هراز نیوز : غلامعلی رنجبر فرح آبادی بلاگر ساروی  اخیرا در یاداشتی  که بوی تفرقه افکنی در بین شهر های استان داشت در وبلاگ  خود    موضوعی بی پایه و اساسی را مبنی بر  انتقال  واحد علوم و تحقیقات ساری به آمل مطرح کرد .

وی  با ادبیات طلبکارانه مدعی شد که{دکتر } فاضل لاریجانی برای ساری مصیبت آورده است ! جمله ای تشویش آمیز که از یک انسان معمولی بعید است مطرح شود چگونه از کسی که مدرس دانشگاه بوده و مسوولیت اجرایی داشته بیان می شود ؟

اظهارت دیگر ایشان در خصوص شهر های استان هم چندان ناصواب و نابخردانه است که جز ابراز تاسف و طلب بخشش برای ایشان مطلب دیگری نمی توان گفت .

پس از این اقدام به دور از عقلانیت این وبلاگ نویس که هیچ منبع و اساسی نداشت متاسفانه چند پایگاه خبری استان اقدام به پوشش اظهارت ایشان کردند .

روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات آیت الله آملی نیز برای تنویر افکار عمومی توضیح داد که استان مازندران دارای دو واحد علوم و تحقیقات یکی در ساری و دیگری در آمل می باشد .


پس از این توضیح انتظار می رفت غلامعلی رنجبر از نوشته خود پوزش بطلبد ویا حداقل سکوت پیشه کند ولی در رفتاری جالب به جلو فرار می کند و اظهاراتی  را در جدید ترین یادداشت خود منتشر می کند و انرا برای رسانه های مجازی استان ارسال می کند که تا به حال هیچ رسانه ای آنرا پوشش نداده اند ( که البته دلیل آن هم برای خوانندگان محترم واضح است)

اظهارات جدید رنجبر که توام با توهمات زیادی است حاکی از این دارد  که جوابیه رسمی که ازسوی روابط عمومی این دانشگاه نبوده و شخص ثالثی آنرا نوشته است !(پیگیری ما از روابط عمومی واحد علوم و تحقیقات آیت الله آملی مبنی بر صحت انتشار این جوابیه از سوی این دانشگاه می باشد و اینکه هر فردی علاقمند باشد می تواند به دانشگاه مراجعه نماید تا مستندات لازم را مشاهده نماید )

از نظر نگارنده برای اقدامات آقای رنجبر دو سناریو می شود پیش بینی کرد اول اینکه ایشان از روی ناآگاهی و فقط براساس احساسات بومی و نه بر محور عقل اقدام به انتشار چنین مطالبی کرده اند که انتظار می رفت پس از انتشار جوابیه دانشگاه آزاد پا پس می کشید و کوتاه می آمد .

دوم اینکه جناب آقای رنجبر از اصل ماجرا با خبر است و حتی از جزییات وجود دو واحد علوم و تحقیقات نیز خبر دارد  و از طرح چنین موضوعاتی اهدافی دیگر در سر می پروراند ، دلیل  این مدعا هم این است که پیگیر ی های ما از روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات آیت الله املی در خصوص تماس ایشان با آن واحد حاکی از عدم برقراری هرگونه ارتباط از سوی جناب آقای رنجبر با این دانشگاه می دهد ،اگر موارد مطرح شده در یادداشت اخیر وی برایش سوال بوده چرا از طریق واحد علوم و تحقیقات آیت الله آملی پیگیر نشده تا این شبه برایش رفع شود و اصرار بر انتشار شبهات خود! در فضای مجازی دارد .

مانند این جمله تفرقه انگیز  از ایشان که شک ما را به یقین تبدیل می کند :
اگرچه با اصل توسعه واحدهای علوم تحقیقات مخالفتی وجود ندارد ولی چرا این کار برای یکی از فعالترین واحدهای دانشگاه آزاد یعنی واحد قائمشهر و نیز برای واحدهای بابل و چالوس و تنکابن عملی نشده است؟  آیا تاثیر وجودی شخص آقای دکتر فاضل لاریجانی منجر به اتخاذ چنین تصمیمی نشده است؟  البته این مورد به اینجانب ارتباطی ندارد که کی چرا و چگونه از رانت قدرت و مسئولیت و نفوذ استفاده می کند یا نمی کند؟.

در جوابیه دانشگاه آزاد دو تاریخ درج شده است تاریخ اول مربوط به سال 77 است که براساس آن هیات موسس دانشگاه آیت الله آملی تقاضای راه اندازی شعبه علوم و تحقیقات داشته اند و تاریخ دوم تیرماه سال 1390 است که هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی مجوز راه اندازی شعبه علوم و تحقیقات آیت الله آملی را صادر کرده است .

آقای رنجبر به خوبی می داند که دکتر فاضل لاریجانی در هیچ کدام از تاریخ های مذکور رییس واحد علوم و تحقیقات آیت الله آملی نبوده است و در واقع از فروردین سال 1391 به سمت ریاست این واحد دانشگاهی منصوب شده است .

بهر شکل نگارنده امیدوار است سناریو دوم درست نباشد و موضوع پیش امده فقط سو تفاهم و یک کنش احساسی معطوف به هدف بوده باشد .

26 thoughts on “فرار به جلو به جای عذر خواهی !”
  1. با سلام خواهشمند است جهت تنویر افکار عمومی این توضیح را نیز منتشر فرمائید.
    1- منظور از شخص ثالث خود روابط عمومی دانشگاه آزاد آیت الله آملی است چون من از آقای دکتر فاضل لاریجانی جواب را می خواستم ولی به جای ایشان واحد دانشگاه آزاد آیت الله آملی که اصلاً مورد خطاب من نبوده اقدام به جواب داده و سپس چند نفر را اجیر کردند تا با توهین و هجوم نقد مرا در نطفه خفه کنند ولی به نصرت الهی حق هرگز زیر پوشش ابرهای تیره نفاق باقی نمی ماند و دیر یا زود بر ملا می شود.
    2- شما چرا مدعی شدید و از سایت خود که می خواهد بیطرفانه و آزاد منشانه موضوعات را منعکس نماید با تعصب و لجن مال کردن شخص و شخصین اینجانب اقدامی هماهنگ و همسو با لجن پراکنان انجام می دهید؟ در توضیح دوم اینجانب چند سوال مطرح کردم که به روشنگری بیشتر موضوع خواهد انجامید. این نباید زیاد کار مشکلی باشد و شما و دانشگاه آزاد مربوطه به جای دکتر فاضل لاریجانی در برابرم سینه سپر کنید تا اصل قضیه همچنان مکتوم باقی بماند.
    3- من هیچ ادعایی ندارم اگر معتقد به راستگویی برادر مورد بحث یعنی جناب آقای دکتر فاضل لاریجانی هستیم ایشان با اسناد مورد درخواست بفرمایند هیچ مداخله ای در هیچ مرحله از کار نداشتند و هر آنچه گذشت منهای استفاده از رانت قدرت و ثروت بوده است.
    4- با احترامی که برای سایت شما قائل هستم و امیدهایی که برای حق طلبی از سوی شما دارم امیدوار هستم سایت و شخصیت وارسته مسئولان آن ملعبه دست بازگران صحنه های قدرت و ثروت نشده و رانت بازی در آن معمول نگردد و به هر قیمتی نیت و هدفتان دفاع از حق باشد و روا ندارید در گیرودار تعصب های شهری گری حقوق شهروندان در جایی نابود شده و برای شهروندان دیگری با خدعه و کلک ناحقی به حق تبدیل گردد هر چند این ناحق جدید به شهروندان و خویشان و برادران شما متعلق شده باشد.
    من هم مثل همه آحاد جامعه فردی بسیار ضعیف هستم که به خاطر دغدغه هایم گاهی به وسط موضوعات با شیوه خودم وارد می شوم و نادان هایی که مزد جهالت های شعبان بی مخی خود را از صاحبان زر و زور و تزویر دریافت می کنند همانند جاهلان متهتک به فرمده امام علی (ع) و امام خمینی (ره) با تیزترین حالت ممکن و با سخیف ترین ادبیات ممکن حسابی از خجالتم در می آیند و حرمتم را هر از گاهی هتک کرده و به طرف مخطی پر پیمانه خدمت رسانی می کنند.
    خیلی امیدوارم که از مسیر کج در رسانه متعلق به شهروندان آملی استفاده نشود و شما و رسانه شما در خدمت وثیق شهروندان عزیز و شریف آملی که به خاطر حماسه ششم بهمن حق بزرگی بر گردن همه ما و مردم مازندران و کل ایران دارند قرار داشته باشند و در این مسیر رضایت به ظلم به هیچ شهروند دیگری هم نداشته باشید. این شیوه توضیح خواستن در همه جا معمول است و هرگز نباید فضا را به گونه ای دامن بزنید که عنصری حق گو هر چند هم پر اشتباه باشد از گفتن حق دچار واهمه و ترس شود.
    با احترام: برادر شما غلامعلی رنجبر

  2. برادر گرامی جناب آقای رنجبر
    جهت یادآوری فرمایشات اولیه شما را بی کم وکاست همینجا دوباره یاد آور می شویم .

    آیا راست است فاضل لاریجانی علوم تحقیقات ساری را به آمل منتقل کرد؟
    بازديد : 125
    تاريخ : 91/06/09

    نمیدانم وضع استان چگونه است؟ با تغییراتی که در دانشگاه آزاد کشور رخ داد و فاضل لاریجانی در علوم تحقیقات قدرت گرفت مصیبت برایی ساری درست کرد و یکبار دیگر به جای اینکه یک واحد جدید در آمل بر پا نماید واحد علوم تحقیقات استان را به آمل منتقل کرد و صدایی هم به اعتراض بلند نشد.

    نمایندگان ساری باید پاسخ بدهند در این غوغاهای دعوای داخلی شهرستان یکبار دیگر کلاه گشادی بر سر شهر ما گذاشته شد و همه سعی کردند با سکوت از کنار آن بگذرند. چرا؟

    آقای دکتر شجاعی و آقای مهندس دامادی چرا بی تفاوت از کنار این مسئله می گذرید؟ آیا بر سر واحد علوم تحقیقات معامله پشت صحنه صورت گرفته یا فشارها از بالا آنقدر زیاد است که ترجیح دادید سکوت کرده و حرفی نزنید؟ به هر حال این ظلم بزرگی به ساری و شهروندان ساروی است که واحد راه اندازی شده را از این شهر به آمل ببرند. قبلاْ هم دانشگاه مازندران دانشکده دامپزشکی را که توسط دوستان دانشکده کشاورزی سابق و اینجانب به همراه نمایندگان وقت ساری پیگیری شده بود با بی کفایتی و خیانت رئیس وقت دانشگاه مازندران و طی یک معامله کاملاْ سیاسی به آمل داده بود.

    اگر این اتفاق برای بابل افتاده بود دمار از روزگار مسئولان استان و کشور در می آوردند. حتی مردم بابلسر نیز در مقابل یک دانشکده مهندسی شیمی که به بابل منتقل شده بود ساکت ننشستند و آنقدر اعتراض کردند تا وزارت علوم در مقابل این یکی چندین دانشکده جدید با کلی امکانات به آنها داد.
    لطفا خودتان هم یکبار دیگر مطالعه بفرمایید .قضاوت هم با مخاطبان عزیز

    1)در این مطلب کجا شما از دکتر لاریجانی سوال پرسیدید ؟
    2) لاجرم فرض محال که شما از آقای دکتر لاریجانی سوال داشتید جای درج سوال !!! (بخوانید توهین ) در وبلاگتان بود یا اینکه از دفتر شان می پرسیدید ؟
    3) شما انسان باتجربه و آشنا به مسائل اداری هستید جای تعجب هست ندانید که پاسخگویی به سوالات رسانه ها وظیفه ذاتی روابط عمومی هاست .که بی تردید هر روابط عمومی قبل از انتشار پاسخ ، نظر رییس مجموعه را خواسته و پس از جلب نظر وی اقدام به انتشار پاسخ می کند در واقع پاسخ روابط عمومی پاسخ رییس است .اما یک حالت دیگری هم دارد مگر اینکه شما نماینده مدعی العموم بوده باشید که از اشخاص سوال کنید که جای ان در دادگاه است و نه در رسانه ها

    4) جناب رنجبر شخصیت شما و خاندان شما که از نیروی های ارزشی این دیار هستید قابل احترام هست و کسی قصد تخریب ساحت شما را ندارد ؟ اما آیا واقعا قصد شما روشنگری و تنویر افکار عمومی است پس سخن حق از هر مرجعی که باشد باید برای شما حجت باشد .
    5) اینکار که شما در ان اصرار دارید و از اصطلاحات نامانوس استفاده می کنید مثل اجیر کردن ، رانت خواری و… تهمت زدن و تخریب چهره علمی و فرهنگی دکتر فاضل لاریجانی و اخوان شان است که مایه افتخار ایران اسلامی هستند و ما مازنی ها فرق نمی کند همه مازندرانی ها به آنها افتخار می کنیم .
    6 ) ظلم بزرگی است که شما استاد فرزانه دکتر فاضل لاریجانی را این گونه خطاب می کنید یادتان که هست ( فرمودید برای ساری مصیبت آورده ) چه مصیبتی آورده است ؟ این ظلم بین و روشن نیست ؟ اصلا ایشان در ان زمان که این واحد علوم و تحقیقات آیت الله آملی شد رییس واحد نبودند .
    7 ) آقا ی رنجبر شما فرد قابل احترامی هستید اما برخی از فرمایشاتتان غیر عقلانی است اگر هرروز هر وبلاگ نویسی بیاید داخل وبلاگش از هر مسوولی سند بخواهد و بگوید اگر به من نشان ندهی پس متهم هستی که فاتحه کشور خوانده است
    8 ) از شما برادر گرامی که خودرا مطیع رهبری می دانید بعید است که در اجرای فرمایشات معظم له نافرمانی کنید مگر آقا بار ها خطاب به وبلاگ نویسان و قلم به دستان نفرمودند بی اساس مسئولان را متهم نکنید و سیاه نمایی نکنید .
    9) جناب رنجبر شما مارا به عدالت خواهی و حق طلبی دعوت کردید از شما سپاس گزاریم و سعی می کنیم با عنایت خداوند متعال در این راه گام برادریم مطمئنا دراین راه نیازمند مساعدت همه حق طلبان هستیم تمامی یاداشت های شما در یکسال اخیر در هراز نیوز منتشر شد
    اما چرا در این مورد سه پاسخ به مطلب شما داده شد .
    لطفا یکبار دیگر یادداشت تان را مطالعه بفرمایید ، به امام رئوفی که زائرش بودید یکبار دیگر بین خود و خدای خود قضاوت کنید شما برای رضای خدا این واژه ها را نوشتید ؟
    شجاعت انسان در پذیرش اشتباه است نه توجیه آن
    در طول این یکسال تمامی مطالب حق طلبانه شما را با افتخار منتشر کردیم ولی این مطلب تان بوی تفرقه و اختلاف می داد .
    اگر غیر از این است خدا ما را ببخشد و از سر تقصیرات ما بگذرد .
    در نهایت به عرض شریف برسانیم هراز نیوز سایت آملی ها نیست بلکه متعلق به همه ایرانی ها و خصوصا همه مازنی های عزیز است .این رسانه تنها یکسال است که به فضای مجازی وارد شده است و در حال حاضر پربازدید ترین سایت خبری تحلیلی در استان مازندران است که رویدداهای ایران و جهان و مازندران را پوشش می دهد .

  3. برادر چه می دانید؟از خود چه دارید؟
    به نام خدایی که جان می بخشد و جان می ستاند

    سلام و ادب خدمت آقای رنجبر!
    در روزهای اخیر زندگی تلخ و شیرین شهرهای مازندران بیانیه ها و کلاماتی را به کار بردید که به دور از عقل و درک و ادب است.
    گفته اید چرا واحد علوم تحقیقات باید در آمل باشد و درستی آن را نقض کرده و نمی گوییم توهین به جناب آقای دکتر لاریجانی کرده اید ولی گفتن لاریجانی برای خانوادی ای بزرگ در عرصه سیاست جهان که همگان دکترای ادبی و پزشکی را دارا هستند درست است؟
    نیامده ایم دوباره حرف های گذشته را به وسط بکشانیم
    برادر ارجمند از شما سوالی دارم آیا می دانید نظامیه یعنی چه؟ 7 شهر یعنی چه؟ بعید می دانم چون کسی که قدمت و بزرگواری شهرش را فرح آباد صفوی با قدمت 700 سال می داند بعید است بدانند جزو هفت شهر اول دنیا در علم باشی یعنی چه؟ متاسفانه شهرها از هم پاشید وقتی که ساری به وجود امد از دوران قاجار ساری مرکز مازندران شد .. برادر عزیز متاسفانه کار به جایی کشیده است به عظمت شهر آمل که یک زمانی برای تردد در شهر وضو می گرفتند و اسم ان را هم سان با بغداد و ری و نیشابور و فارس می آوردند حالا گرفتار شما ساروی ها عزیز شده ایم که حتی باید اجازه آب خوردن را از شما بگیریم .. شما می دانید سکایی ها یعنی چه یا فقط اطلاعات شما درباره یک مکعب تاریخی فرح آباد است؟ شمایی که می گویید با پارتی بازی واحد اسلامی آمل به علوم تحقیقات تبدیل شد می دانید شهری که دارالعلم و شهر عالمان و آیت های بزرگوار و حکیمان و محدثان است یعنی چه؟
    بهتر است یک افشاگری انجام دهیم .. برادر عزیز شمایی که خون دل می خورید بفرمایید برای تنها شهره شهرتان شیخ شهر آشوب چه مبلغی بودجه گرفته اید ؟ دروغ است که به اندازه بودجه سه همایش بین المللی در امل است املی که باید حرف اول را در کشور بزند حالا بودجه فرهنگی آن کمتر از یک شهر با یک عالم است.

    آمل سرای جریر طبری است که با خنده و نداشتن علم ان را حتی به ساروی هم لقب دادید..آمل بزرگ است نیاز نیست بگوییم خودتان هم می دانید دنیا هم می داند وقتی کتاب تاریخ را ورق می زند در اولین نقشه ایران باستان نام Amards به چشم می خورد در زمانی که فقط هکمتانه بود و فارس و آمارد. شما کجا بودید؟ زمانی که میر حیدر ها و شریف العلما ها و ربن و فخر طبری ها و ابن سهل کوهی ها محمد بن محمود آملی ها شیخ حیدر آملی ها و بن ربن طبری و فرخان طبری ها به وجود امدند ساری کجا تشریف داشت؟ و حال هم با افتخار نمی گویید علامه حسن حسن زاده آملی یا علامه جوادی آملی از پسوند آملی رضایت ندارید؟ به استاندار محترم جناب مهندس طاهایی بگویید تا به حال دشت لار امده اند آیا می دانند بزرگترین دره جهان کجاست؟

    از قدمی ترینجاده جهان و منطقه ایران لاریجان آمل چه می دانید ؟ از نماد ایران قله دماوند چه می دانید؟ استاد عزیز از شکل شاه و قلعه ۳۰۰۰ ساله و آتشکده ای ۱۲۰۰ ساله و روستاهای باستانی آن و آب های معدنی شفا بخش ان چه می دانید؟ اگر همان بودجه مرمت فرح آباد دوفرسخی را به بزرگترین منطقه ایران می دادند اهم از حمام شاه عباسی و عدالت رعایت می شد ان گاه می آمدید فرح اباد فرح آباد به راه می انداختید..!این انصاف است؟چقدر سکوت کنیم؟

    کوتاه ترین طنز جهان هم را به خود اختصاص داده اند از این بابت می گویم که اگر زلزله ای زخ دهد شاید قله دماوند را یک کیلومتر جا به جا کند ولی چگونه بیش از صد کیلومتر از ساری به آمل نقل مکان کرد و تحریف تاریخ را انجام داده اید کجای دنیا دماوند ساری نوشته است کجای دنیا آرش از ساری تیر انداخته است نکند قله دماوند در ساری است و این قله که در لاریجان آمل موجود می باشد بدل آن است؟
    آیا می دانید اسبچه خزر یعنی چه اسب های تخت جمشید فرزند آمل هستند با یک جستجو کوچک با جزئیات ان آشنا شوید
    آمل دو بار پایتخت ایران شد و در کتاب های و منابع هست ولی فقط در کتاب تاریخ مازندران نامی نبرده شده می شود بگویید تا این اندازه تجزییه تاریخ برای چه ؟ اشکانیان و علویان پایتخت آمل.!

    دوست عزیز بزرگوار گفتنی ها زیاد است با احترام می گوییم به جای بحث و مجادله بهتر از با تاریخ 700 سال سرو کار داشته باشید نه تاریخ های 10 هزار ساله و 32 هزار ساله (روستا بلیران) شما حتی یک قلعه و یک آتشکده در شهر خود ندارید.این را بدانید ما اگر ساری بودیم و شما آمل آن وقت بود که به داشته های آمل می نازیدید و فرصت نفس کشیدن هم نمی دادید حتی از این هم اندکتر.
    راحت نوشته ام تا راحت متوجه شوید
    لازم باشد بیشتر مدارک ها را اهم از نقشه و مطالب صحبت شده را درج خواهم کرد گرچه لازم نیست و می دانیم که می دانید وبا یک جستجو کوچک ان را می یابید.

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    علیرضا قائمی دلارستاقی-مهندس عمران

  4. احساسات متعصب نخبگان خطر آفرین است..!/نقدی بر اظهارت غلامعلی رنجبر
    دانشگاه آزاد اسلامی آرم

    هراز نیوز : محمد قنبر نیا دانشجوی دانشگاه آزاداسلامی در وبلاگش نوشت :نهم شهریور ماه در وبلاگ دل نواز متعلق به آقای دکتر غلامعلی رنجبر طی مطلبی انتقادی و با قلمی تند به ارتقا واحد دانشگاهی آیت الله آملی به واحد علوم و تحقیقات تاخت که اتفاقا در پایگاه خبری بلاغ هم کاور شد .

    همچنین در این یادداشت کوتاه دکتر فاضل لاریجانی ریاست واحد علوم و تحقیقات آیت الله آملی هم مورد هجمه قرار گرفت . که به عقیده نگارنده غیر منصفانه و متعصبانه بود که دست بر قضا با واکنش روابط عمومی واحد علوم تحقیقات آیت الله آملی رو به رو و تا حدودی از این هجمه کاسته شد.

    بماند که اطلاعات اشتباه نوشته آقای رنجبر به قدری واضح بود که برای هر مخاطب عامی هم تعجب آور است که چگونه یک استاد دانشگاه و فعال علمی از تحولات استان خود بی خبر است!!

    اما استاد ارجمند آقای رنجبر خطر اصلی این نیست که شما با اطلاعات غلط یادداشتی نوشته که اتفاقا بدون بررسی صحت آن در پایگاه خبری ارزشی مانند بلاغ هم کاور می شود بلکه مخاطره مهم نوع دیدگاه شماست که به روشنی در قلمتان واضح است دیدگاه متعصبانه شما به ساری و شهر خودتان این مفهوم را میرساند که هر کس باید فکر خودش باشد و بر فرض اگر شخصی به مقامی رسید به جای رسیدگی به مناطق محروم اول باید به فکر شهر خود باشد..!

    حال گذری بر نقد شما خواهیم زد…

    شما معتقدید که نباید امکانات اموزشی از مرکز استان خارج شود و حتی مثال اوردید که در فلان شهر در فلان دانشگاه اجازه ی خروج حتی یک دانشکده را هم ندادند.!

    استاد با اجازه تان نقدی بر نقدتان میزنم و کلام را به پایان میرسانم

    اولا بر فرض که گفته ی شما در مورد انتقال واحد علوم تحقیقات از ساری به امل درست باشد که مشخص شد اینگونه نبود و در واقع مازندران صاحب دو واحد علوم تحقیقات شد اما اگر هم اینگونه بود خب چه نقدی بر ان وارد بود که اینگونه بر دکتر فاضل لاریجانی تاختید و قلمتان رو تیز به رویشان گرفتید ایا نه اینکه انقلاب ما و قانون ما بر مبنا عدالت بنا شده است؟ایا دانشجویان شهر های امل و نور و محمود اباد و چالوس و تنکابن نباید از امکانات اموزشی برخوردار باشند و تنها همه امکانات باید محصور در مرکز استان باشد؟به عقیده ی این دانشجو اگر دیگر شهر ها اجازه ی خروج حتی یک دانشکده را هم نمیدهند کار بس اشتباهی است و گناهشان بر دامن خودشان است.

    نقد دوم این است که ما همه مسلمانیم و همان طور که میدانید تعصب در اسلام به شدت نهی شده اگر همه بخواهیم به فکر قوم و خویشاوندان خود باشیم چگونه میتوان شرایط یک جامعه منتظر را فراهم کرد؟

    نه اینکه چون دانشجوی واحد علوم تحقیقات ایت الله املی هستم بر موضع شما نقد میگیرم!

    قبول دارم که کور سویه هایی از نقد شما صحیح است اما اگر حتی دانشجوی واحد ایت الله املی هم نبودم باز هم با موضع شما موافق نبودم چون معتقد به این پیام اسلامم که نباید عدالت را فدای تعصب کرد

    موفق ودر پناه حق

    دانشجوی آزاد اسلامی

  5. پاسخ وبلاگ نویس آملی به تفرقه افکنی یک بلاگر مرکز استان !
    مازندران

    هراز نیوز : پس از انتشار مطالب بی پایه و اساسی و تفرقه افکنانه بین شهر های استان مازندران در وبلاگ غلامعلی رنجبر فرح آبادی .ابوالفضل بادپا وبلاگ نویس آملی در آخرین پست وبلاگ خود مطلبی را در پاسخ به این اظهارت بدین شرح نوشته است :

    چند کلمه ای با جناب آقای غلامعلی رنجبر فرح آبادی

    سلام علیکم

    بنده قصد توهین و جسارت خدمت حضرتعالی ندارم و سعی دارم مختصر چند جمله ای خدمتتان تقدیم نمایم.

    نمی دانم وضع استان چگونه است…

    مصیبت از آنجا شروع می شود که بیش از ۳۱ سال است آب لار مازندران را به تهران انتقال می دهند و یک باغیرت در مرکز استان صدایش در نمی آید …

    مصیبت از آنجا شروع می شود که به حریم و جغرافیای مازندران که حکم ناموس را دارد تعدی می شود و یک باغیرت در مرکز استان صدایش در نمی آید…

    ابتدای مطلب عمق کینه و عقده جناب عالی نسبت به برادر ارجمند دانشمند فرزانه جناب دکتر فاضل لاریجانی آملی را بر همگان روشن ساخت و ایشان را فاضل لاریجانی خطاب کردید و در گفتارتان از ابتدا ادبی به خرج ندادید .

    در جای دیگر اشاره کردید : در این غوغاهای دعوای داخلی شهرستان یکبار دیگر کلاه گشادی بر سر شهر ما گذاشته شد …

    جناب آقای رنجبر فرح آبادی مگر تاکنون بر سر مردمان دیگر شهرهای مازندران کلاه گشادی گذاشته می شد ؟ چرا مسئولین و سیاسیون و … ساروی ها در فکر کلاه گذاری و کلاهبرداری و غیره و ذالک برای مردم دیار طبرستان هستند ؟

    چرا خود را تافته جدا بافته تر از دیگر شهرهای مازندران می دانند ؟ چرا راهکارهایی برای مشکلات مردم ارائه نمی دهید ؟ مگر واحد تحقیقات یا دانشگاه دامپزشکی به آمل انتقال داده شد چه تحفه ای بود که به آمل داده شد و آمد ؟که اینگونه سخن می گویید و حرف از خیانت و … می زنید !!! بیمارستان های تخصصی و فوق تخصصی و تمامی امکانات خدماتی و رفاهی و آموزشی و…را مانند یک غده سرطانی در مرکز استان جمع آوری کردید اجازه نفس کشیدن و رشد به دیگر شهرهای مازندران ندادید این خیانت به دیگر شهروندان مازندرانی نیست؟

    بروید رامسر و تنکابن و دیگر شهرهای غرب مازندران را ببینید که این دو شهر نسبت به ساری چند سال عقب هستند ؟ ببینید این شهرها توسعه ای داشتند ؟ و حال بخاطر یک واحد علوم و تحقیقات گریبان چاک می زنید چیزی نشده یک واحد علوم تحقیقات دیگری در مازندران شروع به فعالیت کرد و حقی از مردم ساری برده نشده که اینگونه آشفته شده اید؟

    برادر گرامی چیزی از مردم مازندران کم و کاسته شد که شما جوش آن را می زنید؟ جناب آقای رنجبر سطح دید خودتان را بالاتر ببرید مگر آملیها و دیگر شهرها همشهری و هم استانیهایتان نیستند ؟ مگر تمام امکانات و خدمات باید مختص مردم به ساری باشد؟

    جناب آقای رنجبر اگر دلتان برای مازندران می تپد؟بیش از ۳۱ سال است که آب سد لار استان مازندران را به استان تهران انتقال می دهند و یک باغیرت از مرکز استان صدایش در نمی آید؟ دلیلش چیست؟ دلیل خودخواهی برخی از افراد در مرکز استان است .

    جناب آقای رنجبر پلور و گدوک و میانکاله مازندران را بعنوان بخشی از استان تهران و… معرفی می نمایند و کسی از غیرت در مرکز استان حرف نمی زند ؟ حال چه شده بخاطر چیزهای پیش پا افتاده حس ناسیونالیستیتان گل کرد ؟

    برادر گرامی در مراسم سالگرد آیت الله میرزا هاشم آملی خدمت حضرت آیت الله طبرسی نماینده ولی فقیه و امام جمعه ساری رسیدم و مشکل تجاوز به حریم مازندران را با ایشان در میان گذاشته ام اما اینطور احساس کردم که دغدغه ساری بیشتر برایشان اهمیت دارد تا دیگر شهرهای استان مازندران !!!

    چند روز قبل تر خدمت استاندار محترم در دیدار مردمی رسیدیم و مشکل را در میان گذاشتیم اما ایشان ابراز داشتند که بنده هر وقت به تهران می روم و بعد از جلسه وقتی از محور هراز عبور می کنم و توفقی در آستانه امامزاده هاشم (ع) می نمایم و از سرویس بهداشتی آن استفاده می کنم هیچ مشکلی نمی بینم که این مناطق زیر نظر استان تهران باشد تا مازندران نظافت در آنجا به خوبی رعایت می شود تا در مازندران ، ما در استان مشکل نظافت و … را داریم .

    جناب رنجبر

    همانگونه که مستحضرید و مردم مازندران هم به خوبی آگاه هستند به گفته حضرتعالی معامله پشت صحنه صورت گرفته یا فشارها از بالا آنقدر زیاد است…

    دستان پنهانی در مرکز استان وجود دارد تا حریم شهرستان آمل را کوچک تر از این کنند ، ان شاء الله مرکز مازندران به زودی به آمل انتقال داده می شود و این پایانی هست بر خواب کسانی که چشم دیدن مازندران آباد و توسعه یافته را ندارند.

  6. مدیر مسئول محترم سایت هراز نیوز
    با سلام مجدد و تکشر از انتشار توضیح مجدد انشاء الله همه ما با صداقت در گفتار و رفتار برای رضای خدا و دفاع از حق مردم قلم زده باشیم. در جواب چند پرسشی که مطرح فرمودید در همان سوال تیتر مقاله مبرهن است که راستی و درستی این اتفاق مربوط به عمل و فعل یک شخص است که در درجه اول محق به پاسخگویی می باشد. بنابراین ایشان در صورت صلاحدید می توانند پاسخگو باشند.
    سوال از اشخاص جایش در دادگاه نیست بلکه بسیاری از سوالات جایش در بخش های مختلفی از جامعه است که سوال مربوط به کارهای عمومی مردم جایش در مطبوعات و رسانه ها است.
    بله محققاً روشن شدن موضوع هدف اصلی بوده و نمی توان مدعی شد که این تنها ادبیات ممکن برای بیان موضوع است و یا درست ترین حالت می باشد. می توان در جزئیات آن اشتباهاتی هم پیدا کرد و با بریدن جملات آن را به منظورهای انحرافی و برداشت های ناصواب هم سوق داد. من پاسخ روابط عمومی را مطلقاً رد نکردم ولی مدعی هستم هنوز این اسنادی را که به شماره ها و تاریخ آن اشاره می کنند با اتفاقاتی که در دانشگاه مادر مازندران برایم افتاده می تواند دارای استنادات اشتباه باشد.
    حرفم این است که اگر هم بخواهد روابط عمومی دانشگاهی جوابگوی این به قول شما اتهام باشد آن روابط عمومی واحد علوم تحقیقات کشور و دفتر جناب دکتر لاریجانی است.
    در جواب سوال 5 و 6 باید عرض کنم اگر معیار انصاف باشد کم نیستند کسانی که افراد را از هر سنخ اجیر می کنند تا افرادی را از تاتاثیرگذاری بیاندازند و باصطلاح مفتضح کنند و خود شما اگر مکتوبات منتشر شده توسط دوستان را که در پایان همین بخش آوردید را به دقت مطالعه بفرمائید به واقعی بودن این بحث پی خواهید برد. آسمان ریسمان کردن های آقای قائمی دلارستاقی و آقای بادپا و یک دانشجوی بی نام همه از همین مقوله هستند که به جای حق گرایی به موضوع ساروی و آملی پرداختند و اصل مسئله را که بحث انتقال واحد علوم تحقیقات از ساری به آمل مورد سوال بود را با بیان عقده های تاریخی و خواسته های شخصی و یا حتی عمومی متعصبانه شهرستانی مخلوط کرده و تحویل دادند تا مانند کامنت نویسانی که با ایجاد شلوغکاری بخواهند حرف خودشان را به کرسی بنشانند رفتار کرده باشند. یکی سوابق تاریخی آمل را به رخ می کشد و وجود شخصیت های ارزشمندی نظیر حضرت آیت الله حسن زاده آملی و حضرت آیت الله جوادی آملی محملی برای حمله به شان و جایگاه ساری و مسئولان استانی که به ندرت ساروی هستند و آنهایی هم که ساروی هستند در جایگاه تاثیر گذار بودجه ای قرار ندارند، برای آمل حق مرکز استانی قائل بشوند و در پناه این استدلال به خود و همه همفکران خود حق دهند که ساروی زدایی را شعار و حق خود بپندارند و جوابگوی هیچ مسئله ای نباشند.
    منظور این است که اگر ظلمی به ساری و مردم ظاری شد از نگاه این دوستان مهم نیست و هیچکس حق دفاع از آن را ندارد و با یک هجمه هماهنگ باید توی دهان مدافع حق زد. این روش کهنه و قدیمی شده و به این سادگی نمی توان از تاثیر در کاربرد آن مطمئن بود. این رفتار برخورد جاهلانه ای است که چندتا لیچار چاروداری منتهی اینبار با پشتوانه استدلال های تاریخی و بی اطلاع خواندن حریف از وقایع تاریخی و اینکه آرش از دماوند بود که تیر به سمت فلان نقطه پرتاب کرد که مرز ایران و توران را تعیین کند و استلالاً باید حق را اینگونه تعریف کرد که ساری از قاجاریه مرکزیت یافت و باید این مرکزیت تغییر کرده و به جای دیگری منتقل شود. این موضوعات و استدلال های سخیف و سبک کننده شایسته جوابگویی نیستند و بنان ندارم به آنها وارد شوم و هرچه این دوستان زور بزنند جواب مستقیمی از من نخواهند شنید ولی موضوع سایت هراز نیوز که خود اذعان فرمودید مطالب حقی را از جانب من منتشر فرمودید که جای بسی تشکر و امتنان دارد با آنها بسیار متفاوت است و من شما را بسیار وزین تر و منطقی تر از آنها می پندارم.
    در پاسخ سوال 7 عرض می کنم حق با شما است و یک مسئول به تنهایی وقت ندارد به تمام پرسش های وبلاگ نویسان جواب بدهد ولی روابط عمومی آن مسئول با اسناد و مدارک باید پاسخگو باشد وگرنه چرا مسئولیت را می پذیرد؟ سوال شخصی نیست که از کنار آن به آسانی گذشته شود بلکه سوال در مورد تضییع حقوق یک شهرستان است و بدعتی که همه باید بر سر بدعت گذار فریاد بکشند. اگر چنین اتفاق افتاده باشد این یک مصیبت واقعی است و اگر نیافتاده باشد جوابش خیلی ساده است و آن اینکه مطابق این مدارک این اتفاق بدینگونه افتاده و بدانگونه نبوده است بنا براین مثلاً مصیبتی را برای آن نمی توتن متصور شد. حال این چه ربطی به یقه گیران حرفه ای دارد نمیدانم؟ من که خودم را در موضع دفاع از حق مردم ساری قرار دادم و فی نفسه هم دوست ندارم اگر حقی برای مردم آمل یا هر شهرستان دیگر تعریف شده باشد آن را بع مرکز استان منتقل کنم. عملکرد دیگران به خودشان مربوط است ولی شما برای عملکرد من در دوران مدیریت استانی ام می توانید به مسئولان وقت جهاد آمل مراجعه فرمائید و از آنها استفسار بفرمائید که آیا من کمترین حقی از شهرستان را به استان برده ام و یا حق شهرستانی را از آن دریغ کرده ام یا بلعکس سینه هایم را در برابر نمایندگان زیاده خواه که برای رای دوره آینده خود فشار می آورند که پروژه ای را از یک روستا دریغ کرده و به جای آن به روستای پرنفوذ تر و پرجمعیت تر که الزاماً رای بیشتری هم دارد اختصاص بدهم با بد کردن خود و از دست دادن اعتبار خود در نگاه نماینده از حق آن روستای ضعیف دفاع کرده و هرگز نگذاشتم تضییع حقی ایجاد شود.
    من پیشنهاد می کنم این را در تمام شهرستان های استان جستجو کنید و اگر یک مورد از این مسئله را توانستید پیدا کنید بفرمائید تا با وجود گذشتن چندین سال از آن پاسخگو باشم.
    اینکه این مطلب برای رضای خدا بوده یا نه را واگذار کنید به دل افراد و از آن حربه ای برای کشف درون افراد نسازید و بدانید که اینجانب آخرتم را به خاطر دنیای دیگران نخواهم فروخت و انشاء الله به خاطر خدا و دفاع از حق می نگارم ولی صد البته چنانکه در توضیح قبلی هم اعتراف نمودم خود را بدون اشتباه نمی دانم و انتقاد دوستان را در نحوه خطاب پذیرا هستم ولی این از اصل مسئله چیزی را کم نمی کند. اینکه اطلاعات من از تاریخ های مورد اشاره کم باشد یا زیاد تاثیری رد حق و عدل راجع به این موضوع خاص ندارد و طرح آن به بیراهه بردن موضوع است.
    فرمودید چرا این سه یادداشت در رد مطلب من نگاشته شد که اگر غیر از برداشتی است که منتشر فرمودید خدا شما را ببخشد جواب این است که احتمالاً این سه جوابیه هماهنگ با هم نبوده است و طلب بخشش مدیر مسئول محترم آن سه بزرگوار دیگر را کفایت نخواهد کرد. با اطمینان به شما عرض می کنم که غیر از آن چیزی بوده است که شما آورده اید و نگاه من صرفاً دفاع از حق بوده است ولا غیر. حال دوستان هرچه دوست دارند بنویسند و در قالب های مختلف غیض و بغض نشان دهند و حقد و کینه ها را بروز دهند. حال پرسش از جناب بزرگوار مدیر مسئول محترم سایت دارم که آیا در این موضوع با فرض مذکور جنابعالی طلب بخشش از خداوند کفایت می کند؟ من که مدعی حق طلبی هستم از خداوند و از آقای دکتر فاضل لاریجانی در صورتی که قصدم غیر از آن چیزی که عرض کردم بوده باشد طلب بخشش می کنم و عذرخواه هستم. اما با وجود طلب بخشش همچنان طالب روشن شدن دقیق تر موضوع می باشم و دوست هم ندارم دیگران حتی برادرم به صورت غیر معقول برای طرفداری از من وارد موضوع شوند.
    انشاء الله خداوند همه ما را از هدایت یافتگان قرار دهد.

