هراز نیوز :شهرام اسفندیار- انسان به حکم فطرت، علاقه به ترقی، تعالی و کمال دارد و چون تعالی وابسته به حرکت است، در نتیجه هر کس بخواهد در مسیر رشد قرار گیرد باید راه را خوب بشناسد تا بتواند به رهسپاری خود اطمینان یابد و به اندازه ای پشت کار داشته باشد که موانع، او را از تحرک منصرف نکند. به دلیل اهمیت موضوع، یعنی شناخت راه و چگونگی تحمل آن، مانند همیشه بایستی دگر بار بر آموزه های دینی خود رجوع کنیم و این بار نهج البلاغه ی غریب مولای متقیان را ورق بزنیم.

«وَقَد فُتِحَ بَابُ الحَربِ بَينَكُم وَ بَينَ أهلِ القِبلَةِ وَ لا يَحمِلُ هَذا العَلَمَ إلاّ أَهلُ البَصَرِ وَ الصّبرِ والعِلمِ بِمَوَاضِعِ الحَقِّ…»

این فراز قسمتی از خطبه ی 173 نهج البلاغه ی حضرت علی (ع) بود که پس از جنگ جمل و رسیدن ایشان به خلافت صورت گرفته بود. جنگ جمل در حقیقت اولین کارزار داخلی مسلمانان بود و البته دارای مختصات خاصی می باشد. زیرا از حالت تقابل حق و باطل خالص در آمده بود و هر دو طرف داعیه ی اسلام خواهی و حق طلبی داشتند. در حقیقت این امام علی بود که چگونگی مواجهه با چنین صحنه هایی را برای اولین بار به منصه ی ظهور رساند. از همین رو در شرح ابن ابی الحدید معتزلی از قول امام شافعی نقل شده است که «اگر علی نبود چیزی از احکام اهل بغی شناخته نمی شد». امام علی به عنوان سردار شناخت «مسلمانان از راه بریده» و سردمدار راه شناس و راهنمای مقابله با «از راه بریده های فتنه گر» برای به دوش کشیدن این علم و ادامه ی این راه، دو صفت را ضروری معرفی می کند؛ بصیرت و صبر. اما به راستی بصیرت و صبر چیست؟ چه نقش و جایگاهی در دین، دنیا و زندگی انسان دارد؟ باید گفت که این دو نه جزو دین و آیین زندگی محسوب می شود و نه خارج از آن. در حقیقت بصیرت و صبر هم همه ی دین است و هم غیر از آن. بر این اساس واکاوی مفهوم بصیرت نشان می دهد که این واژه به معنای داشتن بینش دل، نور دل، آگاهی، زیرکی، هوشیاری، برهان، عبرت و اعتقاد صحیح دینی به کار رفته است. این معانی و حتی اطلاق «بصر بر چشم» به این دلیل است که چشم، یکی از مهم ترین راه های تحصیل علم و معرفت است. از این رو باید توجه داشت که هر علمی بصیرت نیست و هر عالمی بصیر نامیده نمی شود، بلکه بصیرت حکایت از نوعی آینده نگری و احاطه ی علمی است. یعنی اولیای الهی در جست و جوی روشن بینی و شهود معنوی از طریق بصیرت اند و رهبران و مدیران سازمان ها نیز در جست و جوی بصیرتی هستند که آینده ی سازمانی خود را با موفقیت قرین سازند.

در آموزه های دینی واژه «بصر» گاه در بینایی ظاهری و حسی و گاه درباره بینایی باطنی و عقلی به کار می رود. به عبارت دیگر، مردم از نظر بینش دو دسته اند: گروه اول کسانی که دیده ی آنها نزدیک بین است؛ آینده خود و جهان را نمی بینند و ادراکات آنها در محسوسات خلاصه می شود. از زندگی دنیا، ظاهری را می شناسند. حال آنکه از آخر غافل اند. این گروه هرچند در ظاهر بینا هستند و دارای چشم ظاهری اند، اما از نظر قرآن کور محسوب می شوند. به همین نکته زیبا، حضرت علی (ع) اشاره می فرمایند: «ما کل ذی قلب بلبیب و لا کل ذی سمع بسمیع و لا کل ناظر ببصیر»؛ نه هر که دلی دارد، به فردی داننده است و نه هر که گوشی دارد، نیک شنونده است و نه هر که دیده ای دارد، بیننده است. (خطبه 88 نهج البلاغه).

گروه دوم کسانی هستند که ادراکات آنان خلاصه در محسوسات نیست، هم خانه دنیا را می بینند و هم خانه آخرت را. جامع نگر و واقع نگرند؛ هم نزدیک را خوب می بینند و هم دور را. این گروه از منظر قرآن دارای بصیرت اند و روشن ضمیر و بینا. و چه زیبا امام علی (ع) دانای بصیر را توصیف می کند، آنجا که می فرماید: «بیشنور، نگاهش از دنیا فراتر می رود و می داند که سرای حقیقی در ورای این دنیاست. پس از دنبال دل و دیده می رود و کور(دل) به آن می نگرد. بیشنور از آن توشه بر می گیرد و کوردل برای آن توشه فراهم می آورد. بنابراین، بصیرت و بینایی حقیقی در فرهنگ قرآن و آموزه های دینی به معنای جامع نگری و آینده نگری علمی و عملی است. به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب: «ملتی بصیرت دارد و مجموعه جوانان کشور، وقتی بصیرت دارند، آگاهانه حرکت می کنند و قدم بر می دارند. بصیرت وقتی بود، غبارآلودگی فتنه نمی تواند آنها را گمراه کند، به اشتباه اندازد. در زندگی پیچیده اجتماعی امروز، بدون بصیرت نمی شود حرکت کرد. جوان ها باید فکر کنند، بیندیشند و بصیرت خودشان را افزایش دهند. جوانان عزیز! هرچه می توانند در افزایش بصیرت خود و در عمق بخشیدن به بصیرت خود، تلاش کنید و نگذارید دشمنان از بی بصیرتی ما استفاده کنند»(گوشه ای از سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع مردم چالوس و نوشهر، 15 مهر 88). و چه زیبا، مولا علی از بی بصیرتی کوفیان به ستوه آمده، چنین شکوه می کند: «ای کوفیان سه خصلت که در شما هست و دو خصلت که در شما نیست گرفتار آمده ام، گوش دارید، اما کرید و زبان دارید، اما لال هستید، و چشم دارید، اما کور هستید و دو خصلتی که ندارید، نه هنگام دیدار آزادمردانی هستید صادق و نه به گاه سختی، برادرانی مورد اعتماد. (نهج البلاغه، خطبه 108، صفحه 132).

بنابراین، رهبر و کارگزاران بصیر و جامعه با بصیرت نه تنها حق را می بینند و باطل را در چهره های گوناگون تشخیص می دهند، بلکه عملا از حق جانبداری و از پیشوایان حق جانبداری و اطاعت می کنند. از سوی دیگر، خواص بی بصیرت جامعه، خواص ساده لوح، خود کم بین و ظاهر بینی هستند که به راحتی در دامن دشمن می افتند و قادر به تشخیص چهره واقعی دشمن نیستند. چهره زیبای حق را هم نمی توانند به درستی تشخیص دهند، نه از حق جانبداری می کنند و نه از رهبر و امام خویش فرمانبری. با مردم خویش یک رنگ نیستند و در غبار آلودگی جامعه و فتنه ها به سادگی در دامن باطل غوطه ور و سره را از ناسره تَشخیص نمی دهند. دوست و دشمن، حق و باطل را به درستی تشخیص نمی دهند. چنین فرد و جامعه ای بصیرت ندارند؛ چراکه فرد و جامعه صاحب بصیرت، کسی است که بشنود، بیندیشد، بنگرد و ببیند و از عبرت ها بهره گیرد. آن گاه راه روشن و همواری را بپوید و از افتادن در پرتگاه های آن و گم شدن در کژراه هایش بپرهیزد. در ایران اسلامی هم به واسطه تجربه فتنه نه البته فقط در سال 1388 ، بلکه از اوایل انقلاب در قالب اختلاف افکنی میان قومیت ها و …، حضور مردم و نقش بصیرتی آنها قابل توجه بوده است. این حضور در جریان 9 دی ماه 1388 ماندگار شد به گونه ای که به واسطه ی گستردگی دامنه حضور مردم ایران در این حماسه، عده ای آن را به بهمن 1357 تشبیه کرده بودند. تنها تفاوت حماسه ۹دی ۸۸ و بهمن ۵۷ در این بود که مردم ایران در بهمن۵۷ به دنبال تغییر رژیم شاهنشاهی و استقرار حکومت اسلامی در جامعه بودند ولی در حماسه ۹دی ۸۸ مردم بر ادامه راه دفاع از نظام و حریم ولایت و رهبری  تاکید داشتند و اعلام رضایت و علاقه مندی خویش را از نظام جمهوری اسلامی با شعارهای مکتب حسینی اعلام نمودند.

با این امید که بتوانیم واژه بصیرت را همانند دیگر واژه های فرهنگ غنی دین اسلام در جامعه ی اسلامی نهادینه کنیم. تحقق این مهم، نه تنها بصیرت مردم، بلکه بصیرت مسئولان و خواص جامعه را می طلبد، چرا که تجربه نشان داده است که مردم ما همیشه بصیر و آگاه هستند، کمااینکه جلوتر از خواص و مسئولان جامعه هم حرکت می کنند.

شهرام اسفندیار

کارشناس ارشد علوم سیاسی

3 thoughts on “بصیرت و استقامت، رمز ماندگاری”
  1. باسلام
    مطلب بسیار جامع و علمی و دارای نگاه مدقانه بود.
    این نشون میده که نسل جوان ما دارای مطالعه و نیز اهل بصیرت هستند.
    آقای اسفندیار انشالله موفق باشید.

  2. بصیرت یعنی اینکه بدانیم کسی که سر امام حسین ع را برید همان جانباز صفین است که تا مرز شهادت پیش رفت.
    جناب اسفندیار مطالبتون خیلی قشنگ و جالبه بویژه یادداشت قبلیتون درباره نمایندگان مجلس.(آقای یوسفیان ملا هم حرف شما رو گوش کردن و همین حرفارو تو مصاحبه گفتن).
    موفق باشید . به امید دکترا

  3. باعرض سلام و خسته نباشید.یه نفرو دیدیم که شعار نداد ایشون بودن (آقای اسفندیار).اینو جدی میگم.
    واقعا راجع به هر موضوعی که رهبر عزیز اشاره میکنن از شعارهای سال گرفته تا موضوعات روزمره، یه عده از افراد یعنی بیشتر افراد و حتی مسئولین ما فقط شعار میدن و معلوم نیست چه هدفی رو در گفتن این مطالب دنبال می کنن. احساس تکلیف هست یا میل به بقا در مقام و سمت؟؟؟! ولی مطالب گفته شده در این سایت، نشون میده، واقعا بعضی از جوونای ما دغدغه ذهنی و ارزشمندی نسبت به نظام و رهبر عزیز دارن و هدفشون هم در اکثر موارد خیر هست انشالله.
    آرزوی توفیق برای همه جوونای آملی بویژه این جوون خوش ذوق.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *