به سال ۱۳۶۳ با حکم رئیس جمهور وقت ، به ستاد مشترک ارتش منتقل و به عنوان جانشین اداره سوم ارتش مشغول به کار شد. امیر سرلشکر مسعود منفرد نیاکی، به تاریخ۶ مرداد ۱۳۶۴ بال در بال فرشتگان گشود.
سید ابراهیم نیاکی، پسر آن فرمانده ی رشید ، خاطره ای بسیار شنیدنی و تکان دهنده از پدر خود دارد که به خوبی نشان گرد دینی بزرگ است که شهدایی چون او بر گردن ملت ایران دارند:
خواهر کوچکی داشتیم که در نوجوانی به سرطان استخوان مبتلا شد. در زمان عملیات «الی بیت المقدس» (آزادسازی خرمشهر) که پدرم در حال فرماندهی لشکر 92 زرهی در خوزستان بود، بیماری خواهرم شدت گرفت و همه از او قطع امید کردند. پدرم به این فرزند ته تغاری اش علاقه زیادی داشت و خواهرم هم خیلی خاطر ایشان را می خواست. با قرارگاه تماس گرفتیم و به پدر اطلاع دادیم که دخترش آخرین روزهای عمرش را طی می کند و هر چه زودتر خودش را برای آخرین دیدار با او برساند. اما پدر قبول نکرد که بیاید. کردیم پدر نتوانست به دیدار خواهرم بیاید و آخرین لحظات عمر خواهر در کنارشان باشد. ایشان در جواب اصرارهای مادرم گفت: «این سربازانی که الان در در حال جنگ با بعثی ها هستند، همه شان فرزندان من هستند، الان من وظیفه دارم کنار آن ها باشم و همراهشان بجنگم » خواهرم در سن 16 سالگی فوت کردند و پدرم تا چهل و هفت روز بعد از وفات دختر ته تغاری اش هم نتوانست به خانه برگردد.
فرمانده ی شهید، امیر «سید مسعود منفرد نیاکی» ، در بهشت زهرای تهران، قطعه 26 ، ردیف 80 ، شماره 47، در انتظار قیام مولایش، آرام گرفته است.
روحمان با یادش شاد
درود بر سردار سرفراز ایران
با سلام و عرض تشكر از مسئولين سايت هراز
اميرسرلشكر شهيد منفرد نياكي از افتخارات ارتش اسلام و خطه علويب مازندران بالاخص طايفه سادات نياك آمل مي باشد. خداوند روح مطهر ايشان را با جداطهرش حضرت امام حسن مجتبي محشور فرمايد. طايفه محترم نياك از اين افتخارات به خود مباهات نمايد و در مواقع ضروري و حساس متحد و همدل باشيد . چه بسا رزمنده دلاور با سابقه 50 ماه خدمت در نبرد با مزودوران بعثي مهندس تورنگ و ساير عزيزان از افتخارات طايفه مي باشند.
آیا الان کسی هست ؟
رحمت خدا بر شما
درود بر شیر مرد مازنی
بی خبر آمده بود فصل عریانی باغ فصل خاموشی وخواب باهجوم همه لشگر باد میروم روی بلندای زمین می نشینم به تماشای غروب وخیره می شوم به دور به جنگلی که در کنار کوه پیر