  7. با سلام
    آقای مهندس قائمی دلارستاقی چندین ادعای غیر مرتبط را در ارتباط با وجیزه اینجانب مطرح کردند که انگار می خواهند مدعای تمام کشور را از من سراغ بگیرند که چرا مثلاً آب سد لار توسط تهرانی ها مصرف می شود و یا …
    در یک فراز هم انتقام ادعای دیگران در مورد ساروی بودن جریر طبری را از من گرفته و مدعی آملی بودن ایشان و بی سواد بودن حقیر شده است. در بی سوادی خود راجع به تاریخ تردیدی ندارم ولی برای آزمون ادعای نامبرده به ویکی پدیا مراجعه کردم تا یک منبع را حداقل بررسی کرده و ببینم جناب طبری اصلا در کجا متولد شده و وفاتش در کجا اتفاق افتاده و مطالب زیر را یافتم. حال قضاوت با خوانندگان که حقیقت چیست و انگیزه نویسنده از وارد کردن این اتهامات ناچسب چیست؟
    نامبرده همچنین در جایی ضمن اهانت غیر معقول به یکی از دانشمندان به نام شیعه به جرم ساروی بودن ایشان به نام ابن شهرآشوب ساروی به غلط او را تنها شهره شهر ساری می خواند که برای بزرگداشت ایشان چقدر هزینه کردند. برای تنویر افکار ایشان باید بگویم فردی فرهیخته از یکی از شهرهای مازندران زحمتی کشیده اند و سه جلد کتاب را راجع به فرزانگان مازندران، دانشمندان مازندران و اندیشمندان مازندران را تالیف کرده اند که خود را رئیسی آتنی معرفی کرده اند و محض اطلاع شما عرض می کنم اصالتی سوادکوهی دارند. ایشان در مورد علما و دانشمندان تمام شهرهای مازندران توضیحات مفصلی را از منابع معتبر آورده اند تا ما نیاز به دعوا بر سر اینکه کی کجایی است نداشته باشیم. در مورد ارزش های ابن شهرآشوب ساروی هم به همراه تعداد زیادی از علمای آملی و بابلی و سوادکوهی و ساروی و بهشهری و نوری و … توضیحات ارزشمندی ارائه نمودند که شما به مطالعه آنها دعوت می کنم. ابن شهرآشوب نه شهرآشوب از ممتاز ترین علمای شیعه و صاحب کتاب بسیار ارزشمند مناقب می باشند که تقریباً تمام علمای بعد از ایشان از این منبع به عنوان یکی از موثق ترین منابع شیعی استفاده می کنند. حیف است که در جواب من بیسواد به این عالم مقدس ولو به صورت ناخواسته اسائع ادب بشود. ای کاش این مقدار از اسائه ادب را هم بر تمام اسائه ادبی که به حقیر نمودید می افزودید و احترام ایشان را پاسداری می فرمودید.
    از جواب به بقیه مطالب عذرخواهی می کنم و داوری در مورد نوشته چند خطی و سوال از اینکه آیا راست است که چنین اتفاقی افتاده را به مردم و اهالی اندیشه و شعور واگذار می کنم.
    محمد بن جریر طبری
    از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
    پرش به: ناوبری، جستجو
    برای دیگر کاربردها، محمد (ابهام‌زدایی) را ببینید.
    محمد بن جریر طبری
    زادروز
    ۲۲۴ هجری قمری
    ساری, طبرستان
    درگذشت
    ۳۱۰ هجری قمری
    ۱۷ فوریه ۹۲۳ میلادی
    بغداد
    آرامگاه
    بغداد
    محل زندگی
    ساری،ری،مصر،بغداد
    ملیت
    ایرانی
    نام‌های دیگر
    امام طبری
    پیشه
    نویسنده, عالم دینی, مورخ, مفسر, حکیم، فیلسوف
    نقش‌های برجسته
    تفسیر،نویسنده،تاریخ نگار
    سبک
    طبری
    لقب
    امام طبری، امام المورخین و شیخ الاسلام
    دوره
    قرن سوم هجری
    مذهب
    اسلام،سنی
    منصب
    اولین مفسر قرآن, نویسنده تاریخ بزرگ طبری و رساله
    آثار
    تاریخ الرسل و الملوک, تفسیر طبری, تهذیب آلاثار, تاریخ جهان در جهان
    والدین
    پدرش جریر علی طبری
    وبگاه
    http://www.jarirtabaribook.com
    محمد بن جریر طبری (زادهٔ ۲۲۴ در ساری یا طبرستان – درگذشتهٔ ۳۱۰ هجری قمری در بغداد) مورخ، مفسر قرآن و مؤلف کتاب تاریخ طبری است.
    محتویات
    [نهفتن] ۱ زندگینامه
    ۲ علم
    ۳ وفات
    ۴ سخن بزرگان ۴.۱ آثار جامع
    ۵ تاریخ طبری
    ۶ سال‌شمار زندگی
    ۷ منابع
    ۸ پیوند به بیرون
    زندگینامه [ویرایش]
    محمد بن جریر طبری در سال ۲۲۴ ه. ق. در ساری یا طبرستان چشم به جهان گشود وی در عین مورخ بودن مفسری پرتوان نیز بود، وی کتاب تاریخ طبری را نگاشت که در آن وقایع به ترتیب سال تنظیم شده و تا سال ۳۰۲ هجری را در برمی گیرد. تاریخ طبری مرجع عمده تاریخ جهان و ایران تا اول سده چهارم هجری است، همچنین این کتاب در واقع مأخذ عمده تمام کسانی واقع شده‌است که بعد از طبری به تألیف تاریخ اسلام اهتمام ورزیده‌اند. محمد بن جریر پس از مدتی میان‌رودان(بین النهرین) را ترک کرد و برای آشنایی با اصحاب رأی عازم مصر شد. او در این سفر از راه شام و بیروت گذشت و در ۲۵۳ قمری هنگام حکومت احمد بن طولون به مصر وارد شد و سه سال در آن دیار ماند و در شهر فسطاط مصر نزد پاره‌ای از دانشمندان آن دیار شاگردی کرد. طبری طی سفرهای بسیار خود بیش‌تر سفرنامه‌هایی را که حاوی تاریخ و جغرافیای پیش از زمان خود بود، مطالعه کرد. هم‌چنین، طی آن سفرها سیره نویسان گوناگونی را در جهان اسلام دیدار کرد و اطلاعات زیادی از آن‌ها به دست آورد. او پس از زندگی سه ساله در مصر از راه شام به بغداد بازگشت و پس از زمان کوتاهی برای دیدار از وطنش راهی طبرستان شد و در سال ۲۹۰ قمری به آمل آمد. طبری پس از مدتی به بغداد بازگشت و در محلهٔ رحیه یعقوب اقامت نمود و مطالعات خود را ادامه داد. طبری در بغداد ضمن آن که دانش خود را در فقه، تاریخ، حدیث تکمیل می‌کرد، شاگردانی نیز تربیت نمود و زمانی که در محلهٔ قنطره البردان بغداد زندگی می‌کرد، نگارش تاریخ خود را با نام «تاریخ الرسل و الملوک و اخبارهم و من کان فی زمن کل واحد منهم» که با نام تاریخ طبری شناخته می‌شود، به زبان عربی آغاز کرد. او که روزانه چهل برگه از تاریخ خود را گردآوری‌آوری می‌کرد، نزدیک چهل سال به نوشتن تاریخ طبری پرداخت. به این ترتیب که از ۴۸ سالگی شروع به گردآوری نسخه‌های پراکنده سفرنامه‌ها نمود و از ۶۵ سالگی به طور مستمر در بغداد یادداشت‌های پراکنده خود را به مدت ۲۳ سال تنظیم کرد تا آن که پیش از مرگش آن را به پایان رساند. طبری در کنار تنظیم تاریخ خود، به خواهش المکتفی، خلیفهٔ عباسی، کتابی درزمینهٔ وقف نوشت که در بر گیرندهٔ نظر همهٔ دانشمندان و فقیهان مسلمان تا آن زمان بود. هم‌چنین، کتابی به نام الفضایل نوشت که دربردارندهٔ زندگی خلفای راشدین و اثبات و درستی حدیث غدیر بود و آن را با ذکر فضایل حضرت علی (ع) به پایان رساند. او طی آن سال‌ها کتاب جامع البیان عن تاویل القرآن را نیز در تفسیر قرآن نوشت.

  8. دم املي ريكا گرم كه گل كاشتي با اين افشاگري!!!
    واقعاكه ان بالا بالهاچه حق خوريهايي دارندمي كنند؟
    اهاي! انهايي كه دم ازعدالت مي زنيدواقعاكجاي كاريد؟

  9. کم نیستند کسانی که افراد را از هر سنخ اجیر می کنند تا افرادی را از تاتاثیرگذاری بیاندازند و باصطلاح مفتضح کنند ……
    ***** این را شما گفتید جناب رنجبر و احتمالا هم یکی از آنها خود شما هستید که می خواهید خانواده آملی لاریجانی را از تاثیرگذاری بیاندازید وگرنه همه این دوستانی که در برابر حرف مضحک شما مطلب ارسال کردند، فعالین اجتماعی و سیاسی شهرستان آمل هستند و کاملا مستقل

  10. این را هم شما عنوان کردید :
    “به جای حق گرایی به موضوع ساروی و آملی پرداختند و اصل مسئله را که بحث انتقال واحد علوم تحقیقات از ساری به آمل مورد سوال بود را با بیان عقده های تاریخی و خواسته های شخصی و یا حتی عمومی متعصبانه شهرستانی مخلوط کرده و تحویل دادند تا مانند کامنت نویسانی که با ایجاد شلوغکاری بخواهند حرف خودشان را به کرسی بنشانند رفتار کرده باشند.”
    اولین مطلبی که ارسال کردید کاملا پر بود از این عقده های شرستانی خودتان و موضوع آملی ساروی بابلی و بابلسری و شروع کننده ماجرا شما بودید، عقده های تاریخی را شما رو کردید.

  11. بنده آخر متوجه نشدم شما طالب حق ساروی ها هستید یا اینکه می خواهید از جناب دکتر فاضل آملی لاریجانی شخصا سوال بفرمایید که قضیه چیست….؟
    سوال ششما جواب داده شده است و اینکه استان مازندران دو واحد علوم تحقیقات دارد و شاید اصلا مشکل شما با وجود یک واحد علوم تحقیقات در آمل هست و می خواهید فقط ساری واحد علوم و تحقیقات داشته باشد!!!!!
    ضمنا همانطور که تاریخ مربوطه ذکر شد و همچنین با مراجعه به آرشیو خبر چند سایت قدیمی متوجه می شوید که بین المللی شدن و واحد علوم تحقیقات شدن دانشگاه آزاد آمل قبل از ورود جناب دکتر فاضل آملی به ریاست این دانشگاه بود تا آنجا که مدتی برای خود بنده جای سوال بود که جناب دکتر صفانیا ریاست قبلی واحد آیت الله آملی که اینقدر خوب عمل کردند، چرا عزل شدند!!!!

  12. این هم گفته یک ساروی …….. تا بدانید خودتان با خودتان مشکل دارید چه برسد با دیگر شهرهای استان و مقاله شما هم چیزی جز جنگ شهرستان ها و ایجاد تفرقه نبوده و نیست. چون شما فقط حرف ازکلاه گشادی که بر سر ساری رفته است حرف زدید و نه چیز دیگر

  13. چرا می خواهید ساری بمیرد؟.
    آقای امیری ساروی که مدیرکل آموزش و پرورش هستید شما به ساری و مردم آن بد کردید.
    آقای سبحان فیروزیان ساروی که رئیس مدرسه سازان هستید شما به ساری خیلی جفا کردید.
    آقای هادی ابراهیمی ساروی که معاون استاندار هستید شما هم کم لطفی به ساری دارید.
    آقای حجازی شهردار سابق دلتان خنک شد؟ حالا فهمیدی که چه دستانی با ساری بر سر مهر نیست؟
    آقای فرماندار و رئیس شورای شهر چرا در مراسم کلنگ زنی بودند و چرا حرفی نزدند؟.
    آقای شجاعی نماینده مردم ساری، به اندازه آرای بچّه شهرها به حال ساری رحم کنید.
    آقای محمد دامادی که نماینده ساری هستید، شما که بچّه ساری هستید، پس چرا ساکت شدید؟
    و آقای عبوری شهردار ساری لطف کنید جلوی ساخت و ساز ویرانگر و مزاحم دبیرستان 15 خرداد را بگیرید. اینهمه به خودمان و به نسلهای بعدی ظلم نکنیم. به خدا خیابان فرهنگ، دبیرستان لازم ندارد.

    حسين اسلامي ساروي

  14. اولا کسی به عالم بزرگوار ابن شهرآشوب توهینی نکرد که شما سینه چاک زدید و مظلوم نمایی می کنید…. دوست گرامی فرمودند که فقط برای یک عالم شهر ساری به اندازه ده ها عالم در آمل خرج همایش شده در حالی که عالمان تراز اول و بالاتر نسبت به ابن شهر آشوب که در آمل بوده اند بدون برگزاری همایش مانده است.

  15. در مورد جریر طبری هم باید بگویم باز هم دوباره به اصطلاح، ساروی بازی در آوردید و طبق عرف قدیم هم شهریانتان که دستی در خواندن افتخارات آمل به نام ساری دارند، جریر تبری را هم ساروی خواندید
    همچون این بیت از منظومه ویس و رامین که همشهریانتان زحمت کشیده و آن را تحریف کردند به این :
    “از آن خوانند آرش را کمانگیر ……….. که از ساری به مرو انداخت یک تیر”
    در حالی که بیت اصلی این است :
    “از آن خوانند آرش را کمانگیر ……….. که از آمل به مرو انداخت یک تیر”
    با مراجعه به منظومه ویس و رامین به این قضیه پی خواهید برد
    در مورد جریر طبری و جستجوی شما هم باید بگویم بد زدید به کاهدان …. سایت ویکی پدیا یک دانشنامه آزاد هست و هرکسی می تونه اونو ویرایش کنه و کم نیستند ساروی های متعصبی همچون شما که دلشون می خواد افتخارات زیاد آمل را به نام ساری ثبت کنند. و این هم از همان دست تحریف شهر ویس و رامین است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *