هراز نیوز :چندی پیش که در کنسرتی بودیم، متوجه شدم که قرار است 27 و 28 بهمن کنسرتی به سرپرستی استاد «مجید درخشانی» در آمل برگزار شود.من برای 8 تا 11 شب ِ آخر بلیط گرفتم و پنج دقیقه مانده به هشت هم به سالن شهرداری رسیدم.این کنسرت چند حاشیه داشت که برای من – آنهم در شهرستان آمل – جالب بود:

 

1.تکاپوی مردم آمل در خیایان های منتهی به محل برگزاری کسنرت دیدنی بود.صف ِ طولانی ماشین ها – از پراید و سمند ِ متعلق به طبقه متوسط گرفته تا مزاد3 و پرادوی ِ از مد افتاده! – هم نشان و پیام می داد که به رغم زمستان ِ سرد آمل!، استقبال گرمی از کنسرت شده است و دوستان جمع اند..

 

2.سالن شهرداری با گنجایش بیش از 500 نفر،صندلی خالی برای نشستن نداشت و پر بود از اشتیاق به موسیقی و غنا! و در سالن بوی ادکلن بود و لوازم آرایش.از اسپری ِ ارزان قیمت گرفته تا بوی تند ادکلن گران قیمت برخی از پیرمردهای ِ پالتوپوش ِ کروات زده..

 

3.ردیف سوم از اول را برای جلوس! انتخاب کردم و در عین حال به چندی از دوستان و برخی از استادان دانشگاهی ام نیز سلام و علیکی کردم.باران پیامک های دوستان! را بدون پاسخ می گذاشتم و می گذتشم..

4

.مجید درخشانی با موی سپید و پیراهنی تقریبا آبی آمد و سالن به پا خواست.من که نشسته بودم با نگاه های عتاب آلود برخی از سالخوردگان ِ کروات زده مواجه شدم.گویی که گناهی ِ فاحش مرتکب شده ام.آن عتاب و خطاب خلاصه،بلندمان کرد…

 

5.در حال عبور از قطعه ای به قطعه دیگر یکی از سیم های تار استادمجید درخشانی از هم گسیخت.وقتی استاد ساز را با لبخند برگردانند تا سیم ِ سرکش را – که بنای ساز نداشت! – جدا کند،همه ترسیده بودند اما تار را می شود با تا دقایقی با یک ِ سیم زد! و او با مهارت زد.

 

6.نوبت به آخر رسید و اجرا با شعری از شفیعی کدکنی آخرین قطعه ای بود که استاد کوک کرده بود.آن قطعه هم که خوانده شد،پس از آن صداهای ِ نحیفی از اطراف به وضوع شنیده می شد: «مرغ سحر»…«مرغ سحر»…«مرغ سحر»…

 

اما مرغ ِ سحر خوانده نشد…

 

منبع :وبلاگ آمل در مه


 

3 thoughts on “حاشیه های کنسرت مجید درخشانی در آمل / سیم های تار از هم گسیخت!”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *