هرازنو :اميد به آينده، يکي از فاکتورهای تاثيرگذار بر کيفيت زندگي و شادابي افراد جامعه و به ويژه نسل جوان است. وقتي اميد به آينده در ارتباط با قشر دانشجو بهعنوان آيندهسازان جامعه مطرح ميشود، اهميت آن دوچندان مي شود. در پژوهشی دانشگاهی که اخیرا انجام شده، میزان امید به آینده جوانان دانشجو بررسی شده است. نتايج تحقيق میگوید اميد به آينده در بين دانشجويان مقاطع تحصيلي مختلف با هم متفاوت است. همچنين، یافتههای تحقيق نشان داد با اينکه اميد به آينده بر عملکرد تحصيلي دانشجويان موثر است، ولي از بين ويژگيهاي عمومي و فردي آنان فقط سن به صورت ضعيفي با اميد به آينده ارتباط داشته است. نتايج تحليلی حاکی از این است که اميد دانشجويان به آينده از ميزان دينداري، انسجام و اعتماد اجتماعي (از ابعاد سرمايه اجتماعي) و سرمايه فرهنگي متاثر ميشود. اين متغيرها روي هم، ٢٨درصد از تغييرات متغير اميد به آينده را تبيين ميکنند. میتوان به این نتیجه کلی رسید که اميد به آينده در بين دانشجويان بيشتر از اينکه از ويژگيهاي فردي تاثير بپذيرد، از عوامل ساختاري متاثر است. اعتماد و انسجام اجتماعی همانطور که اشاره شد از ابعاد سرمایه اجتماعی محسوب میشوند. در تعاریفی که از سرمایه اجتماعی مطرح شده است، اعتماد اجتماعی یکی از مولفههایی است که بهعنوان مهمترین عنصر تشکیلدهنده سرمایه اجتماعی در جامعه درنظر گرفته شده است. به عبارت دیگر اعتماد اجتماعی هم بهعنوان یک جزء ذهنی، هم علت و هم پیامد و معلول سرمایه اجتماعی محسوب میشود. اعتماد اجتماعی از شرایط و الزامات عمده و کلیدی برای موجودیت هر جامعه محسوب میشود و برای حل مسائل اجتماعی ضروری بهنظر میرسد، بهطوری که باعث پیدایش آرامش و امنیت روانی شده و برای حرکت موفقیتآمیز اقتصاد، افزایش مشروعیت نظام و توسعه سیاسی و اجتماعی ضرورت دارد. اعتماد اجتماعي، مفهومي است كه در فرآيند روابط اجتماعي بين افراد و سازمانهاي اجتماع با همديگر تبلور پیدا میکند. اعتماد، احساس روابط اجتماعي است و رابطه مستقيم با ميزان آن دارد. بدين صورت كه هرچه ميزان اعتماد اجتماعي ميان افراد و گروههای اجتماعي به جامعه بيشتر باشد، به همان ميزان، روابط اجتماعي از شدت، تنوع، ثبات و پايداري بيشتري برخودار است. بنابراین اعتماد اجتماعي نتيجه تعاملات اجتماعي موجود و گروهي انجمنها و فعالیتهاي اجتماعي است. بهخصوص اگر اين اعتماد از حد فردي به سطح اجتماعي انتقال يابد بهعنوان يك سرمايه باارزش تلقي میشود. فوكوياما، سرشناسترين نظريهپرداز در تلفيق سرمايه اجتماعي و اعتماد اجتماعي است كه مفهوم سرمايه اجتماعي را در چارچوبي اقتصادي مطرح ميكند. او با بهرهگيري از مفهوم سرمايه اجتماعي، يك نظريه اعتماد اجتماعي تدوين و مطرح ميكند كه قدرت و كارايي سرمايه اجتماعي در جامعه به ميزان پايبندي اعضاي آن به هنجارها و ارزشهاي مشترك و توانايي آنها براي چشمپوشي از منافع شخصي درراستاي خير و سعادت همگاني بستگي دارد. بنابراین براساس نگاه جامعهشناسانه به بحث اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی میتوان گفت اعتماد از طريق پايبندي به هنجارها و ارزشهاي مشترك پديد ميآيد. اعتمادي كه از طريق مناسبات مثبت اجتماعي و بر پايه بدهبستان به تعهد اخلاقي و تفكر پديد آمده باشد و نه از روي حسابگريهاي روزمره ميتواند به رشد و شكوفايي كمك كند و زمینه بالارفتن امید در جامعه را فراهم بیاورد. انسجام اجتماعي، مفهوم دیگری است که بهعنوان متغیر در بررسی میزان امید به آینده در افراد و گروههای جامعه حایز اهمیت است. در تعریف جامعهشناسی، انسجام یا همبستگی اجتماعی به معناي آن است كه گروه وحدت خود را حفظ كرده و با عناصر وحدتبخش خود تطابق و همنوايي داشته باشد. همبستگي و انسجام احساس مسئوليت متقابل بين چند نفر يا چند گروه است كه از آگاهي و اراده برخوردار باشند و حایز يك معناي اخلاقي است كه تضمینکننده وجود انديشه يك وظيفه يا الزام متقابل است، همچنین يك معناي مثبت از آن برميآيد كه وابستگي متقابل كاركردها، اجزا يا موجودات در يك كل ساختيافته را ميرساند. تالكوت پارسونز از متفكران برجسته نظريه ساختي- كاركردي، موضوع انسجام اجتماعي را در دو نظام شخصيت و نظام اجتماعي مورد بحث قرار داده است. پارسونز در تحليل انسجام در سطح نظام اجتماعي به كنشهاي اظهاري اشاره کرده و معتقد است هرگاه در موقعيتهاي اجتماعي كنشهاي اظهاري بین خود و معطوف به ديگران باشد، به نوعي همكاري و انسجام ميانجامد و هرگاه اين انسجام نهادينه شود، ميتوان آن را همبستگي ناميد. سطح بالاي انسجام، زماني است كه كنشهاي افراد اخلاقي و معطوف به يك جمع باشد. در اين كنشها مسئوليت و وفاداري در قبال ديگران به حد اعلاي خود ميرسد. انسجام اجتماعی بر افزایش حجم تعامل، ارتباط متقابل اجتماعی و میزان اعتماد افراد جامعه نسبت به یکدیگر دلالت دارد. میتوان انسجام اجتماعی را به احساس یکپارچگی افراد جامعه، روابط دوستانه و محبتآمیز، میزان روابط اجتماعی و تعاملهای گروهی براساس ارزشهای مشترک و منسجم تعریف کرد. مفاهیمی که امید به زندگی و آینده را میتوان از هر کدام برداشت کرد. از تعاریفی که برای این دو متغیر ارایه شد، میتوان به وضوح به تاثیر آنها در بالارفتن امید به آینده در افراد و گروههای جامعه پی برد. اعتماد اجتماعی، مفهومی است که هرچه میزان آن در میان گروههای اجتماعی بیشتر باشد، کیفیت روابط در سطح جامعه بیشتر و عمیقتر میشود و بدونشک در این جامعه شادی، نشاط و امیدواری موج خواهد زد. انسجام با همبستگی اجتماعی نیز در بالاترین حد ممکن در جامعهای اتفاق میافتد که روابط دوستانه و محبتآمیز در میان افراد برقرار باشد و کنشهای اخلاقی و عرفی در بهترین شکل ممکن به اجرا دربیاید. بدونشک در چنین جامعهای که بهدور از کینه و دشمنی و اعمال خشونتهای رفتاری است، افراد میتوانند امیدواری بیشتری به آینده و برنامهریزی برای آینده داشته باشند؛ چراکه فردایی روشن پیشروی خود و دیگر مردم سرزمینشان میبینند.
| حمیدرضا جلالی | کارشناسارشد ارتباطات|شهروند