هـراز نـو: حاج علی شالیکار جانباز انقلاب اسلامی ، در آبان سال ۱۳۵۷ روبروی شهربانی آمل توسط گارد رژیم پهلوی ، و به دست سرگرد ذوالفقاری با تفنگ ژ۳ از ناحیه شکم و کمر هدف گلوله قرار گرفت و نزدیک به ۳۷ سال قطع نخاع و خانه نشین شده بود، دعوت حق را لبیک وبه یاران شهیدش پیوست .
ضمنا همان لحظه مورد هدف قرار گرفتن گلوله در آبان ۱۳۵۷ ، همزمان کنار این عزیز، شهید بهروز غلامی و شهید قربانعلی سیفی پاشا و شهید هدایت صابر و شهید علی اکبر درستی هم به شهادت رسیدند.
حاج علی شالیکار بعد این همه سال تحمل رنج و درد و مشکلات به این چهار شهید عزیزمان پیوست،یاد و خاطر ای عزیزان گرامی
شادی روح این عزیزان فاتحه ای قرائت فرمائید.
امیر کردی هـراز نـو
یاد و خاطره همه عزیزان و شهیدان انقلاب شکوهمند اسلامی و جنگ تحمیلی گرامی .
این شهیدان عزیز قطعا جایشان در بهشت برین خواهد بود
انروز ما در مهدیه امل جمع شده بودیم وهرکس مطالبی از امام یا شاه برای سخنرانی داشت واز انجا به شهربانی رفتیم حدود ساعت ده یا یازده شهربانی سقوط کرد که همراه با شهادت ومجروح شدن عده ای همراه شده بود افسران وخدمه شهربانی یکی یکی به جمع مردم میپیوستند واولینها از پلیس راهنمایی بودند که کاملا ساختمان را تخلیه کرده ومردم هم از این واحد راه نفوذ به کلانتری را یافته بودند سپس در زندان گشوده شد هجوم زندانیان با حمله مردم وفرار دیگر عناصر پلیس همراه بود انچنان شوری برپا بود که کسی بفکر جان خود نبود همه مردم چون یک تن واحد بودند پاره کردن پرونده هاواتش زدن انتقام وکینه سالها خفقان گریبانگیر همه بودومعلوم نبود این کینه چطور وچرااینگونه رشدکرده بود اما مردم میخواستند وانجام دادند وهجوم بسوی اسلحه خانه اغاز شده بود قرار بود انانی که اسحله گرفتند بسمت مسجد نیاکی محله بروند
روحش شاد….
روحش شاد ،یادشان گرامی
خدا رحمتشون کنه انشاالله ، بنده عصر رسیدم آمل و سعادت حضور در تشییع پیکر همرزم برادرم رو نداشتم ،
بادرود به روان تابناک اسوه صبر و استقامت جانباز شهید علی شالیکار ، بمنظور درج صحیح واقعیت های مبارزات مردم در شکل گیری روند انقلاب اسلامی باطلاع میرسانم شهید بزرگوار هدایت اله صابر در آبانماه 57 محل دقیق شهادتشان جنب بانک صادرات خیابان شهید بهشتی چاکسر بود یادم هست آنروز ماباتفاق دانش آموزان مدرسه شریعت زاده در حال راهپیمائی بسمت پل معلق آمل بودیم که شهید صابر با گلوله مستقیم گاردی ها به سرش به بغل من افتاد و من اولین بار بود که پیکر مطهر شهیدی را در آغوش گرفتم و …….
روز 13ابان سال57 از انجمن درس قرآن آمل (زینیه)خانمها دریک سینی که قرآن وگل رویش بوده ازجلوی دبستان حکیمی سابق بسمت دبیرستان امام خمینی واز روی یل جلوی شهزبانی سابق بصورت آرام وبدون شعار میرفتند که نیروهای گارت مستقر در شهربانی به آنها حمله میکنند بازاریهای اطراف به دفاع برمیخیزند وباصدای تیر اندازی مردم از سوی شهر خودشان را جلوی شهربانی میرسانند واقعا جهنمی بود مثل همینی که در نبرد مردم فلسطین واسراییل از تلویریون یخش میشود مردم بایرتاب سنک آجر نیرورهای شهزبانی وکارت را داخ شهربانی محاصره کردند ریس شهربانی آن زمان سرکرد ذوالفقاری معدوم بود او باتفنگ مسسل به صورت مستقیم به سوی مردم تیراندازی می کردکه سیفی یاشاوبهروز غلامی رادر همان جا به شهادت رساند وخیلی ها راهم مجرو ع کردکه از جمله شهیدعلی شالیکار بوده بعد ازاو هم یوسف نیا در همان مکان تیر به کتف او اصابت کرده و درقید حیاط سالم وتندرست هستند محل اصابت کلوله شهید حاج علی شالیکاربقل کوجه درمانگاه مقبمی که ففلااو زانس بیمارستان امام رصا(ع) سرکوجه بقلی میباشد. بعد ازجانبازی انسانی خییرو هم انسانی خوش روحیه وورزشکاری بوده وحتی مدال قهرمانی شنای جانبازان ومعلولین راهم داشت خدا او رارحمت ودر جوار شهدای گربلا قرار دهد
نام شهيد علي اکبر رستمي به اشتباه علي اکبر درستي درج شده است که لازم به تصحيح مي باشر
اگر اشتباه نکنم شهید درستی درست باشه، فامیلی دیگری هم داشتن بنام رجبی
جناب موسوی نام شهید بزرگوار علی اکبر درستی ( یا رجبی ) صحیح میباشد، ما شهیدی بنام علی اکبر رستمی از دوران انقلاب نداریم .
از توضيحات داده شده توسط دوستان تشکر و قدرداني مي شود