حجتالله ایوبی در برنامه «از خاطر مولانا»، درسگفتارهای محمدعلی موحد را به سینمای عباس کیارستمی تشبیه کرد.
(ایسنا)، حجتالله ایوبی، رییس بنیاد شمس تبریزی و مولانا و رییس سازمان سینمایی، در این برنامه که هشتم مهرماه همزمان با روز بزرگداشت مولوی در تالار شمس سازمان فارسیزبانان برگزار شد، در سخنانی با مروری بر خاطره آشنایی با محمدعلی موحد، عنوان کرد: اگر موحد نبود، دست ما خالی بود و مقالههای شمس به این شکل احیا نشده بود. استاد برای ارائه درسگفتارهایش ساعتها در کتابخانه شخصیاش مطالعه میکند و همواره نکات ارزشمند و مهمی را در سخنرانیهایش طرح میکند؛ به گونهای که نمیتوان حتا از یک جمله آن چشم پوشید.
او در ادامه متذکر شد: جناب استاد موحد در دورانی گنج ایران را طلای سیاه و نفت میدانستند، از همینرو آثاری را در اینباره نوشتهاند. اما با گذر سالها به گنج شمس رسیدهاند و اکنون گویی خاکی از تربت شمس را بر بسیاری از ذخایر طلای سیاه ترجیح میدهند. موحد مردمدوست است و برای مخاطبهایش بسیار وقت میگذارد. او در درسگفتارهایش بسیار خلاقانه و هنرمندانه رفتار میکند.
ایوبی سپس سخنرانیها و درسگفتارهای موحد را به آثار سینمایی عباس کیارستمی نزدیک دانست و گفت: جناب استاد در سخنرانیهایش در اوج روانی و سادگی مباحث را پیش میبرد؛ مانند آثار سینمایی عباس کیارستمی که بسیار ساده و گیرا اجرا میشود. همانطور که وقتی سخنرانی جناب استاد موحد به پایان میرسد، تازه در ذهن مخاطب سؤالها و پرسشهای دیگری آغاز شده است؛ مانند سینمای کیارستمی که آنجا هم وقتی فیلم بر پرده نمایش تمام میشود، در ذهن مخاطب آغاز میشود.
رییس سازمان فارسیزبانان در ادامه متذکر شد: استاد موحد به خوبی میداند «خانه دوست کجاست» و به مخاطبهایش «طعم گیلاس» را میچشاند و همچنین علاوه بر سخنرانیهایش، در نوشتههایش زندگی ادامه دارد. موحد پنجرهای به بیرون و صدای شمس در روزگار ماست.
در این نشست همچنین محمدعلی موحد با استناد به غزلهایی از مولانا و همچنین آیات قرآن کریم، درباره مدارا و ضرورت مدارا سخن گفت و اظهار کرد: ایران ما به خاطر موقعیت حساس و مهمی که در منطقه دارد، همواره مورد توجه قدرتهای جهان بوده است. ای کاش روزگاری میرسید که در آرامش سپری میشد. از یاد نبریم اگر ما دست از خرس بازداریم، خرس دست از ما برنمیدارد. ما باید سعی کنیم با هوشمندی کارمان را در این همه جنگ و خشونت پیش ببریم.
او افزود: مولانا امر به مدارا میکند؛ همانگونه که پیامبر اکرم (ص) مأمور به مدارا بودند. حافظ به استناد آموزههای قرآن کریم میگوید، با دشمنان مروت و با دوستان مدارا کن. همه معجزه پیامبر بزرگ اسلام نیز برآمده از مداراست و با همین رویکرد است که اعراب و ایرانیان و بسیاری دیگر از ملل جهان به اسلام روی میآورند و در آن ذوب میشوند و فرهنگ بزرگ و درخشان اسلام شکل میگیرد. مولانا ترک خشونت است، دوری از کینهدوزی و عداوت است و همچنین مدارا و نرمش است.
محمدعلی موحد سپس به داستان حضرت موسی (ع) در سوره طه استناد داد و با توضیح رفتن موسی به نزد فرعون، گفت: خداوند در قرآن کریم دستور کار را به موسی و هارون چنین میفرماید که با فرعون به نرمی سخن بگویید؛ فرعونی که دعوی خدایی کرده است. خداوند در قرآن کریم میفرماید، با آرامش با فرعون حرف بزن و بر مدارا و نفی خشونت تأکید میشود، اما متأسفانه امروز به آتش افروختن در افغانستان، عراق، سوریه و شمال آفریقا نگاه کنید. چه وضعی درست کردهاند و چه آتشی برپا شده که معلوم نیست کی خاموش میشود. مولانا براساس این آیه از قرآن کریم بر دو نکته دست میگذارد؛ نخست اینکه پیامبر در خودش نمیبیند به تنهایی نزد فرعون برود و هارون را همراه میخواهد. اما در دنیای امروز میبینیم هرچیز براساس انحصارطلبی است. ما هرچیز را به تمامی در اختیار میخواهیم و خوش داریم به نام ما تمام شود؛ در حالیکه موسی پیامبر خدا در انجام مأموریتش به تنهایی پیش نمیرود و خودش را به معاونت کس دیگری نیاز میبیند. موسی میگوید، هارون زبانآورتر از من است. دیگر آنکه مولانا با استناد به این داستان قرآن تأکید دارد که مشی مدارا بسیار مهم است و نشان میدهد که زبان و سخن در گسترش مدارا مهم است. آنچه امروز ما از آن به عنوان ادبیات یاد میکنیم و همچنین لحنی که برای ادبیاتی به کار گرفته میشود، بسیار بسیار مهم است.
او در ادامه گفت: همکلاسی داشتم که خدایش بیامرزد. جوان بافهمی بود. تازه تصحیح دیوان حافظ به همت علامه قزوینی و قاسم غنی چاپ شده بود که مقدمهای هم بر آن تصحیح نوشته شده بود. آن رفیق مرحوم ما میگفت، جوری آن دیباچه نوشته شده و به لحنی بیان شده که گویی قانون جزاست و هر آن در ادامه آن مقدمه آدم انتظار دارد دنبالهاش نوشته شده باشد هرکس دیوان خواجه حافظ شیراز را مطالعه کند، به شش ماه تا یک سال حبس محکوم میشود و نقد میکرد که اینچه وضع مقدمه نوشتن بر دیوان حافظ است. مراد آن است که لحن بیان مسائل بسیار مهم است. البته هر نرمشی لزوما خوب نیست.
موحد همچنین متذکر شد: دو نوع نرمش داریم؛ یکی نرمشی که فاسد است و دیگری نرمشی که مصلح است. نرمش فاسد آن است که بخواهی بدون رعایت صداقت در کارت و با چربزبانی و تحسینهای بیجا کسی را گول بزنی. نرمش دیگر مصلحانه است. مولانا میگوید با کسی که یک عمر گل خورده است، باید قند داد تا طعم آن را بفهمد و آرام آرام به قند روی میآورد و این نرمش مصلحانه است.
او سخنانش را با خواندن غزلی از مولانا به پایان برد.
همچنین در این نشست، مهدی محبتی با مروری بر زندگی مولانا و شمس به توضیحی درباره رابطه این دو عارف بزرگ ایرانی پرداخت و عنوان کرد: مولانا به شمس دلداده بود، اما لزوما به لحاظ فکری سرسپرده شمس نبود و تجربه زیست و رابطه شمس و مولانا نشان میدهد که میتوان دلداده دیگری بود، اما همه جا سرسپرده فکری او نبود و استقلال فکری خود را حفظ کرد.
پیشتر اعلام شده بود این برنامه با شعرخوانی عباس کیارستمی همراه خواهد بود.