هراز نیوز : غلامعلی رنجبر فرح آبادی بلاگر ساروی  اخیرا در یاداشتی  که بوی تفرقه افکنی در بین شهر های استان داشت در وبلاگ  خود    موضوعی بی پایه و اساسی را مبنی بر  انتقال  واحد علوم و تحقیقات ساری به آمل مطرح کرد .

وی  با ادبیات طلبکارانه مدعی شد که{دکتر } فاضل لاریجانی برای ساری مصیبت آورده است ! جمله ای تشویش آمیز که از یک انسان معمولی بعید است مطرح شود چگونه از کسی که مدرس دانشگاه بوده و مسوولیت اجرایی داشته بیان می شود ؟

اظهارت دیگر ایشان در خصوص شهر های استان هم چندان ناصواب و نابخردانه است که جز ابراز تاسف و طلب بخشش برای ایشان مطلب دیگری نمی توان گفت .

پس از این اقدام به دور از عقلانیت این وبلاگ نویس که هیچ منبع و اساسی نداشت متاسفانه چند پایگاه خبری استان اقدام به پوشش اظهارت ایشان کردند .

روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات آیت الله آملی نیز برای تنویر افکار عمومی توضیح داد که استان مازندران دارای دو واحد علوم و تحقیقات یکی در ساری و دیگری در آمل می باشد .


پس از این توضیح انتظار می رفت غلامعلی رنجبر از نوشته خود پوزش بطلبد ویا حداقل سکوت پیشه کند ولی در رفتاری جالب به جلو فرار می کند و اظهاراتی  را در جدید ترین یادداشت خود منتشر می کند و انرا برای رسانه های مجازی استان ارسال می کند که تا به حال هیچ رسانه ای آنرا پوشش نداده اند ( که البته دلیل آن هم برای خوانندگان محترم واضح است)

اظهارات جدید رنجبر که توام با توهمات زیادی است حاکی از این دارد  که جوابیه رسمی که ازسوی روابط عمومی این دانشگاه نبوده و شخص ثالثی آنرا نوشته است !(پیگیری ما از روابط عمومی واحد علوم و تحقیقات آیت الله آملی مبنی بر صحت انتشار این جوابیه از سوی این دانشگاه می باشد و اینکه هر فردی علاقمند باشد می تواند به دانشگاه مراجعه نماید تا مستندات لازم را مشاهده نماید )

از نظر نگارنده برای اقدامات آقای رنجبر دو سناریو می شود پیش بینی کرد اول اینکه ایشان از روی ناآگاهی و فقط براساس احساسات بومی و نه بر محور عقل اقدام به انتشار چنین مطالبی کرده اند که انتظار می رفت پس از انتشار جوابیه دانشگاه آزاد پا پس می کشید و کوتاه می آمد .

دوم اینکه جناب آقای رنجبر از اصل ماجرا با خبر است و حتی از جزییات وجود دو واحد علوم و تحقیقات نیز خبر دارد  و از طرح چنین موضوعاتی اهدافی دیگر در سر می پروراند ، دلیل  این مدعا هم این است که پیگیر ی های ما از روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات آیت الله املی در خصوص تماس ایشان با آن واحد حاکی از عدم برقراری هرگونه ارتباط از سوی جناب آقای رنجبر با این دانشگاه می دهد ،اگر موارد مطرح شده در یادداشت اخیر وی برایش سوال بوده چرا از طریق واحد علوم و تحقیقات آیت الله آملی پیگیر نشده تا این شبه برایش رفع شود و اصرار بر انتشار شبهات خود! در فضای مجازی دارد .

مانند این جمله تفرقه انگیز  از ایشان که شک ما را به یقین تبدیل می کند :
اگرچه با اصل توسعه واحدهای علوم تحقیقات مخالفتی وجود ندارد ولی چرا این کار برای یکی از فعالترین واحدهای دانشگاه آزاد یعنی واحد قائمشهر و نیز برای واحدهای بابل و چالوس و تنکابن عملی نشده است؟  آیا تاثیر وجودی شخص آقای دکتر فاضل لاریجانی منجر به اتخاذ چنین تصمیمی نشده است؟  البته این مورد به اینجانب ارتباطی ندارد که کی چرا و چگونه از رانت قدرت و مسئولیت و نفوذ استفاده می کند یا نمی کند؟.

در جوابیه دانشگاه آزاد دو تاریخ درج شده است تاریخ اول مربوط به سال 77 است که براساس آن هیات موسس دانشگاه آیت الله آملی تقاضای راه اندازی شعبه علوم و تحقیقات داشته اند و تاریخ دوم تیرماه سال 1390 است که هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی مجوز راه اندازی شعبه علوم و تحقیقات آیت الله آملی را صادر کرده است .

آقای رنجبر به خوبی می داند که دکتر فاضل لاریجانی در هیچ کدام از تاریخ های مذکور رییس واحد علوم و تحقیقات آیت الله آملی نبوده است و در واقع از فروردین سال 1391 به سمت ریاست این واحد دانشگاهی منصوب شده است .

بهر شکل نگارنده امیدوار است سناریو دوم درست نباشد و موضوع پیش امده فقط سو تفاهم و یک کنش احساسی معطوف به هدف بوده باشد .

26 thoughts on “فرار به جلو به جای عذر خواهی !”
  1. اینم بخشی از متن در مورد جریر تبری در ویکی پدیا :
    محمد بن جریر طبری محمد بن جریر طبری (زادهٔ ۲۲۴ در آمل یا طبرستان – درگذشتهٔ ۳۱۰ هجری قمری در بغداد) مورخ، مفسر قرآن و مؤلف کتاب تاریخ طبری است. از طبری به عنوان بزرگترین تاریخ نویس جهان یاد می‌شود. محمد بن جریر طبری در سال ۲۲۴ ه. ق. در آمل یا طبرستان چشم به جهان گشود وی در عین مورخ بودن مفسری پرتوان نیز بود، وی کتاب تاریخ طبری را نگاشت که در آن وقایع به ترتیب سال تنظیم شده و تا سال ۳۰۲ هجری را در برمی گیرد. تاریخ طبری مرجع عمده تاریخ جهان و ایران تا اول سده چهارم هجری است، همچنین این کتاب در واقع مأخذ عمده تمام کسانی واقع شده‌است که بعد از طبری به تألیف تاریخ اسلام اهتمام ورزیده‌اند.

  2. البته اگه به زیر همون مطلبی از ویکی پدیا که خودتون ازش کپی کردی بری، متوجه میشی که نوشته شده اهالی آمل و مشاهیر آمل که اون پدرسوخته متعصبی که داشت مطلب رو عوض میکرد و هرجاکه آمل نوشته رو تبدیل به ساری میکرد نتونست اینو عوض کنه…..
    حالا متوجه شدید شما ساروی ها چه کارها که نمیکنید؟؟؟؟

  3. ضمنا می تونم بگ این خط چیه وسط مطلبتون که ظاهرا چون مطلب رو نخوندین نتونستین این خط رو حذف کنید…. مثل همون کسی که داشت این مطلبو تو ویکی پدیا عوض میکرد

  4. منظورم این خط بود :
    “پس از زمان کوتاهی برای دیدار از وطنش راهی طبرستان شد و در سال ۲۹۰ قمری به آمل آمد.”

    این ها سوتی های همشهری متعصبتون بود که در هنگام ویرایش مطلب ویکی پدیا انجام داد و شما هم پشتش
    دیگه توهین و بی احترامی به گذشته و تاریخ و مردم یک شهر بیشتر از این؟؟؟؟!
    آقای رنجبر واقعا خجالت داره……..
    شما حتی عذرخواهی هم بلد نیستید.

  5. پاسخ آقای رنجبر فرح آبادی به خودش

    سلام و عرض ادب محضر همه مخاطبان ارجمند
    حقیر چند وقتی است که طبق عادت همیشگی ام در اندک فرصت پیش آمده، سایت های خبری (به خصوص مرتبط با استانم، مازندران) را رصد می کنم تا از جدیدترین و بروزترین خبرهای گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و…. مطّلع شده و با مطالعه آن اخبار، هم بر اطلاعات عمومی ام اضافه نموده و هم در تصمیم گیری هایم از آنها بهره ببرم.
    حقیقت این است که تاکنون نامی از غلامعلی رنجبر فرح آبادی نشنیده بودم اما مدتی است که از طریق سایت خبری- تحلیلی هراز نیوز، با این فرد -که ظاهراً گرداننده سایت دل نواز هم هستند- آشنا شدم و البته بدون توجّه به قضاوت های هرازنیوز در مورد وی، خواستم بیشتر در مورد ایشان و نوشته هایش اطلاعاتی کسب نمایم. بنابراین به سایت مربوطه وارد شده و کنجکاوی ها و مطالعاتی داشتم اما پس از چند دقیقه مرور مطالب، بر اوقات از دست رفته ام تأسف خوردم که ای کاش وارد سایتی می شدم تا مطالبی مفید و نکاتی سودمند نصیبم می شد نه اینکه نویسنده اش، دم از یک منطقه خاصّ جغرافیایی زده و آن را حلوا حلوا کند!
    برادر عزیز، جناب آقای رنجبر فرح آبادی!
    گرچه «حبّ الوطن» در متون دینی ما خصلتی نیکو شمرده شده و بسیاری از بزرگان ما بر آن تأکید داشته اند، اما این به معنی توهین و غیریت دانستن بلاد دیگر نیست. هرگز از یاد نبرید که مرحوم میرزا مهدی الهی قمشه ای(رحمه الله علیه) قصیده ای را به مطلع (جهان کشور من، خدا شاه من/ نداند جز این قلب آگاه من) دارند که برای دوستانی چون حضرتعالی که برای آب و گِل بسیار بیشتر از جان و دل اهمیت قائلید، بسیار مفید خواهد بود.
    آقای عزیز!
    خدمت معنوی به جوانان یک مملکت و ارتقای سطح یک مرکز علمی، امری نیست که از ناراحتی اش شبها نتوان خوابید! بلکه برعکس باید در این راه، با افتخار کمک کار عزیزانی بود که در این راه قدم برداشته و بر می دارند (ار نگیری سر خاری ز بُن پای کسی/ نیش دیگر مزن و عقرب جرّار مباش)
    آقای دکتر!
    قلم زدن مستدلّ در این وادی و در عین حال آسمان- ریسمان نبافتن، هنری است که سالها وقت می خواهد تا بدان نقطه برسید. بنده نه حوصله دارم جوابیه ای برایتان بنویسم و نه وقت آن را دارم تا نام مبارک تک تک مفاخر علمی و فرهنگی شهرمان (که هر کدامشان در آسمان علم و معرفت ستارگانی درخشان هستند و شما و همفکرانتان خود نیز به آن یقین داشته اما نمی خواهید ابراز کنید) را برایتان مرور کنم. حق با شماست! بحث شما این موارد نیست، بلکه موضوع مورد مشاجره و دعوای شما «ارتقا نیافتن یک واحد دانشگاهی» در دارالعلم آمل است که روزگاری این شهر، ابوسعید ابوالخیرها را پرورانده اما رئیس محترم و فرهیخته یک واحد دانشگاهی آن به جرم(!) ارتقای آن مرکز علمی امروز باید پاسخگوی کوتوله های فکری و علمی چون شماها باشد!
    آقای فرح آبادی!
    آملی ها خود را در قید غل و زنجیر تعصب های یک شهر-به قول شما- قرار ندادند و مدال طلای المپیک کشتی فرنگی قاسم رضایی عزیز را به همه فرح آبادی ها و مازندرانی ها و حتی ایرانی ها تقدیم کردند شاید به خاطر همین عدم تعصّب باشد که قاسم عزیز ما از مرکز نگهداری کودکان سرطانی شهر شما عیادت نموده و پیام عشق و وفاداری را از یک قهرمان جهان، نثار همه ساروی ها می کند، اما در مقابل، خواب برخی از متعصّبینی چون جنابعالی با شنیدن ارتقای یک مرکز علمی در آمل آشفته شده، گویی هر اقدامی در این راستا باید با اجازه شما مرکز استانی ها باشد!
    سند افتخار ما آملی ها و برگ برنده ما یک – دو تا نیست اما شمارش آن برای شما، جز اتلاف وقت نتیجه ای نخواهد داشت چرا که گفته اند «کسی که خود را به خواب زده، هر چه بخواهی بیدارش کنی، بیدار نخواهد شد» … حال و روز شما متعصبین، زمانی دیدنی خواهد بود که برادران لاریجانی (که دو قوه از قوای مهم کشور را اداره می کنند) روزی برای پیشرفت آمل آستین بالا بزنند. شاید یکی از گلایه هایی که آملی ها در طول این چند سال، از برادران لاریجانی داشته و دارند، نداشتن تعصّب و استفاده نکردن از نفوذ خود برای پیشرفت شهر آمل بود همان کاری که دکتر فاضل، فقط ضربه شستی را به شماها نشان داد و هوارتان را بلند کرد.
    آقای رنجبر!
    بیایید خالصانه و برای یک بار هم که شده به این نوشته خودتان عمل کنید و تعصّب را کنار بگذارید. طوری رفتار نکنید که ما گمان کنیم اگر یکی از طلایی های المپیک، فرح آبادی می بود، نوشته رنجبر فرح آبادی چیزی غیر از این می شد!
    ای من فدای آن که دلش با زبان یکی است….
    درخواست دارم نوشته تان را به صرفاً ورزش محدود نکرده و آن را به فرهنگ و علم و اقتصاد و سایر شاخه ها نیز تعمیم دهید تا امیدوار باشیم علمتان با عملتان منطبق بوده و اثری که از قلمتان جاری می شود، همانی باشد که در دل بدان معتقدید.
    حیف است مخاطبان عزیز، این عبارات به ظاهر زیبای شما را مطالعه نکنند هرچند به “اعتقاد نویسنده به نوشته هایش” ایمان نداشته باشند!
    (به عنوان یک مازندرانی از تک تک ورزشکاران مازندرانی حاضر در اردوی المپیک در تمام رشته ها تقدیر و تشکر دارم و آنها را شهروند خویش می دانم و انتظار دارم که ورزشکاران محبوب ما هم خود را در قید و غل و زنجیر تعصب های یک شهر قرار ندهند و خود را مازندرانی بدانند و به آن افتخار هم بکنند. با امید تبلور بیشتر و پیروزی های ارزشمند ورزشکاران مازندران در میادین آینده./ وبلاگ غلامعلی رنجبر فرح آبادی/ ذیل عنوان قهرمانان را فراشهری بدانیم!)
    ضمن آنکه اینها فقط چند جمله ای بود که خواستم منتج به این نتیجه بشود تا شما گاهی نوشته های قبلی تان را مرور و به آن عمل کنید وگرنه محض اطلاع عرض می شود این نوشته نه جوابیه بود و نه اطلاعیه و غیر ذلک. چون اگر قرار بر نوشتن جوابیه بود «وقت بیشتری» را می طلبید که بنده فاقد چنین گوهر ارزشمندی هستم تا بتوانم از آن برای کسانی که برای رسیدن به دنیایشان به هر تهمت و افترایی متوسّل می شوند، استفاده کنم.
    اللهم لا تجعل الدنیا أکبر همنا

  6. ضمنا این عبارت ” آیا راست است ” در ادبیت عامیانه کاربرد دارد ونه در ی مقاله که هرچند این هرزنامه ای که شما نوشتید، مقاله نیست، تعصبنامه است.
    ضمنا بنده هنوز ملاک فعال بودن یک دانشگاه آزاد را ندانستم!!!!
    اگر به وسعت است که فکر نکنم دانشگاه آزادی به وسعت 75 هکتار وجود داشته باشد و اگر به دانشجو هست که باز هم فکر نکنم دانشگاه آزادی تعداد دانشجویان واحد آیت الله آملی را داتشه باشد.
    لازم به ذکر است که واحد آیت الله آملی چندین سال است که در حال بین المللی شدن است و هیچ چراغ خاموشی در کار نبوده.

  7. باز هم چند تا فحش و تندی اخلاقی توسط دوستان متنسک نثارم شد که ممنونم از این همه خلوص و خداوند انشاء الله نیت خالصانه آنها را قبول فرماید. برداشت های الکی و زمینه سازی برای تشر زدن و تندی کردن و دق دل خالی کردن نهایت خدمتی است که شما دارید نصیب جامعه می کنید. چقدر باید خود را به جهالت بزنید تا ندانید موضوع تشکیل دو واحد علوم تحقیقات نبوده و در همان استفساریه اول به انی مطلب اشاره شده که چرا برای دانشگاه آزاد واحد آیت الله آملی یک واحد علوم تحقیقات جداگانه تقاضا نشود؟ بلکه موضوع حقی بود که به مردم ساری داده شد ولی ظاهراً می خواستند با اعمال نفوذ و استفاده از قدرت آن را به این دانشگاه منتقل نمایند. آقای فرشاد راعی که انگار با خودش هم قهر است جملات را منقطع نموده تا در هر بخش یک توهینی و تشری نثارم نماید که صد البته شایسته شان و شخصیت خود ایشان است و جوابم و اذا خاطبهم الجاهلون قالو سلاما است. یکی بیسوادم می خواند یکی متعصبم لقب می دهد و یکی عظمت آمل را به رخم می کشاند و یکی از وسعت و تعداد بالای دانشگاه آزاد آیت الله آملی برایم افاده می فروشد و در جایی هم مطلب مورد نشر سایت هرازنیوز در مورد قهرمانان را فراشهری بدانیم ضمن قبول کلیات اراجیف نثارم می کند و یکی … خلاصه تکه انداز و آزرده خاطری را توسعه می بخشد تا شاید از نمدی که ساخته اند کلاهی بافته و مطالب بی ارزش سایت دلنواز را مقتضح تر از آنچه هست جلوه دهند. من هم به همه این برادران !!! که رسم برادری را نمی دانم کمک و یاری می رسانم تا وقت خودشان را برای خواندن نوشته های بی سوادی چون من هدر ندهند و زور نزنند تا با ابزار توهین و تشر و هجمه و هجوم و غوغاسالاری و جو سازی و … مرا به کنج برانند و آبروی نداشته مرا به خیال خود بریزند. بهترین راه این است که تعداد ماجورین از کارکرد توهین مسلکی را تکثیر کرده و بدون هیچ شرمی از خود و خدا به بنده خدایی سخت بتازید تا مطلب حق او در لا به لای این گرد و غباری که بلند می کنید گم شود و بعد خودتان ببرید و خودتا بدوزید که چنین گفتید و چنین باید گفته شود و حقت است که بخوری و دم بر نیاری.
    یکی هم در قالب نام هراز با وجودی که 63 خط مطلب برایم می نویسد حیف می داند که وقتش را تلف کرده و رفته سایت دلنواز را مطالعه کرده و شواهدی را گیر آورده که دلیل بر متعصبانه نوشتن من باشد. ای برادر خوب و عاقل و بالغ و عادل من که خود به زبان خود اعتراف کرده ام که آدمی متعصب در دفاع از حق هستم و در این حتی ذره ای هم شک به خودم راه نمی دهم پس چرا وقت عزیز و شریف خودت را بی جهت تلف کردی و خود را در پیشگاه خداوند مسئول قرار دادی که بروی سایت بی ارزش مرا مطالعه کنی تا بهتر و عمیقتر و قوی تر و خشن تر مرا بکوبی و حیثیت مرا نابود کنی. همینجوری هم می توانستی چندتا لیچار مثل دوستان علیم و حکیم خود نثارم بکنی که دیگه دم بر نیارم و از هیچ حقی دم نزنم. عزیز دلم فرشاد خان به این همه ادا و اطوار و بی ارزش نشان دادن اطلاعات دانشنامه ویکی پدیا که متاسفانه بنده بلد نیستم در آن اطلاعاتی را قرار بدهم و اگر هم یک ساروی متعصب این کار را کرده من خبر ندارم و لابد اگر آن برادر ارزشمند آملی اینکار را کرده آدم مطلعی بوده و هیچ تعصبی هم نداشته و اصلاً تنها منبع حقی که می شود اعتماد کرد همین است که بگوید همه چیز از آمل است و بس. و هی زور بزنی که شهره شهر خواندن ابن شهرآشوب را به جرم ساروی بودن به کمتر بودن از سایر علمای عظام و ارزشمند آملی بدون اینکه قائل شوی که داری توهین می کنی متهم کنی و به اصطلاح جایگاه ایشان را در پائین دست تر قرار بدهی و با فرض افراط دیگران در خرج کردن برای بزرگداشت ایشان را از من انتقامش را بگیرید و یا آن فریادهایی را که یک ساروی دیگر برای ساخت یک مدرسه در فضایی نابجا در خیابانی شلوغ بر سر همشهریان خود زده را به من منتسب کنب تا لج خود را کاملتر خالی کرده باشی. نه برادر هر چه در داری خالی کن تا شرمنده مردم عزیز و شریف آمل نباشی و من دوست ندارم حتی یک کلمه بیشتر از آنچه در آن سوال درخواست نمودم بیان کنم که قائل به حتی چهار پنج واحد از علوم تحقیقات برای مازندران هستم و برای بابل و قائمشهر و نور و چالوس و تنکابن هم این حق را محفوظ می دانم و از آقای دکتر فاضل لاریجانی علجزانه و متعصبانه خواهانم که عین کاری که برای واحد آیت الله آملی انجام شده برای آنها هم انجام دهد ولی حاضر نیستم واحد تاسیس شده در یکجا به ناحق به جای دیگری منتقل شود و اینهمه هیاهو و غوغا بپا کردن هم حتی ذره ای تاثیر در اراده ام نخواهد داشت و به فضل الهی تا آخر خط ادامه خواهم داشت و منبعد شما دوستان خوب و اهانتگر را به امان خدا واگذار می کنم و با سلام از کنار مطالب شما گذشته و جوابی برای شما نخواهم فرستاد تا هم وقت شریف شما گرفته نشود و هم بنده شرمنده وقت خودم نشوم ولی به شما قول می دهم که در سایت کم وزن و سبک دلنواز مطالب سطحی و بیشوادانه خودم را همچنان خواهم نوشت و با پف شما هم این آتش خاموش نخواهد شد. انشاء الله

  8. جناب رنجبر شما جوالب خود را در مورد سوالی که فرمودید گرفتید پس چانه چرا؟؟؟؟
    همانطور که گفته شد بین المللی شدن و علوم تحقیقات شدن دانشگاه آزاد آمل در دوره ریاست دکتر صفانییا انجام شده و اصلا ربطی به نفوذ و پارتی بازی برادران لاریجانی نداشت پس لطفا ابتدا این کلام را در ذهن و فکر خود حلاجی کنید و منظور مطلب را درک کنید تا در مورد دیگر مسائل صحبت کنیم…..
    آن چیز که در اینجا مهم است، این می باشد که شما بدون فکر به کامنت ها پاسخ می دهید….
    تمامی کامنت هایی که بنده گذاشتم، فقط و فقط در پاسخ به اظهارات شما بوده است، مثلا شما در کامنتی جریر تبری آملی را ساروی خواندید و اسناد و مدارک ویکی پدیایی رو کردید، بنده هم جواب شما رادادم، در این بین بنده منظور شما را از این داد و بیداد متوجه نشدم!!!!
    ضمنا شا در یک بحث پراکنده گویی می کنید و اصلا هدف واحدی ندارید … یک روز می گویید چرا واحد آمل علوم تحقیقات شد.. یک روز می گویید چرا فلانی این کار را کرد…
    البته همه کسانی که در اینجا کامنت می گذارند، منظور شما را از این مقالاتِ نامقالات می دانند و اینکه به انتخابات سال آینده و کاندیدای مورد حمایت خود فکر می کنید… منتظر دیدن شما در ستادهای انتخاباتی فلانی هستیم …
    در مرود علوم تحقیقات هم باید بگویم هیچ حقی از ساری و مردم شریفش خورده نشده و خواهشا کاسه داغ تر از آش نشوید… علوم تحقیقات ساری در جای خود محفوظ است و علوم تحقیقات آمل همانطور که در اولین مقاله خود بدان اشاره نمودید، یک واحد جدید است و از جایی آورده نشده….
    برای دانشگاه آزاد دیگر شهرها هم ریاست همان دانشگاه ها باید درخواست علوم تحقیقات شدن را بدهند… اگر استحقاق آن را داشتند دانشگاه آزاد مرکز قبول خواهد کرد….

  9. بنده جملات را منقطع نمی کنم… سعی دارم برای راختی شما هر مطلب جداگانه را در هر کامنت جداگانه بگذارم تا استقلال فکری بیشتری داشته باشید….
    نمیدانم این جمله و دیگر جملاتی که گفتید و ما از کنار آن رد شدیم در تربیت شما توهین محسوب می شود یا نه!!!! ::::::::
    یکی از توهین هایی که به راحتی انجام دادید : “آقای فرشاد راعی که انگار با خودش هم قهر است”
    خوب حالا کاری نداریم
    شما همچنان به تخریب جایگاه برادران لاریجانی بپرداز

  10. آقاي دكتر رنجبر اشتباهتون اين بود كه از همون اول جوابشو داديد.ايشون مشكلات و عقده هاي روحي فراواني دارد و كاملا بي ربط و تند جوابتونو ميدهد.اصلا آمل حوزه علميه قم،خوبه؟ .انوشه انصاري هم آملي،خوبه؟اينيشتن اصالتا آملي بود،بازم كمتونه؟ كل ساروي ها دون و بي ارزش،فكر كنم راضي شديد،بسه؟حالا كه هر كي به هركيه اسحاق نيوتن و صوفيا لورن و نيكسون،مائو تسه و توماس اديسون و دكتر حسابي هم آملي بودند.درضمن اقتصاد استان از بندر اميرآباد بهشهر و كارخونه هاي مادرش و شهر صنعتي نكا تامين ميشه نه از بستني و همبر و كراكت كاله كه بيشتيرين مشترياشم همون سارويان.بستني و ماست و خيار جزو صنعت هاي زيرمجموعه اي كه عنوان صنعت واسش زياده كه اينم از صدقه سر كارمنداي آملي صنعت و معدن كه فقط وام همشهرياشونو رديف ميكنن دارين.

  11. خرین کامنت از فردی ناشناس هم به خوبی نشاندهنده عقده روانی این فرد دارد که می خواهند به بنده ربط دهنده و وجود این عقده روانی در ایشون به خوبی از کلماتی که استفاده کردند مشخص هست……
    برادر من، بنده با دلیل و مدرک گفتم … حرف حساب شما چیست؟؟؟؟
    بهتر است بگویم همین همبرگر و ماست و بستنی که گفتید 50 درصد صادرات استان رو انجام میده و حرفیست که اداره کلی در ساری با آمار آن را نشان داده
    ضمنا به نظر شما صنعت به چه چیزی می گویند؟؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *