هراز نیوز : در جريان حوادث پس از انتخابات، متن سندي به دست آمد كه از آن بايد به عنوان سند عمليات براندازي نرم با استفاده از روش‌هاي انقلاب رنگي ياد كرد. اين متن توسط محمدرضا تاجيك مشاور خاتمي و موسوي نوشته شده بود.

خبرگزاری فارس: متن سند نوشته شده توسط مشاور خاتمي و موسوي براي براندازي نظام

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، حضرت‌آيت‌الله العظمي خامنه‌اي در خطبه‌‌هاي نماز عيد فطر سال جاري، با اشاره به برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه سال جاری، ذات انتخابات را توأم با نوعی چالش خواندند و تأكيد كردند كه انتخابات، تجلی حضور مردم، مظهر مردم‌سالاری دینی و ذخیره و پشتوانه امنیت کشور است و باید مراقب بود که این پشتوانه بزرگ، به چالشی برای امنیت کشور تبدیل نشود.

اين هشدار رهبر معظم انقلاب ما را بر آن داشت كه روند چالش‌آفريني برخي افراد و جريان‌ها را در انتخابات رياست جمهوري سال 88 و فتنه‌اي كه بعد از آن به وقوع پيوست، بازخواني كنيم تا شايد در جلوگيري از تكرار چنين وقايع تلخي در انتخابات مجلس نهم مؤثر افتد.

آنچه در ذيل مي‌آيد بخشي از اقدامات فتنه‌گران در سال 88 بر اساس اسناد موجود است كه موجب ايجاد چالش امنيتي در كشور شد.

موارد ذكر شده در ذيل، بخش اول گزارشي درباره تشابه زمينه و روش‌‌هاي به كار گرفته شده در انتخابات دهم با روش‌هاي كودتاهاي رنگين است.
بخش‌هاي بعدي اين گزارش و اقدامات عناصر اصلي فتنه و ريشه‌هاي فتنه در گزارش‌هاي بعدي منتشر خواهد شد.

1) نقشه كودتاي رنگي
در كنار سند تأملات راهبردي حزب مشاركت كه به صراحت و البته با زيركي خاصي تحت عناوين پرطمطراقي همچون دموكراسي و … به تغيير نظام سياسي كشور تأكيد داشت و در گذشته گزارش‌هايي در فارس راجع به همين موضوع منتشر شد، متن ديگري نيز در جريان حوادث پس از انتخابات به دست آمد كه از آن بايد به عنوان سند عمليات براندازي نرم با استفاده از روش‌هاي انقلاب رنگي ياد كرد.
اين متن كه از سوي مشاور اصلي موسوي و رئيس مركز بررسي‌هاي استراتژيك رياست‌جمهوري در دوره خاتمي (تاجيك) نوشته شده است، به صراحت، بر اين مسئله تأكيد دارد.
1-1)      «وقتشه» نماد انقلاب رنگي اوكراين
در صفحه و سطر نخست اين جزوه (تبيين سطح نخست تحليل) از جنبش سبز به عنوان پديده شگرفي كه بيش از هر چيز نتيجه و حاصل پديده‌اي به نام «قيام شرايط» يا «شورش موقعيت» است نام برده شده كه يك سطر پايين‌تر در همين صفحه اين قيام شرايط و شورش موقعيت را با عبارت «حالا وقتشه» معني كرده است.

«وقتشه» عبارت نماديني است كه در انقلاب رنگي اوكراين هواداران «يوشچنكو» ليدر اين انقلاب در كنار نماد ديگرشان، يعني رنگ نارنجي آن را در تجمعات و گردهمايي خياباني خود به كار مي‌بردند و براي انقلاب نارنجي آن را در تجمعات و گردهمايي خياباني خود به كار مي‌بردند و براي انقلاب نارنجي اوكراين جنبه سمبليك داشت. «حالا وقتشه» در اين جزوه نيز مانند انقلاب رنگي اوكراين، جنبه محوري دارد و مسائل بعدي با محوريت آن معنا شده و معنا پيدا كرده است. در جزوه مذكور بعد از توضيح معناي «حالا وقتشه» اين عبارت‌ها ديده مي‌شود:

* حالا وقت تبديل جشن به جنبش است؛
*حالا وقت تبديل خيابان به پارلمان است؛
*حالا وقت خيزش يك ملت فراسوي ملاحظات و مقتضيات طبقاتي، فرهنگي، قومي، زباني، نسلي، جنسي، شئوني، ديني، مرامي و سياسي است.
*حالا وقت فرياد صداهاي خاموش است.
*حالا وقت شورش تاريخ عليه خودش است.
*حالا وقت شورش وضع موجود عليه خودش است.
*حالا وقت شورش خودي‌هاي عليه خودي‌هاست (پرندگان گردن‌چرخان).

2-1) پرندگان گردن چرخان و شورش خودي‌ها عليه خودي‌ها
در بين گزاره‌هاي بالا گزينه اخير نيز داراي مفهومي روشن است. «پرندگان گردن چرخان» اصطلاحي است كه در جريان تحولات آلمان شرقي مورد استفاده تحليل گران قرار گرفت… ملوين. ج. لاسكي در كتاب «روشنفكران و انقلاب؛ تجربه آلمان شرقي»، تغييرات سال 1989 آلمان شرقي و برداشته شدن ديوار برلين و پيوستن دو آلمان به يكديگر را تحت عنوان «انقلاب پرندگان گردن چرخان» نام‌گذاري مي‌كند. در واقع منظور از پرندگان گردن‌چرخان، همانطور كه نويسنده جزوه گفته است، تجديدنظر طلباني‌اند كه در ظاهر و لباس خودي قرار داشته‌اند و اكنون كه شرايط آماده است، بايد از اين فرصت استفاده كرد و انقلابي از درون را رقم زد كه اين مسئله نيز در چارچوب انقلاب‌هاي رنگي است.

3-1)  نافرماني مدني
در صفحه دوم اين جزوه از شورش رنگين كماني سخن گفته مي‌شود كه قرار است شورشي در خالق عالم ايراني برپا كند كه جنبش‌هاي مبتني بر «نافرماني مدني» نيز از اجزاي آن محسوب مي‌شوند.

4-1) آماده بودن بسترهاي اجتماعي براي استفاده از روش‌هاي انقلاب رنگي
در توضيحات مفصلي، شورش‌هاي بعد از انتخابات را رفتار جمعي مردم ايران مي‌داند كه تابعي از وضعيت بد موجود است. و وضع بد موجود را كه وضعيت مردم بر اثر رفتار حاكميت است، احساس «بي‌قدرتي سياسي مردم»، احساس «مهجوري سياسي مردم‌»، احساس «بي‌قاعدگي سياسي»، احساس «بيگانگي سياسي»، احساس‌ «بي‌معنايي سياسي»، احساس «بي‌اعتمادي سياسي» و احساس «نارضامندي سياسي» تعريف مي‌كند «بسترهاي اجتماعي انقلاب رنگي).

5-1) حاكميت در مقابل جنبش سرخ
حاكميت را در موضع جنگ با «شمشيرهاي بركشيده» از نيام معرفي مي‌كند كه در برابر جنبش سبز، «جنبش سرخ» را تشكيل مي‌دهند و اينك جنبش سبز در حال مبارزه با آن تحت عنوان «ضد جنبش سرخ» است.
6-1) بحران در حاكميت و آماده بودن بسترهاي سياسي براي استفاده از انقلاب رنگي
همچنين در صفحه سوم اين جزوه، «ضد جنبش سرخ» را نشانه تحولات ژرف و گسترده‌اي مي‌داند كه زيرپوست جامعه در حال شكل‌ گرفتن بين مردم و نخبگان رسمي بوده است و بر اين اساس پيش‌بيني مي‌كند، در آينده نزديك بي‌ترديد حاكميت با بحران‌هاي زير روبرو مي‌شود كه در واقع اين شرايط، شرايط بروز انقلاب رنگي است.
«بحران اعتماد»،
«بحران مشروعيت»،
«بحران كارآمدي و مديريت»
و «بحران وحدت و يگانگي جامعه».

7-1) فضاي بناپارتيستي (استبداد و اقتدارگرايي) در حاكميت
مشاور ارشد موسوي، گرايش فزاينده به يك نظام «بناپارتيستي و نوبناپارتستي» (سمبل نظام‌هاي اقتدارگرا و استبدادي) را علاوه بر نكات ديگر، پيش‌بيني خود از حاكميت مي‌داند.

8-1) توسعه شكاف‌ها در جامعه و نظام سياسي
نويسنده جزوه در سطح تحليل سوم خود و در صفحه 5 جزوه در پوشش تحليل خود از ماجراهاي بعد از انتخابات چند محور اساسي را براي عمل سياسي پيشنهاد و ذكر مي‌كند كه بخش‌هاي مهمتر آن را عيناً ذكر مي‌كنيم.
بي‌ترديد فرداي بعد از انتخابات، فردايي بسيار متفاوت از فرداهاي ديگر براي جامه و كشورماست:

*فردايي كه در آن بايد شاهد تعميق و گسترش «شكاف ميان حاكميت و مردم»، «روحانيت و حاكميت»، «روحانيت و مردم»، «روحانيت و روحانيت»، «دين و دين»، از يك سو و شكاف‌هاي «درون حكومتي» از سوي ديگر بود.

* فردايي كه بايد شاهد راديكاليزه شدن بخشي از حواريون نظام و تنگ‌تر شدن حريم خودي‌ها باشيم.

* فردايي كه در آن بايد شاهد محيط فراملي متشنج‌تر و خصمانه‌تر باشيم.

9-1) تشكيل ستاد مشترك رهبري
در اين جزوه علاوه بر مسائل راهبردي، خطوط ميداني نيز مورد توجه قرار گرفته است. تشكيل «ستاد مشترك رهبري» مركب از نمايندگان «خاتمي»، «موسوي»، «كروبي» و… كه ترجيحاً چهار نفر باشند؛ يكي استراتژيست، يك نفر تئوريسين، يك نفر اجرايي و يك نفر تبليغاتي.

10-1) كميته تدبير «شرايط حال» و «شرايط آينده»
علاوه بر ستاد مشترك رهبري، تشكيل دو كميته تدبير «شرايط حال» و تدبير «شرايط آينده» نيز پيش‌بيني شده است. وظايف كميته تدبير «شرايط حال»‌كه در اين جزوه مركب از زير مجموعه‌هاي حقوقي، تبليغاتي و ضد تبليغاتي، ارتباطات خصوصي و عمومي و… مي‌باشد، تدبير آن چه به نام جنبش جاري است و بازخوردهاي مثبت و منفي آن.
جدول زير نوع كارها و برنامه‌هاي اين كميته را نشان مي‌دهد كه عيناً در جزوه مذكور بيان شده است. كارهايي كه توسط اين جريان در فضاي بعد از انتخابات شد و تطبيقش با اين جدول، خود گويايي واقعيت‌هاي بسياري است كه نياز به توضيح ندارد.

موضوع تدبير

زندانيان و خانواده‌هاي آنان 1- پيگيري حقوقي و سياسي وضعيت زندانيان،2- رسيدگي به خانواده‌هاي زندانيان  3) كمپين … امضا در دفاع از آزادي زندانيان   4) هماهنگي خانواده‌هاي زندانيان براي اقدامات مشترك   5) خنثي كردن اقدامات تخريبي عليه زندانيان   6) مستندسازي وضعيت زندانيان

آسيب‌ديدگان(درون و بيرون زندان) همچون مورد نخست

بيانيه‌ها 1) تشخيص صدور بيانيه 2) تنظيم و صدور بيانيه

ارتباط با شخصيت‌هاي روحاني 1) ارتباط با مراجع و روحانيون ذي‌نفوذ
و غيرروحاني     2) ارتباط با دانشگاهيان و روشنفكران ذي‌نفوذ

مناسبت‌ها و مراسم 1) تقويم‌ مناسبت‌ها 2) خلق مناسبت‌ها
3) برنامه‌ريزي جهت بهره‌برداري
تبليغات و ضدتبليغات
مجلس
مقامات و نهادها

كميته تدبير آينده نيز كه مركب از زير مجموعه‌هاي تخصصي چون كميته تشكيلات و سازمان‌دهي، كميته تبليغات و رسانه و كميته پشتيباني است، وظايف زير را دارد:

*تأسيس رسانه‌هاي زنجيره‌اي (در فضاي مجازي و حقيقي).

*ايجاد تشكيلات منظومه‌اي و خوشه‌اي متكثر.

11-1) تاكتيك‌هاي اصلي
در بخش تاكتيك‌ها دو محور اساسي را مطرح مي‌كند كه عملياتي كردن تمايلات ساختارشكنانه در آن روشن و هويداست و نگه داشتن حاكميت در شرايط بحراني و جنگ با حاكميت در همه مواضع را شامل مي‌شود.
* ممانعت از گذر رقيب از شرايط بحراني و تثبيت خود
* جنگ مواضع بر سر هر موضوع
انتهاي پيام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *