هراز نیوز :اشاره:در بیوگرافی که از وی برایم فرستاده بود نوشته بود پرفسور دکتر دکتر دکتر فریدون بوداغی، متولد 1337 در ایران، 1975 تا 1977 تحصیل فیزیک در دانشگاههای آلمان، 1977 تا 1988 فارغالتحصیل و آمادگی در فیزیک، تحصیل در رشتهها روانشناسی و پزشکی و دارای مدرک کارشناسی ارشد در حقوق بینالملل، اقتصاد بینالملل و علوم اجتماعی، جامعهشناسی و علوم سیاسی در دانشگاههای اروپا، مشاور عالی و تحصیلی در بخشهای تحقیقاتی و پیشرفت در دانشگاههای اروپا و امریکا، پس از آن او برای شرکتRWE برای بخش فیزیک هستهای، برای شرکت بینالمللی johnson در بخش تحقیق و پیشرفت و برای شرکتهای مختلف اروپایی و امریکا کار کرده است.
وی سپس بانک و موسسه سرمایهگذاری شخصی خود را راهاندازی کرد و همزمان به عنوان مشورتی در هیات مدیره چندین شرکت داخلی شد. وی در حال حاضر عضو هیات مدیره و سهامدار شرکت بینالمللی پارس، سهامدار آیدین و FIT است و در چندین پروژه بزرگ کشاورزی، انرژی و نفت و گاز در عراق، عمان، هند و مصر حضور داشته است. او مشاور سازمان بهزیستی است و به عنوان روانپزشک حدود 600 بیمار در بخش افراد عقبمانده ذهنی را تحت درمان دارد و نخستین مرکز افراد عقب مانده ذهنی در ایران را حمایت و پشتیبانی میکند.
پروفسور “فريدون بوداغي” دانشمند هستهاي ايراني-آلماني، با مدرك دكتراي فيزيك هستهاي و همچنين روانشناسي از دانشگاه “دوسلدورف” آلمان است. وي مدتي نيز به عنوان مشاور و استاد در دانشگاه “فرانكفورت” فعاليت ميكرد.
حالا این مازندرانی که 37 سال است در آلمان زندگی میکند و رسانهها او را بیشتر دانشمند هستهای ایرانی آلمانی معرفی میکنند سوژه خوبی برایمان بود تا ضمن معرفی استعدادهای مازندرانیها و ایرانیها در خارج از کشور از آنها برای توسعه استان نیز الگوهایی بگیریم.
سطح دانش، معلومات و اطلاعات فریدون بوداغی در زمان اندک دو ساعته مصاحبه نگنجید و بر آن شدیم در گفتوگوی نخست خود با این مازندرانی-آلمانی، او را بیشتر بشناسیم و عقاید مردی را بدانیم که سالها زندگی در یک کشور اروپایی او را همچنان مسلمان و یک ایرانی اصیل و معتقد نگه داشته است.
او با وجود اینکه سالها در اروپا زندگی کرده اما خطر صهیونیستها و ماهوارهها را به خوبی میداند و مصرانه آن را بیان میکند تا شاید گوش شنوایی پیدا کند.
*ابتدا میخواهم خود را برای ما معرفی کند و بدانیم چگونه این مازندرانی به آلمان رسید؟
– اصلیتم مازندرانی و سوادکوهی است آخرین محل اقامتم نیز در شهر قائمشهر بود؛ دیپلم دبیرستان را 38 سال پیش در دبیرستان رازی قائمشهر گرفتم در آزمون خارج از کشور رتبه دوم کشور را به دست آوردم بعد به خارج از کشور اعزام شدم.
آن زمان بورس تحصیلی به ما تعلق می گرفت اما پدرم خواست صرف نظر کنم و با هزینه شخصی ایشان به آلمان رفتم؛ قبل از انقلاب دلیلی که باعث شد به خارج از کشور بروم نبود دانشگاهها و مراکز علمی در مازندران بود، تنها دانشکده آن زمان دانشکده کشاورزی ساری بود و چون دوست داشتم فیزیک هستهای تحصیل کنم این امکانات نبود به خارج از کشور رفتم.
*درباره خانواده خود بگویید که چگونه زندگی میکردند و میکنند؟
-پدر من به پدر سازمان تامین اجتماعی معروف است و بیش از 50 سال است دراین نهاد کار می کند پدرم کسی بود که قبل از انقلاب و بعد از انقلاب مدیر کل سه استان کشور بودند و در کرمانشاه، ایلام و کردستان در زمان جنگ حضور داشتند و به خاطر خدمت هایشان قبل از انقلاب؛ پس از انقلاب نیز پست گرفتند. آخرین سمتشان عضو هیات نظارت دولت در تامین اجتماعی است و با وجود بازنشستگی بازهم دعوت شدند و بازهم در تامین اجتماعی کار میکنند. میِتوانم بگویم واقعا از یک خانواده فعال اجتماعی هستم و به همین دلیل اگر من و پدرم کار نکنیم نمیتوانیم زنده بمانیم.
*زمینههای کاری و تحصیلیاتان در خارج از کشور چه بود؟
-زمانی که خارج از کشور بودم یک شوک کلی به من دست داده بود چون دیدم اکثر گروهکهای مختلف سیاسی هستند و هر کس سعی می کرد فردی که جدید می آمد را جذب کند اما سعی کردم خودم را هیچ وقت آلوده سیاست نکنم چون برای تحصیل به آلمان رفته بودم. آن زمان چون نخواستم آلوده شوم به من تهمت ساواکی زدند بعد از انقلاب هم به این دلیل به من تهمتهایی زدند اما علاقهای به سیاست نداشتم و تنها به دنبال تحصیل بودم. بعد از تحصیل در زمینه فیزیک هستهای به رشتههی دیگر گرایش پیدا کردم چون زمانی بود که سبزها در آلمان بر سرکار آمده بودند و نیروگاههای هستهای را بسته بودند به همین دلیل به دنبال تحصیل در رشته روانشناسی و روانپزشکی رفتم و در هر دو رشته نیز دکترا گرفتم.
بعد هم موازی با آن حقوق و اقتصاد بینالمللی، سیاست و حقوق بینالمللی نیز معادل مدارک ایران فوقلیسانس گرفتم.
*به عنوان یک ایرانی در آلمان نیز برای کمک به مجروحین ایرانی تلاش میکردید؟
-در آن زمان هم جنگ مرا ناراحت کرده بود که چرا در کشوری زندگی میکردم که سلاح برای کشتن مردم کشورم به دشمنان ما میفروشد.در آن زمان برای من زجرآور بود وقتی مجروحین جنگی را میدیدم که گوشت و پوستشان از هم جدا شده بودند به گریه میافتادم و چون نمیخواستم همکارانم اشکم را ببینند در سرویس بهداشتی گریه میکردم.
برای من و همکارانم مانند دکتر فیروزیان که از نوابغ کشور هستند و به مجروحان جنگی کمکهای زیادی کردهاند این وضعیت بسیار زجرآور بود؛آن زمان برای ایرانیهای خارج کشور شاید به قول عدهای چون خارج از کشور بودیم قدر مملکت خود را بهتر میدانیم این زجرآور بود و برخی مواقع دلمان میخواست خودمان به جبهه برویم و کمک کنیم. با این حال کمک من به اندازه کمک دکتر فیروزیان نبود ایشان زحمات زیادی برای این کشور کشیدند اما آن قدردانیهای لازم از ایشان هنوز صورت نگرفته است.
در آن زمان یک روانپزشک بودم و وظیفهام مراقبت از بیماران بود و دکتر فیروزیان نیز سرطانشناس بودند و افراد بسیاری را نجات دادند؛ در آن زمان بدون هیچ انتظار و چشمداشت مادی این کار را انجام میدادیم.
*در این مدت رفت و آمد میکردید یا کاملا ساکن آلمان بودید؟
– پنج سال پیش یعنی 10 اکتبر 2007 اولین بار وارد ایران شدیم و زمانی که وارد ایران شدیم دلایل جالبی با ماه مراه بود. نکته جالب این ماجرا این بود که با همسرم که یک آلمانیالاصل هستند 9 سال پیش آشنا شدیم و ازدواج کردیم.
پدر ایشان 14 سال قبل مسلمان شیعه شدند بودند و علاقه زیادی به دین اسلام داشتند و یکی از مسائل مهمی که ایشان را به اسلام علاقهمند کرد نامههای علی(ع) و مالک اشتر بود.ایشان ما را تشویق کردند که بیاییم ایران و کشور خود را آباد کنیم، ایشان کتابی به نام “مثلث برمودا” نوشته بودند که صهیونیستها در آلمان آن را ممنوع کردند ولی ما توانستیم یک بار آن را چاپ و تا جایی که میتوانستیم آن را در کشور توزیع کردیم اما بیشتر از این نتوانستیم به این کتاب که درباره سه مثلت قدرتمند رهبر، رئیس جمهور و ملت بود کمک کنیم.
در این کتاب ایشان اشاره کرده بودند که دولت ایران تا سالهای سال قدرتمند خواهد بود و آینده ایران را روشن ترسیم کرده بودند و این کتاب نشان میداد چگونه مثلت برمودای ایران مثلث صهیونیستها را میبلعد.
پدر و عموی خانم بنده، ما را برای حضور و کمک به ایران بسیار تشویق کردند چون از آلمانیهای اصیل و قدیمی به شمار میروند. در این کشور، کسانی که اصالت دارند و از آلمانیهای قدیمی به شمار میروند به ایران علاقه زیادی دارند. برخلاف آنچه ماهوارهها نشان میدهند که دنیای غرب مخالف ایران است واقعیت چنین چیزی نیست؛ متخصصین و روشنفکران آلمان واقعا طرفدار ایران هستند و معتقدند کاش روسای دولت و رهبر شما روسای دولت ما بودند.
*نگاهی که غرب و کشورهای غربی به ایران دارند واقعا چیزی است که رهبران این کشورها میگویند؟
-علاقه آلمانها به ایران به این دلیل است که آلمانیها بیش از 60 سال است که تحت سلطه صهیونیستها قرار دارند و طاقتشان تمام شده است و سعی میکنند خود را از دست آنها نجات دهند ولی موفق نمیشوند. وقتی میبینند ایران چگونه در برابر اسراییل ایستادگی میکند خوشحال میشوند چون اینها سالانه میلیاردها دلار به اسراییل کمک میکنند. کسانی که برخلاف این حرکتها صحبت کنند واقعا جلویشان گرفته میشود. اروپاییها در حال حاضر نمیتوانند این حرفها را بزنند و اقدامات ایران باعث میشود آنها کمی به خود جرات بدهند و در پشت صحنه از این اقدامات حمایت میکنند.
حتی در آمریکا دوستانی داریم که بسیار راحت در اجلاس هلوکاست حضور پیدا کردند و همیشه جرات دارند به عنوان یک وطنپرست بگویند که تا کی باید به صهیونیستها باج بدهیم و تحت تاثیر لابی این کشور قرار بگیریم.
اینکه همیشه گفته میشود آنچه سران کشورهای غربی میگویند با آنچه مردمانشان اعتقاد دارند متفاوت است صددرصد صحت دارد. در کشورهای اروپایی و آمریکایی تلفن را که برمیدارید به وسیله سازمان جاسوسی مخابراتی آمریکا کنترل میشود و تمام صداها یک سال آرشیو میشود این چنین چیزی در ایران وجود ندارد.
متاسفانه مردم ایران قدر آزادی را نمیدانند آزادی را به این صورت را میبینند که دخترها قلیان بکشند اما این معنای آزادی نیست.
*به عنوان فردی که سالها دنیای غرب را تجربه کرده وضعیت فعلی فرهنگی در ایران را چگونه میبینید؟
-ماهوارهها باعث شدند که فرهنگهای منفی غرب وارد ایران شود و به این دلیل که صهیونیست نمیتواند با ایران و اسلام مبارزه کند تلاش میکند با فرهنگ ایران مقابله کند و تا حدودی هم موفق شدند.
این اهداف صهیونیست است چون اینها شیطان پرست هستند و ایران هم که سردمدار برافراشته شدن پرچم اسلام و خداپرستی در دنیا است دشمن این کشور به شمار میرود وتلاش میکنند با ترویج فساد ایران را متزلزل کنند.
شیطان پرستان در امریکا مرکزی در کالیفرنیا دارند به نام معبد شیطان و کسانی که میخواستند رئیس جمهور شوند باید به این شیطان ادای احترام کنند. بسیاری از مردم این موضوعات را نمیدانند و حتی در اطرافیان خودمان متوجه شدم که بسیاری فیلمهای فارسی وان و من و تو نگاه میکنند که متوجه نمیشوند که اینها میخواهند فساد را در کشور ما رواج دهند.
مهمترین کاری که ما باید انجام دهیم در ایران این است که ما بهترین متخصصین را به عنوان پشتوانه و سرمایه داریم اما باید بر روی فرهنگ کشورمان بیشتر کار کنیم شود. ایران یک فرهنگ 10 هزار ساله دارد و هجوم فرهنگهای مختلف مانند تاتارها، مغولها، اسپانیاییها، انگلیسیها و امریکاییها در فرهنگ ایران اثر گذاشتند. رفتارهایی مانند دروغ گفتن در فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی ما اثر گذاشته است. باید این اصلاحات و تغییرات را از خودمان شروع کنیم. نمیتوانیم بگوییم که چون عدهای تخلف میکنند ما نیز نباید درستکار باشیم، کسانی که بد هستند نیز از همین مردماند و باید تلاش کنیم به فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی خود باز گردیم.
اگر به تاریخ ایران نگاهی بیندازیم متوجه میشویم هرگاه ایرانیها از فرهنگ اصیل خود دور افتاده و آن را فراموش کردند کشورهای دیگر توانستند به این کشور مسلط شوند به همین دلیل است که معتقدم باید به اصل و اصالت خود بازگردیم و برخی حرکتها که باعث میشوند فرهنگهای نادرست وارد ایران میشوند را بشناسیم.
*امروز رسانههای هر دو سمت را در بیان دغدغههای فرهنگ و اجتماعی چگونه ارزیابی میکنید؟
-در زمینه فرهنگ رسانه ها خوب کار نمی کنند و در بعد فرهنگ تلاشی نمی کنند، رسانه های ایران بیشتر سیاسی شدند و از این ابزارها برای کوبیدن و تهمت زدن به گروه های سیاسی استفاده می کنند در حالی که باید دست به دست هم بدهیم و فرهنگ کشورمان را دوباره احیا کنیم.اگر سه سال قبل رهبری نبود کشور از دست می رفت و این نشان میدهد باید به داشتههای خود افتخار کنیم.
یک آلمانی حتی اگر خانم مرکل صدراعظم این کشور را قبول هم نداشته باشد در برابر یک خارجی هیچ وقت از او بد نمیگوید اما متاسفانه در ایران این روند نیست، حالا چون یک فردی رای من را نداشت باید او را غیرقانونی بدانم و همه چیز را به گردن او بیندازم. باید بگذاریم کار کند فردا تاریخ و آینده نشان خواهد داد چه کسی خوب بود و چه کسی بد. چون ما یک دشمن داریم و آن شیطان و صهیونیستها هستند و باید دست به دست هم بدهیم و برعلیه آن مبارزه کنیم.
نظام آموزشی باید به گونهای باشد که فردی که میرود آموزش ببینند باید آنجا را خانه دوم خود ببینند. با دستورات و قوانین نمیتوان فرهنگ را اصلاح کرد بسیاری از موضوعات اعتقادی و فرهنگی است. باید در کشور فرهنگسازی شود اگر بهترین اقتصاد را داشته باشید و فرهنگ را از دست بدهید همه چیز را از دست میدهیم چون فرهنگ بنای هر جامعه است و باید برای آن فکری شود. با فرهنگ همه چیز درست خواهد شد؛ اقتصاد نیز با فرهنگ درست میشود و فقر نیز به وسیله فرهنگ از میان خواهد رفت. برخی به این موضوع اهمیت نمیدهند و به راحتی از آن میگذرند. فرهنگ باید از کودکی به خانوادهها آموزش داده شود، رفتارهایی مانند دروغ نگفتن باید در کشور رایج شود.
