هرازنیوز :سرپرست حفاظت محیط زیست آمل از انتقال خرس قهوهای از این شهرستان به تهران خبر داد.
بهمن صادقنژاد از انتقال خرس قهوهای از شهرستان آمل به تهران خبر داد.
وی بیان داشت: در بازدید و بررسیهای انجام شده توسط کارشناسان این اداره از یک مرکز تفریحی در آمل، وضعیت مکان نگهداری خرس قهوهای بسیار نامطلوب و غیراستاندارد گزارش شده بود.
سرپرست اداره حفاظت محیط زیست شهرستان آمل تصریح کرد: در این راستا ماموران اجرایی اداره کل حفاظت محیط زیست استان به همراه ماموران محیط زیست شهرستان آمل نسبت به زندهگیری و انتقال خرس قهوهای به پارک طبیعت پردیسان در تهران اقدام کردند.
احیای ببر مازندران که بخش مهمی از آن قرار بود در پناهگاه حیات وحش میانکاله باشد، کابوسی کمسابقه در حوزه محیط زیست بود که سرانجام پس از پنج سال فراز و نشیب، تمام شد و بیشتر از همه دامداران میانکاله نفسِ راحت کشیدند. در زمستان 88 تفاهمنامهای مشترک بین سازمان حفاظت محیط زیست ایران و طرف روسی مبنی بر معاوضه 6 قلاده یوزپلنگ ایرانی با 6 ببر سیبریایی امضا شد.
در اردیبهشت 89 بود که هدایای دو طرف برای یکدیگر ارسال شد؛ یک جفت یوزپلنگ سالم و سرحال با یک جفت ببر به ظاهر سالم و سرحال، حالا در حالیکه «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه با تولهیوزپلنگهای ایرانی عکس یادگاری میاندازد، با مرگ ببر نر سیبریایی که معلوم نشد از کدام سیرک و باغ وحش به ایران آورده شد، مسئولان ایرانی رغبت ندارند حتی حرفی هم از ماده ببرِ در حال مرگ بزنند!
یادمان هست که مسئولان ارشد سازمان حفاظت محیط زیست با افتخار سرشان را بالا گرفته و با اعتماد بهنفس زیادی میگفتند: “در دنیا تنها 13 کشور ببر دارند و حالا امروز ما چهاردهمین کشور دارای ببر در دنیا هستیم” و چه رویاها که برای احیای ببر مازندران در سر نداشتند.
از زمان مرگ ببر نر، در 10 دیماه 89 یعنی حدود هشت ماه پس از حضورش در پارک ارم، زمزمههای شکست پروژه احیای ببر در ایران، به گوش میرسید.
اما مسئولان، چیز دیگری میگفتند و علت مرگ ببر نر را گاه به پای پیمانکار سایت ببر در پناهگاه حیات وحش میانکاله مینوشتند و گاه به پای مسئولان باغ وحش، در حالی که ببرهای وارداتی از همان ابتدا نه تنها نسخه شفابخشی برای احیای نسل ببر در ایران نبودند بلکه حتی عامل مرگ برخی از گونههای جانوری در باغ وحش تهران شدند.
اصرار مسئولان بر ادامه پروژه احیای ببر مازندران و تقاضا برای انتقال یک یا دو جفت تولهببر به ایران از سوی طرف روسی، در حالیکه مخالفتهای زیادی را هم در پی داشت، یک تراژدی تاریخی در حوزه محیط زیست ایران است.
نمیدانیم نام سخنانی چون “روسها هر دو ببر را از طبیعت زندهگیری کردهاند” و “ببر ماده چهار ماهه آبستن است و تا کمتر از یک ماه دیگر توله ببر خواهیم داشت” از سوی مسئولان محیط زیست وقت را، لطیفههای ریزهمیزه بگذاریم یا دروغهای بزرگ و شاخدار و یا اشتباهات لفظی.
قرار بود ببرهای وارداتی به پناهگاه حیات وحش میانکاله در شهرستان بهشهر که زمانی زیستگاه ببرهای اصیل مازندرانی(هیرکانی) بود، منتقل شوند، بیش از یک میلیارد تومان برای ساخت سایت تکثیر و نگهداری ببر در این منطقه هزینه شد، دو سال است که اسکلتهای آهنین در قلب پناهگاه سر برآوردهاند، و گاه کلاغها و پرندگان بر فراز آن ایستاده و به دوردستها خیره میشدند تا شاید مهمان بزرگ شبهجزیره را ببینند! اما خبری از ببرها نشد.
جالب بود وقتی از مسئولان شهرستانی و استانی درباره اینکه آیا واقعاً قرار است میانکاله شاهد حضور ببر باشد، میپرسیدیم؛ آنها پاسخ مناسبی نمیدادند و فقط میگفتند باید ببینیم سیاستهای دولت چیست، وقتی هم میپرسیدیم چرا هنوز که معلوم نیست ببرها به میانکاله منتقل میشوند یا خیر، سایت ببر با هزینه میلیاردی را آغاز و همچنان ادامه میدهید، باز هم میگفتند مصوبه است و ما سیاستهای دولت را اجرا میکنیم.
از اما و اگرها، و گاه سکوتهای دو سال اخیر مسئولان سطوح مختلف محیط زیست کشور، و این اواخر سکوتهای معنادار معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، مشخص بود که پروژه احیای ببر در ایران عملاً شکست خورده است و مسئولان دورنمای خوبی برای ورود ببرهای جدید حتی اگر زندهگیری هم شدهاند را ندارند.
بالاخره ناصر مهردادی مدیرکل محیط زیست مازندران جسارت به خرج داد و به خبرنگار فارس در ساری، گفت: حضور ببر در میانکاله کاملاً منتفی شد و محل نگهداری ببر هم تغییر کاربری داده میشود.
با اعلام این خبر، حتماً مسئولان بالادستی نفس راحتی کشیدند و شاید به نوعی مدیرکل محیط زیست مازندران توانست سکوت خانم ابتکار را بشکند و زبان گویای او باشد.
خبر منتفیشدن حضور ببر در میانکاله بیشتر از همه برای دامداران میانکاله خوشایند و شادیآفرین است چرا که طبق یک مصوبه مقرر شده بود تمامی دامداریهای اطراف سایت نگهداری و تکثیر ببر در میانکاله جمعآوری شوند و حتی موضوع خرید دامها از دامداران هم مطرح شده بود.
در این منطقه، 90 دامداری فعال وجود دارد که هر کدام از بهرهبرداران، نگهبانان خوبی هم برای محیط زیست میانکاله هستند.
با انتقال ببر به میانکاله، 70 دامداری جمعآوری میشد و حداقل 140 نفر باید به زحمت میافتادند، یا اینکه بیکار میشدند.
اکنون که انتقال ببر به میانکاله منتفی شده است، این سئوال ساده به ذهن خطور میکند که چرا این همه هزینه بیتالمال بهراحتی برای چیزی که از اول، آخرش معلوم بود! صرف شد، و حالا که یک سایت تکثیر و نگهداری در قلب میانکاله ساخته شده، آیا قرار است پرونده جدیدی برای گونه دیگری از حیات وحش، به منظور احیا در این زیست کره گشوده شود، یا اینکه پارهآهنهای عَلمشده باید از دل خاک کنده شوند.
باید منتظر سیاست جدید سازمان حفاظت محیط زیست در قبال این موضوع، باشیم.
آزاده بابانژاد فارس
مرگ بر روسیه ی کثیف که هنوز هم دارد سر ایران در مسائل گوناگون کلاه می گذارد.
روسیه هم دست پلیدش به اندازه آمریکا به خاک و خون ملت ایران آغشته است و هر وقت منافعش ایجاب کند ضربه اش را به ایران می زند..
مسوولان ما بدجور دارند فریب این خیانتکار تاریخی رو می خورند.
اما
یک روز می فهمند روسیه چه ضربه ی مهلکی به ایران خواهد زد.
مرگ بر روسیه ی کثیف.
گَر بَئیتِ ببر هِدانه اَمه مسئولینه