الناز پاکنیا: روزهای از دست رفتن جابر معافی برای همکاران، خانواده و جامعه خبری و رسانههای مازندران تلخ بود و این طعم تلخ و گس هیچ گاه فراموش شدنی نیست.
خود ندانستیم که روزهایمان چگونه گذشت و چه زود یک سال شد.
حکایت پاییز و ما آدمها حکایت جالبی است؛ فصل پاییز برگ ریز، غم و بیقراری عجیبی دارد.
روزهایش زرد است و شبهایش سرد و این بار حکایت ما خبرنگاران فارس است و آغاز پاییز 92 و این تلخترین پاییز خبرنگارانی است که فارس را خانه خود میدانستند.
چه میدانستیم قرار است این پاییز را هیچگاه فراموش نکنیم، چه میدانستیم قرار است این پاییز آغاز تلخترین دوره کاریمان باشد.
چه دل خوش بودیم صبح نخستین روز پاییز در صبحگاه مشترک هفته دفاع مقدس؛ تلفن که به صدا در میآید فکر میکنم منتظر خبر هستند اما یکی میگوید انگار جابر رفته است ببین صحت دارد!
دلم که میریزد هیچ همان دم نیز اشک تنهاست که یاریم میکند.
این رایجترین مکالمه آن روز ما بود اما انگار دست از دلمان برنمیداشت؛ همه آرزو کردیم خبر دروغ باشد و یک شایعه بچگانه یا نهایت یک بیماری اما برای نخستین بار جواب تلفنش را نداد، چند دقیقه منتظر ماندم باز هم زنگ خورد و باز هم و بازهم و آخر آغاز یک روز تلخ بود.
کیلومترها راه را ندانستیم که چگونه رفتیم اما فقط آرزو میکردیم صحت نداشته باشد، کم دست به دامن خدا نشدیم کم نذر و نیاز نکردیم.
برای نخستین بار بود که قلم میانداختیم و میرفتیم و این خبر که پاییز زندگی جابر معافی آغاز شده است، تلخترین خبری بود که شنیدیم.
چند تصویر از آن روز رهایم نمیکند؛ حیاط بیمارستان حکمت ساری و جای خالی معافی، تصویر زنی جوان در اتاقک خودروی اورژانس در جاده اناردین که به آسمان خیره شده بود و تصویری از جابر معافی که روی آن نوشته بود خداحافظ رفیق.
روزها و شبهای زیادی هر کلیکمان با گریه همراه بود و کیبوردهای خیس تنها یادگاری ما از آن روزها است.
تصاویر پشت هم میآیند و میروند اما هزار روز هم که بگذرد ما از جابر معافی خواهیم گفت از روزهای خوبی که باهم داشتیم، از تجربههایی که با هم اندوختیم و از روزهای شیرینی که سپری کردیم و از خندههایی که برای شادی هم سر دادیم.
ما از همکارمان اسطوره نمیسازیم، بیانش میکنیم، ما مردهپرستی نمیکنیم به یادش هستیم و جایش را برای همیشه و تا روزی که دستهایمان بر روی کیبورد به لغزش در میآید فراموش نخواهیم کرد.
ما خبرنگاران فارس مازندران در تنهاترین روزهایمان از جابر معافی یاد میکنیم نامش را جاودانه میکنیم و آرزو میکنیم مانند او باشیم و برای آرمانمان و هدفمان از جان بگذریم تا اینکه در دغدغه پوچ این زندگی پوشالی جان دهیم.
یاد و نام جابر معافی برای ما خبرنگاران فارس مازندران یادآور مردی است که هرچه میدانست به همه یاد داد، جابر معافی یادآور مردی است که حرف زیاد شنید اما سکوت کرد و مهربانی آموخت.
یاد جابر معافی یاد مردی پر از ارادت است هرچند که دنیا جوانمرد نیست که جوانمردی را بپسندد.
در یک سال گذشته یاد جابر معافی برای ما خبرنگاران فارس در تنهایی نبودنش الهام بخش بود،در این یک سال هرچه گفتیم و هر چه کردیم به یاد مردی بود که برایمان زندگی به نام خبر ساخت.
شاید بسیاری او را فراموش کنند اما برای ما خبرنگاران فارس تمام شدنی نیست.
جابر معافی الگویی کسانی است که آغاز جوانیشان را با نام خبر گره زدند.
دنیا را رسم وفاداری نیست اما وفاداری در قلب انسانهایی است که در نبودشان یادشان جاودانه است.
گزارش الناز پاکنیا
– See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930628000020#sthash.OPn5XJPg.dpuf