مردم آنجا می دانند که رسانه ها دروغ میگویند و هدف این است که چون اسراییل مخالف دین و مذهب ما است نباید ایران وجود داشته باشد. حتی در داخل اسراییل هم بسیاری از یهودیها را میکشند و یا با وعده وعید آنها را به اسراییل میکشانند و حالا اجازه خروج به آنها نمیدهند. این واقعیتها را در ایران نمی گویند اینها را باید رسانهها بگویند؛ آنقدر ثروتشان را بر علیه فلسطینیها گذاشتند که مردمشان با بدبختی زندگی میکنند و رسانهها ما باید اینها را نشان دهند.
*اشاره به برنامههای ماهوارهها در ایران داشتید تحلیلاتان از برنامههایی که برای ایران ساخته میشود چیست؟
– ماهوارهها تمام فرهنگهای غلط و زشت را وارد ایران میکنند و به نمایش میگذارند، فیلمهایی که بنده که 37 سال است در آلمان زندگی میکنم و همسرم که یک آلمانی است را آنها را هرگز ندیدهایم در ایران به راحتی به نمایش در میآید. این فیلمها به زبان فارسی عمدا ترجمه میکنند تا خانوادههای ایرانی را به نابودی میکشانند چون میدانند نمیتوانند با نظام ما مقابله کنند از طریق فرهنگی میخواهند به کشور صدمه بزنند. همین مساله سوریه چون شریانهای کمک به فلسطین است دارند آن را نابود میکنند تا ایران تنها بماند ولی ما باید نگذاریم این آفتها روی درختهای فرهنگ ما بنشیند.
*در زمینه فعالیتهای هستهای چه کارهایی تا بحال انجام دادید؟
– تا جایی که توانستم از حقوق هستهای ایران دفاع کردیم، این حق مسلم همه کشورهای دنیا است ما بمب هستهای نمیسازیم و در این رشته خدمت میکنیم. اسراییل و شوروی سابق با وجود اینکه چندین هزار کلاهک هستهای دارند هیچ گاه استفاده نکردند و خود نیز به خوبی میدانند که داشتن این تکنولوژی هیچ کمکی به هیچ کشوری نمیکند.اگر میگویند ایران نداشته باشد بهانه است، مساله پیشرفتهای هستهای ایران نیست چون کلا با نظام ما مخالف هستند به این دلیل مخالفت میکنند.
هر جا که بودم دفاع کردم در آمریکا، فرانسه و آلمان بارها گفتم که درباره انرژی هستهای دروغ میگویند در حالی که این حق ایران و هر کشوری است که بخواهد پیشرفت کند و به دستاوردهای روز مجهز باشد. همه میدانند اگر ایران انرژی هستهای هم داشته باشد از آن استفاده نمیکند چون دین ما آن را حرام میداند اما برخی کشورها از این امر به عنوان بهانهای بر علیه ایران استفاده میکنند. مردم اروپا و امریکا خود دیگر امروز هم میدانند که ایران هستهای تهدیدی برای دنیا نیست به همین دلیل است حرفهای رسانههایشان را باور نمیکنند اما هنوز در داخل کشور بسیاری افراد این امر را باور ندارند.
*به برخی اقدامات عامدانه برای مبارزه با ایران اشاره کردید، درباره این اقدامات توضیحاتی میدهید؟
-در دین اسلام و یهود گوشت خوک است که شاید بسیاری از افراد دلیل آن را ندادند، مهمترین دلیل ممنوعیت آن هرمونهای است که در بدن این حیوان وجود دارد که همجنسگرایی را موجب میشود. در کشور ترکیه و بسیاری کشورهای اروپایی اسراییل و کسانی که به دنبال نابودی دین در این کشورها هستند و حتی امروز در ترکیه و در سالهای اخیر در آذربایجان نیز ورود پیدا کردهاند به صورت گسترده اقدام به پرورش و فروش خوک میکنند. این نقشهای است که صهیونیسم برای دنیا کشیده است تا جوانان و نسل آینده را به انحطاط بکشاند.
صهیونیست با برنامههای عادی سازی ورود این هورمون به صنایع غذایی کشورها تلاش میکند در این کشورها انحطاط ایجاد کند مثلا ژامبون به معنای ران خوک است در حالی که در ایران ما ژامبون مرغ و یا ژامبون گوشت بیان میکنیم و حالا اگر روزی ژامبون خوک هم وارد بازار شود راحت میگوییم ما که تا دیروز ژامبون میخوردیم حالا فرق چندانی ندارد و یا در ژلههایی که مواد اولیه آن از خارج وارد میشود پایه اصلی آن از استخوان خوک تهیه میشود؛ اینها مسائلی است که متاسفانه وجود دارد اما یا عدهای سودجو از آن برای درآمدزایی خود استفاده میکنند و یا اینکه برخی آگاهانه این مواد را برای ایجاد تغییرات در نسل جوان وارد کشور میکنند.
اینها از اثرات نفوذ صهیونیستها است که باید جدی گرفته شود؛ باید آموزشها و فرهنگسازی در میان نسل جوان را توسعه دهیم. متاسفانه برخیها در داخل گول میخورند اگر چشمان من آبی بود و موهایم رنگی این حرفها را از ما قبول میکردند ولی بدبختانه برخی ایرانیها حتی در خارج از کشور تحت تاثیر این جریات و جو این کشورها قرار میگیرند و از اهداف پلیدی که صهیونیست برای ملتها در نظر گرفته غفلت میکنند.
اگر مویمان بور بود برایمان فرش قرمز پهن میکردند متاسفانه این غریبه پرستی در کشور ما ریشه انگلیسی دارد و طوری کار کردند که پادشاهان کشور ما باور کنند که هر چیزی که از خارج وارد میشود ارزش و جایگاهش بالاتر باشد. این ریشهها دیرینه است و باید بر روی کار کنیم ولی کسی که برای دین، وطن و نظامش دلسوزی میکند را نباید از دست بدهیم و با او بدرفتاری کنیم.
*هرچند قول یک مصاحبه دیگر را از شما میگیریم ولی اگر صحبت پایانی دارید بفرمایید؟
-خیلیها به ما پیشنهاد دادند در ایران بساز و بفروش کنم ولی من تخصصم را در این زمینهها صرف نمیکنم و به دنبال این هستم که از تخصصم برای کشورم بهره بگیرم.
ایران بهترین متخصصان و اندیشمندان دنیا را دارد نیازی نیست که ما به خارج متکی باشیم بلکه با همین سرمایهها میتوانیم کشور خود را بسازیم؛ حالا که در زمان تحریمها قرار داریم میتوانیم با بهرهگیری از نوابغ خود واقعا تحریمها را دور بزنیم و کشورمان را نجات دهیم تنها باید این ظرفیتها شناسایی شده و از آنها بهرهگیری کنیم.
الان در همین قائمشهر در مرکزی برای نگهداری افراد دارای اوتیسم و شیزوفرنی وجود دارد که تلاش میکنیم برای حمایت از آنها و بهرهگیری از نبوغ برخی بیماران که به اشتباه جنون نامیده میشود برای کشورمان استفاده کنیم.
در حاشیه اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد یک اجلاس پزشکی هم با حضور کشورهای خارجی برگزار میشود که قرار است در دانشگاه شیراز در زمینه سلامتی ایرانیها تحقیقاتی صورت گیرد که در آن برنامه نیز شرکت دارم.
مازندران دارای مواهب بیشماری است که متاسفانه دیده نشده است و حاضریم این پیشنهادات را از مازندرانیها مقیم خارج از کشور به راحتی وارد مازندران کنیم و از آنها بهره بگیریم.
واقعا دوست داریم برای کشورمان تلاش کنیم و از آن دفاع کنیم به شرطی که از خودمان برای خودمان استفاده شود.
گفتوگو الناز پاکنیا
منبع: روزنامه حرف
بجای این همه حرفها این آقا چرا مدرکشو نشون نمیده.
باسلام من پرفسوربداغی روتویکی ازسمینارهازیارت کردم واصلادرست نمیدونم که پشت سرچنین دکتری اینگونه حرفهای ناشایست زده بشه.خواهشاقبل ازحرف زدن فقط یه خورده فکرکنید
به نام خدا
بادرود و سلام ما دانشجویان به استادمان و استاد راهنمایمان جناب آقای پروفسور فریدون بوداغی که مارا د ر PhD و دکترا و تحقیقات علمی مان یاری می دهد افتخار میکنیم. ایشان یکی از با ارزش ترین استادی است که ما در دورانتحصیلی مان آشنا شدیم،این استاد ارجمند یک انسان به تمام معنی و یک متخصص متعهد می باشد ، جناب آقای پروفسور بوداغی افتخاری برای ما شاگردان می باشد، ایشان یکی از بزرگترین سرمایه ی علمی کشور ایران اسلامی می باشد برای ما با عث تعجب است که بعضی از مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران و بعضی از منافقین و بعضی از حسودان بی نام و نشان در بعضی سایت ها ی اینترنتی این بدتر از کفاران برای خود خانه ی گرمی پیدا کرده و متاسفانه بعضی از افراد با نام های مختلف این چرندییات دروغین و کذب را پرورش می دهند، ما دانشجویان پروفسور بوداغی به این سردار علم و دانش افتخار میکنیم ..
دانشجویان هوادار جناب آقای فریدون پروفسور بوداغی
سلام بنده قائمشهری هستم و پروفسور رو میشناسم .باهاشون مباحث سیاسی داشتیم . ایشون یه دانشمند ولایی وکاملا متخصص هستن . خداوند حفظشون کنه
خداوند حفظ كند تمام كساني كه صادقانه و بدون چشم داشت به حفظ و آباداني خدمت مي كنند
سلام. من می خوام چند تا سوال بپرسم از آنهایی که درخواست نشون دادن مدرک آقای پروفسور رو دارند:
آیا شما از هر کسی که مصاحبه ميشه مدرک می خواین؟
اگه این پروفسور آدم ولایی و مومن نبود و مثل شما و باب دل شما(مخالف ایران و اسلام) حرف می زد بازم مدرک می خواستین؟
اگه با یه خارجی مصاحبه می شد بازم مدرک می خواستید؟
اگه ایشان مدرکش رو نشون نمی ده شما مدارکتون رو رو کنید، ما ببینیم!
اگه روتون نمی شه جواب این سوالارو اینجا بنویسید، حداقل به خودتون جواب بدین.
بنام خالق زیباییها
” مردمانی که آرزو و هدف دارند فقر نمی شناسند ، زیرا شخص به اندازه هدفهایش ثروتمنداست ” ( کیم ووجونگ )
پروفسوربوداغی و همسرش ازافتخارات بزرگ نه فقط جامعه شیعی بلکه ازافتخارات بزرگ جهان اسلام بشمار میروند ، جهان اسلام باحضورافرادی نظیرآنان که در پیشانی دین اسلام قرارگرفته اندبا افتخار به خودمیبالد ، بنده این خانواده راازنزدیک میشناسم وبه زعم این آشنایی بخود میبالم . باآرزوی صحت وسلامتی برای شما و خانواده محترمتان ، ارادتمندشما مهدی حاجی زاده ( مازندران )
مطالب را کاملا خوانده ام فکر کنم برای همه هم آشکار شده اگر قددری دقت کنندد، به اامید آشکاری روشن،
سلام. بهتره کمی به عقل رجوع کنیم البته اگه بعضی از دوستان عقل داشته باشند
اونایی که بد و بیراه میگن بی شک عقل ندارند. چرا که جناب بوداغی پس از ورود به ایران بلا شک چکاب کلی شدند چون این قانونه. ضمنا ایشون طبق فرمایش دوست عزیزمون در صدا و سیما مصاحبه کردند پس به حتم مورد تایید بودند ضمنا بنده به عنوان مهمان منزل ایشون رفتم خانواده بسیار متدین و متشخص هستند. هر انسانی. ممکن الخطاست و اگر هم خطایی از انسان سر بزند حاکمی ناظر و بلند مرتبه و بی همتا به اعمال ایشون رسیدگی خواهند کرد. ضمنا سربازان گمنام امام زمان آنقدر قوی و مطلع هستند که قبل از شما مخالفین به امور رسیدگی کنند. دوستان اینجا ایرانه و قانون حاکم بر همه چیزه. به جای بدگویی به نظرم دنبال کار بگردید بیکار نباشید.
سلام پرفسور آدم بسیارباشخصیتی هست وافتخار ملت ایران است ومخصوصامازندران ومخصوصا……….
به شما افتخار مکنم
جناب پروفسور ماایه افتخار ملت هستند و من ایشون رو در همایش ملاقات کردم .. انسانی شریف و دلسوز و به وجودشون افتخارمی کنم و اینکه می تونم باهاشون ملاقات داشته باشم برام مایه مباهاته
لطفا تا شناختی از کسی ندارید اینگونه قضاوت نکنین
همه دانشگاه های معتبر جهان وبسایت اینترنتی دارند و هر استاد تمام (پروفسور) که در دانشگاهی کرسی دارد، یک صفحه اختصاصی در وبسایت دانشگاه دارد. لطفا بفرمائید ایشان پروفسور (استاد تمام) در کدام دانشگاه ها هستند و آدرس صفحه ایشان در وبسایت این دانشگاه ها را بگذارید. من نام ایشان را به هر زبانی در اینترنت جستجو کردم، به غیر از این مصاحبه شما به جای دیگری نرسیدم!
حمید زمانی – مهرداد کیانی – حسین احمدی- فرامرز نامجو
حمید زمانی – مهرداد کیانی – حسین احمدی- فرامرز نامجو
۱۰/۰۱/۱۳۹۳ در ۰۲:۰۵
به نام خدا
بادرود و سلام ما دانشجویان به استادمان و استاد راهنمایمان جناب آقای پروفسور فریدون بوداغی که مارا د ر PhD و دکترا و تحقیقات علمی مان یاری می دهد افتخار میکنیم. ایشان یکی از با ارزش ترین استادی است که ما در دورانتحصیلی مان آشنا شدیم،این استاد ارجمند یک انسان به تمام معنی و یک متخصص متعهد می باشد ، جناب آقای پروفسور بوداغی افتخاری برای ما شاگردان می باشد، ایشان یکی از بزرگترین سرمایه ی علمی کشور ایران اسلامی می باشد برای ما با عث تعجب است که بعضی از مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران و بعضی از منافقین و بعضی از حسودان بی نام و نشان در بعضی سایت ها ی اینترنتی این بدتر از کفاران برای خود خانه ی گرمی پیدا کرده و متاسفانه بعضی از افراد با نام های مختلف این چرندییات دروغین و کذب را پرورش می دهند، ما دانشجویان پروفسور بوداغی به این سردار علم و دانش افتخار میکنیم ..
دانشجویان هوادار جناب آقای فریدون پروفسور بوداغی
حمید زمانی – مهرداد کیانی – حسین احمدی- فرامرز نامجو
به نام خدا
بادرود و سلام ما دانشجویان به استادمان و استاد راهنمایمان جناب آقای پروفسور فریدون بوداغی که مارا د ر PhD و دکترا و تحقیقات علمی مان یاری می دهد افتخار میکنیم. ایشان یکی از با ارزش ترین استادی است که ما در دورانتحصیلی مان آشنا شدیم،این استاد ارجمند یک انسان به تمام معنی و یک متخصص متعهد می باشد ، جناب آقای پروفسور بوداغی افتخاری برای ما شاگردان می باشد، ایشان یکی از بزرگترین سرمایه ی علمی کشور ایران اسلامی می باشد برای ما با عث تعجب است که بعضی از مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران و بعضی از منافقین و بعضی از حسودان بی نام و نشان در بعضی سایت ها ی اینترنتی این بدتر از کفاران برای خود خانه ی گرمی پیدا کرده و متاسفانه بعضی از افراد با نام های مختلف این چرندییات دروغین و کذب را پرورش می دهند، ما دانشجویان پروفسور بوداغی به این سردار علم و دانش افتخار میکنیم ..
دانشجویان هوادار جناب آقای فریدون پروفسور بوداغی