است خودتان بهتر از هر کس دیگر می دانید که تاکنون مخالفت های بسیار زیادی با سریال پایتخت شده است اما شما به طرز مشکوکی همچنان به ساخت آن ادامه می دهید مگر نمی گویید هنرمند دوست مردم است چرا به صدای آن بخشی از جامعه که مخالف ساخت این سریال می باشند توجه نمی کنید هنری که بخواهد جامعه را دو دسته کند دیگر نمی توان آن را هنر نامید.
    باید گفت که مولفه‌های مثبت سریال ، صرفاً در روبنا قرار گرفته و آن‌چه در ذهن مخاطب می‌ماند زیرمتن و فکر اثر است وقتی سریال مشمول گذر زمان می‌شود سکانس‌های مثبت روبنایی آن در ذهن مخاطب کم رنگ می شوند و تصاویری از شخصیت هایی ساده ، بی‌فکر و لجوج از کاراکترهایی مازندرانی در ذهن مخاطب به‌جا می‌ماند.
    این چگونه سریالی است که پس از 4 مجموعه آن هنوز بخش قابل توجهی از مردم کشور متوجه این موضوع نشده اند که مازندران دارای یک زبان مستقل می باشد و این ذهنیت در آن ها بوجود آمده که نحوه صحبت کردن عوامل این سریال همان زبان مازندرانی است باید یادآور شویم که این زبان مختص مازندران نیست بلکه روستاهای شمال تهران، کرج، بخش هایی از گلستان و سمنان را نیز شامل می شود .
    این گونه سریال ها در فضای کنونی جنبه تخریبی داشته و باعث افزایش احساسات قومی و کم رنگ شدن احساسات ملی می شود اگر فضای کشور بدانگونه بود که فیلم های متعددی برای اقوام کشور ساخته می شود و فرهنگ هر قومی بخوبی و به درستی به بقیه مردمان کشور معرفی می شد آن وقت می توانستیم سریال های این چنینی را تحمل کنیم.
    در حالی که اقوام کشور آشناییت خاصی نسبت به فرهنگ یکدیگر ندارند بهتر است فرهنگی خوب معرفی شود یا اصلا معرفی نشود چونکه دوباره ساختن و اصلاح نگرش های غلط بسیار دشوار تر از معرفی اولیه است.
    باید اشاره کرد که آیتم‌هایی وجود دارد که به عنوان شعار در متن گنجانده شده است. مانند احترام به بزرگتر، خانواده دوستی، مهمان‌نوازی، حفظ محیط زیست و مواردی از این دست. اما معادل آن، برخی رفتارهای زشت و پرخاشگرانه، توهین، حسادت و بی احترامی های مکرر فامیل نسبت به یکدیگر نیز وجود دارد اگر به اصول فیلم سازی توجه شود این سریال در بسیاری از قسمت های آن عملا و بوضوح تمسخر را در پیش گرفته است.
    بیان این استدلال که همچین افرادی در مازندران وجود دارند ضعیف ترین استدلال در حمایت از این سریال است ما می دانیم و شما هم بهتر از ما می دانید که هر فرهنگی نقاط ضعف و قوت خود را دارد اما وقتی بصورت انحصاری شروع به نمایش نقاط ضعف یک فرهنگ می کنید و همه مردمان آن فرهنگ را بدین گونه معرفی می کنید آنوقت ما چه انتظاری از یک بیننده نا آشنا داشته باشیم.
    وقتی چند سری از سریالی به نام «پایتخت» ساخته می‌شود و تاکید می‌شود که همه مازندرانی هستند و در دیالوگ‌ها به طور مداوم نام مازندران تکرار می‌شود و اثراتی از مازندرانی در سراسر آن موج می زند ، «نقی» دیگر فرد نیست بلکه نماد مردم مازندران است.
    اینکه برای خنده بخشی دیگری از جامعه را از خود برنجانیم لطیفه و طنز نیست بلکه معنی مسخره کردن را دارد و همانطور که خودتان می دانید این اتفاق متاسافانه برای برخی از اقوام دیگر کشور افتاده و هر جامعه شناسی این نوع لطیفه و طنز که بر مبنای تمسخر می باشد را رد کرده و آن را سمی برای کشور می داند اکنون سریال شما هم به این مرحله رسیده و در حال ایجاد ذهنیتی منفی از مردمان مازندران در بقیه اذهان کشور است.
    محکوم کردن صدا و سیمای مازندران نیز به نوعی سفسطه و پرت کردن افکار از موضوع است، ما بخوبی می دانیم که ساخته های آنها گاهی اوقات بسیار ضعیف است اما هر چه که بسازند و هر چه قدر هم که ضعیف باشد به زبان مازندرانی است و برای مردم این خطه پخش می شود و یک فرد نا آشنا به مازندران اصلا نمی تواند زبان آن را متوجه بشود اما سریال پایتخت دقیقا در نقطه مقابل قرار می گیرد .
    کدام طنز ساز حرفه ای کشور تاکنون چنین سریال هایی ساخته است و کدام کارگردان با وجود این همه مخالفت بر ساخت فیلم خود تا این حد اصرار کرده است طنز هایی بوده که شبهاتی را داشته اند ولی تابحال هیچ طنزی این گونه یک قومیتی را نشانه نگرفته بود حتی در آزاد ترین کشورهای دنیا نیز پس از اکران یک فیلم در صورت وجود مخالفت هایی در حد سریال پایتخت ساخت سری های بعد آن توسط خود کارگردان و تهیه کننده جهت احترام به مخالفان و رعایت اخلاق فیلم سازی قطع می شود نه به زور نهاد های حکومتی.
    در مجموع باید گفت در این سریال صداقت و سادگی، بهانه‌ای شد تا یک سری آدم‌های‌ «نافرم» به عنوان شخصیت مازندرانی معرفی شوند. آدم هایی که در اکثر لحظات داستان ، مصداق هایی روشن از بلاهت را به همراه داشته و امروز پس از پخش چهار فصل از این سریال، در پیامک ها ، بلوتوث ها و در محاورات روزمره مردم ، تصویری کاریکاتور گونه از مازنی ها را تداعی می کنند.
    ما در پایان اعلام می کنیم همانطور که هر پدیده ای مطلقا بد نیست در سریال پایتخت نیز جنبه های مثبت فراوانی هست، به طبع آن بدلیل ضعف بنیادی در فیلم نامه آن، در بسیاری از قسمت های آن بوضوح به قومیت مازندرانی توهین شده است ما نه از صدا و سیما و نه از مسئولان مربوطه بلکه از عوامل این سریال درخواست می کنیم جهت احترام به نظرات مخالفان، ساخت این مجموعه سریال ها را متوقف کنند.
    گروه مخالفان ساخت و پخش سریال پایتخت

    https://www.facebook.com/groups/mokhalefan.paytakht/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *