هراز :پیش از ظهر امروز پیکر شهید سعید اصغری خلبان آملی از مسجد امام رضا آمل تا گلزار شهدا این شهر با حضور پرشور خانواده‌های شهدا، ایثارگران و اقشار مختلف مردم آمل تشییع شد.
سرهنگ سعید اصغری و سروان رضا فانی در جریان سانحه هوایی یک فروند هواپیمای جنگنده از نوع «اف 4» شنبه شب در بندرعباس به درجه رفیع شهادت رسیدند
یادت بخیر سعید جان . خوشا بحال تو و رضا فانی که خوب جایی رفتین
سعید جان و رضا جان عزیزم شهادتو بهتون تبریک میگم
استاد خلبان می تونم یه سوال از شما بپرسم ؟
روحتان شاد
روحت شاد
سلام امروز صدای غرش عقابی اهنین باز ازپایگاه بندرعباس به گوش رسید عقابی میرفت تاباحضورش اسمان وطن راازلوس کرکسهای سیاه پاک کند جای سعید عزیز خیلی خالی دلم برای اون لحجه شیرین شمالیش تنگ شده سعید جان ازیادم نخواهی رفت روحت شاد ای شیرمرد مازندرانی
سعید چه قدر ناراحت شدم از شهادتت.اما شهامت تو بود که ریگی را نشانید.چه قدر حیف تو بندرعباس بودی و ندیدمت.میدانم سعید میخوای بگی بلند آسمان جای من است
سلام روحش شاد
من سرباز هوایی بووم مرد شریفی بود
سعید جان روحت شاد.هر روز وقت رفتن به خونه به عکس نورانیت که ابتدای زادگاهت نصب شده نگاه میکنم
سعید جان روحت شاد و یادت گرامی باد همیشه در قلبمان خواهی ماند
جناب سرهنگ دلم خیلی تنگه همیشه به یادتم امیدوارم سرباز خوبی برات بوده باشم هیچ وقت اونروز رو فراموش نمیکنم که بهم گفتی سعدی فردا که ترخیص شدی با کارت پایان خدمت بیام پیشتون برای خداحافظی اما من اومدم شما نبودی خیلی روز بدی بود با خاطره بدی از نیرو هوایی اومدم بیرون.روحت شاد جناب سرهنگ
سعید جان من در بندرعباس با شما آشنا شدم دانشجو بودم وبا هم همسایه دیواره دیوار هتل u بودیم بعد از اتمام تحصیلم به تهران بازگشتم بطور کاملا اتفاقی در یک ماموریت کاری از شهرستان آمل عبور میگردم ناگهان عکس زیبای جوانی مرا وادار به ایستادن در کنار اتوبان کرد وای خدای من چقدر چهره این فرد برآیم آشناسازی! !آری او همان سال همان سعید خلبان خودمونه حتما در مراسم یادبود شرکت میکنم سعید جان عکس های جلسه پایان نامه من در دانشگاه بندرعباس را مرور کردم اشک در چشمهایم حلقه زده چگونه مرا در آغوش گرفتی وگفتی مهندس هردوت ما دور ازخانواده هستیم ما باهم برداریم روحت شاد