حجتالاسلام مرادی سال گذشته در برنامه تلویزیونی نوروز ۹۱ شبکه دوم سیما که با اجرای احسان علیخانی به صورت زنده دقایقی قبل از تحویل سال پخش میشد از بیان تبریک به اصغر فرهادی به مناسبت دریافت اسکار سرباز زد و گفت: «برام اهمیتی ندارد اسکار برای من اتفاق مهمی نیست، کلا چیزی را که آمریکاییها میپسندند من نمیپسندم، آنها دشمن ما هستند آنها چشم ندارند ما را ببینند، آنها جوان رعنایی مثل شما (احسان علیخانی) که سرپا ایستاده را نمیتوانند ببینند. وقتی دارو به ما نمیدهند، وقتی طیاره به ما نمیدهند وقتی پول بانک ما را تحریم میکنند، چه دلیلی دارد من اینجا از اتفاق فرهنگی که آنها میپسندد من تعریف کنم؟! که آن وقت بگویم آی مردم ببینید من چقدر روشن فکرم؟! چقدر خوبم؟! من نمیگویم که رفتن یک فیلم ساز به اسکار بد است… صحبت نکردنم فقط به خاطر مخالفت با آمریکاست نه به خاطر اصغر فرهادی یا همکارانشان یا چیز دیگری، مسائل فرهنگی ما خیلی پیچیده است.»
شهاب مرادی در پاسخ به سوال مجری برنامه که از او پرسید: «من به عنوان یک جوان ایرانی نباید خوشحال شوم وقتی اصغر فرهادی پرچم کشورم را در سرزمینی که عناد هم با ما دارد بالا برده. وقتی نام سرزمین من را میبرد، وقتی از مردم کشورش سخن میگوید، وقتی نام صلح را میبرد و میگوید ما جنگ را دوست نداریم و صلح را برای همه مردم دنیا میخواهیم، من اگر خوشحال شوم شما ناراحت میشوی!»، گفت: « اصلا ناراحت نمیشوم، ولی یک سئوال از شما دارم، این ایرانی که جلوه داده میشود چقدر انقلاب اسلامی است؟ چقدر امثال همت در آن تصویر دیده میشوند؟ آیا تصویر مردم ایران و انقلاب اسلامی است؟ آیا دختری که روسری سرش نمیکند مقابل دوربین، این تصویر فرزند شهید و مادر شهید است؟ اگر شهدا نبودند امروز هیچ کدام از ما اینجا نبودیم و حتما همان خوانندههای قبل و نسلهای جدیدشان اینجا بودند.»
حجت الاسلام مرادی در ادامه به دشمنیهای آمریکا اشاره کرد و گفت: یک حرف خنثی زدن فایده ندارد وقتی دشمن همه جانبه مقابل ما ایستاده و دشمنی میکند. باید مقابل دشمنی که با صراحت با ما دشمنی میکند، دشمنی باید آشکار باشد «انّ الشیطان لکم عدوٌفاتخذوه عدوا» وی با اشاره به شهید رضایینژاد ادامه داد: آیا تصویر همسر و دختر این شهید بزرگوار امروز در دنیا از ایران نمایش داده میشود؟ من دوست دارم فیلم سازِما فیلمی بسازد که کسانی هم که نمی دانند بدانند امریکا با ما دشمنی میکنند.»
اما اظهار نظر صریح این روحانی فعال در عرصه رسانه، واکنشهای تندی را در فضای رسانهای و اجتماعی کشور ایجاد کرد. برخی از اظهارات او به دلیل شکستن جو سنگین حمایتی از فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی تشکر کردند و عده زیادی هم در اظهارنظرهای خود، زیر سوال بردن یک جایزه جهانی برای یک فیلم ایرانی را تقبیح کردند.
انتقاداتی که حتی به سایت شخصی وی هم کشیده شد و کاربران زیادی در سایت شخصی وی به اظهار نظر انتقادی درباره اسکار اعتراضهای بعضا تند و عیر مودبانهای کردند و مرادی در روزهای آغاز سال با انتشار این پیامها که بیشتر مخالفین و منتقدینش بودند به فراخور پاسخ داد با این او از محبوب ترین چهرههای تلویزیونی است اما بعد از آن صدا و سیما از موضع گیری او حمایت نکرد و یا حتی فرصتی برای توضیح بیشتر در اختیارش قرار نداد و این از نکات مبهم مدیریت صدا و سیماست!
اما حالا پس از گذشت یکسال از این واقعه و بعد از اهدای جایزه اسکار بهترین فیلم به «آرگو» آخرین ساخته بنافلک درباره ماجرای اشغال سفارت آمریکا، شهاب مرادی اهدای جایزه اسکار به یکی از ضد ایرانیترین فیلمهای تاریخ آمریکا را بهانه زنده کردن بحث درباره اسکار قرار داده و مخاطبان سایت خود را دعوت به گفتگو در این باره کرده است.
مرادی در یادداشتی بسیار کوتاه با عنوان «بت زرد» نوشته است: «این بار یادداشتم یک پرسش ساده است و خیلی کوتاه: آیا اسکار برای شما اهمیت دارد؟ من که نظرم را قبلا گفتهام.» بیش از ۹۰ نفر ذیل این یادداشت نظر داده اند که اغلب جوان و دانشجو هستند.
عماد یکی از کاربران سایت است ۱۹ ساله از زاهدان مینویسد: «سلام.بنده با نظر شما در مورد اسکار موافقم.اصولآ چیزی رو که آمریکاییها میپسندن من هم نمیپسندم! مقام معظم رهبری در مورد جایزه جشنوارههای خارجی فرمودند: “اگر جایی قرار بر این باشد که فرهنگ شما را زیر پا بگذارند؛در آن مراسم شرکت نکنید” حالا بعضی از …افتخار می کنن و میگن:”در زمان مدیریت ما،یک فیلم ایرانی اسکار گرفته است!”.واقعا زحمت کشیدید! شما که اینقدر موثر بودید؛کاری میکردید امسال فیلم ضد ایرانی اسکار نگیرد!!! اگر چه فیلم … هم چیزی کم از آرگو نداشت! یک نکته هم دیروز خیلی نظرم رو جلب کرد. همسر تهیهکننده فلسطینی که نامزد دریافت اسکار شده بود،با حجاب کامل اسلامی آمده بود تا در این مراسم شرکت کند. خیلی افسوس خوردم!یاد مراسم پارسال افتادم که چه جور ایرانی های خودمون جوگیر شده بودند و با اون وضع در مراسم حضور داشتند.»
آسمان ۲۵ ساله و مهندس کامپیوتر است و مینویسد: «اسکار را هم مثل مابقی مواردی که امریکاییها برایشان ارزشمند است و همین طور در آن سعی به تخریب اسلام و ایران دارند نمی پسندم. ولی یک سوال برایم پیش میاد. آیا جشنواره فیلم فجر برایمان مهم هست؟ مگه جشنواره انقلابی و ایرانی نیست؟ پس چرا در اون هیچ چیز از انقلاب و اسلام وجود نداره؟ چرا جوایز ما باید به فیلمهایی که شاید بی محتوا هستند و به بازیگرانی که ضد ایرانی و اسلامی بودنشون برای ما مشخص شده جوایزی رو اهدا کنیم و در این میان فیلمهایی هستند که واقعا لایق گرفتن جایزه هستند انگار نه انگار (اسم فیلم رو به خاطر ندارم ولی فیلم در مورد انرژی هستهای بود و بازیگر کودک این فیلم رنجرو نام داشت که واقعا این فیلم از لحاظ محتوا قابل تقدیر بود ) شاید اسکار به فیلمهای ضد ایرانی و ضد اسلامی جوایزی بده ولی ما خودمون چی؟ توی کشوری که باید اهداف اسلامی وجود داشته باشه باز هم به همون فیلم ها(فقط با تغییر در اینکه فیلم در کشور خودمون ساخته می شه) هدیه و جایزه میدیم.
شهاب مرادی در پاسخ به کامنت او نوشته است: «به نظر شما مقایسه درستی است؛ مقایسه اسکار با جشنواره فیلم فجر؟! آنها در کفر خود مستحکم هستند اما آیا جشنواره فجر هنوز واقعا هویت اسلامی انقلابی و ایرانی خودش را پیدا کرده؟»
هانیه رمضانی از امیرآباد دیگر کاربری است که موضوع را خانوادگی نگاه کرده و به طنز درباره رئیس جمهور آمریکا و همسرش که جایزه امسال را به آرگو او اهدا کرد می گوید: «سلام استاد.بهرحال ممنون که دوباره مطرح کردید. اولش مهم نبود ولی بعداز اهدای جوایز دوره ی قبل مهم شد.حواسم نسبت به دشمنم جمع شده… زمستون تموم شد و سیاهی ذغال موند. (انگار زن و شوهر ثبات فکری ندارن.دوره قبل,مرد به ایران تبریک گفت.زن جایزه ی این دوره رو به یک فیلم ضد ایرانی میده) ممنون از اینکه هوشیارترمون کردید…
شهاب مرادی در پاسخ به او نوشته است: «اختلافی بین این زن و شوهر نمیبینم هر دو یک برنامه را اجرا میکنند روشن و صریح! هرچند بحث رییس جمهور امریکا و فرست لیدی و… نیست! بحث امریکا و منافع راهبردی امریکا در دشمنی با اسلام و ایران است که همه آنها موظف هستند در آن مسیر گام بردارند. آنها بی رودرواسی حکومت میکنند و اگر خلاف منافع و راهبردهای نظامشون کسی گام بردارد حتی رییس جمهورشون خیلی ساده یک گلوله تقدیمش میکنند مانند جان اف کندی و … موارد مشابه. همین اواخر خبر مرگ پرستار خانواده سلطنتی انگلیس را هم که شنیدید -که به سادگی این نوع خبرها را درز میدهند و مانع انتشارش نمیشوند و هیچ واکنشی هم نمیدهند تا تاثیر هشدار آن کم رنگ نشود!- یعنی تخلف کنی با ما طرفی… خلاصه امریکاییها در حکومتشان مثل برخی کشورهای جهان سوم اپوزسیون بازی ندارند همه در نقشه نظام امریکا عمل میکنند حتی اگر هزینههای گوناگون داخلی هم براشون داشته باشد! دشمنی با ایران و بسیج جهان علیه ایران و اظهار دشمنی و ایجاد اختلاف و تضاد در بین مردم و حکومت ایران از اصلی ترین اهداف امریکاست که ضامن منافع آنهاست.»
شهاب مرادی در بخش دیگری از این پاسخ میگوید: «پیام تبریک! اوباما به مناسبت نوروز۹۱ را که به آن اشاره کردید را باید مجددا به دقت گوش کنید. آنجا با ابراز نگرانی به پرده الکترونیک دورتادور ایران اشاره کرد و اظهار کرد منظورش فیلترینگ اینترنت و امثال ذلک هست در صورتی که در کلاس مجردها ابتدای سال ۹۱ عرض کردم این جیغ بلند اوباما بود در مورد به دام افتادن پهباد پیشرفته امریکا در پرده و تور الکترونیکی ایران سرافراز.»
کاربر دیگری به نام زهره مینویسد: «ارزش این جایزه فقط وفقط با تایید مخاطبها ایجاد میشه! اگر به قول شما یک ایرانی این جایزه بیمحتوا را قبول نداشته باشد دیگر نگران این موضوع نخواهد بود که چرا به یک فیلم ضدایرانی اسکار می دهند! دوست دارم به آمریکایی ها بگم: خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی! ساخته توهمات خودتان را تقدیر کردن دیگر این همه سر و صدا ندارد!»
یکی دیگر از کاربران سایت با نام مریم هم که 24 ساله است و دارای مدرک کارشناسی کامپیوتر میگوید: «سلام استاد، برای من هم هیچ اهمیتی ندارد. آمریکا همیشه دشمن ما خواهدماند. اولین باری که عکس های مراسم اسکار را دیدم فکر کردم سالن مد است و نه هیچ چیز دیگری.»حجت الاسلام مرادی در پاسخ به این کاربر نوشته است: «سلام/ درست فکر کردید اصلی ترین سالن مد در جهانِ امروز “فرش قرمز” اسکار است و شاید مهم ترین بخش رسانه ای اسکار همان است. شاید شنیده اید که در سال ۲۰۰۳ (یعنی ده سال قبل!) تخمین زده بودند که هرسال یک میلیارد نفر به صورت زنده و ضبط شده فرش قرمز و جشن اسکار را تماشا می کنند. آمار جدید را نمی دانم ولی با وجود فیس بوک و یوتیوپ و گسترش ماهواره ها و … میشه حدس زد.»
یکی از مخاطبان از مرادی پرسیده است: پارسال جدایی نادر از سیمین برنده جایزه اسکار شد و امسال فیلم ضد ایرانی آرگو. به نظر شما وجه شباهت این دو فیلم در چه بود؟ یکی در نقد جامعه ایرانی است و دیگری در نقد حکومت و انقلاب ایران؟ که وی در پاسخ می گوید: « اساسی ترین وجه اشتراک همان موضوع اصلی هر دو است؛ “رفتن از ایران”!»