هراز نیوز – یادداشت مهمان – هرگاه بخواهند كسي را تهديد كنند كه سِرّ مكتومي را فاش نكند به او مي گویند: شتر ديدي؟ نديدي!! يعني ديده را ناديده بگير!!
مثل اينكه واقعه اي رخ نداده و چيزي را نديدي از آن درگذر و آن را فراموش كن وگرنه براي تو خالي از ضرر و زحمت نخواهد بود.
بديهي است ريشه اين عبارت مثلي از واقعه تاريخي آن ميخورد كه به صورت ضرب المثل درآمده و در زمان حال هم در سر زبانها است، شرح واقعه آن خيلي مفصل و خواندني است.
ميتوان متن كامل آنرا در كتاب ارزشمند ريشه تاريخي امثال و حكم زنده ياد مهدي خان پرتوي آملي آمده يافت.
نگارنده خاطرات فراواني از شادروان مهدي پرتوي آملي دارم و افتخار حضور وي را در مسافرت به زادگاهش آمل و آن هم در دفتر كتابفروشي ام بارها داشته ام و درسهاي فراوان در محضرش آموخته ام و راهنمائي هاي ذيقيمت ايشان در حرفه روزنامه نگاري و آنهم در سن و سال جواني در سينه ام ثبت و ضبط شده و همچنان وظيفه خود مي دانم بر مزارش كه در امامزاده قاسم چاكسر آمل قرار دارد سري بزنم و شعري از سروده هاي وي بدين عنوان:
از اين پاشيده خرمن دانه اي كم از اين درياي خون پيمانه اي كم
طبيعت را چه غم از رفتن ما از اين دار جنون ديوانه اي كم
بر سنگ مزارش نقش بسته است ضمن كسب آرامش برايش آرزوي غفران واسعه الهي نمايم.
به هر صورت هدف از شرح واقعه بالا اقدام تأسف انگيزي است كه خبر آنرا در سايت خبري هراز نيوز خوانده ام، شايد شما عزيزان كنجكاو از آن دسته كساني باشيد كه خبرهاي روز آمل را از اين سايت يعني هراز نيوز خوانده باشيد چون مسئوليت اين سايت با روزنامه نگار متعهد و با سابقه درخشان كارهاي مطبوعاتي و پيشينه طولاني در روابط عمومي دانشگاه، به طوريكه اكثر همكارانش در حوزه مطبوعات وي را باور دارند و اين جاي شكرش باقي و ادامه اين خدمات بمردم سرزمينش خواسته قلبي است به عهده دارد.
متن خبر را بخوانيد:
“خبرنگاراني كه امضاء خبرنگار آملي را جعل كردند! در راه اندازي انجمن خبرنگاران شهرستان آمل كه سابقه طولاني در مازندران دارد ناهماهنگي و دو دستگي در ميان خبرنگاران اين شهرستان ديده ميشود. به گزارش خبرنگار هزار نيوز، اگر چه اكثريت قريب به اتفاق خبرنگاران اين شهرستان با راه اندازي مجدد اين انجمن موافقت كرده اند متاسفانه برخي رفتارها شأنيت رسانه ها را زير سوال برده است. شنيده شده دو تن از اعضاي هيأت مديره انجمن كه با احياي مجدد آن مخالف بودند امضاي يكي از اعضاي ديگر را جعل كرده و نامه اي تهديدآميز به فرماندار آمل نوشته اند كه در آن نسبت به شكل گيري!!! انجمن هشدار داده اند. حالا خبرنگاري كه امضاي او جعل شده شاكي اين موضوع است تا اثبات كند كه نامه منتسب به وي جعلي است و او هيچ نامه اي را امضاء نكرده است.
رفتارهاي اين چنيني شايسته قشر خبرنگار نيست و مسئولان امر بايد به اين موضوع رسيدگي كنند. يادآور مي شود آمل در حال حاضر بيش از 40 خبرنگار فعال دارد.”
نامه نگاري اين چنيني به فرمانداري تازگي ندارد، مخصوصاً بناء اين بدعت ناميمون دريافت خبر زماني رخ داده كه در 54 سال دوران روزنامه نگاري ام سابقه نداشته كه خبرنگاران در اطاق خبري فرمانداري البته بعضيها كسب خبر نمايند! و اين شده در واقع محل استعدادكشي اهالي رسانه بويژه خبرنگاران محلي مطبوعات و كشور!!! كه بخود زحمت تهيه خبر را نميدهند.
و نمونه هاي آن در هفته نامه ها فراوان بچشم ميخورد و اين غذاي !!! آماده روابط عمومي ها و سايتهاي ، روزنامه ها و هفته نامه ها يا بهتر بگويم سه هفته نامه، دو هفته نامه اين روش شايد كم زحمت و لذت بخشتر باشد!!!
بيخبر از اينكه حرفه خبرنگاري بايد نشان از خلاقيت در تنظيم خبر از خود باشند تا ضمن احساس غرور و بروز استعدادهاي نهفته موجب تقويت ذهن و انديشه آنان گردد و كسب خبر را از مردم بگيرند و در ميان مردم باشند، درد دلهاي آنها را بگوش فلان مسئول برسانند گرچه قبلاً در يكي از مراسم تجليل از خبرنگاران از سر تجربه در اين مورد مطالبي به عاليترين مقام سياسي شهر گفته بودم اطاق خبر!! نميتواند خدمتي به حرفه روزنامه نگاري باشد،بلكه محلي ميشود براي استعدادكشي و تعريف و تمجيد از اين و آن! و سرانجام اينكه امروز جعل امضاء توسط خبرنگاراني كه نشان از شيطنت عده اي در حرفه مقدس و شريف خبرنگاري در كارنامه خود دارند با متني روانه فرمانداري آمل ميگردد و فرمانداري در شنيده ها بجد حكايت از بدست آوردن سر نخ دارد.
تا تجربه نه چندان دورنامه در حد محرمانه مسئولين انجمن خبرنگاران و گله و شرح حكايتي از شخص…. فلان را به فرماندار تقديم و بعدها فتوكپي آن نامه در هزاران برگ توسط خبرنگار نمائي در سطح شهر پخش و موجبات عدم امنيت آن نهاد گرانقدر را زير سئوال ببرد مثل شتر ديدي؟ نديدي!! و از آن به سادگي گذشتند، تكرار نگردد.
حال جعائلان امضاء خبرنگار پيشكسوت بقولي در مقابل تفنگ پري قرار گرفته اند كه با واسطه دست به دامن طرف افتاده كه اي برادر نگاه به ندانم كاري آن آقايان نكن و آنها بد كرده اند شما درگذريد. شاكي برافروخته، واسطه ها پيگير رو به شاكي كرده و گفته اند اين دوره زمانه مگر مثل شترديدي؟ نديدي!! رواج دارد برايت تجربه نشده از خيرش بگذر.
بله خواننده عزيز بهتر اين است فعلاً ما هم از خيرش بگذريم و چشم براه اقدامات شجاعانه آن مسئول سياسي شهر بمانيم. فعلاً همين… ارادتمند- راوي
مثل اینکه قضیه دارد بیخ پیدامی کند غافل از اینکه هیچ کس نامه خبرنگار را جعل نکردند بلکه خودشان آن برادر عزیز در جریان نامه بودند لزومی نداشت که ایشان امضا بکنند یا نکنند دونفر دیگر معترض بودند اگر قصد جعل درکاربود اصلا به ایشان نمی گفتند که نامه راامضا کن جعل نامه زمانی صورت می گیرد که طرف از متن نامه اطلاع نداشته باشد دوما چرا فرماندار محترم اجازه می دهند که افرادی که خود را خبرنگار قلمداد می کنند وبرای کسب شهرت متنی را چاپ می کند که اصلا واقعیت ندارد ای کاش آنهائیکه ادعامی کنند که به فرماندار توهین شده نامه را می خواندن که اصلا توهینی در کار نبود بلکه واقعیت گفته شد !سوما هرچند که نگارنده نامه خود را معرفی نکر دبلکه من به شما معرفی می کنم آقای … هستند که با این سابقه پیشکسوتی چه راحت به خبرنگاران توهین می کند غافل از اینکه همان خبرنگار نماها دور برایشان هستند ونه خبرنگاران با صداقت ودلسوز شهرشان چهارما آن کسانی که ادعا دلسوزی شهر می کنند از سابقه بدشان در شهر …. توضیح بدهند که چطور از آن شهر رانده شدند وبه آمل آمدند پنجما چراخبرنگار آملی به خودشان نمی آیند که زمانی که …. چند سالی است که به آمل آمدند فتنه دربین خبرنگاران ایجاد کردند مگر همین خبرنگار بودند که درگذشته پشتگارهم بودند وصندوق تعاونی داشتند آیا درگذشته چنین اتفاقاتی را ما شاهد بودیم و همین خانم اعلام می کنند که آقای …. پیش دادستان وفرماندار شکایت کردند و!!!!!!!!! بگذریم شماره موبایل آقای …. اعلام می شود و ایشان می توانند به سئوالات شما پاسخ بدهند ….
ضمنا از نصیری عزیز می خواهیم که پس از اطلاع از واقعیت مطالب را انعکاس بدهند تا تا خدای ناکرده با نوشتن چنین مطالبی وپس از کشف حقایق شرمنده نشوند .
شتر دیدی ندیدی آفرین بر راوی مرحبا
روز نامه نگاران جوان یاد بگیرن استفاده از اتاق خبر دردی را دوا نمی کند به راوی دست مرازاد میگویم.
یادآوری از بزرگان فرهنگ و ادب که در حقیقت از جمله مفاخر آمل به حساب می ایند دست مایه روزنامه نگاران پیشکسوتی چون راوی است که با قدر دانی از مهدی خان پرتوی صاحب کتاب فرهنگ عوام و امثال و حکم قدرشناسی راوی نشانه روح بلند اوست
خوندم ولی زیاد جالب نبود راوی بیشتر دقت کند
خیلی خوب بود متشکرم از راوی
نمی دانم چرا به برخی آقایان که ادعای بی گناهی می کنند این حبر ثقیل آمده… آیا رفت و امدهای فردی که امضایش جعل شده به فرمانداری و هوارهایش به اینکه ایالهناس من نامه ای امضا نکردم جعل امضا نیست…. انگار آملی ریکا که همان جعل کننده امضا است خوب از خود دفاع می کند….
آملی ریکای عزیز که حساب و کتاب جعل امضاهای شما و دوستانتان از شمار کهکشان ها افزون تر شده است خوب شد این شتر دیدی ندید نوشته شد تا به خود آیید که در شهر چه باند اخاذی راه انداخته اید….. اگر کسی رانده هست یا خیر به خودش مربوط است که این همن مانند بسیاری جعل عنوان ها و روایت های شماست… خبرنگار تازه واردی که شما او را عامل اختشاش می خوانید فکر کنم حرفه ای ترین خبرنگار شهر شماست… مگر قبل از او خبر از آمل به جز گرفتن پول و رانت پخش می شد!!!!!!!!!!! اینگونه نگویید برادر انگار این تازه وارد دست خیلی ها را رو کرده است که بهتان بر می خورد … انگار میخواهید او هم مثل همه خبرنگاران بی اطلاع آملی چشم خود را بر روی باندبازی و رانت خواری شما ببنند.. این آیه را فراموش نکنید… جاءالحق و زهق الباطل
افرین بر شما خودتان دارید خود زنی میکنید
شتر دیدی ندیدی .چون اگر ببینی چشماتو در میارن
عجب مطلبی زدی داداش .تیر به قلب خورد
واقعا دنیای عجیبی است، پر از دو رویی و نیرنگ و نفاق، آقای آملی ریکا جان یادتان میآید حدود پنج شش ماه قبل و یا بیشتر را به یاد دارید، در جمع همه اعضای انجمن خبرنگاران که الان این انجمن را قبول ندارید، به خاطر دارید، مراسم آشتی کنان را میگویم، مراسمی که قرار بود در آن همه سوءتفاهمها با حضور پیشکسوتان و ریشسفیدان این عرصه برطرف شود. جلوی 30 نفر از اعضای انجمن با حدود ..سال سن زدید زیر گریه و به جان فرزندانتان قسم خورید که دیگر کاری به کار خبرنگاران آملی ندارید و حتی ………………………. فعالیت نکند، آخه … قبلی انجمن که واقعا فردی شیاد و کلاهبردار است نامهای را به تعداد زیادی تکثیر کرده و در بین دوستان، آشنایان و مردم و محل کار …….. توزیع کرده که در آن توهینهای ناروایی به شما و مدیرعامل فعلی انجمن به ناحق شده است، به خاطر میآورید که با گریه و زاری گفتید آبرو و حیسیت شما برباد رفت، بعد روبوسی و پایان قائله فردا دوباره با حکم همان آقای شیاد به دادگاه رفتید، نه خوب میدانم فراموش نکردید ولی چه شده که با همان آقای شیاد برادر شد و با هم همه جا هستید و به خیال واهی خود دست به تشکیل باند و گروه زدید خدا میداند ولی میدانم واقعا انسانهای خودخواه و پول پرستی هستید وای به حال شما و خبر آمل که افرادی مث تو و آقای…. خود را پیشکسوت آن میدانید.
آقای املی ریکا شما که داعیه دار خبر و خبرنگاری هستید چرا؟ در محل شما رسم این چنین که فردی شوهر میکند از محل زندگی اش رانده میشود و یا اگر فردا دخترت ازدواج کرد از خانهات رانده میشود و میتوان اسمش را گذاشت رانده شده. واقعا برایتان متاسفام اول یک سوزن به خودتا بزنید و بعد یک جوال دوز به دیگران و همین خانمی که میگید فلان است همه به این باور رسیدند که فعالترین خبرنگار شهرستان است و دست ناپاک شما و دوستانتان را از اخازی و جیب بری در خبر قطع کرده است. .اقعا همانند چنین شیرزنی در خبر مازندران به ندرت پیدا میشود. مرحبا.
شتر دیدی ندیدی مرا به یاد رایزن فرهنگی ایران در بغداد در زمان رژیم گذشته صاحب کتاب امثال و حکم و فرهنگ عوام شادروان مهدی پرتوی آملی نویسنده فرهیخته ای که در آرامگاه خانوادگی اش مدفون است خراب کردند! در شهر خودش غریبانه گوشه ای آرامیده است! راوی را نمی شناسم ولی با آثار قلم وی آشنایی دارم مثلا آخرین یادداشت آن فلانی غوزک پای من نمی شود به آن بلایی که آرامستان جهت بنرهای تبلیغاتی بلوار امام خمینی متاسفانه آورده اند جا دارد از این همه حق شناسی و مسئولیت پذیری در مقابل شهر آمل دارند سپاسم را تقدیم کنم..
نگران نباش راوی تا سیه رو شود هر در او غش باشد
آملی ریکا همان دو نفر باند به اصطلاح خبرنگاری هستند که در زمان حیات شادروان ایرج فرزانه سردبیر هفته نامه امواج خزر طبل رسواییشان را به صدا در آورده, و اکنون در آشفته بازار مسئولیت ها که متاسفانه به علت اینکه در جای خود گمارده نشده اند در نبود فرزانه ها به ادارات نفوذ کرده با مصاحبه ها و چاپ عکس های آنچنانی و ارسال صورتحساب ها به ادارات کسب درآمد می کنند.. بی خبر از اینکه در قانون مطبوعات آمده است تنها پرداختی اینگونه پول ها باید در سرتیتر مصاحبه ها عنوان رپرتاژآگهی قید شده باشد…متاسفانه به علت کم اطلاعی مسولین خصوصا حسابداری ها در سال این پرداختی ها چندین بار تکرار برای آنانی که ضرب شصت زنده یاد ایرج فرزانه را در زمان حیات وی خورده بودند کمتر اتفاق می افتاد این جاعلین امضای برخی از خبرنگاران در تعریف های به ناحق در کنار راهروها و مراکز دادخواهی آمل کارچاق کنی ها خانمان سوز از راه نامشروع پول در آوردن و کسب امتیاز نمودن در کارگشایی ها در پشت هفته نامه ها سنگر گرفتن برای براندازی خبرنگاران جوان عاشق و تشنه خبرنگاری که سعی و تلاش فراوان جهت تنویر افکار عمومی بدون توقع قلم به دست می گیرند و در حققیت با حفظ پاکدامنی خوار چشم آنان شده اند بدانند شتر دیدی ندیدی حق مطلب را ادا نموده است.. خبرنگاران جوان با قلم توانایشان در کنار خواهران همکار خود چون دژ مستحکمی در مقابل سواستفاده ها و پلیدی ها ایستاده و موقع ضرور بانگ رسوایی و کارچاق کنی های آنها در امواج خزر جهت روشن شدن افکار عمومی منتشر خواهد شد و با استفاده ازبیان فقید سعید ایرج فرزانه،
ما زنده بر آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست…
به روانش درودمی فرستم
چرا اینقدر تو سر هم می زنید واقعا شما خبرنگاران آملی بدبخت هستید که دنبال این چیزها هستید
توهین به همدیگه میکنید زیرآب می زنید
جنگ خلقان همچو جنگ کودکان
جمله بیمعنی و بیمغز و مهان
جمله با شمشیر چوبین جنگشان
جمله در لا ینفعی آهنگشان !!