همراهی من به عنوان یک مدرس دانشگاه و روزنامه نگار با ربیع فلاح به روزهایی باز می گردد که او نه استاندار مازندران بود و نه سخنی از استاندار شدن او در میان. روزها و شبهایی که بی صبرانه و مشتاقانه پس از عدم احراز صلاحیت آیت الله هاشمی، آن گاه و همان گونه که در یادداشتی زود هنگام با عنوان “رایحه ی خاتمی و هاشمی با عطرروحانی “( در مازندنومه) در جست و جوی فضایی برای حمایت از گفتمان عقلانیت و اعتدال دکتر حسن روحانی از حوزه یک اندیشه گر و نظریه پرداز فرهنگی و سیاسی به حوزه سیاست قدم نهادم ، در مازندران هم قدم و همراه با مردی شدم که ریاست ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی را در مازندران برعهده گرفت و در فضای مه آلود و مبهم سیاسی آن روزها شجاعانه ، مقاوم و خستگی ناپذیر به حمایت از روحانی و گفتمان اوبرخاست
. مردی که به راستی نامش” ربیع” بهاری بود که در تفکرش اعتدال و در رفتارش نجابت ، ادب و صداقت شکوفه داشت .
ماهها ، روزها و ساعتها و دقایق و لحظه های بسیاری را با ربیع فلاح گذراندم و با گذشت زمان خود را به او نزدیکتر می یافتم. در تلاطم روزهایی که هوای سیاسی مازندران در کشاکش رقابت ها برای نشستن بر صندلی استانداری مازندران غبار آلود بود، از جمله کسانی بودم که بر این باور که کاهش چالشها و تنگناهای مازندران و گستره افق های هرچه روشنتر از پیشرفت و توسعه ی فراگیر و پایدار، نیازمند حضور مردی است که جدای از شایستگی ها و توانایی های مدیریتی ، از تفکر اعتدالی و به ویژه نجابت اخلاقی برخوردار باشد، یگانه دلیلی بود که با تکیه بر آن ،حمایت از ربیع فلاح را برخود یک وظیفه وضرورت یافتم و در این راه درنگی نیز نکردم تا روزی که از پی فراز وفرودهای بسیار و با همکاری و حمایت های مجموعه ای از کسان در سطوح مختلف استانی و ملی و بیش و پیش از همه با الطاف الهی ،ربیع فلاح سکاندار استانداری مازندران گردید.
از نخستین روز استانداری ربیع فلاح با خود و خدای خود عهد کردم در قبال همراهی و همقدمی خود با او که بی منت بود و بی توقع ،برای منافع شخصی خود حق سهم خواهی قایل نشوم – و نشدم و نخواهم شد – به صراحت و به صداقت بر این باورم هرگونه سهم خواهی و اعمال فشار بر استاندار اگر از ناحیه دوستان باشد که با اخلاق دوستی راست نمی آید و اگر از جانب دیگران و به دور از رعایت اصل شایسته سالاری باشد،از سوی هر شخص و مقام و نهادی هم که باشد، مخالف مصالح و منافع استان است .
اگر ازاستاندار در جایگاه عالی ترین مقام اجرایی فرصت لازمه تدبیر مناسب و کارآمد برای بررسی گزینه های مناسب در راستای عزل و نصب ها و تحول مدیریتی راسلب و بر استقلال و اختیارات قانونی او احترام نکنیم ، مرتکب خیانت بزرگی به مصالح و منافع استان شده ایم.
بی شک استاندار محترم دولت تدبیر و امید نیز به فراست باید با بهره گیری فراجناحی از مشاوران آگاه و امین و نیز تعامل با شخصیت ها وصاحب نطران مستقل و طیف های مختلف سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی و مسوولین و مراجع ذیربط در قوای دیگر ،زمینه های انتخاب ها و انتصاب های هرچه درست تر و به دور از رابطه سالاری و باند سالاری را تسهیل و تسریع کند.
در چنین شرایطی و در حالی که نقد پذیری از اهم ضرورتها و ویژگی های یک استاندار باید باشد، در نقد ربیع فلاح و مخالفت خوانی با او نباید عجله کرد .نباید با ساز آهنگهای ناکوک علیه او، با وی ناسازگاری کرد. نقد یک ضرورت است ، اما به گاه خود و به جای خود.
من نیز به صداقت و صراحت ، پنهان نمی کنم آن گاه و آن جایی که ربیع فلاح قدمی به تعمد از جاده تدبیر و عقلانیت و اعتدال و شایسته سالاری بیرون نهد و امید دولت تدبیر و امید را بر باد دهد از نخستین و جدی ترین منتقدان او خواهم بود. امابرخی از کژتابی های ناآگاهانه برخی از دوستان و نیز برخی بد اخلاقی های عالمانه و عامدانه بعضی از اشخاص علیه استاندار مازندران را دور از اخلاق و عقلانیت سیاسی و ناسازگار با مصالح و منافع استان می دانم .
از همه کسانی که دل در گرو مصالح و منافع استان دارند و سودای پیشرفت و توسعه ی روزافزون مازندران را در سر می پرورانند انتظار می رود با بردباری و اعتماد به استاندار دولت تدبیر و امید در مازندران و درک محدودیت ها و مشکلات و فشارهای موجود و پیش روی استاندار، فضای همدلی و همراهی با استاندار مازندران را تقویت و تسهیل کرده و فرصت لازم و کافی را برای تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های هرچه درست تر و کارآمدتر استاندارفراهم سازند.
بر استاندار محترم مازندران نیز نباید پوشیده باشد که در این راه باید از مشاوران آگاه و امین بهره مند شود وبا تصمیم ها و اقدامات هرچه درست تر در تحولات مدیریت اجرایی استان ،زمینه ساز تداوم و افزایش اعتماد وحمایت و همراهی همه ی دوستداران مصالح و منافع استان و مردم مازندران و به ویژه دوستان دلسوز و امین و امتحان پس داده خود درادامه راه گردد.
آقای استاندار ، به صداقت و به صراحت می گویم برای همراهی و هم قدمی با شما پستی نمی خواهم و همچنان و با قدرت از شما حمایت خواهم کرد تا بر سودجویان نامشروع دانسته آید بی منت و توقع نیز می توان همراه بود.
اما از شما نیز انتظار می رود با تمام توان و تدبیر، راه مشورت با مشاوران آگاه و امین و تقویت و تحقق اصل شایسته سالاری برای استفاده از فرصت های موجود و ضرورت تحقق گردش نخبگان برای ایجاد فرصت های جدید را جدی گرفته وراه تداوم و تقویت برخورداری خود از پشتوانه اعتماد و همراهی همراهان خود درهمفکری و همدلی و همکاری برای پیشرفت و توسعه ی هرچه بیشتر استان مازندران را تسهیل و تسریع کنید.
===================================
لطف الله آجدانی – مدرس دانشگاه وروزنامه نگار
=============================
آقای آجودانی شما که دم از اعتدال میزنید چرا دنبال سهم خواهی و حضور در استانداری هستید
چرا در مسائل شهری دخالت میکنید
چرا برای ما فرماندار انتخاب میکنید
شما چکاره این مردم هستید
حال شهر ما بی صاحب شده که شما برامون اس میدید نظر میخواین از دورو وری هاتون که کی صلاحیتش بیشتره!!!!!
شما که از درون با هم فکرانتون مشکل دارید
آقایی که هواشناسیت خوبه !!!!!!!!!
هر جا باد میره شمام میری…..
برید توبه کنید.
یا حق