«فروردین 65، تنکابن»، این تاریخی است که سلمان در پای و پایان شعر آورده است، سلمان هراتی در این شعر سپید مفهوم‌های سپید و انقلابی و زیبایی را به تصویر کشیده است.

به گزارش خبرنگار ادبیات انقلاب اسلامی، دوازدهم فروردین روز جمهوری اسلامی است، این روز در تاریخ ادبیات انقلاب اسلامی روز مهمی است، برخی شاعران سروده‌های فکورانه‌ای در این زمینه دارند، از این خیل و سیل می‌توان به سلمان هراتی اشاره کرد. سلمان در آخرین فروردین که بیست و هفت سالگی یعنی آخرین سال حیات دنیوی‌اش تجربه می‌کند شعری با عنوان «جمهوری گل‌محمدی»سروده است و بر پیشانی شعرش این عبارت عاشقانه را حک نموده؛ «به حضرت امام و به پاس سخنانش در روز ولادت ولی مومنان»

«فروردین 65، تنکابن» این تاریخی است که سلمان در پای و پایان شعر آورده است، هراتی در این شعر سپید مفهوم‌های سپید و انقلابی و زیبایی را به تصویر کشیده است که از آن مفاهیم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد؛

1ـ توجه ویژه به ضخیت روحانی امام خمینی (ره) به عنوان ولی فقیه، و همچنین عاشقانه ادیبانه سخن گفتن با ایشان؛

«شگفت انگیز تر از کهکشان

مساحت مبهم پیشانی توست

که در آفرینش خورشید

بی‌نظیر است»

2 9 تا سپاسی کردن عده اندکی که اما را درک نمی‌کنند و درک نکردند و هیچ‌گاه آن مرد حماسه و لبخند و آفتاب را نمی‌خواهند بفهمند؛

«عجبا!

به آتش می‌کشاند مرا

ناسپاسی‌شان

اینان ـ حنجره دیگران

با تو نبودند

تو را نشنیدند

تو را نخواندند

از بدو بامداد

که شروع لبخند بودی و آفتاب

با تو چگونه توانند بود

این زمان

که سراسر صبوری می‌طلبی و التهاب

ای باغ

ای چراغ»

3 ـ دعوت جهانیان به اسلام ناب محمدی (ص) توسط پیر جماران و دست رد به تئوری‌های غربی.

«و یک مجله خارجی

از قول یک فیلسوف خوشبخت

که از پنج سالگی تا هنوز «فراک» می‌بندد

نقل کرد:

انسان حیوان ناطقی است

که شراب می‌خورد

و دانس می‌رقصد»

امروز

این تازه‌ترین تعریف انسان است

زمین

در کویرستانی خفته است

و تو تنها چشمه سار روشن این غربت رو به زوالی

تو همان بلالی

که از مأذنه این شوره زار

بانگ محمدی می‌افشانی

4 ـ واقع گرا بودن نسبت به مسایل پیرامونی خویش و امیدوار بودن به حرکت‌های انقلابی.

«این‌جا که من ایستاده‌ام

بامی از روشناسس است

و رو به روی من خیابانی

که با کارون‌های به کربلا می‌رویم

ادامه می‌یابد»

5ـ بی توجهی به جماعت افراطی و دعوت از مخاطب شعر به خوبی و پرنده شدن و انقلابی ماندن.

«این جا بر این بام

دو چشم حسود

در دو طرف من

بر دو لبه بام

یکی از کمبود ولایت هزیان می‌گوید

و آن دیگری می‌گوید:

سواران را چه شد؟!!»

6ـ توصیف جدیدی از بهار طبیعت که با آمدن حضرت روح‌ا… (ره) تمام جهان را فرا خواهد گرفت. که البته «هراتی» با توجه به حدیثه گرانقدر «اذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور» به این لطافت‌ها و زیبایی‌ها دست یافته است:

«بهار از تبار محمد است

و جهان

به تدریج در قلمرو این بهار

گام می‌زند»

و در پایان با مژده همه گیر شدن جمهوری گل‌محمدی در جهان شعر پایان می‌یابد.

«فردا

با یک زلزله صبح می‌شود

آن‌گاه پیامبران

با شاخه‌ای از گل‌محمدی

به دنیا می‌گویند:

صبح به خیر!

فردا ما آغاز می‌شویم

فردا جنگلی از پرنده

آسمانی از درخت

و دریایی از خورشید خواهیم داشت

فردا پایان بدی است

فردا جمهوری گل‌محمدی است»

 

 

فارس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *