خطبه اول :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله . 

در این لحظات نورانی و معنوی روز آدینه روز جمعه در این اجتماع عظیم و عزیز در محضر شما مؤمنین و مؤمنات دلدادگان خدا ، بندگان مخلصی که دل در گرو خدا داده اید و در این همایش عزیز که دعوت کننده خود خداوند متعال است حضور به هم رسانده اید درابتدای امر خودم و بعد همه ی شما مؤمنین و مؤمنات را به تقوای الهی دعوت می کنم .
مباحث سلسله ای که در بیان برکات و آثار تقوای الهی که بر زندگی بشریت مترتب می باشد را به سمع شما رسانده ایم و عرض کرده ایم که برکاتی که تقوای الهی دارا است آثاری که توسط مراعات تقوای الهی و در محضر خداوند متعال بودن ، خلوتی که بنده ی مطیع با خدای خودش دارد و این بهترین لحظه بهترین لحظه زندگی است . هیچ چیزی نمی تواند آن را مجسم بکند و به تصویر بکشاند . خانه ها نورانی می شود ، خانواده ها زیبا می شود و در کنار هم قرار می گیرند . شما ببینید چه خانواده هایی متأسفانه در اثر عدم مراعات تقوای الهی در حال پاشیدن هستند . پدر یک طرف ، مادر یک طرف و فرزندان گوشه ای دیگر . وحدتی نیست . با هم بودنی نیست . احترام و تکریم و تجلیلی وجود ندارد . این معزل را می توانیم با تقوای خودمان مراعات کنیم که یکی ازاین تقوا ، تقوای خانواده است . یعنی همه در مسیر تقوای الهی باشند . سیر به الی الله داشته باشند . مسیر خدایی بودن را طی کنند . آن وقت اخلاق مداری جزئی از زندگی مان می شود . آن وقت زندگی مان زیبا می شود . آن وقت برکات آن را در حالات روحی و روانی خودمان می بینیم . پس با مرعات تقوای الهی می توانیم سکونت قلبی در اجتماع ایجاد کنیم . و اگر خدایی ناکرده بعضی از مسیرهای غربی و خط و خطوطی که غرب از مسیر ماهواره ها در خانه ها بار کرده آن مسیر انتخاب شود در تقوای مان باید مرور شود . کسی که خدا را دارد به فیلم های مستهجن نگاه نمی کند . در مسیر ماهواره قرار نمی گیرد که حقیقتاً آمده اند فقط خانه را به هم بزنند . تنها فکری که از سوی این سران مرتجع از سوی این برنامه ها و سرمایه گذاری برای آن می کنند . همان گونه که مستحضرید بحث اقتصاد پیش می آید مشکلات در اقتصاد در تمام کشورها است اما آمده اند چندین شبکه ی ماهواره ای را مهیا کرند نه برای دایه ی مهربان تر از مادر بودن بلکه برای تخریب خانه و خانواده مان . برای دور کردن ما از آن شأن های دینی و اخلا قی مان . برای این که ما را از خدای مان دور کنند . بین ما و امام زمانمان فاصله بیاندازند . این قلب امام زمانی را از ما بگیرند و یک قلب شیطانی به ما بدهند . اما موضوع بحث ما چون در مورد خانه و خانواده است و در بحث ازدواج چون بحث ما در مورد سبک زندگی دینی است و آن هم برگرفته از آموزه های دینی و قرآنی . عزیزانم عرض کردم نه بنده ی مبلغ می توانم بگویم که از تعدد کثرت منبر منبع کم دارم و نه عزیزی می گوید که من به کجا مراجعه کنم چون قرآن را داریم . اگر در مبانی تفسیری قرآن قرار بگیریم ، دیگر منبعی کم نمی آید . دیگر زندگی ای متزلزل نمی شود . شما بروید قرآن را مطالعه کنید زندگی تان را همانند قرآن قرار دهید . خیلی زیبا می شود . اسلام هم توصیه های علمی به ازدواج آن که پیغمبر فرمود هر کسی رغبت به ازدواج نکند از ما نیست  آمده است الگوهای رفتاریی موفقی که در طی تاریخ سراغ داشته را برا ی ما عنوان کرده . البته قرآن کتاب قصه نیست که از نگاه قصه به آن نگاه کنیم . قرآن آن وحی الهی است که حرف به حرف ، کلمه به کلمه ، جمله به جمله ، آیه به آیه و سوره به سوره ی آن نور است . صرفاً آمده برای هدایت بشریت و با بهره گیری ازاین آیات و نشانه ها و انوار الهی میتوانیم زندگی مان را زیبا کنیم . اما عرض کردیم الگوهای متعددی در قرآن بیان شده ما سبک های متعددی را بیان کردیم و آمده ایم در زندگی شان تحلیل کنیم که چه چیزهایی عامل موفقیت در زندگی شان شده است.
هفته ی گذشته مقداری در بیان زندگی حضرت موسی و دختران حضرت شعیب مباحثی را خدمت شما سروران عزیز و ارزشمند عرض کرده ایم . اما قبل از این که به این مسئله بپردازیم . اهدافی در این زندگی وجود دارد . برکاتی در به هم پیوستن زن و مرد در کنار هم آنهم مطابق با شرع و آن هم مطابق با دستورالعمل دینی و خواندن خطبه ی عقد . نه این مراوداتی که جز گناه در آن چیز دیگر نیست . نه این ارتباطات کذائی ای که در بیان های متعدد جز عمل به غیر شرع چیز دیگر نیست . این بداخلاقی است . اگر خدایی ناکرده ارتباط نامشروعی داشته باشیم . خصوصاً متأسانه در بعضی مواقع گزارشاتی که هست العیاذ بالله زنای محسنه . این ناراحت کنننده است . این نقشه ی شوم دشمن است آن افکار پلید غربی است که آمده اند قبح گناه را شکستند و می خواهند بشکنند . و می خواهند بیان کنند که هر گونه ارتباطی را می توانیم داشته باشیم . چه اشکالی دارد . نه ما مطابق دینمان عمل می کنیم . ما مطابق دستورالعمل ای دینی مان .
آرامش درونی یکی از آثار و برکات ازدواج می باشد
یکی از چیزهایی که از این زندگی می توانیم کسب کنیم زندگی ای که برگرفته از سبک زندگی دینی و آموزه های قرانی باشد آرامش درونی است . و واقعاً هم همین است . اضطراب ، استرس و دل نگرانی است برای یک شخص مجرد . ولی وقتی که پا به عرصه ی تشکیل خانواده می گذارد و پا به عرصه ی متأهلیت می گذارد یک حالت طمأنینه ی درونی خانه و خانواده ای شکل می گیرد که  آیه قرآن است که فرموده : «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» برای این که سکونت قلبی ایجاد می شود در این خانه و خانواده پس یکی از آثار زیبای تشکیل خانه و خانواده و امر ازدواج این است که ما آرامش درونی داریم و دیگر این دل نگرانی وجود ندارد .
تداوم نسل از برکات دیگر ازدواج می باشد/ عدم حضور فرزند در زندگی موجب کم رونق شدن آن می شود/ شیعه برای کثرت نسل خویش قدم بردارد
یکی دیگر از آثار زیبای ازدواج تداوم نسل است . اگر خدایی ناکرده ازدواج صورت نگیرد دیگر تداوم نسلی وجود ندارد . تقاطع نسل به وجود می آید . شما پدران عزیز و بزرگوار پدران شما را به وجود آوردند در آن جا دیگر صحبت از خانه ها و ماشین ها و لباس آن چنانی نبود . آن زمان سخن این بود که ما خدارا داریم غمی نداریم . کم بود ولی رضایت بود ، محبت بود ، وحدت بود . خانه های طویل تو در تویی که محبت و صفا موج می زد . الآن خانه ها متعدد شد و جدا از هم شد ولی این مهر و محبت نیست . نه این که نباشد کم تر شده . باید مراجعه به قبلمان بکنیم باید به این آیات نورانی مراجعه کنیم . که ما با امر ازدواج آن هم به دستور خود خداوند متعال در تداوم نسل باید سهم به سزایی داشته باشیم . امروز اگر فرزندان عزیز در خانه و خانواده نباشند هم خانه زیبا نیست و هم آن زیبایی خاص خود را ندارد و هم بحث شاگردان مکتب امام زمان به میان می آید . این که ما کشور امام زمانی با لشگر امام زمانی آن هم سمیع و بصیر ، هوشیار و با بصیرت ،مؤمن و متقی . لذا عرض کردیم ما برای رسیدن به این که به این سبک زندگی نیاز به آموزه هایی داریم  که قرآن آن آموزه ها را برای ما عنوان کرده است  یکی از این آموزه هایی که قرآن بیان کرده جریان سفر حضرت موسی و رسیدن به بلاد حضرت شعیب و دیدن زن های مؤمنه و محجبه که هم عفت و هم پاکدامنی داشتند و هم حجاب و متانت . اخلاق مداری موج می زد . لذا می گویند که در فضای شوره زار گل سرخ نمی تواند به وجود بیاید . ما این فضا را باید آماده کنیم تا فرزندان خوب به وجود بیایند . این فضای زیبا با ایمانمان ، با همان اخلاق مداری و ارتباطات مشروع مان . خدایی ناکرده ، العیاذ بالله فرزندی که از طریق زنا به دنیا بیاید این قطعاً مسیرش مشخص است . بد اخلاقی به وجود بیاید این مسیرش مشخص است . لذا دیدیم یکی از آموزه های این جریان این بود که حضرت موسی دید که دو دختر محجبه ی با وقار و با متانت گوشه ای ایستادند و دید که این چوپانان مرد می آیند گوسفندان خود را آب می دهند و می روند تا نوبت آنان برسد . آنها هم دیگر غروب می رسید . چون شعیب پیرمرد بود و نمی توانست مواظب گوسفندان خودش باشد . و این رسالت بر دوش این دو دختر بود و این جا یک الگوی رفتاری است به این که زن ها و خواهران ایمانی ما که در جامعه هستند باشند ولی با چه نوع لباسی . با چه نوع رفتاری .چه سبک ارتباطی . متأسفانه بعضی از مکان هایی که انسان می رود انسان دل نگران می شود . هیچ تبعیض رفتاری در بحث محارم و غیر محارم نداریم . گفته اند که محرم در کنار محرم می تواند ارتباطی داشته باشد . نا محرم نامحرم است در هر جایی که حالا بعضی از مواقع مباحث پزشکی پیش می آید که بحث آن جداگانه است . این که یک شخصی در یک جایی کارمند است می بینیم متأسفانه با یک وضع فجیع در آن جا حضور پیدا می کند . آیا با رئیس عقد محرمیت خوانده که با آن پوشش ، با آن رفتار ، با آن کردار و با آن گفتار . این نگران کننده است . ولی این جا می بینیم آنقدر ایستاده اند با حجب و حیا ولی حضرت موسی تا این جریان را دید به گوسفندان آب داد و این ها رفتند چون زود رسیدند علتش را پدر از آنها سئوال می کند و جریان را توضیح می دهند. یکی از چیز هایی که در این داستان پیش آمد این بود که همین که آنها داستان را برای حضرت شعیب تعریف کردند حضرت شعیب آنها را فرستاد سراغ آن مرد مسافری که نا آشنا بود ولی با حجب و حیا بود . البته این به آن معنا نیست که دختران ما در سر کوچه ها بایستند و دنبال امر ازدواج باشند نه این مسیر خوبی نیست ولی اگر امور به دست خود خداوند متعال باشد خدا خودش انتخاب می کند . آن زندگی موفقیت آمیز خواهد بود لذا این آموزه را خدمت شما عرض می کنم و چون قرار ما بر این است که اطاله ی کلام نشود و ما زودتر مباحثمان را تمام بکنیم . این در واقع قسمت اول عرائضم بود که برگرفته از کتاب مفاتیح الحیات و کتاب خانواده متعادل و حقوق ان و ارتباطاتی که باید داشته باشیم آن هم مطابق با شرع و دستورالعمل دینی .
نماز محکم ترین رشته ی اُلفت بین بندگان و خدا
و اما در مورد رساله ی حقوق مباحثی مطرح شده که ما به عنوان بنده مؤمن خداوند متعال می خواهیم دل در گرو خود خداوند متعال قرار دهیم . بیاییم عبد عبید خداوند متعال باشیم . آن وقت ان زندگی نورانیت محض می شود . رسیدیم به بحث حق نماز « فَأَمّا حَقّ الصّلَاةِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنّهَا وِفَادَةٌ إِلَى اللّهِ وَ أَنّكَ قَائِمٌ بِهَا بَيْنَ يَدَيِ اللّهِ فَإِذَا عَلِمْتَ ذَلِكَ كُنْتَ خَلِيقاً أَنْ تَقُومَ فِيهَا مَقَامَ الذّلِيلِ الرّاغِبِ الرّاهِبِ الْخَائِفِ الرّاجِي الْمِسْكِينِ الْمُتَضَرّعِ الْمُعَظّمِ مَنْ قَامَ بَيْنَ يَدَيْهِ بِالسّكُونِ وَ الْإِطْرَاقِ وَ خُشُوعِ الْأَطْرَافِ وَ لِينِ الْجَنَاحِ وَ حُسْنِ الْمُنَاجَاةِ لَهُ فِي نَفْسِهِ وَ الطّلَبِ إِلَيْهِ فِي فَكَاكِ رَقَبَتِكَ الّتِي أَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُكَ وَ اسْتَهْلَكَتْهَا ذُنُوبُكَ وَ لا قُوّةَ إِلّا بِاللّهِ» . حقی که به وسیله ی نماز بر انسان بار می شود . عرض کردیم که امام سجاد فرموده حق نماز بر نمازگزار این است که بداند که در نماز با چه کسی صحبت می کند . متأسفانه یکی از معضلات ما این است که بدون این که آماده شویم وضویی گرفته می شود بی روح . نمازی خوانده می شود بی روح . ولی اگر این آموزه و این رفتارمان از قبل بیاییم یک مقدمات روحی و روانی داشته باشیم . این که بگویم من الآن می خواهم چه کار کنم . یک چند لحظه ای با خودم خلوتی داشته باشم . از امور مادیات دنیوی آدم فریبانه جدا شوم و بیایم بگویم که دو رکعت نماز صبح آن هم با خدای خودم بخوانم . پس وضویمان باید یک حالت دیگری داشته باشد . وضویی که می خواهم بگیرم باید با خدای خودم سخن بگویم . می خواهم روح خودم را آزاد کنم . می خواهم از طریق این نماز به معراج برسم . می خواهم خودم باشم و خدای من . این سخن عادی ای است که می توانیم با خدای خودمان داشته باشیم . بگوییم خدا آب را بر صورت خودم می خواهم بزنم . نکند این صورت را مستوجب عذاب هم در دنیا و هم آخرت بکنی . همین این ها آتش است . زندگی ای که متأسفانه آتش است . رفتار ها آتش است . بعضی غذا ها آتش است . حضرت علامه جلیل القدر علامه جوادی آملی می فرماید که اگر در عالم قبر می گوییم که موری هست و ماری هست و موریانه ای هست ان را خودمان داریم می فرستیم و در مقابل نماز و روه بر ما مجسم می شود و بر ما وارد می شود . نورانیت را می توانیم بفرستیم . نماز محکم ترین رشته ی اُلفت بین بندگان و خدا است . از طریق این ارتباط معنوی است . و وای به حال آن شخصی که از طریق این پیوند نتواند ثواب الهی را درک کند . شاید عرض کردم تهران دعوت بودیم . یک بنده خدایی دعوت مان کرد اسرار کرده بود . گفتیم آقا نماز بگزاریم غروب هم بود . صاحب خانه وضو گرفت نماز بخواند حاج خانم شروع کرد به خندیدن . برای من سؤال بود که چرا ایشان دارند می خندند . حاج خانم گفت حاج آقا عذر خواهی می کنم نسبت به شما جسارت نکردم گفت امشب از هفتاد سال سنی که از خدا گرفته اولین شبی است که شوهرم دارد نماز می خواند . خدا را شکر کردم گفتم لااقل سبب خیر شده ایم . این سفر ما و این مهمانی ای که برای ما انجام گرفته سبب خیر شد . این نماز باعث می شود که زندگی اش رونق پیدا کند . این نورانیت موجب رونق زندگی بشریت و پر قیمت شدن آن می شود . زندگی مان هم پر قیمت می شود . چون انسان ها سراغ مؤمنین می روند . سراغ مؤمنینی که با بصیرت هستند . البته ببینید تاریخ را نگاه کنید ابن ملجم ها نماز خواندند ولی چون بصیرت نداشتند موجب شهادت امام خود شدند . نماز واقعی آن نمازی است که خداوند متعال آن زمینه را خود بنده و خود  شخص ارتباط را ایجاد می کند آن هم از باب معرفت و عشق و محبت . انسان ارتباطش را با خدای خودش برقرار می کند . آن نماز می شود ان الصلاة تنهی عن الفحشا و المنکر . این که با زور وضو بگیرم و نماز بخوانم . ندانم که چه چیز را خواندم . در نماز هزار راه را رفتم و هزار مسیر را رفتم این نماز یک مقداری آن حالت بعد معنوی را ندارد .
نماز ریسمان الهی است برای رسیدن به معراج / نماز حلقه ی وصل ، عبودیت و بندگی/ فلسفه تکبیرة الاحرام/ نماز روزنه ای به سوی بهشت هست/ نماز رهبری به سوی خوبی ها درستی ها و نجات دهنده از پستی هاست و علاج کننده نادرستی هاست.

نماز ریسمان الهی است برای رسیدن به معراج . بهترین فرصت است . از طریق همین ریسمان الهی حلقه ی وصل ، عبودیت و بندگی ، ارتباطی که بین خدا و بنده اش ایجاد می شود عرض کردم این نماز را نمی توانیم به تصویر بکشیم . وقتی که الله اکبر گفته می شود . فلسفه ی تکبیرةالاحرام می گوییم ای خدا من هستم و خودت و غیر نه . واقعاً اگر نمازمان این چنین باشد این نماز تنهی عن الفحشا و المنکر است . خوب ان شاءالله خداوند متعال توفیق حضور در این نماز را به ما عنایت کند . نماز می تواند زندگی مان را رهبریت کند . یک راهبری است که می آید مسیر و عنان زندگی بشریت را به دست خودش می گیرد و به مسیر هدایت می کشاند . اگر در زندگی گمراهی و ضلالت و دغدغه هست یک فکری داشته باشیم که چرا نمازمان نماز نیست . لذا همه ی آنهایی که دو رکعت نماز درست و حسابی خواندند می گویند که مسیر مشخص شده . آن که خواند مرا راه نشانم دهد . او که خواند ما را و راه را هم به ما نشان داده و این حلقه ی وصل نماز است و رهبر است . می تواند ما را با خدایمان آشتی دهد بستگی دارد که چطوری این ارتباط حلقه ی وصل را داشته باشیم . نماز روزنه ای به سوی بهشت هست و انسان فاقد آن هیزم جهنم هست و نماز رهبری به سوی خوبی ها درستی ها و نجات دهنده از پستی هاست و علاج کننده نادرستی هاست.
خطبه دوم :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .

در این لحظه ی عرفانی در این خطبه ی دوم ، در این همایش زیبا همانند خطبه اول در این ایام پر از حزن و اندوه که حقیقتاً همین که صدای پای محرم می رسد حزن و اندوه جامعه مان را فرا می گیرد در این لحظات در ابتدا خودم و همه ی شما سروران عزیز و ارزشمند را به تقوای الهی دعوت می کنم . تقوای الهی در محضر خداوند متعال بودن آن لحظات دلدادگی و شیدایی بنده ی مؤمن مخلص خدا با خدای خودش برکات زیبایی را داشته . عزت و سربلندی های زیادی را برای انسان ایجاد کرده . سیرت و صورت انسان را نورانی کرده . زندگی را آسان می کند . اضطراب و دلهره ای  را در زندگی پیدا نمی کند . ما خدایی ناکرده در محضر خداوند متعال نباشیم ارتباطمان یک مقدار با فاصله ایجاد می شود . آن وقت هست دل نگرانی و افسردگی ایجاد می شود . ولی با اعتماد به تقوای الهی با حضور در محضر و ساحت مقدس خداوند متعال بودن با ترک گناه و معاصی با نه گفتن به نفس خود به نفس اماره  برکات زیادی را برای خودمان ایجاد می کنیم و حقیقتاً بازخورد خوبی خواهد داشت آثار وضعی ای را که همه ی مان در زندگی ملموس می دانیم پس بیاییم در محضر تقوای الهی باشیم . همه ی ادارات ، همه ی مردم ، همه ی مسئولین . جایی که خدایی ناکرده تقوای الهی نباشد بیهوده رفتن و خدایی ناکرده به مسیر انحرافی رفتن بیت المال هم در آن جا قرار دارد . جایی که مراعات تقوای الهی نباشد مال غیر را جزء مال خودم خواهم دانست . قبح گناه شکسته می شود . قبح اعمال ناپسندی که از طریق شرع منع به آن شده شکسته می شود . آن وقت هست که زندگی عادی می شود و همه چیز را مال خودم می دانم . این ماشین ماشین بیت المال مال خودم هست . این حقوقی که از بیت المال هست مال خودم هست . این بودجه ای که گذاشته اند مال خودم هست . نه این چنین نخواهد بود همه امانت هست . . متوجه باشیم . خدا نمره می دهد . ظرفیت را می بیند . یک زمانی شخصی را انتخاب می کند در مسیر قرار میدهد ظرفیت نداشته باشد و مسیر بد اخلاقی را طی کند و خدایی ناکرده افکار و اعمال ناپسندیده داشته باشد آن وقت هست که مردود می شویم . آن وقت هست که در انظار مردم شرمنده خواهم بود و هم چنین پیش خدای خودم.
اما همان طور که عرض کردیم صدای پای محرم آویزه ی گوش هایمان است و آماده هستیم برای برگزاری مراسم پر شور و با شعور و با بصیرت عزای اباعبدلله الحسین (ع) . مفسر بزرگ قرآن کریم افتخار جهانی اسلام حضرت علامه جوادی آملی در درس اخلاق روز پنج شنبه توصیه ای را به همه ی برگزار کنندگان مراسم عزای اباعبدالله الحسین (ع) داشته که توصیه می کنم بروید مطالعه کنید . فرموده که با بیان قصه های غیر محتوا وقت مردم را نگیرید  بیان فرهنگ عاشورا و برکاتی که عاشورا دارد . علت به وقوع پیوستن این عاشورا چه بوده . تحلیل امور سیاسی آن وقت و مطابقت با زمان فعلی مان . مگر اهل نماز شب نبودند . مگر صحابه ی پیغمبر نبودند . مگر یار غار پیغمبر نبودند . مگر کنار پیغمبر نبودند . مگر در حجة الوداع نبودند . بیان این مباحث که علت به انحراف کشیده شدنشان چه بوده . چرا مسیرشان را عوض کردند . اگر غدیر به وجود می آمد و دفاع می شد از آن رسالت پیغمبر و در مسیر فرمایش این انسان فرهیخته قرار می گرفتند دیگر نه عاشورا به وجود می آمد و نه مباحث دیگر . بیاییم این ها را برای مردم تعریف بکنیم . بیاییم اهداف قیام ابا عبدالله الحسین (ع) را برای مردم تحلیل کنیم . بیاییم نامه هایی که اباعبدالله الحسین (ع)بیان کرده برای مردم بیان کنیم . وقت مردم شریف است در بیان امر به معروف و مباحث دیگر و ….. در مقابل مداحان عزیز اشعار پر محتوا را انتخاب کنید . خدایی ناکرده مسائل را تحریف نکنید . خدایی ناکرده مطالبی را به زبان نیاورید که زشت باشد و زننده باشد . چرا می گویند که ما سگ در حسین هستیم . انسان هست و کمال دارد . انسان هست و خلیفه ی خدا است . نام اباعبدالله الحسین (ع) را تمام و کمال به زبان بیاوریم . حس حس نکنید . این شور شعور نیست . متولیان امر ، معتمدین مردم برنامه ریزی قشنگ داشته باشید . بیاییم از فرهنگ عاشورا ، امر به معروف به مردم بگوییم . به خواهران عزیزمان بگوییم . بگوییم مادر من حضور شما در زیر ذره بین و نگاه دشمنان است . در کنارش امام رئوفمان ، امام زمانمان در مجلس ما حضور دارد کاری نکنیم که دل امام زمان (عج) شکسته شود . لباسی نپوشیم که در مجالس شادی می پوشیم . آرایش در مجلس امام حسین (ع) معنا ندارد . لباس هایی که توری و بدن نما است در مجالس ابا عبدالله الحسین (ع) معنا ندارد . پدر من مادر من فرزند خود را در مکتب عاشورایی امام حسین (ع) قرار بده . یک درسی برای او قرار بده . یک دست نوازش بر سر او بکش . او را هدایت کن . او را راهنمایی کن بگو عاشورا با مباحث دیگر فرق میکند . عزادار هستیم . عزای بهترین انسانی که همه اش را در مقابل خداوند متعال قرار داد . معرفت شناسی داشته باشیم . معرفت به اباعبدالله الحسین (ع) این است که تمام هستی خود را در کفه ی اخلاص قرار داده تا دین ، امنیت ، اسلام ، حیثیت و آن نظام اسلامی ای که دگرگون شده بود در افکار مردم بماند . آن چه را که متخلقین این امور مطابق با زندگی خودشان و به نفع خودشان بوده رقم زده بودند اسلام را آن اسلام ناب محمدی (ص) را بیان کند . آن فضای سبز معنوی را . آن فضا باعث بیداری اسلامی شده . نه به انحراف کشیدن و نه مسیر را عوض کردن . عرض کردم غدیر فراموش شده . چون عده ای فتنه گر آمدند بر سر راه آمدند برنامه ریزی کردند . آمدند مسیررا عوض کردند . اسلام را بر اساس افکار فتنه گرانه ی خودشان رقم زدند . گفتند علی (ع) آمده و این گوسفندان کشته شده . الآن هم عده ای دارند این کار را می کنند لب مرزهای مان می خواهند وهابی گرایی را ترویج دهند . می خواهند اسلام هراسی و شیعه هراسی را ترویج بدهند . بچه شیعه را دشمن علی (ع) به بار می آورند . بچه ی شیعه را از مسیر شیعه گری به انحراف می کشانند . ما بیاییم این ها را تحلیل کنیم . انحرافات را بیان کنیم .
فتنه گران 88 سر باز نکنند و عده دیگر حمایتشان نکنند/
عده ای که متوجه نیستند و اهل فتنه هستند می خواهند فتنه ایجاد کنند آن ها را متوجه کنیم . نظام اسلامی است . وحدت است و وفاق است . هم دلی و کنار هم بودن است . گذشت آن زمانی که هر غلطی که دلشان می خواست انجام می دادند در نظام مقدس جمهوری اسلامی . الآن هم نمی توانند سر بلند کنند . نمی توانند عده ای آن را حمایت کنند . خلاصه این مملکت ما مملکت امام زمانی است . فرهنگ ما فرهنگ جهاد و ایثار و از خود گذشتگی است . خود باختگی نیست . خود به دست آوردن است . این ها را عزیزان بیایند بیان کنند .
بیان قال الباقر(ع) و قال الصادق (ع) رسالت سلسله جلیله روحانیت هست نه کار مداحان/
گزارشی که بخشداران عزیز دادند گفتند که ما توصیه کردیم به دهیاران حتماً از روحانیت معظم دعوت کنند . برکت است . عرض کردیم قدما پدران ما می گفتند آقا منبر بیاید در خانه ما موجب برکت است حالا از خانه ها منبر فاصله گرفته و در تکایا است . در تکایا استفاده شود . عزیزان مداح نگویند که ما هستیم و بس . اگر چنین افکاری داشته باشید خدا ذلیلتان می کند . بیاییم هر کسی در مسیر خودش . ایشان بیاید اشعار خودشرا بگوید . قال الصادق (ع) و قال الباقر (ع)  مال سلسله ی جلیله ی روحانیت است . مثل این که این ها فراموش کردند . متولین امر باید متوجه باشند
یکی از مسائلی که متأسفانه در جامعه ی ایران دل نگران کننده شد . عده ای از شروران که حامیانشان غرب هستند . در همان ادامه ی مسیر فتنه ی 88 عده ای در بعضی از استان ها آمده اند اسید پاشی می کنند . و فرزندان این نظام را از حیات ظاهری محروم می کنند . ما آنها را محکوم می کنیم . آنها جزء این نظام نیستند . مسئولین مکرم توصیه می کنم . الحمدلله همه ی عزیزان اطلاعاتی ما هم به روز هستند و هم به هوش هستند . بیایید آنها را مورد محاکمه قرار دهیم . دشمنان این نظام و دین و رهبری بیایند مسیرشان را عوض کنند . در انحراف و فتنه انگیزی قرار نگیرند . ما زندگی اعتدال را می خواهیم . ما زندگی که توأم با نورانیت و معنویت باشد را می خواهیم هیچ کسی این شرارت را قبول نمی کند جز بلندگوهای ضد این نظام و حامیان آنها نمی دانم هنوز از خواب غفلت بیدار نشدند از فتنه 88 و عواقب آن درس نگرفته اند البته در ظلمت اند و قطعا متوجه نمی شوند و ناراحت کننده تر این هست عده سنگ آنها را به سینه می زنند و مباحثی را مطرح می کنند که مصلح نظام این نخواهد بود.
حوادثی که در منطقه ی سوریه و عراق رخ داد . عزیزان همان طور که مستحضر هستید در جریانات کوبانی همان مدعیان حقوق بشر جهانی آمدند گفتند که ما عده ای را دعوت کردیم بیایند اجتماعی را تشکیل دهند که در واقع امنیت باشد . انگار که ناامنی در رأس امورش خود این ها بودند . هیچ کاری نکردند . دو هواپیما را بالای هوای کوبانی مستقر کردند دو ساختمان را شلیک کردند و گفتند که همه چیز امن است . گفتیم که شما خودتان از متولیان امور هستید لذا نیروهای مردمی چه کردند . الحمدلله امنیت برگشته . هم در عراق و هم در کوبانی و آن سران فتنه ی داعش عقب نشینی کردند . جای شکر و سپاس دارد و توصیه می کنم به سران استکبار دیگر رسوایی بس است دست از سر مردم مظلوم و بی گناه بردارید بگذارید خودشان باشند و مملکت خودشان اخر آنها هم حق حیات دارند.
آخرین عرضی که خدمت تان عرض کنم و دعایتان کنم و به نماز بپردازیم . چون قرار شد که اطاله ی کلام نشود جریانی بود که چند روز اخیر یکی از دل سوختگان انقلاب ، یکی از عزیزانی که دلداده ی انقلاب بوده . شخصیتی که انقلابی بوده با بصیرت بوده . یار دیرین انقلاب و امام و رهبر بوده مرحوم عزیز حضرت آیت الله مهدوی کنی . که ان شاءالله روح ایشان با اهل بیت معصومین هم نشین شود . که پرداختن و تعریف زندگی ایشان می تواند بصیرت را نشان دهد . لذا عده ای که امروز از سران فتنه دارند حمایت می کنند که آنها را سر کار بیاورند و سر جا بیاورند بیایند زندگی شان را همانند این عزیز سفر کرده قرار دهند . ببینند یک لحظه درنگی نبود . همیشه با بصیرت بود و با امام و با رهبری بودن . ما هم ذکر عرض تسلیت به ساحت مقدس امام زمان (عج) ، مقام عظمای ولایت و همه ی مردم و الگوگیری از ایمان بابصیرتشان ، ولایت پذیریشان و دشمنی با فتنه گران جهانی و ایرانی ان شاءالله زندگی مان همانند این عزیز باشد
توصیه ای را برای این هفته به زبان بیاوریم ما در شهرستان آمل الحمدلله مراکز علمی زیاد وجود دارد ولی از مسئولین مقدس نظام ، از ریاست محترم جمهور ، وزرای محترم و نمایندگان محترم و افتخارات شهرستان آمل این درخواست را داریم حق شهرستان آمل به حضور دانشگاه ملی هست . این توصیه را داریم . این انتظار را داریم همانند دانشگاه آزادی که مستقر شده الحمدلله این انتظار را داریم مسئولین محترم پیگیر باشند که در شهرستان آمل باید دانشگاه ملی مستقر باشد . فرزندان ما در همین شهرستان مشغول به تحصیل علوم دینی شوند و ان شاءالله افتخاراتی را کسب کنند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *