خطبه اول :

اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .

در این ایام عزای جانسوز و جانگداز سرور و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) و یاران وفادارش، در روز جمعه، روز آدینه، روز مهر و مودت و محبت ، روز به وقوع پیوستن آمال و آرزوهای مسلمانان جهان ، روز بزرگ ظهور امام زمان، در این خطبه نماز با شکوه جمعه در ابتدای امر خودم و بعد همه ی شما سروران عزیز و ارزشمند برادران و خواهران ، برادران با بصیرت و مؤمن و شیعه و با محبت و خواهران ایمانی را به تقوای الهی دعوت می کنم.

آثار و برکاتی که تقوای الهی در ابتدا در شکل گیری شخصیت فردی و بعد در اجتماع و بعد در جوامع بشری ایجاد می کند سخن زیاد به میان آمده است . حقیقتاً فرصت زیبایی و دعوت زیبایی را خداوند متعال خود اعلان فرموده اند مسلمین را در این روز در این میعادگاهی که محل مهر و مودت است و محل شور و شعور است و صله رحم است دعوت نموده تا دقایقی را در ساحت مقدس خداوند متعال و اهل بیت (ع) باشیم . ابتدای امر نفس خودمان را به تقوای الهی دعوت کنیم. با نفس خودمان خلوتی بکنیم . چون می دانیم چه خبر است مسیر زندگی مان را در مسیر تقوای الهی قرار دهیم آن وقت است که عزت و برکت و نورانیت است . هرگونه بداخلاقی نشأت از عدم تقوای الهی است . هر گونه خوش اخلاقی نشأت از حضور در ساحت مقدس تقوای الهی است . هر کس که بیاید خود را بشناسد ، معرفت نفس پیدا کند این که برای چه آمده و به کجا می رود و چگونه باید برود به خودی خود این مراعات تقوای الهی محقق می شود که موجب زیبایی زندگی بشریت است . پس بیاییم هم خودمان ، هم زندگی مان و هم خانواده مان را دعوت به تقوای الهی کنیم . همین که خشیت و ترس از خداوند متعال داشته باشیم و از گناه دوری کنیم موجب عزتمان می شود.unnamed

بیاییم آثار و تبعات انجام گناه را به عنوان یک مکتب به فرزندان خودمان نشان دهیم و به آنها بیاموزیم . همان گونه که شما فرزندانتان را که ما باشیم خدایی و در مسیر الهی بوده و عبودیت و بندگی و شیعه ی حسینی بار آورده و تربیت نموده اید ، چگونه زیست کردن و چه سبک زندگی داشتن را بیاموزیم .

مقداری فاصله ی پدر و مادر با فرزندانمان که ایجاد شده را کم کنیم . فاصله مقداری زیاد شده، دغدغه های فکری زندگی باعث شده که این گونه شود . قدیم الایام مرسوم بود که اگر فرزندانمان بیرون می رفتم تا به خانه می آمدند پدر سؤال می کرد که کجا بودی . چه کار می کردی . با که بودی و چه می کردی . ولی امروز می بینیم که پاسی از شب می گذرد این فرزند عزیز و نازنین نمی آید . نصفه ی شب می رسد . موقعی که آمده با که بوده و با چه کسانی حشر و نشر داشته . چه می شود . ان شاأالله بیاییم دعوت به تقوای الهی نه به زبان زور بلکه با مهر و مودت و محبت با این که کسی خشیت داشته باشد دوری از گناه کند چقدر عزیز خواهد شد . ان شاءالله می توانیم هم مدینه ی فاضله ای را برای خود رقم بزنیم و هم برای خانواده مان . چون حقیقتاً بهترین سبک زندگی، سبک زندگی دینی اسلامی است . در صورتی که توأم با بصیرت باشد که البته روحانیت معظم و مکرم همه اینها را در ایام تبلیغ در محضر شما مردم شریف و نجیب بیان کرده اند . که تقدیر و تشکر می کنم از زحمات این عالمان ربانی در مورد عظمت قیام اباعبدالله الحسین (ع) . اهداف قیام اباعبدالله الحسین (ع) و در مقابل متأسفانه افرادی که بدون بصیرت چه کردند . پس زندگی باید در آن بصیرت و بینش باشد . بینش و بصیرت یعنی در مسیر خدا بودن و با خدا بودن . مراجعه به آیات نورانی خدا کردن و سبک زندگی دینی داشتن .

آثار ، آیات و نشانه های متعددی را برای نجات بشریت خداوند متعال فرستاده از زمان آدم تا خاتم . فرستاده تا منجی بشریت باشد . چه کرده اند . هم با خود و هم با رسول و فرستاده ی خداوند متعال . آیا راه نجات را پیدا کردند یا خیر . بعد از نبی مکرم اسلام اهل بیت معصومین را فرستادند . اهل بیت معصومین که خود نور هستند و نورانیت دارند و یکی از این اهل بیت معصومین وجود مبارک اباعبدالله الحسین علیه السلام هست کشتی نجات خودمان است . حسینی است که دلداده و شیفته ی او هستیم . بیاییم زندگی مان را حسینی رقم بزنیم . فرزندان مان را حسینی تربیت کنیم . کاری کنیم که خانه مان ، لقمه مان ، لباسمان ، رفتارمان و روش مان حسینی باشد . اما آثاری را خدمتتان معرفی کردیم . عرض کردیم که این آثار هدایت ، فلاح و رستگاری است .که یکی از این آثار کتاب مقدس مفاتیح الحیات و هم چنین کتاب خانواده متعادل و حقوق آن است . خدمت شما اعزه ی مکرم ، نمازگزاران مؤمن بابصیرت عرض کردیم که در هیچ جایی نه افراط مورد قبول است و نه تفریط .نه زیاده روی و نه کم روی . حالت تعادل خوب است . تشکیل خانه و خانواده هم به همین حالت است . البته شاید در اذهان آنهایی که صرف ایمان هست و بصیرت نیست ولی در ذهن شما اهل بصیرت این چنین نیست . بعضی فرض می کنند تشکیل خانه و خانواده صرفاً به خاطر غریضه ی جنسی است . تشکیل خانه و خانواده همان گونه که غریضه ی جنسی را کنترل می کند آن هم در راه حلال ولی در مباحث دیگر از جمله تأمین رفاه ، آسایش . چون آیه ی قرآن است «لتسکنوا الیها» برای سکونت قلبی ، دینی ، اسلامی ، اقتصادی و اجتماعی همه ی این موارد آمده دو زوج را آن هم با بیان خطبه ی عقد از نگاه شرع نه متأسفانه روابط نامشروع و نه متأسفانه زناهای متعدد . خصوصاً العیاذ بالله زنا محسنه . که امروز نگاه غرب در مورد این مسئله است . فیلم های مستهجن در ماهواره ها . این مسیر مسیر حسینی نیست . ما عرض می کنیم خدمت و ساحت مقدس امام زمان اللهم عجل لولیک الفرج . خوب امام زمان آمده درست در همان لحظه ای که در حال دیدن فیلم مستهجن است . آیا آن چشم امام زمانی خواهد بود . آیا آن دل امام زمان را درک خواهد کرد . آیا آن گوش نجوای نازنین امام زمان را خواهد شنید . پس بهترین سبک زندگی ، سبک زندگی دینی و اسلامی است که توأم با بصیرت باشد . بصیرت نباشد ابن ملجم بوجود می آید امام زمان خود را می کشد . بصیرت نباشد جعده بوجود می آید امام زمان خود را می کشد . و امروز هم در صحنه ی عاشورا وقایعی را رقم می زنند که حقیقتاً اهل یهود این کار را نمی کند شما ببینید چرا امام حسین در مکه نماند چون دستور دادند به عده ای از اراذل و اوباش در لباس احرام پسر فاطمه را در کنار خانه ی کعبه در حال طواف در حالی که آیه ی قرآن بیان می کند که قوم یهود خون و خونریزی را در کنار خانه ی کعبه حرام کرده است آنها تصمیم به شهادت پسر فاطمه گرفته اند . ولی آنهایی که مسلمان نبودند ولی به لباس اسلام آمدند در مقابل تمام اسلام ایستادند . حسین تمام اسلام است . حسین نماد اسلام است و ایستادگی کرده و شعار هیهات منا الذله را به یادگار گذاشته اند . پس اگر آن خانه و خانواده بر اساس تقوای الهی شکل بگیرد قاسم ابن الحسن بوجود می آید . عبدالله ابن الحسن بوجود می آید . علی اکبر منتسب به امام زمان خودش بوجود می آید . زهیر ، حبیب و دیگران . ولی در مقابل می بینیم هرثمه بن سلیم از رفتن در مسیر ولایت و ولایت پذیری جا می ماند . پس تأسیس کانون گرم خانواده در مسیر سیانت از گوهر دین نقش به سزایی دارد . اگر می خواهیم به فضل خداوند متعال در مسیر اخلاق و رفتار اسلامی باشیم این نیاز به تأسیس بنیاد مستحکم خانه و خانواده است .

اما امروز باید در مورد ارکان خانواده خدمت شما عرائضی را داشته باشیم . خوب در نظام خانواده هر رکنی جایگاه مخصوص خود را دارد . هر رکنی نقش آفرینی مخصوص به خود را می کند . شوهر خانواده نقش به سزای خودش را دارد . همسر خانوداده نقش به سزای خودش را دارد . فرزند خانواده نقش به سزای خودش را دارد . لذا هر یک از آنها باید تفسیر شود و بیان شود که چه حقوقی نسبت به دیگری دارد . چه مسیری را برای تعالی رشد خود و خانه ی خود و خانواده خود برای رساندن این خانه و خانوداه به مدینه ی فاضله و در مسیر ولایت بود ن و ولایت پذیر شدن چه قدمی را باید بردارد . چه مسیری را باید بیان کند . از این که بیان شده «الرجال قوامون علی النساء» این قیومیت مرد بر همسر و بر فرزندان خودش ، سرپرست و ولی بودن نیاز هست که ولایت پذیری باشد . همان گونه که حضرت آسیه عرض کرده ایم که آیه و نشانه چهار سبک زندگی را بیان کرده . آمده است چه کرده است . ولایت پذیری پیغمبر زمان خود را . از آن طرف در کنار طاغوت زمان بوده ولی هیچ وقت از حرف های فرعون تبعیت نکرد . از خدای باطنی خودش نه خدای ظاهری ای که شیطان پرستی و بت پرستی بوده . اگر خدایی ناکرده تعلل در این خانه و خانواده پیش بیاید ایمان توأم با بصیرت بوجود نمی آید . تزلزل ایجاد می شود . آن جا است که نماز درک می شود . آن جا است که عبودیت و عبادت درک می شود . سیب زمینی گران شده طرف نماز نخواند . آن خانه خانه ی ایمانی بابصیرت نیست . خدایی ناکرده بحثی پیش بیاید از مسیر ولایت پذیری جدا شویم . آن شخص باید مروری در مورد شخصیت حقیقی و حقوقی خودش داشته باشد . پس بیایییم خانه ای را رقم بزنیم که این خانه در همه ی مسائل ، سختی ها و شداید روزگار مستحکم باشد . متزلزل نباشد . خانه ی عنکبوت آن خانه ی سست بنیاد است . چون در آن ایمان با بصیرت نیست . تقوای الهی نیست . اما در ادامه ی مسیر رسیده ایم به رساله ی حقوق و حق نماز . دیده ایم که چه کرده است حضرت اباعبدالله الحسین (ع) . چه پیام بزرگی را به مردم جهان داده است . هم عملی و هم علمی . چون مطابق مسیری که از روز دوم . بحثی که دیگران فرمودند . اعزه ی مکرم روحانی به این که روز دوم اهل بیت به کربلا رسیدند . روز سوم عمر سعد به کربلا می رسد . پیغام را روز چهارم به عبیدالله می رسانند . سفیر روز پنجم به کربلا می آید . روز ششم گزارش می دهند . روز هفتم محاصره ی اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی . همه ی هجمه ها و همه ی سیاست ها . سی هزار نفر در مقابل هفتادو دو نفر گل و گوهر و ریحانه ی ولایت پذیر . چنان کرده اند که آبی را در مسیر نداشته باشند . آنها بصیرت و ایمان نداشتند . اگر بصیرت داشته باشند امام با یک اشاره ی خود چه می کند . اما روز تاسوعا شد وقتی سفیر عبیدالله به کربلا رسید طبل جنگ را نواختند و وجود نازنین حضرت اباعبدالله الحسین (ع) فرمودند عباسم برو به عمر سعد بگو مهلتی بر من دهد . مهلت برای چه حسین جان . آیا ادامه ی حیات را می خواهی . آیا می خواهی یک روز دیگر در کنار فرزندان ، خواهر و همه ی عزیزان و اصحاب و یارانت باشی . نه خیر . فرمود عباسم . برو به عمر سعد بگو «انی احب الصلاة» . جوان های عزیز و بزرگوار ، اهل ایمان و با بصیرت . این جا امام حسین علیه السلام با بیان خودش در واقع درس ایمان ، فلاح ، رستگاری را به ما داده . نتیجه ی زندگی کنار نماز بودن و با نماز بودن و چگونه نماز خواندن . این که امام حسین فرموده نماز را دوست دارم . یک نماز مغرب و عشاء در ادامه ی حیات دنیوی و معنوی و ملکوتی امام حسین (ع) یک نماز شب ، یک نماز صبح و یک نماز خوفی که به عشق لقاءالله می خواند و به خدا می پیوندد . این درس بزرگی است برای همه مان . از یک طرف پیغمبر می فرماید نماز نور چشم من است . نماز معراج مؤمنین است . قرآن می فرماید «ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر» . هم جهت تأسیس خانواده مستحکم نیاز به نماز با همه ی شرایط و خصوصیاتش داریم . این که حق نماز را امام سجاد (ع) فرموده است که بدانیم که چه می خوایم و بدانیم که با که چه کسی صحبت می کنیم که بدانیم چه بخوانیم . که بدانیم این نماز قرار است که امر به معروف و نهی از منکر کند و در مقابل معروف بصیرت را نشان دهد . در مقابل منکر هشدار بدهد بگوید ای اهل ایمان شما همین الآن نماز جمعه خواندید چرا در مقابل نا محرم قد علم می کنید . چرا به نامحرم نگاه می کنید . چرا زبان باز می گشایید در جهت ریختن آبروی مردم . چرا قدم بر می دارید جهت متزلزل کردن جامعه . پس این نماز مانعی است در مقابل گناه و در مسیر گناه قرار گرفتن . بیاییم مطابق آن چه را که دین و اسلام فرموده با نماز باشیم چون همه ی عاقبت به خیری در نماز است . با نماز بودن و چگونه نماز گزاردن . نماز موجب عزت و سربلندی است . نماز موجب عاقبت به خیری است . این نماز موجب فلاح و رستگاری است .

unnamed

خطبه دوم :

اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .

در این خطبه هم همانند خطبه قبل در ابتدای امر خودم و بعد همه ی شما سروران عزیز و ارزشمند را به تقوای الهی دعوت می کنم . خوش به سعادت آن خانه ای که در آن تقوا حاکم باشد . که در آن صورت گناه نیست . که در آن صورت نورانیت است . اگر تقوا باشد شیطنت شیاطین روزگار در وجود انسان کارگر نیست . چون تقوا نیست انسان هوای نفس خودش را در مسیر گناه قرار می دهد . لب به غیبت و تهمت باز می کند . خانه ی خودش را آلوده ی به گناه می کند . خشیت از محضر تقوای الهی را فراموش می کند . ذات مقدس خدواند متعال را فراموش می کند . آیه ی قرآن است .«الم یعمل بان الله یری» اگر این آیه می خواهد به وقوع بپیوندد در محضر و ساحت خداوند متعال باشیم حتماً با مراعات تقوای الهی . خلوتی با نفس خود و مرور و بررسی اعمالمان در هر شرایطی . این که امروز چه کردند . چند تا دل بدست آورده اند . و در مقابل چند دل را به درد آورده اند . جامعه را چه کرده اند . آن کسی که اهل ایمان است اگر دلی به درد آورد شب تا صبح نخواهد خوابید . می گوید عجب کاری کردم . در صدد جبران بر می آید . می گوید ما بیاییم خدایی ناکرده به عقوبت آن که حق الناس است دچار نشویم . پس دعوت نفسمان و دعوت جامعه مان ، خانمان و خانواده مان به مراعات تقوای الهی باشد . چون عقیده و باورمان به کم گویی است زیاد اطاله ی کلام نکنیم .

استفاده کردیم جمعیتی که خدمت سخنران عزیز و بزرگوار ، افتخار شهرستان آمل ، عزیزی که بوی جبهه و جنگ می دهد . سردار رشادت ، عزت و پاکدامنی سردار علی پور . از فرزندان جبهه و جنگ که تا الآن هم هنوز ارتباط خودش را با این اعتقاد و باور جدا نکرده و در همان مسیر است و قطعاً همه ی مسئولین از محضر این عزیزان و یادگاران جبهه و جنگ استفاده می کنند و از افتخارات بنده و دفتر بنده حضور چنین سربازان گمنام امام زمانی است که دارند از همه ی حیثیت و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و در محضر ولی امر مسلمین و در کنار این عزیز الهی بودن و محافظت و مراقبت از این عزیز جهانی زندگی خود را رقم زدند . بنده تقدیر و تشکر می کنم از آنچه که از آمل فرموده اید . آمل شهر زیبایی ها است . آمل شهر علم و ادب و هنر است . هنر نه فقط در بیان به فیلم است . هنر به اخلاق حسنه داشتن و در مسیر الهی بودن . علمای دینی اهل هنر هستند . که خود را در محضر خدا قرار دادند . عشق بازی کردند و نورنیت ایجاد کردند . موجب عزت شدند . هم عزت خود و هم عزت جامعه و جهان اسلام . اگر آن چه را که فرمودید از آقا شیخ محمدتقی آملی گرفته تا به امروز و قبلش و بعدش آمل همیشه ی اعصار حرفی برای گفتن داشته . و ما سر بالا و سینه سپر در همه جای جهان می گوییم که آملی هستیم و آمل همیشه حرفی برای گفتن دارد . هم از ادب ، هم از فرهنگ ، هم از هنر و هم از آموزه های ایثار و رشادت و فداکاری . انگار فرزندان ناب امام راحل (ره) و فرزندان مقام عظمای ولایت ورق زده اند مکتب سرخ شهادت اباعبدالله الحسین (ع) را . شهادت را دیده اند که این چنین جان فشانی می کنند . در دل دشمن قرار می گیرند . آنها رسالتشان در مقبل دشمن قرار گرفتن و ما رسالتمان در ادامه ی مسیر مکتب امام حسین بودن . این که ببینیم و بیاندیشیم . این که مطالعه کنیم و تفکر کنیم . این که بیان کنند در مقابل دو لشگر . لشگر عقل در مقابل لشگر جهل . این که ما کجای کار هستیم . و این که امروز اگر قیام حسینی بوجود بیاید در کدام لشگر هستیم . آیا متاع های دنیایی ما را از حسین جدا می کند . آیا آن زر و زیور هایی که حاکمان وقت وعده داده اند . امروز اگر به میلیون و میلیارد برسد چه می کنیم . آیا به لشگر حسینی می پیوندیم و یا خدایی ناکرده همانند دیگران در مقابل امام حسین (ع) جبهه می گیریم . مسیرمان عوض خواهد شد . پس بیاییم کاری کنیم که با عزت و سربلندی تمام در مقابل ابتدا هوای نفس و ثانیاً در مقابل شیاطین روزگار بایستیم . راز ماندگاری امام حسین (ع) این بود که به خدای خودش ایمان داشته . معرفت به نفس داشته . دعای عرفه ی امام حسین (ع) چه کرده . هنوز خلوت کرده اید . فقط منحصر به روز عرفه نیست . آنهایی که می خواهند معرفت شناسی پیدا کنند بروند دعای عرفه ی امام حسین (ع) را مطالعه کنند . برای خود تفسیر کنند . چقدر زیبا است . بند بند و جزء جزء اعضای بدن انسان را به زبان می آورد . وچگونه این امام همام اشک می ریزد و چه کرده است که امروز بعد از هزار و سیصد و خرده ای سال

این حسین کیست که عالم همه ی دیوانه ی اوست

این چه شمعی است که جانها همه پروانه ی اوست.

«من عرف نفسه فقد عرف ربه » ابتدا بیاییم خود شناس باشیم که بعد خدا را خواهیم شناخت . آن کس که خدا را شناخت آن کس که معرفت به خدا پیدا کرد چه خواهد شد

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند.

فرزندو عیال و خانه مان را چه کند .

حسین کاری کرده کارستان . در معرکه ی عقلانیت بابصیرت ولایت قرار گرفته . در مقابل شیاطین روزگار فرموده «انی خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی» آمده است که اصلاحات انجام بدهد . امروز اصلاحات زندگی ما چه هست . آن روز فرموده هیهات من الذله . ذلت و خواری های زمان فعلی ما چیست . امروز اگر در زمان منجی جهان بشریت هست اگر چه حضور است نه غیبت ولی چون گناه است نمی توانیم امام زمانمان را در ک کنیم ما در پس پرده قرار گرفته ایم . امام این خورشید نمایانی است که حاضر است ولی گناهمان موجب غیبت ما شده . امام زمانمان را نمی توانیم ببینیم . ولی در کنار ولی امر مسلمین ، ولی فقیه زمان عزیزی که با عنایت خاص امام زمان رهبریت می کند چقدر زیبا توانسته رهبری کند . این شاگرد مکتب امام که متأسفانه یا خوش بختانه سران غرب هر چند که بی آبرویی هایشان ترک نمی شود . تقارن عاشورای امسال با 13 آبان چقدر زیبا است . اهداف یکی است . رسالت یکی است . فرزندان 13 آبان همان فرزندان عاشورایی بودند که در مسیر بصیرت عاشورایی قرار گرفتند و در مسیر پیام های عاشورا قرار گرفتند . در کنار امام راحل بودند . پیام تسخیر لانه ی جاسوسی را به ما داده اند . تسخیر نموده اند این لانه ی جاسوسی را که امروز هم این است . اگر دیشب تلویزیون و اخبار را گوش داده باشید اخبار سخنان سقیف ، سست صفت و بی بنیان . همانند تارهای عنکبوت اوباما ریاست جمهور آمریکا . چقدر در شأن و منزلت خودش بوده این سخنان نه در شأن و منزلت ایران عزیز . هنوزاین ایران همان فرزند امام است و آن شاگردانش که تسخیر نموده است لانه ی جاسوسی را . ایشان می فرماید تحریم ها موجب شده بر اثر زورگویی هایی که حقوق ما و اموال ما را بلوکه کردند . پول های ما را بلوکه کردند . حقوق ما را بلوکه کردند . تازه آنهایی که منادی نجات بشریت هستند و جزء بشریت و جزء انسانیت نیستند با تمام پررویی می گوید که تحریم باعث شده که ایران در مقابل کم بیاورد . آمده است مذاکره قرار داده . و می گوید این اعتقاد و بی ارزش ثقیف ایشان می گوید که فشار ما باعث شده مسئولین ایرانی که در مسیر تولید بمب اتم بودند نظرشان کمتر شود . می خواهم عرض کنم جناب آقای اوباما مگر خودتان در آن بلندگوی جهانی نگفتید که رهبر ایران تحریم نموده است . مرجع ایران تحریم نموده است بمب اتم را و مرد است و حرفش . ای نامرد روزگار چرا بعد از مدتی حرف خود را فراموش کرده اید . به زبان می آورید مسائلی را که نباید بشود . لذا ما همان مسیر را می رویم . توصیه می کنم به مسئولین مکرم عالم با تدبیر و امید ایران ، وزیر محترم امور خارجه در کنار رهبر عزیز و عظیم الشأنمان هستید دست مریزاد . ولایت پذیر هستید مرحبا به شما . چون اگر نباشند ضرر و خسران هستند . چون اگر نباشند در مسیر انحراف هستند . پس باید باشند که عزت و سربلندی هر عصر و اعصار و زمان و زمین هست هر انسان اگر با روحانیت و با مرجعیت و با رهبریت جدا شدند و باختند. توصیه می کنیم همانگونه بسیار زیبا و با تمام حیثیت شهدای عزیزی که سردار جبهه ها سخنران مکرم قبل از خطبه بیان کردند . شهید عزیز هندویی ها و دیگرانی که چه کردند . با تمام اعتقادانشان در مقابل حربه های دشمنان ایستاده اند و لذا هنوز همان اعتقاد قلبی و باطنی ما ایرانی ها شما را شیطان بزرگ می دانیم . هنوز آن اعتقاد و باور و اعتمادی که ایرانی ها در مقابل شما باید کسب کنند نکرده اند . لذا هنوز همان شعار بر سر زبان ها است که می گوییم مرگ بر آمریکا . و می دانیم همه ی این دسیسه ها و همه ی این نقشه ها این شاگرد مکتب صهیونیست اسرائیلی که جعلی است دولتی نیست ، ملتی نیست . ملتشان هم در کنار ایشان بودن در امان نیستند . می دانیم آنها را دیکته می کنید و به آنها می گویید و با این حال ما اسرائیل را یک دولت جعلی می دانیم و می گوییم مرگ بر اسرائیل . اسرائیل این غده سرطانی په می کند با ملت مسلمان فلسطین و قبله مسلمین جهان. در ادامه ی مسیر آخر کلام و عرائضم دو توصیه داشته باشم . توصیه ای به عنوان این که در گذشته با اعتقادات و مبانی خودشان بوده اند . آمده اند فتنه انگیزی کردند . اهل فتنه بوده اند . در مقابل رهبریت ایران با عزت که در جهان حرفی برای گفتن دارد . شما سردار رشید سلیمانی عزیز را ببینید چه می کند . امروز خبرش را می خواندم یکی از اخباری که از عراق مسئولین عراق می فرماید که ایشان در حالت رزم گاه جلیقه ی ضدگلوله هم نپوشیده است . انگار از شهادت ترس و واهمه ای ندارد . ما فرزند این نظام هستیم . ما در کنار این نظام هستیم . سردار سلیمانی ما حامی ولی فقیه زمان هستند . یار و یاور و شاگرد ولی امر مسلمین هستند . توصیه می کنم به آنهایی که اهل فتنه بوده اند دوباره بر سرتان فتنه انگیزی به سراغتان نیاید . هنوز همان کفن پوشی جزئی از اعتقادات ما است . هنوز برگ زرین ششم بهمن نه تنها فراموش نشده بلکه همین دیشب گذشته فرماندار عزیز و ارزشمندمان با سردار علی پور صحبت می کردند در مورد کنگره ی عظیم ششم بهمن که با عزت باید برگزار شود . همان اعتقاد و همان باور هست . لذا به آنها می گوییم که به سر راه بیایند . نه آنهایی که سردسته ی فتنه بودند . آنها را حمایت نکنند . نیایند در مسیری قرار بگیرند که فرزندان انقلاب دست رد به سینه شان بزنند .

دومین عرض بنده تقدیر و تشکر از همه ی شما مردمان عزیز و بابصیرت و مؤمن است که واقعاً در برگزاری مراسم اباعبدالله الحسین (ع) چه کردید . مگر حسین با شما چه کرده است . آیا حسین را دیده اید . چرا زمان در شما اثر نمی کند . چرا این همه هجمه های تبلیغاتی بر سر و سینه زدید . حقیقتاً چندین روز متعددی که بنده رفته ام . دو جایی که به عنوان مبلغ بوده ام خادم مردم و زبان گویای هم رسالت نبوی و فاطمی و علوی و حسینی دیده آن چه شور و شعوری بوده و چه بصیرتی بوده . از همه ی عزیزان از هیئت امنا ، مسئولین ، دهیار و شورای محترم ، بخشدار ساری ارزشمندی که زحمت کشیدند اگر چه بخشداران دابو و دشت سر با هم ولی باز هم مثل گذشته توصیه می کنم که عزیزان فاصله تان را با نماز جمعه کم تر کنید . فاصله تان زیاد شده . مردم سراغتان را می گیرند . مسئولین محترم بیایید همانند این مردم باشید . بیایید به فکر مردم باشید . بیایید در کنار مردم باشید . اگر نمی خواهید لطفاً کنار بروید . اگر نمی خواهید بگذارید آنهایی که می خواهند با مردم باشند . حیثیت و شأنیت و شخصیت مردم را می خواهند باشند . دیدیم که چه کردید . عزاداری هایی که بوده دعوت از روحانیت واقعاً هم از روحانیون عزیز و بزرگوارمان این عالمان ربانی تقدیر و تشکر می کنم که خوش درخشیده اید . مطالب بسیار زیبا ، گزارشات بسیار زیبایی و رضایت مردم را و هم از مردم با بصیرت و تقدیر و تشکر . عرض کردیم بیاییم برای مردم باشیم . در کنار این مردم . مردم عزیز کشاورز ما هم در امر کشاورزی ، هم در امر آب ، هم در امر برق ، هم در امر گاز مشکلاتی را بیان نموده اند . حقیقتاً با درایت عزیزان هم به عنوان گوش شنوای درد دل های شما هم زبان گویای شما . از زبان شما دارم عرض می کنم . به لطف خداوند متعال صحبت هایی که شده هم از نماینده ی محترم ، هم از فرماندار عزیز که محبت می کنند زود زود به ما سر می زنند . هم مسئولان مکرم شهرستان و دو بخش دابو و دشت سر که درایت زیبایشان را در همه ی ابعاد خصوصاً آن وعده ای که داده اند به فضل خداوند متعال پنجم آذر ان شاءالله مشعل گاز چندین روستایی که قرار بوده وعده داده اند که به وقوع بپیوندد . ان شاءالله این وعده محقق شود . بابت پول برنجی که عزیزان داده بودند و هنوز پولی دریافت نکردند پیگیری شده . فرموده اند مبلغی آمده و بقیه با توجه به سفری که نماینده عزیزمان به خارجه داشتند نمیدانم که چه تعللی ایجاد شده که عده ای از کشاورزان عزیز و بزرگوارمان برنج را بردند به شرکت تعاونی فروختند و چند سبایی است که پول نگرفتند . مدت آن هم زیاد بوده . با خبر شدیم . ناراحت شدیم . با عده ای از عزیزان جلسات متعددی را داشته ایم و فرموده اند که مبالغی را آورده و مبالغ دیگر ان شاءالله هفته ی بعد به دست عزیزان خواهد رسید . پیگیر خواهیم بود . لذا از فرماندار ارزشی می خواهیم که پیگیر حقوق این کشاورزان عزیز و بزرگواری که با رنج و مشقت زحمت می کشند باشند . اگر این کشاورزی اگر چه هم نباشد عشق و ارادت به اباعبدالله الحسین (ع) که ما در راه او جان می دهیم . ولی بوده که این اطعام دهی بوده . بوده که این عزاداری بوده . ان شاءالله که خداوند متعال از همه تان قبول کند .

اما از زینب چه خبر . از همه ی مصیبت ها و درد های زینب چه خبر . چه کرده است این خانم . چه دیده است . چرا این قدر شجاعانه در مقابل همه ی هجمه های تبلیغات دشمن سر بلند کرده . با عزت به زبان علی خطبه می خواند . این زینبی که نگاه اول حیاتش با اشک بوده ولی در آغوش امام حسین (ع) سکونت گرفته . ساکت و ساکن شده . ارتباط معنوی . لحظه لحظه ی دنیای زینب و حسینش است . لذا شرط ازدواج زینب با حسین بودنش است . و آن دو سه روزی که در بین عرب و عجم مرسوم است که شوهر ازدواج نموده این دختر در خانه ی شوهر . چند صباحی را و دو سه روزی را در خانه ی شوهر بعد برمی گردد . انگار رفته اند منزل زینب دیده اند زینب فقدان دوری حسین را نمی تواند تحمل کند . زانوی غم بغل گرفته دارد گریه می کند . زینب جان دو سه روزی حسین را ندیده ای نتوانستی تحمل کنی . زینب جان روزی که کاروان حسین از مدینه حرکت می کرد . عبدالله دید که چه کرده ای . زانوی غم بغل گرفتی داشتی اشک می ریختی . عبدالله سؤال می کند زینبم چه شده است چرا گریه و زاری می کنی . فرموده است عبدالله شوهرم هستی حق داری . هر چند که شرط ازدواجم با حسین بودنم بوده ولی عبدالله بدان که من بی حسین می میرم . نمی توانم تحمل کنم . لا اله الا الله . پس چه گذشت بر این زینب در روز عاشورا . این حسینی که تمام وجودش بوده . تمام آیات و نشانه ها را داده انگار گم شده اش را پیدا نمی کند . هر چه نیزه شکسته ها را کنار می زند پیدا نمی کند . خدایا چه آورده اند بر سر این برادر زینب . ناامید شده دارد بر می گردد . ناگهان صدایی آمد اُخیً الیّ . این صدا از کجا است . از حلقوم بریده ی حسین . خواهرم صبر کن من برادرم هستم . آمد لب ها را گذاشت روی رگ های بریده ی حسین می خواهم عرض کنم زینبم این جا بهت سخت گذشت یا در مسیر سر حسین را بالای نیزه . در مسجد کوفه یا در مجلس یزید در شهر شام . یزید چوب خیزران بر لبان حسینش می زند . این زینب نشسته . خدایا زینب چگونه می تواند تحمل کند . آیا می تواند بلی چون آموزگار صبر و تحمل است ولی یک زمانی صدا زد یا یزید مزن چوب خیزران بر لبان حسین من

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *