حسین ابراهیمیان جوان فداکار آملی در یک اقدام انسان دوستانه وخداپسندانه با نجات دادن زن جوانی که در حال غرق شدن در دریا بود جان خود را فدا کرد .
هراز نیوز -مهدی لطفی – روز سه شنبه زن و شوهر جوان مسافری مشغول شنا در سواحل دریای مازندران شهرستان نور بودند که نامساعد بودن هوا و امواج سهمگین دریا زن جوان را در آستانه غرق شدن قرار داد.
صداهای فریاد همسر این زن جوان که تقاضای کمک می کرد ،به گوش حسین ابراهیمیان جوان غیور آملی که به اتفاق دوستان خود در حال گذر از این قسمت ساحل بود رسید .
این جوان خوش غیرت بدون درنگ به دریا زد و توانست تا این زن غریق را تا آستانه ساحل برساند اما امواج دریا به حسین امان نداد و ناباورانه این جوان فداکار را به کام مرگ کشید .
هراز نیوز از خداوند متعال برای کربلایی حسین ابراهیمیان طلب رحمت و مغرفت میکند و ضمن عرض تسلیت همدردی خود را به خانواده این جوان غیور آملی اعلام می نماید .
می توان یک جسم 24 ساله را درخاک دفن کرد اما 24 سال خاطره را هرگز
حاج آقا ابراهیمیان مصیبت وارده را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض می داریم
حسین عزیز
همیشه در قلب ما هستی و هیچوقت از ذهنمان
اک نمیشوی
روحت شاد
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش زبک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضو ها را نماند قرار
نه شناخی از او داشتیم نه جرات همچین کاری فداکارانه را
روحش شاد یادش گرامی
کربلایی، حسابت پاک است خداوند روحت را با شهدای کربلا مشهور بدارد
تاثر شدید از مرگ ناباورانه این جوان غیرتمند، نه آملی بلکه ایرانی ، قدرت نگارش را از انسان دور نگه می دارد.
زنده باد، زنده باد، زنده باد
خدایا کفر نمیگویم،
پریشانم،
چه میخواهی تو از جانم؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.
خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر میگویی
میگویی؟!
خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایهی دیوار بگشایی
لبت بر کاسهی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرفتر
عمارتهای مرمرین بینی
و اعصابت برای سکهای اینسو و آنسو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!
خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه خلقت از این بودن، از این بدعت.
خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است
…
وجوانی که انسان بود–
بی خبر از همه جا که حضرت عزراییل در انجا طنازی می کرد
و حسین را در آغوش گرفت و به جهان پست مادی گفت:
می برمش ، جای ایشان اینجا نیست
جای او معراج است
خداوند فقط و فقط و فقط به مادر بزرگ وار این شهید صبر دهد.
تبریک به مادر همچین فرزندی
خدا با کربلاییون مشحورش کند
هرجای دیگه تو دنیا این اتفاق می افتاد ازش یه تندیس می ساختن میذاشتن وسط شهر .حسین جان بدون الان تو شناسنامه ایران و شهر آملی.
خوشابحالت که حالا حالاها زنده ای .
روحت شاد
حاج آقا ابراهیمیان این مصیبت را به شما و خانواده بزرگوارتان تسلیت عرض می دارم و صبر جمیل را از خداوند متعال برایتان خواستارم.
بازم جوگیر شدید. خوب بود عکس ها رو گزینشی انتخاب نمی کردید. دست از سر مرده هم بر نمی دارید؟
بهترین ها همیشه می مانند
شاید در جلوی دیدگان نباشند
اما در دل ماندگارند………………………….من از یادت نمی کاهم
روحت شاد و یادت همیشه تازه است
بهترین ها همیشه می مانند
شاید جلوی دیدگان نباشند
اما در دل ماندگارند………………………….من از یادت نمی کاهم
داداشـــــــم مثل یک مــــــــــــرد جونشو فدا کرد و رفت…
دلم برات تنــــگه…
رفتنت بر هممون سخــت بود.. خیلـــــی سخت…
اصلا باور نمی کنم..
بهت افتخـــــــــــار می کنم و همیـــــــــــشه تو قلبم دارمت 🙁
کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام
و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی،جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید ، مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند و این ، بارزترین تفسیر فلسفه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی …
حسین جان یادت همیشه با ماست
مردانه شهید شدی
گلی بودی که از بین ما رفتی
همنشین مادرت فاطمه زهرا باشی