واکنشها به اظهارات جنجالبرانگیز و دردسرساز ارزی رئیس کل بانک مرکزی پس از گذشت یک هفته در حالی همچنان ادامه دارد که حسن روحانی رئیس جمهور هم دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و هم پس از آن، چندین و چندبار گفته که “دولت او در اقتصاد دستوری عمل نخواهد کرد” اما در عمل اتفاقاتی دیگری دارد در اقتصاد میافتد؛ همان اتفاقاتی که اکثریت اعضای فعلی دولت در گذشته از مسئولان وقت انتقاد میکردند، یعنی”دخالت دستوری در اقتصاد”.
سه شنبه هفته گذشته، یعنی یک هفته قبل ولیالله سیف رئیس کل بانک مرکزی به همراه معاونان، صبحانه خود را با اعضای اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی صرف کرد؛ صبحانهای که نهتنها برای سیف “شیرین” نبود بلکه هر روز دامنه “تلخ” آن بیشتر و بیشتر میشود.
سیف در حاشیه این نشست آمد و گفت “قیمت ارز در بازار به کف رسیده و دیگر کاهش بیشتر قیمت منطقی نیست.” ساعتی از این اظهارنظر نگذشته بود که بازار ارز که روند کاهشی تدریجی را طی میکرد، به یکباره با شوک مواجه و روند کاهشی قیمتها به روند افزایشی تبدیل شد.
در این میان، این نوع موضعگیری ارزی رئیس کل بانک مرکزی صدای همه را درآمد؛ از اقتصاددانان اصلاحطلب و اصولگرا گرفته تا نمایندگان مجلس و حتی برخی دولتمردان و صنعتگران.
البته بازتاب اظهارات جنجال برانگیز سیف در بازار ارز آنقدر زیاد بود که حتی مذاکره 15 دقیقهای حسن روحانی و باراک اوباما روسای جمهور ایران و آمریکا و گفتگوی نیم ساعته وزرای خارجه دو کشور پس از 35 سال هم نتوانست به کاهش قیمتها در این بازار منجر شود.
اینکه ولیالله سیف دانسته یا ندانسته گفته “قیمتها در بازار به کف رسیده”، کاری نداریم، اما یک هفته از این اظهارات جنجالبرانگیز گذشته ولی هنوز بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، آن اظهارات را به طور رسمی نه تنها تکذیب نکرده، حتی آن را هم اصلاح نکرده است.
از این رو، میتوان چنین نتیجه گرفت که بازار پیغام خود را از بانک مرکزی گرفته و بعید است دیگر زیر قیمت کف بازار (2900 تومان) برسد و قطعا برنامه این بانک تثبیت قیمت ارز در حول و حوش 3 هزار تومان در آینده خواهد بود و هر اتفاقی هم بیفتد، فرقی نمیکند، چراکه در آن صورت دیگر ارز مبادلهای معنا نخواهد داشت.
افکار عمومی میپرسد: بانک مرکزی که کلید انحصاری بازار ارز را در اختیار دارد، چطور زمانی که نرخ ارز در مدت کوتاهی 3 برابر شد، سقف را اعلام نکرد ولی حالا آمده برای بازار ارز کف تعیین کرده است.
با این حال، حسن روحانی رئیس جمهور هم دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و هم پس از آن، چندین و چندبار گفته که “دولت او در اقتصاد دستوری عمل نخواهد کرد” اما در عمل اتفاقاتی دیگری دارد در اقتصاد میافتد؛ همان اتفاقاتی که اکثریت اعضای فعلی دولت در گذشته از مسئولان وقت انتقاد میکردند، یعنی”دخالت دستوری دولت در اقتصاد”.
از مقامات ارشد اجرایی کشور انتظار میرود اگر کارت قرمزی به آقای رئیس کل نمیدهند، حداقل کارت زردی به او بدهند تا از این پس مراقب اظهارات نسجیده و غیرحرفهای خود باشد؛ وگرنه این شائبه به وجود میآید که این اظهارات رئیس کل بانک مرکزی برآمده از سیاستهای دولت تدبیر و امید است و اگر این گونه است، دولت یازدهم که رئیس جمهور از آن به عنوان “دولت راستگویان” یاد کرده، باید در مقابل مردم پاسخگو باشد.
* مجتبی قمری وفا