برنامه ماه عسل، محصول گروه اجتماعی شبکه سه هر شب میزبان مهمانانی است؛ کسانی که به گفته مسئول سوژهیابی این برنامه باید زندگی جذاب و البته تاثیرگذاری داشته باشند تا گوش مخاطب را تیز کند و مجذوبش سازد.
ماه عسل یا مردان آهنین؟!
غروب و ترافیک کشنده اتوبانهای مدرس وشهید چمران. گرمای هوا و عرقریزان. خیابان سئول، نمایشگاه بینالمللی تهران و یکی از سالنهایش؛ سالن شماره اسمش را نبر. هماهنگیها صورت گرفته اما راهمان نمیدهند. راننده آژانس میگوید پیاده شوید و سوال کنید و تا ما پایمان را از ماشین بیرون بگذاریم گازش را میگیرد و میرود. دوباره با یک دوست تماس میگیریم برای هماهنگی. این بار کارها بسرعت انجام میشود و مجوز ورود میگیریم. جلوی سالن پر است از عوامل. کامیون واحد سیار هم هست. دو مانیتور، یکی کوچک و دیگری بزرگ را در محوطه باز جلوی سالن گذاشتهاند تا بیرونیها هم به طور همزمان برنامه را تماشا کنند. به ورودی سالن که میرسیم دو دل میشویم، تردید میافتد به جانمان، نگران میشویم که مبادا اشتباه آمده باشیم. شاید اینجا استودیوی ضبط سری جدید مسابقه مردان آهنین باشد. دو مرد آهنین جلوی در سالن ایستادهاند، سر تا پا مشکیپوش که بعد متوجه میشویم کارشان حفاظت از استودیوی برنامه ماه عسل است. من و عکاس در برابر آنها به کاهی میمانیم در برابر کوهی؛ فیل و فنجان. براندازمان میکنند و پرسان میشوند. میگوییم که هستیم و به چه مقصود آمدهایم. حوالهمان میدهند به یکی دیگر، او هم همینطور. دست به دست میشویم. سراغ دوست آشنای خودمان را میگیریم. میگویند که هنوز نیامده، اما میآید، زود، خیلی زود. سرگردانیم که یک چهره آشنا را میبینیم، چشمهایمان را تنگ میکنیم و دقتمان را بالا میبریم. بله خودش است؛ احسان علیخانی و اینجا هم محل تصویربرداری برنامه ماه عسل.
جنجالی اما همچنان در اوج
ماه عسل امسال وارد یازدهمین سال فعالیت خود شده است و بیش و کم همیشه هم پرمخاطب بوده و البته پرحاشیه. حاشیهها همیشه با این برنامه عجین بودهاند؛ چه بابت مهمانانی که مدعو بودهاند و چه به بهانه نوع و سبک اجرای احسان علیخانی، مجری و حالا تهیهکنندهاش و البته طرح سوالاتی که میکند.
علیخانی در ابتدا سیاست پاسخدهی به منتقدانش را در پیش گرفت، اما بعد گویا بیخیال همه چیز شد و منش سکوت و به کار خود ادامه دادن را در سرلوحه اخلاق و مرام حرفهایاش قرار داد. سال گذشته هدیه کردن یک کودک بیسرپرست به زوجی که فرزندخوانده خود را پس از سالها از دست داده بودند، باعث انتقاد به این برنامه شد.
ماه عسل 94 اما از همان روز اول جنجالی شد؛ آنجا که یکی از مهمانان برنامه عنوان کرد، به نشانه اثبات عشق و وفاداری به نامزدش خود را از طبقه دوم ساختمان پرت کرده است. این اظهارات موجی را در شبکههای اجتماعی ایجاد کرد. با همه این احوال، ماه عسل همچنان یک اثر پرمخاطب و برنامه محبوب پیش از افطار بسیاری از خانوادههای ایرانی است.
ضمنا کسی هم نمیتواند منکر تواناییها و تسلط احسان علیخانی در نحوه اجرای برنامه باشد و اتفاقا همین سبک اجراست که گروهی از مخاطبان ماه عسل را با آن همراه کرده است.
برنامهای با 3 دکور
همه عوامل در تکاپو هستند، میروند و میآیند. سه دکور برای ماه عسل 94 تدارک دیده شده است. یکی با پسزمینه کره زمین و ماه که علیخانی برنامه را با کلامی کوتاه و پیامی اخلاقی در آن آغاز میکند.
دیگری متحرک است و تداعیکننده کهکشان که مجری قبل از آغاز صحبت با مهمانان، چند جملهای میگوید متناسب با حال و هوای آن شب برنامه و دکور سوم که محل گفتوگو با مهمانان است؛ صندلی مجری و مهمانان و همراهشان بر زمینی منقش به کهکشان.
در همان سالن، کنار اتاق گریم، اتاقی در نظر گرفته شده برای مهمانان که بنشینند و نفسی تازه کنند. مهمانان از راه میرسند؛ پیرزن ویلچرسواری را پسرش میآورد، پسربچهای هم آمده است با لباسهای محلی بر تن. مادر و دختری هم هستند.
قصهها باید گوشها را تیز کند
مریم نوابینژاد، روزنامهنگار حوزه اجتماعی است که از سال 88 همکاریاش را با ماه عسل آغاز کرده. کار اصلی او سوژهیابی و پیدا کردن کسانی است که مهمان برنامه میشوند.
نوابینژاد در این باره گفت: همیشه دنبال قصههای خاص هستم. قصههای معمولی راضیام نمیکند. پیگیر موارد خاص هستم. در خبرها، تیتر مطبوعات و خیابان دنبال سوژه میگردم. زندگی مهمانان برنامه باید تاثیرگذار، عجیب، عمیق و البته جذاب باشد. گاهی ماجرایی را که میشنویم گوشهایمان تیز میشود؛ سوژههای برنامه ماه عسل هم باید اینگونه باشد و زندگیشان گوش مخاطب را تیز کند. اگر بینندگان در اطرف خود کسی را میشناسند که قابلیت دارد مهمان برنامه ماه عسل باشد، میتوانند از طریق سایت برنامه یا روابط عمومی سازمان صدا و سیما ما را در جریان بگذارند.
وی درباره مهمانان اولین برنامه ماه عسل در سال 94 توضیح داد: آن برنامه روایت پسری بود که برای اثبات عشقش خود را از طبقه دوم پرت کرده بود. بیننده در اولین واکنش به این موضوع از خود میپرسید، این چه کاری بوده است؟ اتفاقا ما هم همین واکنش را میخواستیم. هدف هم همین بود. مگر کم هستند پسران و دخترانی که به خاطر یک رابطه ساده به کارهای عجیب و غریب دست میزنند. ما میخواستیم به مخاطب بگوییم که خودتان ببینید و درباره این رفتارهای غلط قضاوت کنید. فضای همه قصههایمان هم غمگین نیست. داستانهای شاد هم داریم، مثلا خواستگاری دو سالمند. قصههایی را انتخاب میکنیم که با وجود تلخی ظاهریاش پایان خوبی داشته باشد و همه چیز ختم به خیر شود.
پرسوجو از آرزوها
همه بیرون سالن نشستهایم و از دو مانیتور تعبیه شده در محوطه آزاد، برنامه ماه عسل را میبینیم. پسری که حالا همه موهایش یکسره به سفیدی نشسته است از مادرش میگوید که آلزایمر دارد و اینکه نمیتواند حتی برای لحظهای او را از خود دور سازد و عاشقانه مادر را تیمار میکند. مادر و دختری هم هستند؛ مادر مبتلا به سرطان بوده و با کمک دخترش بر این بیماری مهلک غلبه کرده و قضا را ببین، کارآفرین هم شده و سفرهای گسترانیده که عدهای بر دورش نشسته و ارتزاق میکنند؛ یک بانوی کارآفرین موفق.
پسربچه هم که حالا آشکارا در حضور نور و دوربین تحت تاثیر جو و فضای برنامه قرار گرفته، کنار علیخانی ایستاده و به پرسشهای او پاسخهای کوتاه و تلگرافی میدهد. او یک کودک کار است که به اجبار باید روزها کار کند و شبها درس بخواند. علیخانی آرزوهایش را پرسوجو میشود و او پاسخ میدهد، آرزو دارد کار کند. علیخانی متعجب میشود و سعی میکند در دهان او حرف دیگری بگذارد.
دکور امسال بالغتر است
دکور ماه عسل بویژه در سه، چهار سال اخیر یکی از نقاط قوت این برنامه بوده است؛ دکوری که حاصل طراحی خلاقانه و مبتکرانه پیمان قانع است.
او 10 سال سابقه همکاری با برنامه ماه عسل را دارد. قانع امسال هم سه دکور برای ماه عسل طراحی و تدارک دیده است.
قانع درباره دکورهای ماه عسل 94 گفت: دوست داشتم یک فضای تئاترگونه بر کار حاکم باشد. پردهای باز میشود، قصه گفته میشود و دوباره پرده بسته میشود. البته نمیخواستیم صحنه به سن تئاتر شبیه شود.
امسال تصمیم گرفتیم دکور بالغتر شود. حرکات زیاد سالهای قبل را از دکور گرفتهایم. کهکشان با همه سادگیاش شکوه و عظمت مخصوص به خود را دارد. همه انسانها یک حس خوب به کهکشان دارند. کهکشان طراحی شده هم مینیمالیستی است، ابعاد و سایزش با نمونه اصلیاش تفاوت کرده است.
سعی کردم سادهتر باشد. اصولا ماهیت صحنه در سادگیاش است. طراح دکور برنامه ماه عسل ادامه میدهد: همه کارهای صحنه با من است. از ایده تا میزانسنها متعلق به خودم است.
قبل از شروع به ساخت برنامه یک ایده را تعریف میکنم و معمولا علیخانی هم مهر تائید بر آن میزند. البته اگر پیشنهاد خوبی هم بشود استقبال میکنیم. گاهی خودم با کودکان درباره دکور برنامه حرف میزنم، زیرا آنها فکر بکر دارند. البته چون کار در سوله تصویربرداری میشود همه ایدهها قابل اجرا نیست.
احسان علیخانی: اهمیتی به انتقادات نمیدهم
ماه عسل امسال 11 ساله شده و همیشه هم موافقان و مخالفان جدی داشته است. نظرتان دراین باره چیست؟
انتقادها طبیعی است. درباره برنامهای که زیاد دیده شود حرف هم زیاد زده میشود. این باعث افتخار هم هست. درباره برنامه نظر بدهند بهتر است تا خنثی باشد. این نشان میدهد که برنامه جریانساز است و یک تضارب آرا حول آن شکل گرفته. این همه برنامه ساخته میشود که هیچ نظری هم دربارهشان نیست. دلیلش هم این است که اصلا دیده نمیشوند.
ماه عسل 94 به نسبت سریهای قبل چه حرف تازهای برای گفتن دارد؟
قراری برای زدن حرف تازه نیست. اصلا این که فکر کنیم حتما باید حرفی بزنیم باعث شکست برنامه میشود. مردم خیلی بهتر از من و شما همه چیز را میدانند. فقط فرم برنامه را کمی تغییر دادهایم. برنامه ما قصهمحور است؛ باید قصههای جدید تعریف کنیم.
شاید بسیاری از بینندگان شما توقع داشتند که تیتراژ ابتدایی برنامه همچنان با صدای مرحوم مرتضی پاشایی باشد و به نوعی همان ترانه سال قبل برای همیشه با ماه عسل بماند.
سال گذشته آن تیتراژ واقعا بهموقع بود. مرتضی هم در قید حیات بود و کار را هم با عشق ساخت. آن کار را هم خیلی دوست دارم، اما قرار بر این شد که خواننده دیگری با یک حال و هوای جدید و پرانرژیتر تیتراژ را بخواند. استفاده از صدای پاشایی شاید این تلقی را به وجود آورد که داریم از صدای آن مرحوم سوءاستفاده میکنیم.
برنامه شما اتاق فکر هم دارد؟
بله، علاوه بر عوامل خودمان، از روان شناسان و اهالی رسانه هم در مورد نوع پردازش و روایت کمک میگیریم. حتی امسال سراغ منتقدان سرسخت ادوار ماه عسل رفته و با آنها هم گفتوگو کردیم.
چقدر از متن نویسنده استفاده میکنید و چقدر از کلامتان بر پایه بداهه است؟
نویسنده که داریم، در عین حال برنامه سرشار از بداهه است. ما داریم قصه تعریف میکنیم.
چند انتقاد به برنامه و نحوه اجرای شما وارد است.
من مخالفم که این انتقادها را طرح کنی، چون باعث تائید آنها میشود. برای من مهم نیست که دیگران چه میگویند. انتقادات برایم مهم نیست.
میگویند فضای برنامه شما غمگین است و مناسب ساعات افطار نیست.
میتوانند ما را انتخاب نکنند. ساده است. این همه تنوع شبکه داریم.
چرا فضای برنامه باید این قدر تلخ باشد؟
رسالت ما قصه است.
چرا قصههای شادتری را روایت نمیکنید؟
آن وقت میشویم یک سریال طنز. اگر کسی ناراضی است، میتواند به جای برنامه ما خندوانه را ببیند. اتفاقا خودم هم این برنامه را خیلی دوست دارم.
میگویند شما زمانی اصرار داشتید از مهمان خود گریه بگیرید و حالا منعشان میکنید از بروز احساسش.
البته به این نظرات احترام میگذارم، اما واقعا برایم اهمیتی ندارد. من قصه تعریف میکنم؛ حالا یک قصه باعت شادی میشود و یکی هم موجب گریه.
ماه عسل هر سال با حواشی دست به گریبان بود، اما امسال از همان روز اول دچار حاشیه شد.
اتفاقا آنچه در آن برنامه مطرح شد موضوع مهمی است که آدمها از آن فرار میکنند. این آسیب نسل جوان ماست که برای اثبات عشق نمیدانند چه کنند؛ نه خانواده یادشان میدهد و نه آموزش و پرورش و دانشگاه. ما میخواستیم این نوع ابراز عشق را تقبیح کنیم، نمیدانم این واکنشها برای چیست.
در شبکههای اجتماعی و حتی رسانهها خیلی حرف و حدیث درباره آن قسمت شکل گرفت.
یک سری از کسانی که اظهارنظر تخصصی کرده بودند اتفاقا بشدت اصرار دارند در برنامه ما باشند و از آنها استفاده کنیم. من با یکی از آنها صحبت کردم. فقط پنج دقیقه از آن برنامه را دیده بود. نمیدانم چرا چنین واکنشهایی را نشان دادند. رسانه باید به آسیبها بپردازد تا انسانها هوشیار شوند. ما که نخواستیم از آن زوج جوان اسطوره بسازیم. من دفاع میکنم از برنامه روز اولمان.