هراز نیوز :غلامحسین الهام عضو شورای نگهبان قانون اساسی و سخنگوی سابق دولت با حضور در دوازدهمین نشست سالیانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای کشور به سؤالات دانشجویان پاسخ داد.متن کامل پرسش و پاسخ دانشجویان با غلامحسین الهام به شرح ذیل است:
* آقای الهام این چند روز با حضور میهمانهای مختلف بحثها و حرفهای زیادی در خصوص شروط ادامه فعالیتهای سیاسی جریانات، گروهها و افراد برای انتخابات آینده صحبت شده است. ویژگی دانشجویان این است که سؤالاتشان را صریح می پرسند و خواستار جواب صریح هم هستند و از شما درخواست داریم که شفاف و کوتاه پاسخ ما را بدهید. تشکیل جبهه پایداری حرفها و حدیثهایی را در زمینه ارتباط با جریان انحرافی داشته است، سؤال ما از شما این است که اولاً انگیزه مطرح شدن این سخن چه بوده است و چه کسانی این مطلب را طرح کردهاند؟
– الهام: لابد یکی از کسانی که حامی جریان انحرافی است، حضرت آیتالله مصباح یزدی است. دیگر علیالقاعده این بیشتر به یک کاریکاتور و جوک سیاسی شبیه است و اساساً عمده ضرورت و خواستگاه اعلام حضور بارزتری است والا این جریان یک جریان حزبی نیست و یک جریان موجود در جامعه بوده است. این جریانی بوده است که نگذارند انقلاب دچار این انحرافات بشود.
جلوگیری از انحراف گفتمانی در مسیر حرکت دولت و مجلس و در اصل نظام، اینها آمدهاند که این حرکت را بکنند که با حفظ آگاهی و بصیرت یک تلاش گفتمانی را انجام بدهند لذا مطالعات و فعالیتهای بعدی فرع این قضیه است جریان جبهه پایداری یک جریان گفتمانی است. برای حفظ و استقامت بر ارزشهای انقلاب اسلامی بوده است اما چرا این حرفها را میزنند، به دلیل اینکه چند گروه از جریانات، یکی جریانی که با دولت مشکل گفتمانی دارند مثل همان جبهههای از درون اصولگرایان بخشیهاییشان به هر حال تفاوتهایی دارند و رقیبند و در طرف دیگر جریاناتی که مخالف و مقابل دولت هستند که فکر می کردند که در بستر به گونهای تجدیدنظر گفتمانی در دولت فرصت حضور بیشتر پیدا خواهند کرد و میتوانند ضربهای به جامعه و مردم بزنند آنها هم از یک طرف آمدند از این فرصت استفاده بکنند. حس آنها و برداشت آنها این بود که جریان پایداری یعنی جریان عمومی جامعه، این جریان، جریان حزبی که نیست یعنی میخواهد این را بارز کند و حفاظت کند. اینها تنها جریانی است که میتواند جلوی هر نوع انحراف در مسیر انقلاب را بگیرد نه برگشت بکند به گفتمان غربی اصلاحات و نه هر انحراف دیگری، خوب راهش این بود که با این مقابله بکنند یکی از راههای مقابله ایجاد تردید است.
تشکیک و تردید باعث توقف حرکت میشود. بهترین حیله این بود که اعلام کنند که اینها پوششاند و همانها هستند و آمدند یک تابلوی جدیدی بگیرند و یک شکل جدیدی که اعتماد به اینها سلب شود و در اینها تردید ایجاد شود اما اگر به افراد و شاخصها نگاه بکنید نوعاً این آدمهایی که این گفتمان حمایت عمومی و علنی میکنند مواضعشان نسبت همه جریانات مواضع شفافی بوده است نسبت به فتنه نسبت به انحرافات گفتمانی در همه دورانها انحرافات زمان اصلاحات انحرافات زمان سازندگی و انحرافات عدالتخواهی مطالبات اینها و مسیرشان که در مسیر گفتمان انقلاب هست روشن است. به نظر من شما مواضع را تحلیل کنید و این یک جنگ روانی است برای اینکه فرصت حفاظت از ارزشهای انقلاب را بگیرند و یک دور برگردانی در دولت عدالتخواه ایجاد بکند.
* بعد از هشت نوع فتنه و اکنون بعد از دو سال از فتنه حتی ابلیس هم میتواند از فتنه اعلام برائت کند اگر که اصحاب فتنه در گروه 7+8 اضافه شوند و آن موقع جبهه پایداری با این جبهه در تعامل باشد و نتیجه لیستی که خارج خواهد شد این باشد که کسانی امثال آقای باهنر، لاریجانی، قالیباف، کاتوزیان در لیست باشند، در آن صورت تمایل جریان مذهبی به این جریان کم خواهد شد. چاره جبهه پایداری و شما برای این موضوع چیست؟
– الهام: ما این گفتمان را به مسلخ انتخابات نمیخواهیم ببریم و از بین ببریم. هدف اصلی این است که این گفتمان،گفتمان اصیل است، به دنبال حقوق مردم است و باید مطالبه شود. انتخابات یک ابزاری است برای تحقق این مطالبه و هدف کلیدی لذا این دوستانی که در این طیف هستند و مبنای ارزشیشان این است که سهمخواهی نکنند هرکس حامی این ارزشها باشد از او حمایت میشود اما همه چالش ما هم با این آرایش و شکل کار همین است که باید نماد تصمیمگیری نماد شفافی باشد. کسانی که نتوانستهاند بعد از این همه شفافیت موضوع شفافی نسبت به فتنه داشته باشند، صلاحیت و برنامهریزی و تصمیمگیری برای عموم مردم را ندارند، البته مردم استقلال خود را حفظ میکنند و در این شکی نیست و هیچ حزبی حق قیمومیت بر مردم را ندارد اما مردم میخواهند به این جریانات اعتماد کنند تا به عنوان مشاوران امین مردم باشند اما این مشاوران در امانتداریشان تردید میشود در بینششان تردید است.
اگر نفهمیدهاند که «انا لله و انا الیه راجعون» اگر که فهمیدند و عنایت کردند به خاطر مسائل حزبیشان که بدتر در هر دو شکلش این موضوع قابل دفاع نیست، همان چیزی که آقا گفتند که این جریان باید پاک باشد تا بتواند در برابر فتنهها مقاومت کند، بنابراین ما گفتمان را حفاظت میکنیم و بحث انتخابات در آن ظرف معنا دارد والا به استقلال موضوعیتی ندارد و حتماً به این سمت خواهد رفت که مردم جهتگیریهایشان اصولی و آرمانی باشد.
مطالبات رهبری مطالبات مردم است. مطالبات مردم و رهبری مطالبات اسلام ،انقلاب و عدالت است، این موارد قابل جمع است و یک جهتگیری را دارد. 7+8 اگر با این آرایش هماهنگ شود یک مشاور امین برای ملت میشود، اگر که نشود می شود 15. ما میخواهیم شکلگیری بتواند ظرفیتهای وحدتآفرین را فراهم کند و ما در تهاجم دشمن حتماً به مقوله این که ما بتوانیم انعطاف به خرج بدهیم ولی اصولمان را حفظ کنیم، پایداری در اصول، انعطاف در سلایق و انعطاف در افکار همه افراد به ظاهر عضو یک گروه دیگر خواهند شد اما مطمئن باشید که حامی این ارزشها خواهند بود،. اسیر تفکر حزبی نیستند و این موضوع اصل میشود که ما باید به ارزش توجه اصیل کنیم، بنابراین ما با این نویسنده همین عقیده را داریم که بالاخره باید تصمیمگیرندگان هم پرچمشان پرچم اعتمادسازی بر مبنای آرمانهای اسلامی و انقلابی باشد والا این اعتماد ضعیف بشود اعتبار اصولگرایی ضعیف میشود. ما حفظ گفتمان را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهیم و این رسالت جهادی ما میباشد و انشاالله دعا کنید که ما در این مسیر پایدار بمانیم.
* معمولاً وقتی افراد از بدنه دولت خارج میشوند رویکرد انتقادی خود را شروع میکنند. به طور ملموستر چرا شما و کسانی که در جبهه پایداری هستند موقعی که در بدنه دولت بودند، منتقد شدید نبودند و اکنون که اخراج شدهاند انتقادهای خود را مطرح میکنند؟
– الهام: سؤال بسیار خوبی است. من همچنان حامی گفتمان دولت هستم در آن روز بودم و امروز هم هستم. من در نامهای که در سال 87 به آقای رئیسجمهور نوشتم، گفتم که چالشی بر سر حضور من هست. من آماده هستم از همه کارهای دولتی اگر که شما بخواهید، استعفا دهم اما نسبت ما با دولت یک نسبت گفتمانی است. در دولت باشیم و یا نباشیم از ارزشها دفاع میکنیم.
در آستانه مجلس هشتم هر خبرنگاری از ما در دولت نهم پرسید که شما در کابینه هستید یا نیستید، پاسخ دادم که چه در کابینه باشم و چه در کابینه نباشم با دولت هستم و امروز هم با گفتمان ارزشی دولت همراهی داریم، اما در آن موقعی که کسی مسیر را کج برود همان روز ما موضع داشتیم، هم امروز داریم و همین مراقبتهای عمومی است که دولت را به خاطر این ضعفها بهانه داد که ارزشهای اصیلش را از بین ببرد. ما امروز هم با کسانی که با دولت کینهخواهانه برخورد میکنند و به دنبال این هستند در چارچوب بعضی ضعفها ارزشهای اصیل دولت را بپوشانند، مخالفیم و هنوز هم از آن ارزشها دفاع می کنیم.
مجموعه دوستان ما هم همچنین نظری دارند و این یک رسالت امر به معروفی و نهی از منکری است. به هیچکس هم علاقه ای ندارد، یعنی نسبتش با بودن پستش تعریف نمیشود. پستها مأموریتهای گذرایی هستند، اگر که شما همچنین نگرش هایی را ببینید حتماً انتقاد میکنید. جبهه پایداری جبهه مقابله و انتقام از دولت نهم نیست و دلیلی هم برای این کار ندارد، کار یک مسئولیتی بوده که پذیرفتهاند و اکنون جا به جا شدهاند.
هرکس را شما ببینید، با همین معیار سنجش کنید. اگر که دیدید منی که امروز حرف میزنم، حرفهایم بر این معیار است که در دولت نیستم و حرفهایم این است که در دولت که وارد شوم مسائل حل میشود، شما بدانید که من در ریل انقلاب حرکت نمیکنم. معیار را شما دارید، همه ما را با معیارهایتان میسنجید، اگر معیار این تنازعات باشد حتماً ما منحرف هستیم و این خودش انحراف است ولی چنین چیزی نیست اما بعضی مواقع یک اموری را فکر میکنید در یک چارچوب تذکر درونی قابل حل است و باید اینگونه عمل کنیم و مراتب امر به معروف ونهی از منکر هم همین است. یک وقت میبینیم که انتقاد را باید علنی و منطقی کرد، باید رفت به آن فضا و این مراتبی است از برخورد با یک جریان غلط و گفتمان اشتباه است. اگر که شما از اول بخواهید با یک اشتباه آن را از بین ببرید این یک حرکت افراطی است.
بالاخره هر دولت ضعف و قوتهایی را دارد. باید در نسبت رفتاری با دولت در جهت رفع ضعفها و تقویت نقاط قوت حمایت کرد. الان هم ما حامی نقاط برجسته ارزشی، پرکاری، عدالتخواهی، استکبارستیزی، ایستادگی درمقابل مطالبات بیگانگان و دشمنان، مبارزه با فقر، مبارزه با فساد و رانتخواری همه این ارزشهای خوب را باید حمایت کرد و هرجا هم که ضعیف شود باید با انتقاد سازنده به آن پاسخ داد.
*به نظر شما از دو مقوله وحدت و خلوص در انتخابات، کدام در اولویت است؟
– الهام: اخلاص رابطه هرکس با خداست. جریانی میتواند وحدت پایداری داشته باشد که برای خدا بخواهد خالصانه کار کند. ما میگوییم که رابطه با خدا باید خالصانه باشد، رابطه با مردم همراه با صداقت باشد و رابطه با رهبری تبعیت و اطاعت باشد.
با یک چارچوبهایی میشود در این معیارها ائتلاف کرد. ائتلاف خالص یعنی اینکه اینها گفتمان غالب باشد، اما اگر نه در هرکدام از اینها بلنگیم و ما در هر فرصتی بخواهیم بچرخیم و در فتنه کنار فتنه باشیم و در عدالتخواهی بخواهیم توی کیسه اصولگرایان رأی آنها را هم داشته باشیم، این چندگانگی است. این آدمها نمیتوانند در یک ائتلاف همراهی داشته باشند. البته اختلاف سلائق موجب حرکت است و موجب توفیق بیشتر است و عیبی ندارد و باید این را پذیرفت. ما نگرش واحدی را نمیخواهیم تحمیل کنیم اما این نگرش واحد در این چارچوبها باید اشتراک داشته باشد در این تزاحمات میشود ائتلاف کرد اما در مبانی نه.
وحدت با حفظ مبانی همان خلوص است، وحدت با عبور از مبانی یعنی اینکه صرفاً ما یک کار سیاسی کنیم که این رقیبمان رأی نیاورد، اما اصالت برای پایههای ارزشی نباشد این یک نوع سیاسی کاری است. سیاسی کاری را در این موضوع ما قبول نداریم و حداکثر تلاشمان را میکنیم که حداکثر وضعیت موجود را در حداکثری حفظ کنیم یعنی از حداکثری پایین نمیآوریم ولی خب حداکثر ممکن است که نقطه 100 نباشد و ممکن است که نقطه 80 باشد ما سعی میکنیم که از نقطه 80 به نقطه صفر برنمیگردیم و اصول کوتاه نمیآییم.
این یک مشی است که میتواند خلوص را با ائتلاف حفظ کند والا میشود که با اصلاحطلبان هم ائتلاف کرد، نقطه اختلاف ما با بعضی جریانات در همین مسائل هست. فکر کنم اغلب سؤالهای شما را پاسخ داده باشم و از شما از این همه عدالت خواهی تشکر میکنم اگر که شما در این اصول بمانید موفق خواهید بود.