آگاهی از اسرار و ظرافت­های معنوی نماز، باعث تکمیل نماز و به بار نشستن مقصود اصلی از نماز است، به طوری که امام علی(ع) می‌فرماید: «کسی که تأویل نمازش را این گونه نداند، نمازش کمبود دارد و ناقص است».

به گزارش فارس، ضمن واکاوی اجمالی نقش نماز در تقرب به خداوند، به ارزش و اهمیت بی‌بدیل این فریضه در آموزه‌های الهی در قسمت‌های قبل اشاره شد و اینکه آگاهی از اسرار نماز به همان میزان از اهمیت و ارجمندی برخوردار است و برای اثربخشی بیشتر نماز، دانستن این اسرار، ضروری و بایسته است، اینک به ابعاد دیگری از این نکته اشاره می‌کنیم.[1]

*پای درس امیرالمؤمنین(ع)

جابربن عبدالله انصاری می­گوید: حضرت علی(ع) به شخصی فرمودند: ‌ای مرد، آیا تأویل نماز را می‌شناسی؟ عرض کرد: آقای من، آیا نماز تأویلی جز عبادت دارد؟ حضرت فرمودند: آری، به خدا سوگند… تأویل و تفسیر دارد و همه اینها نشانه تعبّد و بندگی است، مرد گفت: اینها را به من بیاموز، آن جناب بعد از بیان تأویل اجزای مختلف نماز فرمودند: «من لم یعلم تأویل صلاته هکذا فهی خداج، أی ناقصة»؛ کسی که تأویل نمازش را این گونه نداند، نمازش کمبود دارد و ناقص است. [2]

*ظرافت­های معنوی نماز

همان گونه که پیش از گفته شد، آگاهی از اسرار و ظرافت­های معنوی نماز، باعث تکمیل نماز و به بار نشستن مقصود اصلی از نماز است. اما منظور از اسرار نماز چیست؟ آیا اسرار همان آداب نماز است؟ آیا بین اسرار، آداب و حکمت­های نماز تفاوت وجود دارد؟

برای دستیابی به پاسخ این پرسش­ها، لازم است نگاهی به معنای هریک از این اینها داشته باشیم.

الف: سرّ:[3] در لغت به معنای پنهان کردن مطلبی در دل است[4] و در اصطلاح، «سرّ» چیزی است که به عالم ملکوت و برتر از آن بر می‌گردد، یعنی به درون و باطن عبادت مربوط می‌شود [و از آن تعبیر به راز، غیب، ملکوت، نهان، باطن، گنجینه و… می­شود] و آن درجاتی دارد که به درجه خاص از نهان (راز) نمی‌توان دست یافت، جز به وسیله کرداری که با حکمت و آداب معادل باشد.

ب: حکمت: هدف، فایده و نتیجه‌ای است که برآن عبادت (نماز) مترتب می‌شود، از قبیل عروج،[5]نجات از ناشکیبایی و آرامش[6]و… که آن هم درجاتی دارد.

ج: ادب (آداب): مسایلی است که به اوصاف و احوال نمازگزار بازگشت می‌کند، یعنی، آداب وظیفة کسی است که نماز می­گزارد، مثل اینکه باید حضور و خشوع قلب و خشوع قالب داشته باشد، پیوسته در ذکر باشد و خالص شده و از توجه به غیر معبود خود را حفظ کند و همچنین سایر صفات ظاهری معهود (لباس و مکان  و…) را مراعات کند.[6]

*نتیجه گیری بحث

با توجه به آنچه گفته شد، این سؤال مطرح می شود که چه رابطه­ای بین اینها وجود دارد؟ آیا اسرار نماز همان حکمت‌ها و آداب هستند؟ در پاسخ باید گفت: اولاً آداب، مقدمه حکمت (آثار) و اسرار است و ثانیأ آثار، هدف متوسط نماز و اسرار هدف عالی و نهایی آن هست، پس آداب، علت زمینه­ساز برای نیل به اهداف مذکور است، شاید علّت اینکه غالب کتبی که تحت عنوان اسرار نوشته شده، آمیخته به آداب و آثار نماز است، همین امر باشد.

*پی‌نوشت‌ها:

[1]. مرکز تخصصی نماز به عنوان یکی از نهادهای پاسخگو به سؤال‌های نماز، از طریق پست الکترونیکی porseshnamaz@yahoo.com، سایت اینترنتی http://namazportal.ir، شماره پیامک 30004145 و شماره تلفن 02517740920 به پرسش‌های علاقه‌مندان پاسخ می‌گوید.

[2].بحارالانوار، 81/254.

[3].«سرّ» در مقابل «عَلَن» قرار دارد، آن گونه که «غیب» در مقابل «شهادت» است و آن بر دو قسم است:  الف: راز محض (رازی که هیچ گاه آشکار نمی‌شود) مانند غیب مطلق، ب: راز مقید (رازی که امکان آشکار شدن را داراست) مانند غیب مضاف.

[4].راغب اصفهانی، مفردات، ص404.

[5].«الصلوة معراج المؤمن» مصطفوی، ترجمة مصباح الشریعه، ص54.

[6].از یک طرف فرمود: «أقم الصلاة لِذِکری» (طه: 14) نماز را برای یاد من به پا دار، و از طرف دیگر می­فرماید: «الا بذکر الله تطمئنّ القلوب» (رعد: 28) آگاه باشید که به یاد من است که به آرامش می­رسید، یعنی نتیجه و ثمره­ی نماز آرامش است.

[7]. آیت‌الله جوادی آملی، رازهای نماز، ص 30ـ18.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *