خانه سیاه است؛ ثبت رکوردی فرهنگی-هنری در آمل
نمایش “خانه سیاه است” به کارگردانی محسن اردشیر پس از بیست اجرا, دیشب در حضور مشتاقان و علاقهمندان تئاتر به کار خود در آمل خاتمه داد.
اثری که مانند اغلب کارهای اردشیر مبتنی بر فرم, حرکت, رقص, موسیقی, رنگ و نور است و بسیار جذاب و پرانرژی اجرا شد.
طبعا نقدهایی نیز به کار وارد است, خصوصا اینکه نمایش راجع به شخصیت هنرمند صاحب نامی چون فروغ فرخزاد است و در این شبها, شاید بیشترین نقد, از سمت اهالی شعر و ادب به این کار وارد بود. چرا که معتقد بودند فروغ در این نمایش, فروغی بود که اردشیر آن را شناخته بود, نه فروغ فرخزادی که با آثارش نام و جایگاه خود را در عرصه ی فرهنگ و هنر کشور حک کرده است!
اما همین اثر با همه ی قوت و کاستی خود, توانست شبهای رویایی را در فضای فرهنگ و هنر آمل خلق کند.
البته هدف از این نوشتار, پرداختن به نقد اثر نیست.
بلکه نکته ی حائز اهمیت این است که در شبهای اجرای کار, جمعیتی بالغ بر چهار هزار نفر از این نمایش دیدن کردند و این یک رکورد در عرصه ی تئاتر شهرستان آمل محسوب می شود.
نمایشی که بی گمان جوایز متعددی را در جشنواره های مطرح کسب خواهد کرد.
آمل شهر نه چندان بزرگی است که به لحاظ تاریخی و قدمت و موقعیت استراتژیک از جایگاه بسیار ویژه ای برخوردار است, اما به لحاظ جمعیت و وسعت, حتی قابل مقایسه با مراکز برخی استانها نیست, چه رسد به کلان شهرهای کشور!
اینکه در چنین شهری که بی تردید پایتخت موسیقی استان مازندران و یکی از قطبهای موسیقی کشور است, مخاطبین تئاتر, اینگونه از دیدن نمایشی با استانداردهای ملی و حتی فراتر از ملی, از خود اشتیاق نشان می دهند, نشان از بالا بودن سطح شعور فرهنگی این مردم دارد.
مهمترین گزینه ی کشورهای توسعه یافته ی دنیا در روند پیشرفت, احداث سالنهای تئاتر و موسیقی بوده و هست.
و امروز ما در آمل این نیاز را بیش از پیش احساس می کنیم.
اینهمه انرژی و پتانسیل در این شهر نه چندان بزرگ وجود دارد; چه به لحاظ داشتن هنرمندانی مطرح و چه هنردوستانی علاقه مند; پس باید چاره ای اندیشید و آستین همت را بالا زد.
ما بدون داشتن شرایط سخت افزاری مناسب, این همه مشتاق هنر داریم, پس بر متولیان شهری, وظیفه است که هر چه سریعتر به فکر امکاناتی درخور شان و شخصیت هنر آمل باشند.
آمل جزو هشت شهری است که در کشور صاحب مجموعه ی تئاتر شهر است, اما متاسفانه پس از گذشت دو سال از این امتیاز مهم, هنوز این مجموعه کامل نشده است و همچنان نمایشها در همان سالن قدیمی و با امکانات محدود اجرا می شود.
شاید دیشب همه ی کسانی که در مراسم اختتامیه صندلی های پلاستیکی داخل راهروها و ازدحام جمعیت را دیدند, چه مسئولین شهری و استانی و چه تماشاگران تئاتر, در شرایطی که بسیاری از این علاقه مندان, بیش از یک ساعت -ایستاده- به تماشای کار مشغول بودند, حتما به کمبود سالن نمایشی استاندارد در این شهر پی بردند .
گرچه به همت برخی از همین مسئولین فرهنگ دوست, ساخت اولین فرهنگسرای آمل در حال اجرا است, اما نباید این موضوع سبب شود تا بهسازی مجموعه ی تئاتر شهر را به دست فراموشی بسپاریم!
به امید اینکه مسئولان شهر و استان و کشور, قدر این مردم فهیم را بدانند و در احداث سالنهای موسیقی و تئاتر و ایجاد بسترهای فرهنگی, نهایت اهتمام را داشته باشند.
ضمن اینکه باید از حرکت ارزشمند دست اندر کاران این اثر در رونمایی از کتاب بازیگری نوشته ی پیشکسوت عرصه ی تئاتر و موسیقی شهرستان آمل و استان مازندران, اسماعیل پرقوه تشکر کرد.
سید محسن مرعشی مرزنگو
البته نویسنده متن به دلیل عدم آشنایی عمیق با تاریخ تئاتر آمل به اشتباه ۴۰۰۰ تماشاگر را ثبت یک رکود دانسته. البته این به معنی زیر سوال بردن این نمایص نیست بلکه تنها تصحیح یک اظهار نظر اشتباه است.
در گذشته ای نه چندان دور نمایشهایی همچون طمع، این صدای بچه هاست، آخرین نغمه های قناری و… جمعیتی به مراتب بیشتر و تقریبا دوبرابر این نمایش را به عنوان تماشاگر به سالن نمایش کشانده بودند