تک صدایی در آمل مرد
رابرت پارک و هربرت بلومر، رابطه جامعه و رسانه های همگانی با موضوع یکپارچگی را با محور قراردادن رسانه های همگانی در عرصه فناوری ارتباطات، این رسانه ها را مسئول بسیاری از نابسامانی های جامعه مدرن از جمله شقاق اجتماعی، می دانند.برخی از پژوهشگران علوم اجتماعی و دستاندرکاران مسائل فرهنگی که از زاویهای مشابه مسائل فرهنگی را مورد توجه قرار دادهاند؛ به دخالتهای محتوایی و یک سویه فرهنگی از طرف دولتهای حاکم و قدرتهای بینالمللی در تحمیل برخی از ارزشها، نشانهها، برداشتها، تعبیرات و تصورات که برای سلطهی فرهنگی صورت میپذیرد، اشاره کرده اند که با واژههایی چون شبیهسازی فرهنگی، یکسانی فرهنگی، همسانی فرهنگی، همگونی فرهنگی و سلطه فرهنگی مشخص میشود؛
آنان بر این باورند، انتظار دولتهای حاکم و قدرتها و ابرقدرتهای جهانی به ویژه غرب، این است که در سایه ارتباطات قدرتمند، این همسانی در جهان پیش بیاید، اما واقعیت این است که ارتباطات در تکوین هویت فرهنگی، تنها یک متغیر است و متغیرهای دیگر اجتماعی، فرهنگی، سنتی و محلی، گروههای اجتماعی همگی در این ساخت و ساز نقش آفریناند و دریافتکنندهی منفعل نیستند.
به نظر می رسد با این دو نظریه جهاني می توان رهیافتی همسو از اوضاع جامعه امروزشهرمان آمل ارائه داد ،تلاش های گسترده ای برای تولید محتوای یک سویه با تحمیل برخی از نشانهها، برداشتها، تعبیرات و تصورات با پمپاژ رسانه های تبلیغی در حال شکل گيري است ، اما صدایی از یک تریبون مقدس با بسامدی قابل توجه طنین انداز می شود ” تک صدایی در آمل مرد ” پیام کوتاه است، اما عمق استراتژیک پروژه همسان سازی را درهم می شکند .
پیتر بلاو معتقد است ساختار مشروع، پذیرش عمومی اعضای خود را داراست و تا زمانی که واجد مشروعیت است، به حیات خود ادامه میدهد. روابط ساختاری میان اعضای یک جامعه میتواند یکپارچگی آنها را تقویت و برعکس، عدم شکلگیری و تحقق مبادله براساس عدالت توزیعی به نارضایتی سیاسی و اجتماعی و بحران منجر میشود.
همانگونه که گفته شد بخشی از نابسامانی امروز آمل محصول پروژه همسان سازی یا به عبارتی اراده ای برای اجرای تک صدایی در این شهر است، این پروژه امروز تبدیل به قطاری ترمز بریده شده است که کسی را یارای توقف آن نیست و هر آن از ریل خارج خواهد شد و يحتمل مسافران فرصت طلبش را به مقصد نخواهند رساند .
روزبه نصيري ؛ مدير مسئول هرازامروز