میدانیم یک زن کامل با ایمان در زندگی مشترک خود وظیفه دارد خود را برای همسرش بیاراید و زینت و جمال خود را در مرئی و منظر شوهر قرار داده و از او جلب توجه بنماید و از زینت و زیبایی خویش او را بهرهمند سازد.
از طرفی هم میدانیم که نه مناسب شأن زهرا(س) این است که خود را با زر و زیور ظاهری از دست بند و گردنبد و و انواع آرایشهای زنانه بیاراید و نه امیرالمؤمنین(ع) کسی است که چشمش در مقابل این زر و زیورها خیره شده و مجذوب آن آرایشهای صوری شود.
بلکه آنچه که در زندگی این زن و شوهر مستثنای عالم امکان، جاذبه دارد و زینت و آرایش به شمار میرود و بر جذبه جمال میافزاید، ترقی در مدارج معرفت خدا، محبت خدا و تقرب به خداست و ترقی در این مدارج هم حدّ نهایت و نقطه پایان ندارد تا آنجا که خداوند حکیم آن کمال و جمال مطلق نامتناهی به رسول مکرّمش که نزدیکترین بنده به خداست دستور میدهد:
«وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا»؛ بگو پروردگار من بر علمم بیفزای.
از من بخواه تا بر مراتب علمت بیفزایم. مسلماً امیرالمؤمنین(ع) نیز همانند پیامبر اکرم(ص) محتاج افزایش در مدارج تقرب به خدا از طرق گوناگون است.
حال هیچ دور از واقعیت نیست که طبق این حدیث شریف بگوییم: از جمله راههای متعددی که خداوند حکیم برای سیر و سلوک حضرت علی(ع) در مسیر تقرب به خودش قرار داده است، تجلیات فاطمه زهرا(س) است که روزی سه بار به اذن خدا پرده از چهره ملکوتیاش بردارد و مراتب عالیهای از جمال خدادادیاش را که از تمام چشمها پنهان است برای شوهر بزرگوارش ظاهر کند و با اذن خدا بر درجات آن حضرت در مسیر تقرب خدا بیفزاید و در عین این حال تمام این تجلیات زهرا(س) تحتالشعاع شمس ولایت مطلقه امام امیرالمؤمنین(ع) باشد که او پس از رسول خدا(ص) ولی خدا و امام بر مَنْ سِوی حتی زهرا(س) است.