پاسخ فرزند ناطق نوری به ادعای عزت‌الله ضرغامی

ضرغامي

«به آقای ضرغامی توصیه می‌کنم اگر هوس خدمت به عنوان رئیس دولت سیزدهم دارند، مراقب باشند که از الان به نحسی سیزده دچار نشوند.»

به گزارش ایسنا، جماران نوشت: «عزت‌الله ضرغامی، رئیس اسبق سازمان صداوسیما در ارتباط با انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری و عملکرد سازمان متبوعش مصاحبه‌ای با روزنامه شرق انجام داده و ضمن اشاراتی به وقایع سال ۸۸ و مناظرات معروف آن ایام، نامی هم از آقای ناطق نوری و مرحوم آقای هاشمی و خانواده‌هایشان به میان آورد و گفت: بر‌ اساس مصوبات کمیسیون تبلیغات، تنها نامزدهای انتخابات حق پاسخ‌گویی موارد اتهامی در مناظره‌ها را داشتند و ما دقیقا بر‌ اساس قانون عمل کردیم. من در‌ این‌ باره بارها با آقای ناطق صحبت کردم. خیلی تماس گرفتم و گفتم تلویزیون در اختیار شماست. بیایید سخنرانی کنید اما ایشان خودشان در شرایطی بودند که نمی‌آمدند. حتی من گفتم در مراسم احیا شرکت کنید، ما پخش می‌کنیم اما باز هم نمی‌رفتند. اصلا در فضاهای عمومی نمی‌رفتند. لازم نبود من بگویم مردم منتظر باشید آقای ناطق می‌خواهد بیاید درباره پسرش توضیح بدهد، چون این خودش ضد تبلیغ بود. ما صد برنامه دیگر می‌توانستیم ترتیب بدهیم که آقای ناطق بیاید صحبت کند…

مصطفی ناطق نوری فرزند حجت‌الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری در گفت‌وگو با جماران در همین ارتباط به چند سوال پاسخ گفت.

آقای ضرغامی در این مصاحبه گفته است آن چه در آن مقطع انجام داده دقیقا بر اساس قانون بوده. در واقع به نوعی از رفتار صداوسیما در نحوه اجرای مناظرات دفاع کرده‌اند. در این باره چه نظری دارید؟

این که ایشان فرموده‌اند «دقیقا بر اساس قانون عمل کرده‌اند» اولا ای کاش روشن می‌کردند دقیقا کدام قانون مراد ایشان بوده است و باید دید که به جز ایشان چه فرد دیگری این مطلب را می‌پذیرد! بنده شخصا قائلم که این تهمت‌ها به آقای ضرغامی نمی‌چسبد. آن چه هست این که بر اساس ماده ۳۱ قانون بالادستی اساسنامه سازمان صداوسیما، ناظر بر احقاق حق کسانی که به هر دلیل و در هر قالبی از برنامه‌های آن سازمان، مورد توهین، افترا یا مطالب خلاف واقع شوند، باید حق دفاع از خود و فرصت پاسخگویی، آن هم به میزان دو برابر را داشته باشند و به نظر می‌رسد ایشان در جریان این قانون صریح و روشن نبوده‌اند.

بگذریم که در مورد نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی صورت گرفته در آن مناظرات که منشاء خسارت‌هایی برای نظام و انقلاب شد، شوربختانه نه دستگاه قضایی و نه امثال آقای ضرغامی، حتی شبهه هم نکردند! منصفانه اگر بخواهیم داوری کنیم، از مشکلات بزرگ در آن حوادث، یکی همین بود که تصمیم‌سازی در اختیار کسانی قرار گرفت که شاید از جامعیت در تدبیر و بینش کافی در شناخت مصالح کشور بهره‌مند نبودند و به همین نسبت تصمیم‌گیران را به زحمت انداختند.

ولی آقای ضرغامی در جای دیگری از  گفت‌وگوی یاد شده، اشاره کرده‌اند که امکان ترتیب دادن صد تا برنامه و مصاحبه برای آقای ناطق نوری بود و در واقع خانواده شما بودند که به هر دلیلی استقبال نکردند. توضیح شما در این مورد چیست؟

من هم دیدم و تعجب کردم از این حرف. اولا در همین مصاحبه‌ای که اشاره کردید، صدر و ذیل فرمایشات آقای ضرغامی با هم تضاد دارد. با این توضیح که در جایی گفته‌اند امکان صد تا برنامه و مصاحبه برای آقای ناطق نوری وجود داشته است و حتی به آقای ناطق گفته شده تلویزیون در اختیار شماست و ایشان خودشان نیامدند! و در جای دیگر در همان مصاحبه، کنترل عذاب وجدان برایشان دشوار می‌شود و بیان می‌کنند که من دلسوزی کردم که اجازه ندادم بیایند و پاسخ دهند که اگر چنین می‌شد برای ایشان ضد تبلیغ بود!

عرض کنم که فارغ از دلسوزی غیر ضروری، واقعیت این است که بخش اخیر فرمایش ایشان تصادفا به واقعیت نزدیک‌تر هست یعنی به رغم درخواست کتبی این جانب به تاریخ پانزدهم خرداد ماه ۸۸ که هم از طریق فاکس و هم به صورت دستی خدمت ایشان تقدیم شد (از طریق گوگل هم این روزها قابل جست‌وجو است) و هم چنین تماس‌های مکرر با ایشان و همکارانشان، به هیچ عنوان این فرصت پاسخگویی به تهمت‌های آقای احمدی‌نژاد در اختیار ما قرار نگرفت!

شاید بهتر بود که آقای ضرغامی، به جای دلسوزی و مصلحت‌اندیشی‌های پر خسارت یا هر انگیزه دیگری، به وظیفه قانونی، اخلاقی و شرعی خودشان عمل می‌کردند.

انتظار ما روشن بود! توقع این بود که به اصل ۱۷۵ قانون اساسی احترام می گذاشتند. آقایان وظیفه داشتند که قانون اساسنامه سازمان صدا‌وسیما، ناظر به حق دفاع از مظلوم را مبنای عمل قرار می‌دادند. انتظار این بود که اصول اخلاقی جامعه را بزرگ بشمارند و اجازه قربانی شدن آنها را به کسی ندهند. باید سر تعظیم در برابر آموزههای پرشمار دینی و ایمانی فرود می‌آوردند که در خصوص حرمت آبروی مومن، حق‌الناس و پرهیز از ظلم به کرات سفارش می‌کنند. شایسته بود که در آن روزهای سرنوشت‌ساز، به انصاف و مروت عمل می‌کردند و یکی از (به قول خود آقای ضرغامی) صد تا برنامه‌ای که الان به برکت قدرت تخیل در ذهن می‌پرورانند را در اختیار مظلومین آن ظلم بزرگ قرار می‌دادند تا از این رهگذر وجهه‌ای از انصاف به نمایش درآید چه بسا همین اقدام نقطه روشنی می‌شد برای خروج از آن فضای به شدت سنگین، یک‌طرفه و ظالمانه. و ای کاش جناب آقای ضرغامی، سابقه درخشان‌تری از خود باقی گذاشته بود که اگر چنین می‌شد شاید امروز وجدان آرام‌تری داشت.

ممکن است بیان شود که شاید رئیس سازمان صدا‌وسیما، تنها تصمیم‌گیر در چنین مواردی نبوده است؟

ببینید من مشخصا در مورد حوزه مسئولیت آقای ضرغامی دارم صحبت می‌کنم. طبیعتا تصمیمات بزرگ، برآیند مجموعه‌ای از مسائل می‌توانند باشند اما این باعث سلب مسئولیت از رئیس یک سازمان نسبت به پایبندی به چهارچوب ها و قانون نمی‌شود. صدا‌وسیما در آن مقطع آن قدر خارج از عرف و نادرست عمل کرد که حتی رهبری معظم انقلاب در نماز جمعه تاریخی همان ایام صریحا زبان به اعتراض گشودند و فرمودند که: «اتهاماتی مطرح شد که در جایی اثبات نشده… و قبل از اثبات نمی‌شود اینها را رسانه‌ای کرد… و وقتی این جور حرف‌ها مطرح می‌شود، تلقی‌های نادرستی در جامعه به وجود می‌آید…»

اگر الان با آقای ضرغامی مواجه بشوید به ایشان چه خواهید گفت؟

عرض کنم بعید می‌دانم که فرصتی این چنین دست بدهد ولی اگر چنین شد سعی می‌کنم اولاً در گفتن سلام پیش‌دستی کنم و برای ایشان آرزوی آرامش و سلامتی کنم و ثانیاً به ایشان توصیه می‌کنم اگر هوس خدمت به عنوان رئیس دولت سیزدهم دارند، مراقب باشند که از الان به نحسی سیزده دچار نشوند.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *