آنچه خواهید خواند؛ جدیدترین سروده ی سردار علیجان میرشکار از فرماندهان و یادگاران گرانقدر جنگ سخت و از علمداران عرصه جنگ نرم است. سردار میرشکار که در روزهای پایانی سال 90 ترکشهای بجا مانده از دفاع مقدس در بدنش سر باز کرد، در این دل نوشت با همرزم سابقش؛ سردار شهید کمیل ایمانی، فرمانده ی واحد تخریب لشکر25 کربلا درد دل کرده است.

دوستان حسی ست مرا حس عجیب

حس گاه خواندن امّن یجیب

حس دوران پراز شوق وصال

پرکشیدن با شقایق تا کمال

حس رفتن توی معبر می کنم

یاد مین های منوّر می کنم

توی معبری پر از بیم و خطر

تله های مین والمر پشت سر

معبری چون راهبانش بردبار

پرشکیب و پرصلابت با وقار

مسئلت دارم زتو یا غیاث المستغیثین

امشبی را با کمیل ایمانی ام کن همنشین

امشب عقده ازدلم وا می کنم

با کمیل تا صبح نجوا می کنم

امشب از تخریب دل دم می زنم

روی زخم سینه مرهم می زنم

پرسم از اهداف مانده برزمین

پرسم از پاهای مانده روی مین

گویم ای کمیل مسیر من کجاست

کوره راهی می روم نا اشناست

ای کمیل بار دیگر اعجاز کن

معبر نشناخته ای را باز کن

رهنمایم شو به سوی کربلا

آن مسیری را که رفتند شهدا

ناگه آمد این ندایم از درون

ای کسی که جمله کردی کاف و نون

سالکی گر راه هموار است هنوز

سیدی میر و علمدار است هنوز

راهنما پیری است از نسل حسین

عاشق و دلداده پیر خمین

میرشکارا ناله از دل کم نما

اشک را بر سینه ات مرهم نما

خامنه ای چون خمینی رهبر است

شهدا را این کلام آخر است

منبع :«ابوذریون»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *