« فرجام برجام»
خواهم که بدانم عَهد برجام
آخر به کجا رسد سرانجام؟
گویا شده فهم عدّه ای خاص
نی درک من و جماعتِ عام
یک قوم چنین نموده القاء
شیرین تر از این نشایدَت کام
زین سو، بشنیده ام، توافق
چون زَهر هَلاهِل است درجام
آن گفت:که دُورحصر وتحریم
آمد به سر و برفته آلام
این گفته که از پیِ توافق
تحریم شده فزونتر اعلام
آن گفت: ز رشد اقتصادی
این گفت : زَهی تصوّر خام
آن گفت: که می شود سرازیر
اَموال مصادره ز حُکّام
این گفت مثال ترکمنچای
یک بار دگر سیَه شد ایّام
آن گفت: که ما ظریفِ کاریم
این گفت: بُود ضخامت اِلزام
آن کرد رقیب خود مخاطب
دلواپسی از چه کرده اِبرام؟
این گفت:به سرعت و ز اِغفال
منما به مذاکره تو اِقدام
آن گفت: حریفمان بُود میش
این،گرگ بدیده نقشه و دام
آن گفت: که تا حصول پیمان
نی بوده مرا قرار و آرام
این گفت: که هیئت سیاسی
باید نشود پیاپی اعزام
آن رفت ز بهر مُهر و تایید
این داده حذر ، مگر شوی رام
با این همه اختلاف آرا
تصویب شده سند به فرجام
لیکن به من این حقیقت و راز
نی فاش شد و نگشته اِفهام
از فَرط دوگویی مقامات
بینم دو هوا سر یکی بام
حالی،چه بگشته عاید خلق؟
در ذهن بمانده پرسش اِبهام
اموال که کدخدا رهانید
درجیب که رفته است ارقام؟
او نیز به زَعم خود ضرر کرد
دائم به تخیل است و اوهام
ما که نه بدیده ایم ریالی
انگار شده نصیب اقوام
آن کرده حواله این و این، آن
غافل که به ماسحر شده شام
افزون بنگر فلاکت و فقر
هان،تفرقه کی رسد به اتمام؟
تا چند به هاج و واج مانیم؟
تا چند شنیده حرف ایهام
از باند و خطِ اصول و اصلاح
بیزارم و هر دو گشته بد نام؟
آن بِه، که چو زرگری ندانم
لب بسته فرو ز کام تا لام
ما را چه به وادی سیاست؟
خم شد کمرم ز بهره ی وام
بنشسته«حبیب»و دیده دوزد
شَهنامه چه می شودسرانجام
آمل،نیک نژادنیاکی۱۳۹۶/۷/۲۳