با خداحافظی علی دایی که انگار ژنش با تیم ملی قرابتی دیرینه داشت گویا محتویات انبار باروت فوتبال ایران نیز به آخر رسید.

نداریم که نداریم. فقر مهاجم گلزن و با اشتها سال‌هاست که در فوتبال ایران بیداد می‌کند. برای کارلوس کی‌روش تنها مدتی پرسه در ایران کافی بود تا تکلیفش را برای خط آتش تیمی که می‌خواهد بچیند بفهمد. فوتبال ایران هیچ‌گاه به اندازه ۱۰ سال اخیر در داشتن مهاجم گلزن و نفرات پیشانی خط حمله دچار رکود یأس‌آور نبوده. گویا خداحافظی علی دایی از فوتبال مساوی بود با نم کشیدن انبار باروت خط آتش فوتبال ایران و اگر رضا عنایتی را از فهرست گلزنان نامدار سال‌های اخیر لیگ کنار بگذاریم چیزی جز سکوت بهت‌آور در برابر این پدیده نامیمون به‌وجود نمی‌آید. برخلاف رکود یک دهه اخیر در داشتن مهاجمان پرتعداد و البته گلزن بالفطره نگاهی به گذشته فوتبال آماتوری ایران نشان می‌دهد تیم ملی و فوتبال باشگاهی کشورمان همیشه با صفی رنگارنگ از فورواردهای تشنه گلزنی روبه‌رو بوده. حتی از همان دهه ۳۰ که واژه مهاجم تخصصی وارد ادبیات فوتبالی کشورمان شد.

خط حمله ۶ نفره
خط آتش فوتبال ایران در دهه ۳۰ بود که شروع به ساختن نفرات اولیه خود کرد. وقتی پرویز دهداری از جم آبادان به شاهین تهران پیوست و نامی برای خود دست و پا کرد ۲۵ ساله بود و در کنار پنج عضو دیگر شاهین و تاج نفرات خط حمله تیم ملی را ساختند. امیرمسعود برومند که در دهه ۳۰ مهاجم اول تیم ملی بود و حتی نامش در ردیف اولین مهاجمان تاریخ فوتبال ایران ثبت شده، زودتر از دهداری به عضویت تیم ملی رسید و وقتی پرویز هم به تیم ملی دعوت شد با محمود شکیبی مثلث مهاجمان شاهینی تیم ملی را در کنار بیوک جدیکار، پرویز کوزه‌کنانی و نادر افشار (مثلث تاجی‌ها) تشکیل دادند. در میان این شش نفر دهداری و برومند گلزن‌ترین مهاجمان دهه ۳۰ فوتبال ایران لقب گرفته بودند.

با رفتن دایی انبار باروت خط آتش فوتبال ایران نم کشید
مرحوم بیوک جدیکار بازیکن سالهای دور تیم ملی ایران و باشگاه تاج که در زمره بهترین چپ پاهای تاریخ فوتبال کشور بود سابقه گلزنی به یاشین دروازه بان معروف فوتبال جهان را نیز در کارنامه خود دارد.

باز هم شاهینی‌ها باز هم مثلث…
با ظهور تیم دارایی در دهه ۴۰ جلال طالبی به‌عنوان مهاجم اول این تیم به تیم ملی دعوت شد. با این حال اما فهرست نفرات خط حمله تیم ملی در اختیار دو قطب بزرگ پایتخت بود. همایون بهزادی و حمید شیرزادگان که اوج‌گیری خود را از ابتدای این دهه در پیشانی خط حمله شاهین آغاز کرده بودند در کنار حسین کلانی مثلث شاهینی‌های محبوب و مهاجم تیم ملی را تشکیل دادند.

با رفتن دایی انبار باروت خط آتش فوتبال ایران نم کشید
همایون بهزادی و مرحوم حمید شیرزادگان، سرطلایی و پاطلایی های فوتبال ایران در دهه 40 و 50

از آن‌سو اکبر افتخاری و داریوش مصطفوی هم از تاج به تیم ملی دعوت شدند. ناظم گنجاپور هم دیگر مهاجم شاهینی این دهه بود که در مقاطعی به تیم ملی راه می‌یافت. همه بار خط حمله تیم ملی در دهه ۴۰ اما بر دوش دو نفر سنگینی می‌کرد. بهزادی و شیرزادگان که لقب سرطلایی و پاطلایی را نیز با خود یدک می‌کشیدند. نکته مهم اما اینجاست که مجموع همه دیدارهای رسمی و دوستانه فوتبال ملی ما در طول دهه‌های ۳۰ و ۴۰ شاید به ۳۰ بازی هم نرسد، با این حال در همان معدود بازی‌های ملی نیز اشتهای سیری‌ناپذیر مهاجمان آماتوری و البته گلزن بسیار چشمگیر می‌نمود و به‌عنوان مثال همایون بهزادی طی ۱۰ سال و ۳۵ بازی ملی موفق به زدن ۱۴ گل شد.


ترافیک مهاجمان گلزن
از زمان ورود فوتبال به ایران پنج دهه زمان لازم بود تا کشورمان آقای فوتبال آسیا نام بگیرد. صعود به دو المپیک و رفتن به جام جهانی به‌عنوان تنها تیم آسیایی و قهرمانی در بازی‌های آسیایی و جام ملت‌های آسیا همه و همه در دهه ۵۰ رخ داد. ۱۰ سالی که همه چیز برای به اوج رسیدن فوتبال ایران در آسیا فراهم بود. از ثبات مدیریت در فدراسیون تا بودجه و توجه افکار عمومی و سیستم مدیریتی کشور به پدیده فوتبال. به موازات این شکوفایی نسلی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران در این دهه معرفی شدند که اکثر آنها در زمره مهاجمان برتر فوتبال آسیا نیز بودند. وفور بازیکنان زبده و آماده در لیگ منطقه‌ای و سپس جام تخت جمشید به اندازه‌ای بود که فرانک اوفارل همیشه برای انتخاب نفرات تیم ملی و خط زدن بازیکنان اضافه با مشکل روبه‌رو بود.

در این بین او برای بستن لیست مهاجمان تیمش بیشتر از سایر خطوط با مشکل روبه‌رو بود. بهزادی، کلانی و ایرانپاک از پرسپولیس، مظلومی، روشن و عادلخانی از تاج، جهانی و اسپندار از ملوان، دانایی‌فر از عقاب، حلوایی و فرکی از پاس در زمره بهترین مهاجمان دهه ۵۰ بودند که نامشان همیشه در میان مدعوین به تیم ملی وجود داشت.

با رفتن دایی انبار باروت خط آتش فوتبال ایران نم کشید
مرحوم صفر ایرانپاک و مرحوم غلامحسین مظلومی(رکوردداران گلزنی در دربی) خط حمله ابدی ایران

همین وفور نفرات خط حمله باعث و بانی قهرمانی‌های متعدد ملی و باشگاهی در دهه ۵۰ شد که آخرین آن قهرمانی در جام ملت‌های ۷۶ تهران بود. غلامحسین مظلومی که چندی پیش درگذشت به همراه حسن روشن و صفر ایرانپاک بهترین مهاجمان و مردان خط آتش این دهه بودند.


سوپرگلزن‌های تکنیکی
همه دلخوشی آخر هفته تیفوسی‌های عشق سرخابی در دهه ۶۰ دیدن هنرنمایی ناصر محمدخانی و عبدالعلی چنگیز در پرسپولیس و استقلال بود. محمدخانی از سال ۶۵ تا ۷۰ در قطر حضور داشت اما بی‌گمان بهترین مهاجم دهه ۶۰ فوتبال ایران خود اوست. شاید یکی از عوامل شلوغی دو ورزشگاه معروف پایتخت و پربودن همیشه سکوها هنگام مسابقات فوتبال باشگاه تهران پرگل بودن بازی‌ها به واسطه حضور امثال ناصر محمدخانی، عبدالعلی چنگیز و فرشاد پیوس در ترکیب پرسپولیس و استقلال بود. ناصر و فرشاد از تیم‌های سازنده راه‌آهن و بانک ملی به تیم‌های پرطرفدار پایتخت رسیدند و به مدت یک دهه بار خط حمله تیم ملی بر دوش آنها بود.

با رفتن دایی انبار باروت خط آتش فوتبال ایران نم کشید
ناصر محمدخانی، حمید علیدوستی و عبدالعلی چنگیز مثلث تهاجمی تیم ملی در جام ملت های 1984 بودند که یکی از فراموش نشدنی ترین مثلث تهاجمی تاریخ تیم ملی را ساخته بودند.

جدا از این دو کسانی مثل حمید علیدوستی، مرتضی یکه، کریم باوی، صمد مرفاوی و غلام فتح‌آبادی نیز سیراب‌کننده عطش فوتبال‌دوستان این دهه بودند. مصدومیت شدید ناصر محمدخانی در سال ۶۹ و افول گام به گام فرشاد پیوس از سال ۷۰ گویا پایان درخشش سوپرگلزن‌های تکنیکی دهه ۶۰ بود.


و ناگهان علی دایی
چه کسی گمان می‌برد که یکی از چند کاندیدای همیشگی خط خوردن از لیست ۷۰ نفره علی پروین برای تیم ملی در سال ۷۰، هشت سال بعد عنوان بهترین بازیکن آسیا را تصاحب کند. ظهور علی دایی شاید با محرومیت یک ساله فرشاد پیوس در پائیز ۷۱ آغاز شد. جایی که علی پروین به دنبال جانشین فرشاد و زوج مرفاوی بود و وقتی از جمشید شاه‌محمدی آبی برایش گرم نشد به سراغ کشف مرحوم ناصر حجازی در تاکسیرانی تهران رفت و این انتخاب شاید چنان برای علی دایی خوش‌یمن بود که تا ۱۳ سال بعد او را به نفر اول خط حمله تیم ملی تبدیل کرد. قدرت بدنی خوب در کنار چارچوب‌شناسی فوق‌العاده از علی دایی بازیکنی ساخت که بی‌گمان او را بهترین مهاجم تاریخ فوتبال ایران می‌دانند و بقیه مهاجمان دهه ۷۰ و ۸۰ فوتبال ایران را ناگزیر به قرارگرفتن در زیر سایه او و مربیان ادوار مختلف تیم ملی را مجبور به انتخاب همیشگی‌اش به‌عنوان نوک حمله تیم می‌کرد.

با رفتن دایی انبار باروت خط آتش فوتبال ایران نم کشید
فرشاد پیوس و علی دایی دو گلزن بالفطره فوتبال ایران که جزو آخرین مهاجمان گلزن ایران به شمار می روند.

از ادموند بزیک و محسن گروسی و خداداد عزیزی و وحید هاشمیان و فرهاد مجیدی تا آرش برهانی و رضا عنایتی که همگی از مردان موفق گلزنی در فوتبال باشگاهی دهه ۷۰ و ۸۰ بودند حتی به نزدیکی‌های دایی که انگار ژنش با تیم ملی قرابتی دیرینه داشت نیز نرسیدند و گویا با خداحافظی او محتویات انبار باروت فوتبال ایران نیز به آخر رسید.


عنایتی گلزن باقی‌مانده از نسل قبل

وقتی رضا عنایتی هنوز با این سن و سال در ترکیب تیم پدیده مشهد می‌درخشد و همیشه نامش به‌عنوان یکی از مدعیان بهترین گلزن لیگ مطرح است بهتر می‌شود فهمید که فوتبال ایران در زمینه مهاجم دچار مشکلات فراوانی است. هرچند نمی‌توان از توانایی‌های عنایتی هم به سادگی گذشت اما شاید اگر او رقبای جدی‌تری در خط حمله سایر تیم‌های لیگ می‌دید تا حالا به فکر خداحافظی از چمن سبز افتاده بود. رضا عنایتی که با گلزنی در تیم فوتبال ابومسلم به فوتبال ایران معرفی شد درخشش خود را در تیم‌هایی مانند استقلال تهران، مس کرمان، صبای قم و پدیده مشهد هم در لیگ ادامه داده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *