وقتی مدیران از مدیریت بحران جا ماندند؛
نمره مردودی مدیریت بحران مازندران در زلزله ۵ ریشتری
الناز پاکنیا
زمین لرزه هفته گذشته مازندران خوشبختانه در این استان و استانهای همجوار که آن را احساس کرده بودند تلفات جانی و مالی نداشت.
تا قبل از اینکه حادثهای پیش بیاید کمتر کسی تصور میکند که خسارتهای مادی و معنوی، استرسها و نگرانیها و دل شوره برای افراد به چه میزان خواهد بود.
سالانه حداقل ۱۰ مانور زلزله، امداد و نجات و این روزها پدافندغیرعامل در استان مازندران برگزار میشود اما زمین لرزه واقعی هفته گذشته شاید بزرگترین آزمونی بود که توانست محک خوبی برای مدیران مدیریت بحران و پدافند غیرعامل باشد.
زمانی که حادثهای نیست و ما حوادث را خود میسازیم تا آمادگی خود را بسنجیم کمتر قابل تصور است که چه رخ خواهد داد و ضریب استرس و خسارتها چه میزان خواهد بود.
متاسفانه بروز این زمین لرزه نشان داد که در تمامی مانورهای زلزله و امداد و نجات، مردم حلقه مفقودهای بودند که با وجود اینکه حوادث بیشترین خسارتها را بر روی آنها دارد کمترین توجه به آموزش آنها میشود.
زلزله هفته گذشته اگرچه به صورت مستقیم خسارتی نداشت اما ۱۹ مصدوم حادثه دیده حواشی زلزله بر جای گذاشت.
این بدین معنا است که با وجود اینکه میلیاردها تومان هزینه برای مانورهای زلزله و امداد و نجات و مدیریت بحران صورت میگیرد هنوز مردم نمیدانند در زمان وقوع زلزله چه باید کرد و متاسفانه هنوز برنامه منظم و منسجمی برای آموزش بحران برای مردم نداریم.
تاکنون آموزش رفتار در بحران تنها برای اعضای جمعیتهای هلالاحمر، کارکنان ادارات خاص و تعدادی از دانشآموزان برگزار شده اما بروز این زمین لرزه نشان داد که تمامی آنچه در این روزها و سالها برای مدیریت بحران در مازندران صورت گرفته در عمل کارآیی ندارد.
نمیدانم چه اصراری داریم که بر پایه روشهای قدیمی و یا تکراری مدیریت بحرانی را پیش ببریم که مردم در آن سهمی نخواهند داشت.
هفته گذشته وقتی زمین لرزه در مازندران رخ داد خطوط ارتباطی تلفن های خانگی و تلفنهای همراه در دقایق نخست قطع بودند و در ساعتهای بعدی نیز با اختلال بسیار زیاد همراه بودند.
حضور دستگاههای مختلف اجرایی در برنامههای پدافند غیرعامل در مازندران باید این آمادگی را برای مدیران و دست اندرکاران در زمان بحران ایجاد میکرد که در زمان حادثه واقعی چه باید بکنیم.
آیا واقعا زیرساختهای مخابراتی مازندران به این اندازه ضعیف است که با زمین لرزهای ۵ریشتری تا ساعتها با اختلال مواجه میشود.
این اختلال بیشتر بر استرس و نگرانی خانوادهها میافزاید چون نمیتوانند با عزیزان خود تماس گرفته و از حال آنها جویا شوند و یا حتی از مجموعههایی درخواست کمک داشته باشند.
پس از وقوع زلزله برق مناطقی از مازندران از چند دقیقه تا ۳۰دقیقه قطع شده بود و زلزله و تاریکی بیش از همه بر واهمه مردم افزوده بود.
چگونه مدیران این مجموعهها میتوانند عدم توانایی در حفظ و نگهداری و استقامت خطوط ارتباطی را توجیه کنند حتی اگر این قطع برای یک منطقه و چند دقیقه باشد چه تضمینی میدادند با افزایش بزرگی زلزله خطوط برق با اشکالات بیشتری مواجه نمیشد.
آیا مدیران دیدند که مردمی که پس از حادثه آسیب دیدند عمدتا دلیلش ناشی از اختلال در سیستم روشنایی بود.
قطعی برقی حتی برای چند دقیقه نیز آشفتگی و نگرانی مردم را بیشتر میکند نباید در توجیه آن رسانهها را متهم به خبرسازی کنیم.
نکته مهم دیگر در این زمینه، نبود مدیران در میان مردم است، مدیری که در تهران در ماموریت بود یا مدیری که در منزلش شاهد حادثه بود به واقع میداند که مردم با قطع چند دقیقهای برق چگونه آشفته میشوند.
اگرچه مدیران مربوطه تمامی این اختلالات را خبرسازی میدانند اما ما مردم شاهد بودیم که چگونه زمین لرزه هفته گذشته نمره منفی بزرگی به این مدیران داد.
متاسفانه هنوز مدیریت بحران را هزینه کردن میدانیم و این امر موجب میشود که مردودین واقعی آزمونهای عملی باشیم.
صداوسیمای مازندران نیز به گواه مردم نمره مردودی گرفت تا ثابت شود که هنوز با آنچه در مانورهای ساختگی میتازیم و میخوانیم فاصله داریم.
وقتی حتی یک ساعت پس از زمین لرزه خبری از حتی یک خبر کوتاه در سیمای مرکز مازندران نبود چگونه این مرکز برگزاری چندین مانور مدیریت بحران را در استان را توجیه میکند.
میخواهیم به آرشیو این مرکز در مازندران مراجعه کنیم و ببینیم آیا هیچ تصویری از مردم و زلزله در هفته گذشته توانستهایم ضبط کنیم.
آیا این به معنای همان مدیریت رسانه در زمان بحران نیست که حتی با یک جمله آرامش بخش خیال مردم را آسوده کنیم.
آیا سیمای مرکز مازندران یک ساعت پس از زلزله نمیتوانست با مدیران استانی مصاحبه کرده و با تشریح وضعیت موجود خیال مردم را راحت کند که زمین لرزه خسارتی نداشته و مردم آسوده باشند.
آیا واقعا نمیشد که ساعتی پس از زلزله یک کارشناس مدیریت بحران در رسانه ملی حاضر و آموزشهای فوری بروز بحران را به مردم میداد تا ضمن مشغول کردن ذهن مردم و دادن آموزش به آنها، کمی از استرس آنها استفاده کند.
چگونه رسانه ملی توان مدیریت روانی بر جامعه را ندارد.
مراجعه انبوه مردمی که ساعتی پس از زلزله با مراجعه به اینترنت خواهان دریافت اطلاعاتی از زمین لرزه بودند، نشان دهد که مردم آرامش خود را دریافت به لحظهترین اطلاعات و اخبار دریافت میکنند.
برحسب اتفاق فردای روز زلزله به یکی از سایتهای خبری کشوری مراجعه کرده بودم در میان انبوه اخباری که وقایع زلزله مازندران بر روی خروجی قرار داده بود، نظرات مردم در انتهای اخبار توجهم را جلب کرد، مردم در همان دقایق پس از زلزله به این رسانهها مراجعه کرده و از اوضاع و احوال شهر خود در زمان زلزله نوشته بودند، این بازدیدکنندگان همگی متفق القول بودند که چون از رسانه ملی چیزی نشنیدهاند به سایتها مراجعه کردهاند تا بدانند چه خبر شده است.
این امر نشان میدهد که در دنیای اطلاعاتی امروز، دست یافتن مردم به اطلاعات و اخبار بیش از همیشه آرامش را به آنان باز میگرداند ولی صدا و سیمای مازندران در این آزمون مردود شد.
حال مدیریت بحران استان نیز در اقدامی جالب چندین آمار مختلف از بزرگی زمین لرزه داد تا کلکسیون مردودیهای این زمین لرزه تکمیل شود، مدیریت بحرانی که مردم انتظار داشتند آنها را در رسانه استانی ببینند در شبکه دو رویت شد و از مردم خواست با هوشیاری بخوابند و در پاسخ مجری که از او خواست توضیحاتی درباره نحوه رفتار مردم با زلزله و هوشیار خوابیدن بدهد جای ماند.
مدیریت بحرانی که در برابر اطلاعرسانی به موقع خبرگزاریهای استان از آنها میخواهد شرایط پس از زمین لرزه را بر روی خروجی خود قرار ندهند، به نظر میرسد یا از شرایط مردم در کوچهها و خیابانها خبر نداشت و یا اطلاعرسانی در زمان بحران را در مانورها تجربه نکرده بودند.
به هر حال این حادثه واقعی بهانهای بود تا پی ببریم که حادثه آنی نیست که تمرین میکنیم و به دست خود میسازیم بلکه حادثه مدیریتی است که باید برخاسته از تدبیر و اندیشه باشد تا به کار افتد.
زلزله هفته گذشته مازندران خوشبختانه حادثهای نداشت تا حسرت فرصتهای از دست رفته را بخوریم اما نشان داد که مدیریت بحران و تامین زیرساختها برای حوادث طبیعی باید بیش از اینها برنامهمحور و به روز باشد.
روزنامه حرف مازندران
واقعا حرف دل من بود که این سرکار خانم محترم بیان فرمودند درست در شهر ما زلزله ایجاد نشده ولی قطع یقین میدانم اسمان همه جا یه رنگه