مورد عجیب “احمد عراقچی”

سال گذشته انتشار این اطلاعات باعث شد انتقادات گسترده‌ای به دولت وارد شود. احمد عراقچی به نماد”ژن خوب” در دولت تبدیل شد. حالا پس از گذشت یکسال ثابت شده است که تمام انتقاد‌ها از انتصاب احمد عراقچی درست بوده است.

هفته گذشته سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد که معاون ارزی بانک مرکزی که به تازگی از کار برکنار شده، بازداشت شده است. این خبر یک روز پس از انتشار خبر برکناری احمد عراقچی توسط رسانه‌ها منتشر شد، البته بانک مرکزی آن را تائید نکرد. این اتفاق در شرایطی رخ داده است که تمام مدیران بانک مرکزی به خاطر وضعیت ارزی کشور در مظان اتهام قرار دارند. در همین هفته ۲۰ نماینده خواستار ممانعت از خروج، ولی الله سیف از کشور شدند. احمد عراقچی مرداد سال گذشته معاون ارزی بانک مرکزی شد به گزارش فرارو، از حدود یک سال پیش روند افزایش نرخ دلار در کشور آغاز شد. تابستان سال گذشته نرخ آزاد دلار ۳۸۰۰ تومان بود. در آن زمان هنوز آمریکا از توافق برجام خارج نشده بود و تازه دولت دوم روحانی کار خود را آغاز کرده بود. در پاییز و زمستان روند صعودی دلار اوج گرفت، ترامپ به سختی برجام را تمدید کرد و خروج آمریکا از توافق قطعی شد. وضعیت اقتصادی رو به وخامت نهاد. اولین التهاب‌ها از بازار ارز و سکه شروع شد. قیمت دلار و دیگر ارز‌ها به صورت روزانه افزایش پیدا کرد. در سال جدید این روند ادامه پیدا کرد، با خروج ترامپ از توافق سقوط اقتصاد  و پرواز ارز سرعت دو چندان گرفت، هفت هراز تومان، بعد هشت هزار تومان، بعد نه هزار تومان و بعد از ده هزارتومان عبور کرد، حتی در چند روز به ۱۲ هزار تومان نیز نزدیک شد. این خلاصه وضعیت ارز در یک سال گذشته بوده است، یعنی دقیقا زمانیکه احمد عراقچی کارش را در معاونت ارزی بانک مرکزی آغاز کرد، روند نزولی آغاز شد و حالا در نقطه ای قرار داریم که تداوم بحران بسیار خطرناک است. این کارنامه‌ای عجیب برای دولت حسن روحانی و به خصوص معاون ارزی بانک مرکزی او در یک سال گذشته است. با نگاهی به این کارنامه عده‌ای می‌گویند برکناری و حتی بازداشت احمد عراقچی امری طبیعی است. می‌گویند باید روشن شود او در یک سال اخیر چه کرده است، که در مهمترین وظیفه اش اینگونه ناکارآمد ظاهر شده است. حتی عده‌ای دیگر می‌گویند که باید از، ولی الله سیف پرسید که بر چه اساسی احمد عراقچی را به عنوان معاون ارزی بانک مرکزی که پنجمین پست حساس اقتصادی کشور به حساب می‌آید منصوب کرده است؟ این سوالی است که سال گذشته نیز در چنین روز‌هایی بسیاری از ناظران و منتقدان از رییس کل بانک مرکزی داشتند، اما در آن زمان اوضاع به گونه‌ای نبود که کسی پاسخ گوی انتصابات خود باشد. انتصاب احمد عراقچی به معاونت ارزی بانک مرکزی به چند دلیل عجیب بود. بیشتر بخوانید: رمزگشایی از سخنان رییس کل بانک مرکزی در حکم، ولی الله سیف رییس کل سابق بانک مرکزی در مرداد ماه سال گذشته برای عراقچی آمده بود: «با اتکال به خداوند متعال و استفاده از تجربیات ارزنده خود در انجام وظایف محوله و پیشبرد اهداف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موفق باشد.» سیف در حالی از تجارب ارزنده عراقچی نوشته بود، که نگاهی به کارنامه او خلاف آن را نشان می‌دهد. سابقه علمی عراقچی این است؛ دانش‌آموخته کارشناسی اقتصاد از دانشگاه شهید بهشتی، کارشناسی ارشد مدیریت مالی (فاینانس) از دانشگاه نیویورک و کارشناسی ارشد اقتصاد از دانشگاه تهران. به عبارتی احمد عراقچی حتی دکترای اقتصاد هم ندارد. هرچند که گفته می‌شود او رتبه اول در آزمون کارشناسی ارشد را کسب کرده است، اما این دلیل مناسبی برای انتصاب در این پست حساس نیست.نخبگان و نفرات برتر در رشته ها کارشناس ارشد فراوانی وجود دارند که حتی درگیر یافتن یک شغل مناسب برای خود هستند. تجربیات مدیریتی احمد عراقچی نیز تا مرداد سال گذشته عضویت در هیئت مدیره نهاد‌های مالی داخلی و بین المللی و عضویت در هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار و نیز مدت کوتاهی معاونت حضور در معاونت اجرایی آن سازمان بوده است.   احمد عراقچی در کنار جهانگیری در مراسم رونمایی از سامانه نیما این تجربیات عراقچی فقط در مدت زمان سه سال و نیم کسب شده است. البته همین موارد هم جای سوال فراوان دارد. او بر چه مبنایی عضو هیات مدیره بورس شده است؟   سوال دیگر این است که آیا سابقه دارد که فردی با چنین تجربه اندک به حساسترین معاونت بانک مرکزی منصوب شود؟ پاسخ این سوال روشن است که در همه جای دنیا تمام مدیران ارشد بانک مرکزی یا از چهره‌های علمی برجسته اند و یا از مدیران کارکشته و باسابقه. احمد عراقچی نه سابقه علمی دندان گیری داشت و نه تجربه قابل اتکایی. مرداد سال گذشته ناظران این سوال را مطرح می‌کردند که آیا از میان حدود 300 دکترای اقتصاد در کشور فردی عالم‌تر و مناسب‌تر از احمد عراقچی برای این پست پیدا نشده است؟ سوالی جدی که هیچگاه پاسخ آن داده نشد، با این حال آن زمان دولت سخن از جوانگرایی دم می‌زد. البته به نظر می‌رسد بحث جوانگرایی “ژستی ” بیش نبوده است. جوانگرایی، در کنار تخصص گرایی و البته شایسته سالاری معنا پیدا می‌کند. این جا بود که افکار عمومی برای یافتن پاسخ این سوال که چرا احمد عراقچی؟ به این نتیجه رسیدند که باید به موقعیت خانوادگی او توجه کنند. احمد عراقچی برادر زاده عباس عراقچی است احمد عراقچی کیست؟ او متولد سال ۱۳۵۷ است، سال انقلاب اسلامی. او فرزند سید مرتضی عراقچی تاجر شناخته شده و برادرزاده عباس عراقچی معاون وزیر خارجه و دست راست ظریف در مذاکرات هسته‌ای است. همین اطلاعات کافی است که همه بگویند او به خاطر روابط خانوادگی اش به معاونت بانک مرکزی رسیده است. در این مورد مردم بیشتر عباس عراقچی را می‌شناسند، این در حالی است که پدر احمد هم از تاجران با نفوذ کشور به حساب می‌آید. مرتضی عراقچی، از تاجران قدیمی فرش و از اعضای اتاق بازرگانی کشور است. برادر بزرگتر او مجتبی عراقچی رییس اتحادیه فروشندگان فرش دستباف ایران است. سال گذشته انتشار این اطلاعات باعث شد انتقادات گسترده‌ای به دولت وارد شود. احمد عراقچی به نماد”ژن خوب” در دولت تبدیل شد. حالا پس از گذشت یکسال ثابت شده است که تمام انتقاد‌ها از انتصاب احمد عراقچی درست بوده است. انتقاداتی که هیچوقت گوش شنوا نداشت و حتی منتقدان از سوی دولت و یا نزدیکان به دولت به حرکت در مسیر مخالفان و منتقدان دولت متهم شدند.   بیشتر بخوانید: ویدئو جنجالی پسر طهماسب مظاهری؛ واکنشها به یک “ژن خوب” تازه حالا پس از یکسال محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده است که معاون تازه برکنار شده بانک مرکزی بازداشت شده است. اژه‌ای گفت: ««معاون ارزی بانک مرکزی که ظاهرا برکنار نیز شده بود در راستای مبارزه با مفاسد اقتصادی امروز بازداشت و به زندان منتقل شده است.» هنوز جزییات اتهام عراقچی هنوز مشخص نشده است. با وجود اینکه رسانه‌ها و سخنگوی قوه قضائیه برکناری عراقچی را تائید کرده اند، اما در هفته پیش خبرگزاری ایرنا به نقل از یک مقام آگاه اعلام کرد “هنوز در این زمینه تصمیمی گرفته نشده است.” پیشتر شایعاتی درباره بازداشت، ولی الله سیف رییس پیشین بانک مرکزی نیز منتشر شده بود که از سوی قوه قضائیه تکذیب شد، با این حال در هفته جاری ۲۰ نماینده مجلس خواستار ممنوع الخروجی سیف شدند. بحران ارزی چند ماه اخیر در کشور تجربه بزرگی برای دولت بوده است، باید دید که آیا دولت از این تجربه بزرگ درس‌های بزرگ هم می‌گیرد یا نه؟ آینده پاسخ این پرسش را روشن می‌کند. قطعا یکی از این درس‌ها تجدید نظر در انتصابات بر مبنای “ژن خوب” و یا هر چیز دیگری غیر از “تخصص”، “تجربه” و “تعهد” است.
منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *